آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اللّهمّ زَینّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ» میگوید: خدایا روزی کن من را در ماه رمضان و به دو چیز و زینت بده، ستر و عفاف، ستر یعنی اینکه گناهان مردم را مخفی کنم. به ما چه ارتباطی دارد که فلانی عیب دارد؟ خوش به حال بندهای که به عیب خودش میپردازد و به عیب دیگران کاری ندارد.
در دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان آمده است: «اولین دعایی که در این روز از خداوند میخواهیم این باشد که خدایا روزی کن من را در ماه رمضان به دو چیز و زینت بده، ستر و عفاف، "ستر" یعنی اینکه گناهان مردم را مخفی کنم و "عفاف" یعنی اینکه گناه نکنیم و عفت نفس داشته باشیم که گناه نکردن است.
بسم الله الرحمن الرحیم
«اللّهمّ زَینّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین»
«خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پاکدامنی و بپوشانم در آن جامه قناعت و خودداری و وادارم نما در آن بر عدل و انصاف و آسودهام دار در آن از هر چیز که میترسم به نگاهداری خودتای نگهدار ترسناکان.»
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح «اللّهمّ زَینّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ» میگوید: خدایا روزی کن من را در ماه رمضان و به دو چیز و زینت بده، ستر و عفاف، ستر یعنی اینکه گناهان مردم را مخفی کنم. به ما چه ارتباطی دارد که فلانی عیب دارد؟ خوش به حال بندهای که به عیب خودش میپردازد و به عیب دیگران کاری ندارد. اگر رفیقت هم عیب دارد به کسی نگو. غیبت حرام است و عمل چهل روز را از بین میبرد و اعمال خوب غیبت کننده را در نامه اعمال شخص غیبت شونده مینویسند.
وی میافزاید: خوبیهای مردم را بیان کنید، مثلاً درباره انقلاب، خوبیهای آن را بیان کنید. مراجع تضعیف انقلاب را جایز نمیدانند. اگر کسی پشت انقلاب حرف بزند و انقلاب را تضعیف کند و آمریکا بیاید، وضع ما بد میشود، باز اگر خدای ناکرده انقلاب بد باشد آنها از بد، بدترند. آنها که به عیب دیگران کاری ندارد، بهترین زینت را دارند. حدیث داریم خوش به حال کسی که به عیب خود پرداخته به عیب دیگران کاری ندارد.
وی در ادامه اظهار میکند: در ادامه دعا، «عفاف» آمده است. عفاف یعنی اینکه گناه نکنیم و عفت نفس داشته باشیم که گناه نکردن است. پس بیان نکردن گناه دیگران و داشتن عفاف اولین دعایی است که در این روز از خدا میخواهیم.
این استاد بزرگ حوزه علمیه در ادامه در شرح فراز «واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ» میگوید: خدایا من را به دو چیز مستور کن؛ یکی لباس قناعت و دیگری کفاف، کفاف یعنی اینکه زندگی را بگذرانیم. اگر مال و ثروت زیاد داشته باشیم، گرفتار میشویم و اگر دستمان پیش کسی دراز باشد ذلیل میشویم، پس از خدا بخواهیم که به اندازه کفاف زندگی به ما بدهد. قناعت هم به انسان عزت میدهد و کسی که قناعت دارد خدا او را عزیز میکند.
آیتالله مجتهدی تهرانی در ادامه در تشریح «واحْمِلنی فیهِ علی العَدْلِ والإنْصافِ وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ» میگوید: خدایا من را عادل کن و کاری کن انصاف داشته باشم و خدایا از هرچه که من از آن میترسم من را امان ده، اگر کسی ما را تهدید میکند به ما ایمنی بده که کسی نتواند به ما تعرض کند.
وی در پایان سخنان خود میگوید: در پایان دعا میگویم «بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَةَ الخائِفین» یعنی به عصمت و حفظ و نگهبانی خودتای کسی که خائفین و ترسناکان را نگهداری میکنی.ای کسی که هر که به تو متوسل میشود، از او نگهداری میکنی، خدایا درباره ما این دعاها را مستجاب بفرما.