سوراخ کردن سر یا Trepanning یک نوع جراحی است که که در آن سوراخهایی در جمجمه فرد ایجاد میشد تا عوارض ناشی از بیماریهای درون جمجمهای از بین رفته یا مسیر خون که در اثر جراحات مغزی مسدود شده بود آزاد گردد. در دوران باستان، سوراخهایی در جمجمه افرادی که رفتارهای غیرطبیعی داشتند ایجاد میشد.
تاریخ پزشکی مملو از داستانهای فرمولاسیونهای عجیب، روشهای درمانی غیرقابل تصور و داروهای غیرمتداول است. اینها داستانهایی هستند از نادانیهای پزشکی و در کمال ناباوری، روشهای درمانی که هنوز هم در برخی از نقاط جهان به کار گرفته میشوند.
از استفاده از خمیر موشهای مرده برای تسکین درد تا نگهداری باد معده در شیشه برای جلوگیری از شیوع بیماری، در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۳ روش درمانی عجیب و غریب تاریخ که همزمان بسیار غیرقابل باور و جالب هستند آشنا کنیم.
در مصر باستان، پزشکان جنازه موشهای مرده را خرد کرده و با ترکیبات دیگر مخلوط کرده و خمیر بدست آمده را روی دندان بیمار یا لثه متورم او میگذاشتند تا درد را کاهش دهد. در واقع، اگر از دندان درد رنج میبردید، موش بهترین درمان بود. دندان درد در مصر باستان بسیار شایع بود، زیرا در رژیم غذایی آنها ذرات شن وجود داشت. شن و ماسه تقریباً وارد همه چیز میشد، از جمله غذا. به دلیل ماهیت سنگی شن، جویدن آن باعث از بین رفتن مینای دندان میشد.
بدین ترتیب اعصاب و رگهای خونی بیرون افتاده و باعث دندان درد میشد. ظاهراً مصریان باستان به این باور رسیده بودند که موش مرده درمان مناسبی برای این معضل است. آنها موشهای مرده را خرد کرده و به خمیر تبدیل میکردند و آن را مستقیماً را روی موضع درد میگذاشتند.
در صورتی که درد بسیار شدید بود، موش مرده به صورت کامل در دهان فرد قرار داده میشد. این روش درمانی حتی در دهه ۱۹۲۰ در برخی نقاط روستایی انگلیس نیز وجود داشت. همانطور که مشخص است، این روش درمانی نه تنها تاثیری روی دندان درد نداشت بلکه شرایط را بدتر نیز میکرد. گذاشتن چیزهای گندیده روی رگهای خونی و اعصاب روباز میتواند از درد شدید به عفونت شدید منتهی شود.
سرژ وورونوف، پزشکی روسی و یکی از اولین کسانی بود که با استفاده از اندامهای نخستی ها، اولین موارد پیوند اندام حیوانات به انسان را انجام داد. بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰، بیش از ۴۵ جراح از تکنیکهای وورونوف استفاده کرده و بیش از ۲،۰۰۰ مورد پیوند اندامهای غیرانسانی به انسانی را انجام دادند. حتی شخصیتهای مشهوری مانند فرانک کلاوس که یک بوکسور میان وزن سرشناس بود نیز این جراحی عجیب و غریب را انجام داد.
در کمال ناباوری، نتایج مثبت و امیدوار کنندهای از این جراحیها از سراسر جهان گزارش شد. فرد دیگری به نام جان آر برینکلی بود که با فریبکاری مدعی شد پزشک است و جراحیهای مشابهی را انجام میداد. او به خاطر پیوند بیضههای بز به انسان مشهور شد که او را یه یکی از ثروتمندترین مردان در آمریکا تبدیل کرده بود.
در دوران قرون وسطی به مدفوع سگ یا کفتاری که در مجاورت هوا سفید شده بود، Album græcum گفته میشد و در حدود سالهای ۱۷۲۱ تا ۱۷۴۶ میلادی، یک داروی مرسوم برای رفع گلو درد به شمار میرفت. این مدفوع خشک شده خرد شده و به پودر تبدیل میشد تا با عسل ترکیب گردد. اثرگذاری این دارو مشخص نیست، اما بدون شک بلعیدن آن بسیار مضرتر از آن چیزی بود که انتظار میرفت.
گرمای شدید، طوفان شن، حساسیستها و شن ریزههای موجود در هوا در مصر باستان باعث عفونتهای چشمی متعددی میشدند. از این رو پزشکان ان زمان به استفاده از خون خفاش برای درمان تمام بیماریهای مرتبط با چشم روی آورده بودند. ظاهراً آنها بر این باور بودند که از آنجایی که خفاشها دید در شب فوق العادهای دارند، انتقال خون آنها به چشم انسان میتواند بینایی مناسبی برای افراد بیمار فراهم کند. علاوه بر این، تکههای شکسته و داغ شیشه در چشم افرادی ریخته میشد که از آب مروارید رنج میبردند.
