یک پزشک درباره مرگ خودخواسته میگوید: همینکه کسی به خودکشی اشاره کوچکی میکند، یا درباره آن حرف میزند باید مورد توجه قرار بگیرد، حتی گفتن یک جمله در ظاهر ساده مانند اینکه بگوید «دلم میخواهد بخوابم و دیگر از خواب بلند نشوم» مهم است و از آن نباید به سادگی گذشت، در بسیاری از موارد آدمهایی اقدام به خودکشی میکنند که حرف و اشارههای آنها جدی گرفته نمیشود.
یک پزشک درباره مرگ خودخواسته میگوید: همه آدمها ممکن است به مرگ خودخواسته فکر کرده باشند، در این بین کسانیکه اختلالات روانپزشکی مانند افسردگی، اضطراب، وسواس و بعضی از انواع اختلال شخصیتی یا کسانیکه از مواد مخدر استفاده میکنند، ممکن است زودتر و با محرکهای سادهتری به این مرگ فکر کنند، و در مقابل افرادی که تابآوری بالاتری دارند دیرتر به خودکشی فکر میکنند.
به گزارش خبرآنلاین، تصمیمی برای پایان دادن به زندگی، مرگ خود خواسته یا همان خودکشی که گاهی از دور و نزدیک درباره آن میشنویم، اقدامی که از آدمهای معروف گرفته تا گمنامترین انسانها گاهی به آن متوسل میشوند تا پایانی خودخواسته برای زندگی خود رقم بزنند، شاید مورد اخیر آن تصمیمی بود که «کیومرث پوراحمد» کارگردان معروف و خالق «قصههای مجید» برای زندگی خود گرفت. «فکر کردن به خودکشی برای هر انسانی، در هر جایگاه اجتماعی و سن وسالی که دارد، در شرایطی که تحت فشار و استرس است ممکن است ایجاد شود.» این جمله را هانیه زائر رضایی، پزشک عمومی و روانشناس میگوید.
اما آیا هرکسیکه به خودکشی فکر کرد یعنی حتما به آن اقدام میکند؟ زائر رضایی در پاسخ به این پرسش میگوید: «فکر کردن به خودکشی همیشه منجر به خودکشی نمیشود، با این وجود همینکه کسی به خودکشی اشاره کوچکی میکند، یا درباره آن حرف میزند باید مورد توجه قرار بگیرد، حتی گفتن یک جمله در ظاهر ساده مانند اینکه بگوید «دلم میخواهد بخوابم و دیگر از خواب بلند نشوم» مهم است و از آن نباید به سادگی گذشت، در بسیاری از موارد آدمهایی اقدام به خودکشی میکنند که حرف و اشارههای آنها جدی گرفته نمیشود، در بررسیها نشان داده شده کسانیکه دست به خودکشی میزنند در هفتهها و ماههای قبل از اقدام در صحبتهای خود با دیگران به خودکشی اشاره کردهاند، اما انگار جدی گرفته نشدهاند.»
فارغ از اینکه کسیکه افکار خودکشی دارد آدم معروف یا گمنام شهر است، برای اینکه شانس رها شدن از این افکار را داشته باشد، یا افکار او منجر به اقدام به خودکشی نشود اطرافیان نقش موثری دارند. مواجه شدن با کسیکه درباره خودکشی خود صحبت میکند یا نشانههایی از آن را بروز میدهد اگرچه ساده نیست، اما اهمیت دادن و توجه کردن به او شاید بتواند سببساز جلوگیری از یک خودکشی شود، برای همین است که زائر رضایی معتقد است وقتی کسی با شما درباره خودکشی خودش صحبت میکند بهجای ترسیدن و نصیحت کردن از او تشکر کنید.
این روانشناس میگوید: «گام اول در مواجه شدن با کسیکه به شما میگوید به خودکشی فکر میکند این است که از آن فرد تشکر کنیم چراکه وقتی به خودکشی فکر میکند آن را با ما درمیان گذاشته است، این اقدام سبب میشود فرد حس خوبی پیدا کند. نکته دوم اینکه خیلی از افراد در مواجهه با فردی که به خودکشی فکر میکند بلافاصله وارد فاز نصیحت میشوند، توصیههایی از این قبیل که به داشتههایت فکر کن، یا اینکه اگر دست به خودکشی بزنی چه بلایی سر خانوادهات میآید و مواردی از این دست، مطمئن باشید کسیکه به خودکشی فکر کرده و حتی میخواهد آن را اجرایی کند به همه این توصیهها فکر کرده و از آن عبور کرده است، بنابراین عذاب وجدان دادن به کسی که افکار خودکشی دارد حال او را بهتر نمیکند.»
این پزشک ادامه میدهد: «یکی از بهترین کارها این است که در مواجهه با این افراد شنونده فعال شویم، یعنی با توجه و همدلی حرفهای او را بشنویم، قضاوت نکنیم و عذاب وجدان ندهیم، اما به او بگوییم خودکشی که همیشه هست پس بیا به راه حل هم فکر کنیم، برای خودکشی دیر نمیشود، اما شاید بتوانیم باهم راه حلی پید کنیم.»
