بسیاری از این پستهای "تلهای"، که شامل انواع گرافیکها، میمها، پازلها و ... هستند، عمدا برای به اشتباه انداختن یا به چالش کشیدن و آزار مخاطبان طراحی شدهاند و حقیقت ماجرا پیچیدهتر از آن چیزی است که ما میبینیم. ابتدا بیایید به نحوه عملکرد آن در هنگام ریختن آب در این سیستم از ظروف و خطوط لوله فکر کنیم؛ سپس به بررسی این موضوع میپردازیم که چرا این تله چالشی و خاص تا این حد در رسانههای اجتماعی موثر بوده.
به این ساختار خاص توجه کنید. ببینید که اگر در آن آب بریزید، کدام یک ازفنجانها زودتراز همه، کاملا پر میشوند؟
به گزارش خبرآنلاین، سازندگان این بازی فکری در TikTok، حالا این آزمایش که راجع به ریختن آب از طریق لوله در داخل یک سری فنجان است را به اشتراک گذاشتهاند. زمانی که به تمام جزئیات نگاه میکنید، راهحلی ساده برای آن خواهید یافت.
تله نرخ تعامل یا اینگیجمنت (Engagement bait) راهی است که سازندگان از آن برای کسب درآمد در رسانههای اجتماعی استفاده میکنند.
هفته گذشته، این پست در تیکتاک وایرال و بسیار محبوب شد؛ آزمونی که یک سوال ساده به نظر میرسید: وقتی آب را در این ساختار بسیار خاص از فنجانها و لولهها میریزید، اول کدام لیوان کاملا پر میشود؟
بسیاری از این پستهای "تلهای"، که شامل انواع گرافیکها، میمها، پازلها و ... هستند، عمدا برای به اشتباه انداختن یا به چالش کشیدن و آزار مخاطبان طراحی شدهاند و حقیقت ماجرا پیچیدهتر از آن چیزی است که ما میبینیم. ابتدا بیایید به نحوه عملکرد آن در هنگام ریختن آب در این سیستم از ظروف و خطوط لوله فکر کنیم؛ سپس به بررسی این موضوع میپردازیم که چرا این تله چالشی و خاص تا این حد در رسانههای اجتماعی موثر بوده.
در نگاه اول، متوجه نشدم که فنجانها و لولهها، انواع مختلفی از اتصالات دارند. ما به راحتی میتوانیم تمام فنجانهایی که زیر لولههای مسدود شده قرار گرفتهاند را کنار بگذاریم. یعنی فقط فنجانهای۴، ۵ و باقی میمانند. راه ورود آب برای فنجان شماره ۷ باز است، اما ته آن سوراخ است. هر چقدر هم که آب را سریع بریزیم تا بر نشتی سوراخ فنجان شماره ۷ غلبه کنیم، باز هم فنجانهای بالاتر از شماره ۷ سریعتر پر میشوند؛ بنابراین فقط فنجانهای ۲،۱ و ۳ باقی میمانند؛ ولی فنجان ۲ نیز همان مشکل فنجان ۷ را دارد. یعنی اگر میزان آب ورودی به قدری زیاد باشد که بر خروجی غلبه کرده و با وجود لوله خروجی که دارد، بتواند فنجان ۲ را پر کند، اما باز هم ابتدا فنجان شماره ۱ پر میشود. در غیراینصورت به خاطر سوراخی که در فنجان شماره ۷ وجود دارد، آب خارج شده و فنجان شماره ۷ هرگز پر نمیشود و به همین ترتیب فنجان ۲ نیز پر نخواهد شد.
بدین ترتیب فقط فنجانهای ۱ و ۳ باقی میمانند. اما فنجان ۱ همیشه از طریق فنجانهای ۲ و ۷ آب از دست میدهد، و در شرایط عادی هرگز پر نمیشود. اگر به فنجان شماره ۳ نگاه کنید، میبینید که تنها فنجانی است که محیطی کاملا بسته دارد و هر دو لوله آن که به بیرون منتهی میشوند، بسته هستند.
اگر این فنجانها به سادگی چیده میشدند و همه لولهها باز بوده و فنجان ۷ سوراخ نبود، چه میشد؟ در اینصورت باید جزئیاتی در مورد طول و قطر دقیق لولهها مشخص میکردیم تا بفهمیم کدام یک از چهار فنجان پایینی، اول پر میشوند. قطعا یکی از آنها زودتر پر خواهد شد. اما هیچکدام اینها مهم نیستند، زیرا هدف اصلی از طراحی این بازی فکری، این است که عمدا شما را با جزئیات کوچک سرگرم کند.