در یونان باستان، هموروئید بیماری بسیار شایعی بود و یونانیها اغلب در مورد آن نوشته اند. بقراط در یکی از کتابهای خود با نام کتاب هموروئید، رویکرد خود برای درمان هموروئید را تشریح کرده است که بسیار دردناک است: من توصیه میکنم که هفت یا هشت میله آهنی کوچک آماده شود… او را روی پشت بخوابانید و آن را بسوزانید به طوری که هیچ هموروئید نسوختهای باقی نماند. باید همه آن را بسوزانید. وقتی عمل داغ کردن انجام میشود باید دستها و سر بیمار بسته شوند تا تکان نخورد، اما خودش باید فریاد بزند. سپس باید اسفنجی آغشته به عسل شده و تا جایی که ممکن است در عمق مقعد قرار داده شود.
در سراسر قرن شانزدهم و هفدهم میلادی، مومیاییها و دیگر بقایای حفظ شده جنازه انسان بخشی کلیدی در داروهای اروپاییان بود. در کتابهای باقیمانده در آن دوره به داروهایی اشاره شده است که حاوی گوشت، استخوان و خون انسان بوده و تقریباً برای هر بیماری مورد استفاده قرار میگرفته اند. جمجمه از ترکیبات پراستفاده بود که به شکل پودر در آمده و برای درمان بیماریهای سر استفاده میشد. چربی انسان نیز برای درمان زخمها به کار میرفت.
یک ماده درمانی افسانهای دیگر نیز با فرو بردن جسد انسان در عسل به دست میآمد که به آن «انسان شیرین شده» گفته میشد. بسیار از افراد مسن که در پایان زندگی شان بودند، خود را برای عمل مومیایی کردن در عسل برای تولید این دارو در اختیار پزشکان قرار میدادند. آنها عسل خورده و در آن حمام میکردند و وقتی میمردند، بدنشان در داخل تابوتی سنگی مملو از عسل قرار داده میشد. بعد از یک قرن یا در همین حدود زمان، جسد به نوعی معجون یا مربا تبدیل میشد که برای درمان بیماریها به فروش میرسید. این مربا با قیمتی گزاف در بازارها به فروش میرفت.
کرمها از زمانهای دور برای درمان زخمها به کار گرفته میشده است. گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه بومیان آمریکایی مایا و قبایل بومی استرالیا از کرمهای حشرات برای درمان استفاده میکردند. همچنین این روش درمانی در دوران قرون وسطی نیز بسیار رایج بود. در جریان جنگ جهانی اول، پزشکان متوجه شدند سربازانی که زخم آنها کرم زده میشد تب یا دیگر نشانههای عفونت نداشتند و از زخمهایی که همیشه مرگبار بود، جان سالم به در میبردند. کرمها نقششان خوردن و از بین بردن گوشت گندیده بود بدون اینکه به بافت زنده آسیبی برسانند. در سال ۲۰۰۴، انجمن غذا و داروی ایالات متحده (FDA) تولید و فروش کرمها برای استفاده در انسانها و حیوانات به عنوان درمان را قانونی اعلام کرد.
یکی از اولین روشهای ثبت شده پیشگیری از بارداری استفاده از مدفوع کروکودیل بود. زنان در مصر باستان (از ۱،۸۰۰ سال پیش از میلاد مسیح) از این ترکیب غیرمعمول به عنوان داروی ضد بارداری استفاده میکردند.
سوراخ کردن سر یا Trepanning یک نوع جراحی است که که در آن سوراخهایی در جمجمه فرد ایجاد میشد تا عوارض ناشی از بیماریهای درون جمجمهای از بین رفته یا مسیر خون که در اثر جراحات مغزی مسدود شده بود آزاد گردد. در دوران باستان، سوراخهایی در جمجمه افرادی که رفتارهای غیرطبیعی داشتند ایجاد میشد.
مردمان آن دوران بر این باور بودند که این کار باعث میشود ارواح خبیثه و شر از بدن فرد خارج شوند. شواهدی از انجام این روش درمانی در دوران نوسنگی نیز بدست آمده است. نقاشیهای درون غارها نشان میدهد که این روش درمانی برای درمان حملات صرع، میگرن و بیماریهای روانی استفاده میشده است.
شواهد درمان یا بافتهای استخوانی زخ مدار در اطراف این حفرهها نشان میدهد که روش درمانی سوراخ کردن سر در مواردی موثر بوده است. در درمان پزشکی مدرن نیز از این روش برای درمان تودهها و تومورهای خونی اپیدورال و ساب دورال استفاده شده و اصطلاح کرانیوتومی (craniotomy) برای آن به کار گرفته میشود.