او بیان میکند: «نکته دیگر اینکه یکسری از عوامل هستند که فکر به خودکشی را بیشتر به عمل نزدیک میکنند، مانند کسیکه در خانواده سابقه خودکشی دارد، یا فردی که تنها زندگی میکند، احتمال اینکه این افراد اقدام به خودکشی را عملی کنند بیشتر است، بنابراین حتما وضعیت فرد را به کسی خبر بدهیم، اگر خودمان شرایط ماندن کنار او را نداریم حتما از کمک دیگران استفاده کنیم که تنها نباشد. ضمن اینکه در صحبتهای اولیه از فرد بپرسیم آیا فکر کرده است که چطور میخواهد این کار را انجام دهد، بعد از آن فرد را از عوامل خطرناک دور نگه داریم، مثلاً اگر در طبقه بالای ساختمانی زندگی میکند که محافظ ندارد حتما آن را برای مدتی در خانه تنها نگذاریم.»
آنچه گفته شد اقدامات اولیه در مواجه شدن با فردی است که یا درباره خودکشی با ما صحبت کرده یا ما از نشانههای آن متوجه شدیم او در سر افکار خودکشی دارد، بنابراین برای روزهای اول باید اقدامت مراقبتی را بیشتر کرد، با این وجود ممکن است این افکار برای روزها یا حتی ماههای آینده مجدد به ذهن فرد خطور کند، لذا در کنار اقدامات اولیه پیگیری و درمان نیاز است.
زائر رضایی دراینباره میگوید: «اما بعد از اقدام اولیه برای اینکه کسیکه افکار خودکشی دارد به اقدام نزدیک نشود حتما باید از یک درمانگر کمک بگیرد، خیلی از مواقع وقتی مشکلات افراد در گفتگو با درمانگر به جمله تبدیل میشود، ممکن است فرد متوجه شود مشکلی که دارد قابل حل کردن و تحت کنترل گرفتن است. همچنین بعضی مواقع عوارض مصرف برخی داروها ممکن است فرد را به سمت افسردگی ببرد لذا در چنین مواردی فرد حتماً باید با پزشک خود مشورت کند، یکسری شمارهها باید در اختیار این افراد قرار بگیرد مانند اورژانس اجتماعی (شماره ۱۲۳) یا صدای مشاور (۱۴۸۰ – ۴۰۳۰) که در مواقع حساس بتواند از خدمات آنها استفاده کند.»
او ادامه میدهد: «از مواردیکه باید دقت کرد تا افراد به مرحله اقدام به خودکشی نرسند تنظیم خواب و رژیم غذایی است، خیلی از مواقع بیخوابی و بدغذایی، مخصوصاً برای افرادی که تنها زندگی میکنند و پرمشغله هستند، ممکن است در یک لحظه تابآوری آنها را پایین بیاورد و فرد احساس کند دیگر نمیتواند تحمل کند، همچنین باید یک زمانی را برای ارتباط با دوستان تنظیم کند، از طرفی شرکت در جلسات گروه درمانی بسیار مفید است، افراد وقتی وارد گروهی میشوند که مشکل مشابهی دارند انگار از وضعیت تنهایی خود خارج میشوند و این میتواند به آنها کمک کند.»
همانطورکه گفته شد افراد در شرایط سنی متفاوت میتوانند به مرگ خودخواسته فکر کنند، و در تمام آنها اقدامات اولیه و تکمیلی برای دور کردنشان از اقدام به خودکشی لازم است، با این وجود رنگ و بوی خودکشی در سنین مختلف میتواند تفاوتهایی هم داشته باشد، همانطورکه یک سالمند به دلیل احساس بیفایده بودن یا یک جوان بهدلیل مشکلات مالی میتواند دست به این اقدام بزند.
زائر رضایی دراینباره به خبرآنلاین میگوید: «افرادی که در سنین سالمندی دست به خودکشی میزنند خیلی مواقع برای این است که حس مفید و موثر بودن خودشان را از دست دادهاند، مثلاً گاهی افرراد در سنین بازنشستگی احساس میکنند که سربار هستند و بودن و نبودن آنها دیگر فایدهای ندارد. همچنین گاهی این گروه سنی گرفتار دردها و بیماریهای مزمن میشوند که میتواند حس بیفایده بودن را به آنها منتقل میکند، لذا برای جلوگیری از اقدام به خودکشی در این سن میتوانیم حس مفید نبودن را از آنها بگیریم، خیلی وقتها میشود کارهایی به آنها سپرد که انجام بدهند تا همچنان احساس کنند مفید هستند.»
او درباره دلایل احتمالی اقدام به خودکشی در سنین نوجوانی و جوانی بیان میکند: «در سنین نوجوانی خیلی از اقدام به خودکشیها ناشی از رفتارهای تکانشی است، خیلی مواقع این اتفاق برای نوجوانانی میافتد که والدین آنها خیلی کنترلگر هستند، بنابراین مثلاً یک لحظه فرد عصبانی میشود یا حتی گاهی برای ترساندن و تهدید کردن والدین دست به این اقدام میزند. اقدام به خودکشی در سنین جوانی و میانسالی هم خیلی مواقع ناشی از مسائل مالی و اقتصادی است، همچنین مسائل عاطفی مانند شکست عشقی در اقدام به خودکشی در این گروه سنی موثر است، با این وجود توجه و مراقبت از این افراد و اهمیت دادن به آنها برای جلوگیری از اقدام آنها میتواند نقش موثری داشه باشد.»