رفتار اصولی با افرادی که همیشه جنبه منفی هر کاری را پررنگ میکنند دشوار، اما ضروری و شدنی است.
سیدهزهرا جلیلیهاشمی- روانشناس نوشت: همه ما تا به حال با افرادی که عینک بدبینی و منفینگری را بر چشم میزنند و از نظر آنها همه افراد اطرافمان قصد و نیت بدی دارند یا همه اتفاقات اطراف ما بد است یا به نتیجه بدی منجر میشود، مواجه شدهایم. حتی ممکن است یکی از نزدیکان مانند همسر، دوست، همکار، اعضای خانواده و ... از این دسته افراد به اصطلاح «منفینگر» باشند. اما سوال این است که چرا و چطور با افراد «منفیباف» برخورد کنیم تا کمترین آسیب را ببینیم.
اگر شما فردی خوشبین هستید، وجود افراد منفیباف در کنارتان میتواند به شما کمک کند تا گاهی نیمه خالی لیوان را ببینید و جنبههای بد ماجرا را هم در نظر بگیرید. همچنین از زاویه دیگری به قضیه بنگرید و اگر میخواهید تصمیمی بگیرید، قضیه را کاملا سبک و سنگین کنید و پس از آن جمعبندی دقیقتری خواهید داشت.
در روان شناسی یک مبحث و رویکرد درمانی داریم به نام تمایزیافتگی، به آن معنی که اگر با افرادی زندگی میکنیم که به روح و روان ما آسیب وارد میکنند، سعی کنیم فردیت خود را چنان تقویت کنیم و نیرو ببخشیم که درعین حال که با آنها زندگی میکنیم، کمترین آسیب به روح و روان ما وارد شود. با تمایزیافتگی این توانایی را در خود ایجاد میکنیم که به استقلال فکری و عاطفی دست یابیم و به صورت خودمختار و عقلانی تصمیم بگیریم.
داشتن رضایت از زندگی به قدری مهم است که نباید با اظهارات منفی افراد گستاخ، دیدگاه خود را به زندگی تغییر دهید. به یاد داشته باشید قرار نیست نگاه منفی آنها، تصمیمهای شما را تحت تاثیر قرار دهد. اگر مجبورید در کنار افراد منفی باشید، سعی کنید با رفتارهای اصولی، اطمینان و انرژی مثبت خود را بروز دهید. در انتها ممکن است آنها انرژی مثبت شما را بپذیرند یا این انرژی مثبت برای آنها حالت دافعه داشته باشد و از شما فاصله بگیرند.
قطار امواج حرفهای منفی را با تغییر موضوع از ریل خارج کنید. هرچند که تغییر موضوع به یک باره ممکن است در نظر افراد منفیباف گستاخی و بی ادبی باشد، اما همدردی نابهجا با این افراد هم درست نیست. بهتر است به گفتن عباراتی مثل: درسته، میفهمم و ... اکتفا کنید و سپس موضوع را به سوی دیگری سوق دهید.
نکته دیگری که باید توجه داشته باشیم این است که ما هر چقدر هم به این افراد نزدیک باشیم، باز هم از گذشته یا بخشهایی از زندگی آنها اطلاع نداریم یا در جریان بعضی اتفاقات و تاثیر آن بر فکر و روح آنها نیستیم؛ بنابراین نمیتوانیم خیلی سریع به این افراد برچسب بزنیم و آنها را قضاوت کنیم. پیش داوری درباره دیگران و روش زندگی آنها نه تنها هیچ مشکلی را حل نمیکند بلکه شما را در یک چرخه اشتباه میاندازد. سعی کنید با صحبت کردن و تا اندازهای که به شما اجازه میدهند، از اتفاقات منفی گذشتهشان مطلع شوید و درباره آنها حرف بزنید.
شما مجبور به معاشرت دایمی با افراد منفیباف نیستید. فاصله خود را با این افراد حفظ و محدوده خود را مشخص کنید. اگر مجبورید در کنار این افراد باشید، این زمان را به حداقل برسانید. وقتی کسی شما را با سخنانش آزار میدهد، با شرکت در مشاجره سبب ورود انرژی منفی به زندگی خود میشوید. احساسات خود را کنترل کنید تا از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کنید. در اینصورت احترام دیگران را به دلیل بزرگواری که از خود نشان دادید به دست میآورید.
گاهی این افراد به دلیل آسیبهایی که در گذشته دیدهاند، به دریافت محبت و احساس همدلی و دلسوزی نیاز دارند. آنها نیاز دارند فرد ایمنی را پیدا کنند، به او دل ببندند و در کنارش احساس آرامش کنند تا به زخمهای روحی و روانیشان التیام ببخشند و به آرامش دست یابند. پس اگر میتوانید و در وجود خودتان احساس میکنید چنین فردی هستید، سعی کنید به آنها نزدیک شوید و با آنها همدلی کنید. البته همدلی به معنای این نیست که صحبتهایشان را بپذیرید بلکه همدلی به معنای دوست شدن و دوستی کردن است.
منبع: روزنامه خراسان