در سال ۲۰۲۳، اصطلاح "الگوریتم" برای فرمولهای پنهانی که شرکتهایی مانند گوگل و توئیتر به کار میبرند ساخته شد. این فرمولها برای تصمیم در مورد انتخاب این بود که ما چه محتوایی را حتی از دوستان، اعضای خانواده و افراد مشهوری که فالو میکنیم، میبینیم. اما این الگوریتمها در عمل حکم "جعبههای سیاه" را دارند؛ یک اصطلاح صنعتی برای کدها و فرمولهای ریاضی که در آن اطلاعات وارد میشوند، و پس از پردازشی که ما از آن بیخبر هستیم، از آن خارج میشوند.
با این حال، چیزی که مردم به طور کلی با آن موافقند این است که این الگوریتمها به گونهای هدایت میشوند که شما را درگیر کنند. برای این شرکتها مهم نیست که شما واقعا چه چیزی را دوست دارید یا از دیدن چه چیزی خوشحال میشوید؛ چیزی که برای آنها اهمیت دارد این است که شما چند بار روی پستها و صفحاتی که دارای تبلیغات نمایشی مختلف هستند، کلیک میکنید. مثلا وقتی توئیتر در دسامبر گذشته آمار بازدیدها را علنا مشخص کرد، به صراحت اعلام کرد که این "عدد و آمار" چیزی است که برایشان بیشترین اهمیت را دارد.
اینجاست که ایده تله مطرح میشود. احتمالاً با عبارت تله کلیک Clickbait" " آشنا هستید؛ منظور از این اصطلاح این است که سرفصلها و عناوین طوری طراحی شدهاند که شما را ترغیب به کلیک کردن کنند. اما این اغلب شامل یک تاکتیک تله و تغییر است که در آن محتوا، درست آن چیزی نیست که در تیتر آمده. یکی از نسخههای نمادین تبلیغات، chum box (نوعی تبلیغات آنلاین) است که در آن بلوکهای تبلیغاتی به شکلی نامحسوس در انتهای یک داستان میآیند و مثلا شامل چنین جملهای:"پزشکان از این ترفند عجیب متنفرند" و همراه یک تصویراز چیزی مشمئزکننده هستند.
از آنجایی که درآمد رسانههای اجتماعی براساس بازدید از صفحات و پستهاست – به جای کلیکها – شرکتهایی مانند ByteDance که مالک TikTok است، به مردم انگیزه مشارکت میدهند. وقتی در زیر پستها نظرات بیشتری گذاشته شود و یا اشتراکگذاریهای آنها زیاد باشد، راحتتر به شبکههای افراد نامرتبط راه پیدا میکنند و این میزان فعالیت، بینندگان را کنجکاو میکند تا ببینند چه خبر است.
پس از آن نوبت به تلههای تحریککننده (Rage bait) میرسد. در این پستها افراد ادعا میکنند که "دیدگاههای نامطلوبی" را به اشتراک میگذارند یا عمدا ادعا و اعمال تفرقهانگیز انجام میدهند. در این مواقع باید از خودتان بپرسید که با چه کسی میخواهید بحث کنید؛ معمولا اینها افراد غریبهای هستند که برای جلب توجه این کارها را انجام میدهند یا دشمنان سیاسی هستند که نمیتوانید آنها را متقاعد کنید؛ این گونه و با عدم مشارکت در این بحثها، میتوانید به جنگ با این تلهها بروید.
TikTok خیلی بهتر و مستقیمتر از هر پلتفرم دیگری در میان تمام رسانههای اجتماعی محبوب، به سازندگان خود پول پرداخت میکند و این یعنی سازندگان آن بیشتر ترغیب میشوند تا بیشتر از تلههای اینگیجمنت یا تحریککننده استفاده کنند. سازندگانی مانند Ryan Gawlik که به گزارش Insider، فقط غریبهها را عصبانی میکند تا بتواند جیبهای خود را پر کند. شما هیچ صحبتی با او ندارید. فقط ممکن است بر سر تلویزیون خود فریاد بزنید.
مردم نیاز به درآمدی برای امرار معاش دارند، اما صادقانه باید بگوییم که این گروه از قصد و با آزار و اذیت مردم پول در میآورند. آیا این چیزی است که مردم بتوانند در سال ۲۰۲۳ در زندگی رومزه خود بگنجانند؟ احتمالا ما ترجیح میدهیم در مورد یک بازی فکری خوب با دوست یا همکارمان صحبت کنیم تا اینکه بخواهیم بر سر یک غریبه در پستهای ارسال شده در تیکتاک فریاد بزنیم.
منبع: popularmechanics