وزیر ورزش باید مشخص کند که چطور شرایط ورزشگاه آزادی برای حضور زنان در برنامههای غیرفوتبالی مهیاست و حتی محدودیت جایگاه و نفرات، ورودی و خروجی مجزا و سرویسهای بهداشتی مورد بحث قرار نمیگیرد، ولی پای یک مسابقه فوتبال که به میان میآید، «شرایط» باید مهیا شود؟ البته که این شرایط هم مشخصا مختص زنان ایرانی است، چون هر بار که رقابتی بینالمللی صورت گرفته زنان تماشاگر خارجی «شرایط» ورود به ورزشگاه را داشتهاند و محدودیتها شامل زنان ایرانی شده است
روزنامه شرق نوشت: «تلاش میکنیم زمینههای لازم را برای حضور بانوان برای تماشای دربی پایتخت فراهم سازی کنیم» این جمله اولین بخش از صحبتهای روز گذشته حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان است. او در حاشیه جلسه هیئت دولت و در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که آیا شاهد حضور زنان در دربی پایتخت خواهیم بود یا نه؟ گفت: «در استادیوم آزادی بخشهای زیادی در دست تعمیر است و تلاش میکنیم ببینیم که چه قسمتی از استادیوم امکان استقرار دارد. به مشورتهای شورای تأمین و فدراسیون هم در این زمینه نیاز داریم و شاید تا زمان دربی بتوانیم به نتیجه نهایی برسیم. این امر به کار تخصصی و رسیدگی نیاز دارد و تا به حال هم در هر بازی که شرایط فراهم بوده میزبان تماشاگران زن بودهایم. هر زمان که شرایطش فراهم باشد قدم بانوان روی چشم است».
وزیر محترم ورزش در حالی از کلمه «شرایط» صحبت کرده که به جزئیات آن نپرداخته و حتی نگفته منظورش از مهیاشدن شرایط، دقیقا مهیاشدن چه مواردی است. او در حالی از اعلام حضور قطعی زنان برای تماشای دربی طفره رفته که اتفاقا خودش چند روز پیش از این گفت که ابراهیم رئیسی دستور فراهمشدن این امر را داده است.
از این مورد گذشته وزیر ورزش باید مشخص کند که چطور شرایط ورزشگاه آزادی برای حضور زنان در برنامههای غیرفوتبالی مهیاست و حتی محدودیت جایگاه و نفرات، ورودی و خروجی مجزا و سرویسهای بهداشتی مورد بحث قرار نمیگیرد، ولی پای یک مسابقه فوتبال که به میان میآید، «شرایط» باید مهیا شود؟ البته که این شرایط هم مشخصا مختص زنان ایرانی است، چون هر بار که رقابتی بینالمللی صورت گرفته زنان تماشاگر خارجی «شرایط» ورود به ورزشگاه را داشتهاند و محدودیتها شامل زنان ایرانی شده است.
با این حال، مهمترین و بزرگترین ابهام این ماجرا هیچکدام از اتفاقات بالا نیست، چون بسیاری دلیل واقعی آن را میدانند. ابهام بزرگ مربوط به تغییر شرایط در ۱۵، ۲۰ روز اخیر است. این یکی مربوط به برگزاری دو دیدار دوستانه تیم ملی با روسیه و کنیا در ورزشگاه آزادی است. این دو دیدار در تعطیلات نوروزی برگزار شد و در اقدامی درخورتوجه بعد از مدتها، درهای ورزشگاه به روی زنان ایرانی هم باز شد تا آنها بتوانند این دو دیدار را از نزدیک تماشا کنند. فارغ از مباحث همیشگی که درباره احتمال گزینشیبودن این افراد و تعداد اندکشان وجود دارد، همین که شرایط برای آنها مهیا شده قابل تقدیر است. هرچند، حالا باید وزیر ورزش مشخص کند که چطور و چه شرایطی در این قریب به دو هفته تغییر کرده که دوباره راه ورود زنان به ورزشگاه بسته شده است. آیا تماشاگرانی که برای بازی تیم ملی ایران به ورزشگاه آمدهاند با تماشاگرانی که قرار است برای دربی به آزادی بیایند متفاوت هستند؟
در بخش دیگری از صحبتها به ماجرای تعمیر ورزشگاه آزادی اشاره شده است. اتفاقی که خود به قدر کافی جای انتقاد دارد؛ اینکه چطور این تعمیرات اینقدر طولانی شده و هنوز تیمهای پایتخت نمیتوانند از ظرفیت بیشتر تماشاگران استفاده کنند، محل سؤال است. اصولا اینکه مهمترین بازی فصل فوتبال ایران قرار است فقط با حضور ۱۵ هزار تماشاگر مرد هم برگزار شود در نوع خود عجیب است، ولی پرسش اصلی همچنان همان مقایسه با شرایط دو سه هفته قبل است. تیم ملی ایران در روزهایی برابر روسیه و کنیا بازی کرد که اتفاقا ورزشگاه آزادی در همان روز هم در دست تعمیر بود، ولی تعمیرات بهانهای برای راه ندادن زنان به ورزشگاه نشده بود. اتفاقا بخشی از جایگاهی که به زنان در آن دیدار تعلق گرفته بود، در مجاورت همین سکوهای بههمریخته در دست تعمیر قرار داشت. حال آیا تعمیرات آن موقع با تعمیرات کنونی متفاوت شده که نمیتوان زنان را به ورزشگاه راه داد؟
واقعیت امر این است که احتمالا بخشی از این اظهارنظرها شبیه به بهانهجوییهای دمدستی است که برای خوشایند جریانی خاص مطرح میشود وگرنه که نمیشود «شرایط»، فراخور حال، دستخوش تغییر و تحول شود و حتی شامل بازی تیم ملی ایران و بازی دو تیم باشگاهی هم شود!