در سراسر قرن نوزدهم، روغن مار برای درمان آرتروز، بیماریهای قلبی و حتی افسردگی به کار گرفته میشد. در چین، روغنی که از چربی مار آبی چینی (Enhydris chinensis) بدست میآمد یک درمان سنتی برای درمان درد مفاصل بود. این روغن خاص حاوی ۲۰ درصد اسید ایکوساپنتانوییک بود که یک ترکیب ضد التهابی بسیار قوی به شمار میآید.
کارگران چینی اولین کسانی بودند که کارگران آمریکایی را از خواص درمانی روغن مار به عنوان درمانی برای درد مفاصل و آرتروز آگاه کردند. وقتی این روغن به پوست موضع درد مالیده شود، باعث کاهش درد میشد. اما این روش درمانی توسط داروفروشان به یک ابزار تجاری تبدیل شده و روغن مار به نامی کلی برای محصولات مختلفی تبدیل شد که ترکیبات آن مشخص نبودند. اما در دهه ۱۹۸۰، یک پزشک کالیفرنیایی به نام ریچارد کونین با پیشینهای در تحقیقات نوروفیزیولوژی، در تحقیقات خود دریافت که روغن مار منبع غنی اسیدهای چرب امگا ۳ است. این اسیدها نه تنها التهاب را در بیماریهایی مانند آرتروز کاهش میدهند بلکه عملکرد شناختی را افزایش و فشار خون، کلسترول و حتی افسردگی را کاهش میدهند.
طاعون بزرگ لندن بین سالهای ۱۶۶۵ تا ۱۶۶۶ این شهر را تا مرز نابودی پیش برد. پزشکان آن زمان ظاهراً بر این باور بودند که طاعون به دلیل انتشار بخارهای مرگبار در اتمسفر ایجاد شده است. از این رو معتقد بودند که اگر بیماران بتوانند به نحوی هوای مسموم را با چیز به همان اندازه قوی، مانند باد معده، رقیق کنند، امکان ابتلا به طاعون کاهش مییابد.
از این رو به بیماران خود توصیه میکردند که باد معده را در شیشه نگهداری کرده و برای درمان خود آن را استشمام کنند. دیوید هاویلند نویسنده کتاب پزشکی «چرا باید باد معده تان را در شیشه نگهداری کنید و دیگر بیماری ها، ناخوشیها و درمانها و داروهای عجیب و غریب و ناشناخته» در این باره میگوید: «بدین ترتیب وقتی طاعون در محله آنها شایع میشد، میتوانستند محفظههای شیشهای را باز کرده و بخارات را برای دور کردن بخار بدن که از بیماری میآمد، از خود دور کنند. این موضوع برایشان منطقی بود».
یک کمپانی دارویی آلمانی به نام Bayer اولین بار زمانی به شهرت و ثروت رسید که آسپرین و هرویین را به عنوان داروهایی برای درمان سرفه، سرماخوردگی و مُسکن درد در دهه ۱۸۹۰ تولید کرد. علاوه بر این، آنها هرویین را به عنوان دارویی برای کودکان در درمان سرفه، سرماخوردگی و «التهاب و سوزش» را تا سال ۱۹۱۲ نیز تبلیغ میکردند.
این تبلیغ در روزنامههای اسپانیایی چاپ شده و مادری را در حال دادن دارو با قاشق به دختر بچه بیمارش نشان میداد در حالی که نوشته بود: «سرفه از بین میرود». تبلیغ دیگری نیز وجود داشت که دو کودک ناآگاه را در حال دست زدن به بطری این ماده مخدر روی میز آشپزخانه نشان میداد. هرویین در سال ۱۹۱۴ در فهرست داروهایی قرار گرفت که بدون نسخه پزشک امکان فروش آن وجود نداشت و در نهایت در سال ۱۹۲۴ به طور کلی توسط سازمان غذا و داروی ایالات متحده از فهرست داروهای مجاز خارج شد و تنها تحت شرایط درمانی بسیار سخت و نادر مورد استفاده قرار میگیرد.
قرن هاست که ترکیبات دارویی با استفاده از حلزونها برای درمان بیماریها تولید میشود. بقراط نیز استفاده از ترشحات بدن حلزون به عنوان دارو را توصیه کرده و حلزون به عنوان دارویی قوی برای درمان دردهای ناشی از سوختگی، آبسه و دیگر زخمها مورد توجه قرار گرفته است. در قرن هجدهم میلادی، داروی حلزون برای استفاده موضعی در مورد بیماریهای پوستی توصیه میشد. همچنین از داروی حلزون برای استفاده داخلی در صورت ابتلا به سل و ورم کلیه استفاده میشد.
این ترند درمانی تا قرن نوزدهم میلادی نیز ادامه داشت. سازمان غذا و داروی ایالات متحده نیز اخیراً به خواص درمانی حلزونها توجه کرده است. زیکونوتاید یک پپتید موجود در زهر حلزون است که به صورت مستقیم در مایع نخاعی تزریق شده و در کاهش دردهای مزمن و شدید بسیار موثر است.
منبع: روزیاتو