پس از مدتی فرید مدعی می‌شود که من و رقیب عشقی‌ام و برادر دختر مورد علاقه‌ام با هم رفیق بودیم تا اینکه موضوع مارال پیش آمد و روز حادثه با هم دست به یقه شدیم، ولی برادر مارال میثم را کشت و من هم از ترس پا به فرار گذاشتم. بعد از این ماجرا پدر و مادر مارال هم این شرط را برایم گذاشتند که اگر تو قتل را به گردن بگیری تا برادر مارال از دور خارج شود، ما هم سعی می‌کنیم رضایت اولیای دم را بگیریم و مارال هم با تو ازدواج می‌کند.
جوان اعدامی می‌گوید بی‌گناه است و خانواده دختر مورد علاقه‌اش شرط ازدواج را گردن گرفتن قتل و رهایی برادر این دختر از اتهام قتل بیان می‌کند.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از ۱۰ سال پیش به دنبال درگیری خونین برسر یک دختر بین سه رفیق در یکی از محله‌های کرج شروع شد.
خیلی زود پلیس در صحنه جنایت حضور یافت و با پیکر خونین پسر جوانی روبه رو شد که در اثر ضربه‌های چاقو به قتل رسیده است. بدین ترتیب پیکر نیمه جان وی به بیمارستان منتقل شد، اما طولی نکشید که وی در دم جان باخت.
عامل جنایت که برادر دختر جوان است از صحنه جنایت گریخته و عازم ترکیه می‌شود.
اما فرید ۲۲ساله به عنوان تنها کسی که در درگیری خونین شرکت داشته است تحت تعقیب پلیس قرار می‌گیرد.
درحالی که کارآگاهان جنایی البرز به دنبال دستگیری عامل اصلی این جنایت بودند، ناگهان فرید خودش را به دایره جنایی آگاهی البرز معرفی می‌کند و مدعی می‌شود که او قاتل است.
اما این همه ماجرا نبود و پس از مدتی فرید مدعی می‌شود که من و رقیب عشقی‌ام و برادر دختر مورد علاقه‌ام با هم رفیق بودیم تا اینکه موضوع مارال پیش آمد و روز حادثه با هم دست به یقه شدیم، ولی برادر مارال میثم را کشت و من هم از ترس پا به فرار گذاشتم. بعد از این ماجرا پدر و مادر مارال هم این شرط را برایم گذاشتند که اگر تو قتل را به گردن بگیری تا برادر مارال از دور خارج شود، ما هم سعی می‌کنیم رضایت اولیای دم را بگیریم و مارال هم با تو ازدواج می‌کند.
فرید که از این شرایط پیش آمده بشدت شوکه شده است و از طرفی خودش را اسیر عشق مارال می‌بیند، سرانجام با درخواست خانواده مارال موافقت می‌کند و خیلی زود به اداره پلیس رفته و قتل را به گردن می‌گیرد.
بدین ترتیب فرید پس از یک سال و چند ماه در دادگاه کیفری یک استان البرز پای میز محاکمه قرار گرفت و اتهام قتل را پذیرفت و این در حالی بود که خانواده مقتول خواستار قصاص او شدند و دادرسان دادگاه کیفری پس از شور حکم قصاص نفس را صادر کرد و فرید بدون هیچ دلهره‌ای پشت میله‌های زندان در رؤیای رسیدن به مارال و رضایت خانواده متهم سال‌ها منتظر ماند، اما کم کم متقاعد شد که دیگر نه خبری از مارال هست و نه کمک خانواده او برای رضایت گرفتن از خانواده مقتول!
پس از مدتی فرید تازه به اصل ماجرا پی برد که دیگر راه گریزی نیست و او قرار است به خاطر جرمی که مرتکب نشده، مجازات شود. اما دیگر فایده‌ای نداشت و دستش نیز به جایی بند نبود و همه امیدش را از دست داده بود. تا اینکه نوروز امسال همزمان با ماه مبارک رمضان وی در صف رضایتی‌ها قرار گرفت و اولیای دم او را به شرط پرداخت ۲ میلیارد تومان بخشیدند. حالا به مدد نیکوکاران استان البرز یک میلیارد از مبلغ درخواستی اولیای دم جمع‌آوری شده و مابقی آن نیز در حال جمع شدن است.
