براساس تجزیه و تحلیل مرکز ویلسون، یک سازمان تحقیقاتی، نیروهای توپخانه فنلاند بزرگترین و مجهزترین نیروها در اروپای غربی با حدود ۱۵۰۰سلاح توپخانهای، از جمله ۷۰۰توپخانه هویتزر، ۷۰۰خمپارهانداز سنگین و ۱۰۰سیستم پرتاب موشک هستند.
نیویورک تایمز نوشت: مقامات آمریکایی میگویند که دسترسی فنلاند به ناتو، یکی از نیرومندترین ارتشهای اروپای غربی در زمان جنگ و همچنین تواناییهای اطلاعاتی و نظارت بر مرزها را که در طول دههها برای تهدید روسیه طراحی شده است، به این اتحاد اضافه میکند. تعداد پرسنل نظامی فعال در نیروهای دفاعی فنلاند حدود ۲۳هزار سرباز است، اما ظرفیت آن در زمان جنگ میتواند بهسرعت به ۲۸۰هزار نیرو برسد؛ زیرا نظام عضوگیری اجباری و گستردهای دارد که میتواند نزدیک به یکمیلیون سرباز را بسیج کند.
این سیستم نتیجه تمرکز عمیق بر امنیت در کشوری است که بیش از ۸۰۰مایل مرز مشترک با روسیه دارد و دوبار توسط همسایه بزرگتر خود در قرن بیستم موردتهاجم قرار گرفت. «جیمز جی. استاوریدیس»، دریاسالار چهارستاره بازنشسته آمریکایی و فرماندهی ارشد نظامی سابق ناتو، در ایمیلی قبل از تصویب پیشنهاد فنلاند از سوی ترکیه گفت: «از نظر جغرافیایی، اضافه شدن آنها به ائتلاف ناتو بر مرزهای این ائتلاف که دفاع از آن دشوار بود افزوده و محاسبات پوتین را پیچیده میکند.» وی با کنایهای به پوتین گفت: «این یک امتیاز بزرگ برای ناتو محسوب میشود.»
براساس تجزیه و تحلیل مرکز ویلسون، یک سازمان تحقیقاتی، نیروهای توپخانه فنلاند بزرگترین و مجهزترین نیروها در اروپای غربی با حدود ۱۵۰۰سلاح توپخانهای، از جمله ۷۰۰توپخانه هویتزر، ۷۰۰خمپارهانداز سنگین و ۱۰۰سیستم پرتاب موشک هستند. به گفته مقامات، فنلاند که یکی از طراحان اصلی کشتیهای یخشکن است، نقش مهمی در انجام عملیات دریایی در منطقه قطب شمال (که بهشدت مورد مناقشه است)، ایفا خواهد کرد. فنلاند که مدتها به دلیل سیاست عدمتعهد مصرانهای که «فنلاندسازی» (مترادف با بیطرفی) معروف بود شناخته میشد، نشان داد که تهدید روسیه برای حمله به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ میتواند نظر اکثر فنلاندیها را تغییر دهد. فنلاند علاوه بر مرز طولانی، تاریخچهای پیچیده و خشن با روسیه دارد. فنلاندیها از تهاجم شوروی در سالهای ۱۹۳۹-۱۹۴۰ در آنچه «جنگ زمستانی» نامیده میشود، در آغاز جنگ جهانی دوم، ممانعت کردند. فنلاندیها در نهایت شکست خوردند، برخی از قلمروهای خود را واگذار و موافقت کردند که در طول جنگ سرد بهطور رسمی بیطرف بمانند. اما توانایی آنها در مهار موقت اتحاد جماهیر شوروی به نقطه افتخار فنلاند تبدیل شد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، فنلاند در سال ۱۹۹۲ برای پیوستن به اتحادیه اروپا حرکت کرد و در سال ۱۹۹۵ به عضویت آن درآمد، در حالی که از نظر نظامی غیرمتعهد باقی ماند و روابط کاری خود را با مسکو حفظ کرد. فنلاند در سال ۱۹۹۴ به همراه سوئد به برنامه «مشارکت برای صلح ناتو» پیوست و بدون پیوستن به ناتو، به این ائتلاف بسیار نزدیکتر شد تا اکنون که به عضویت کامل ناتو درآمد. اعلان سال گذشته رهبران فنلاند مبنی بر پیوستن آنها به ناتو -با این انتظار که کشور همسایه سوئد بهزودی همین کار را انجام دهد - بهسرعت تعادل استراتژیک بالقوه در اروپا را که برای چند دهه حاکم بود، تغییر داد. افکار عمومی در این کشور پس از حمله روسیه به اوکراین بهطور قابلتوجهی تغییر کرد: در عرض چندماه، تقریبا ۸۰درصد شهروندان فنلاند از پیوستن به ناتو حمایت کردند، در حالی که این رقم قبل از جنگ حدود ۲۰درصد بود. این اقدام همچنین نمونهای از این بود که چگونه اهداف جنگی پوتین نتیجه معکوس داشته است. رهبر روسیه بهجای تضعیف ناتو، ائتلاف را متحدتر کرده و باعث گسترش جدیدی در این ائتلاف تا آستانه روسیه شده است.