میوه اگر بر شاخهای نشسته است که به ریشه راه دارد و به آن ارتباط پیدا کرده؛ این میوه باقی میماند و شیرین میگردد، اما اگر شاخه شکست و به ریشه و اصول آن درخت مرتبط نبود، آن میوه بعد از مدتی خشک میشود و از بین میرود؛ حال اگر نماز و روزه ما هم بر اساس باور و یقین باشد و بدانیم که خدایی هست؛ این عمل برای ما خواهد ماند، اما اگر عبادت ما از روی شک باشد و پشتوانه آن نیز یقین بر خاسته از اصول دین نباشد، آن عمل از بین خواهد رفت.
در دعای آخرین روز ماه مبارک رمضان میخوانیم: «از خدا میخواهیم که روزهای بگیرم که این فرع دینی به اصول متصل باشد. مثل شاخه درختی که میوه دارد؛ اگر متصل به اصول باشد به ریشه درخت، این میوه اثر دارد و الا میوه خشک میشود.»
«بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ بِالشُّکْرِ وَ الْقَبُولِ عَلَی مَا تَرْضَاهُ وَ یَرْضَاهُ الرَّسُولُ، مُحْکَمَةً فُرُوعُهُ بِالْأُصُولِ بِحَقِّ سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِین»
«ای خدا در این روز روزه مرا با جزای خیر و مقبول حضرتت قرار ده که پسند حضرتت و پسند رسولت گردد و فروع آن را بواسطه اصول آن محکم اساس گردان به حق سید ما حضرت محمد (ص) و آل اطهارش و ستایش خدای را که پروردگار عالمیان است.»
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح دعای سیامین روز ماه مبارک رمضان آورده است:
مسائل دین بنا به تقسیمی دو دسته هستند:
الف- اصول دین:
اصول دین پنج بخش است که از این پنج مورد، توحید و نبوت و معاد جزو اصول دین هستند و عدل و امامت از اصول مذهب اند.
ب- فروع دین:
فروع دین عبارتند از نماز، روزه، حج، زکوه، خمس، جهاد، امربه معروف و نهی از منکر، تولی و تبری که جمع ۱۰ مورد است؛ و این که در این دعا میگوییم: اصول آن فرع، محکم باشد به معنی آن است که هنگامی که من به فروعی مثل نماز و روزه مشغول هستم در همان حال در اصول دینم هم اهل یقین باشم و باور داشته باشم که خدا دارم.
یکی از علماء میگفتند: به حضرت عباس قسم، که ما خدا داریم؛ اگر این عبادت که از فروع است به اصول وصل بود، ثمر میدهد.
مثال:
میوه اگر بر شاخهای نشسته است که به ریشه راه دارد و به آن ارتباط پیدا کرده؛ این میوه باقی میماند و شیرین میگردد، اما اگر شاخه شکست و به ریشه و اصول آن درخت مرتبط نبود، آن میوه بعد از مدتی خشک میشود و از بین میرود؛ حال اگر نماز و روزه ما هم بر اساس باور و یقین باشد و بدانیم که خدایی هست؛ این عمل برای ما خواهد ماند، اما اگر عبادت ما از روی شک باشد و پشتوانه آن نیز یقین بر خاسته از اصول دین نباشد، آن عمل از بین خواهد رفت.
اهل بازار درس بخوانند
در سابق اهل بازار مقید بودند از عالمی درس بگیرند و بعد در دکان را باز میکردند؛ کتاب شرح باب حادی عشر در اصول و کتابی هم مربوط به مسائل احکام درس میگرفتند و با علم به حلال و حرام، کاسبی میکردند.
تاکید امیر المومنین به علم آموزی اهل بازار
بازاری باید مسائل دینش را یاد بگیرد و آشنا به حلال و حرام کاسبی باشد، لذا مولی علی (علیه السلام) میفرمودند: «الفقه ثم المتجر» اول مسائل شرعی خود را بیاموزید و بعد تجارت کنید. اگر مسائل شرعی را ندانید و تجارت کنید وارد ربا و گناه وارد میشوید؛ لذا از خدا میخواهیم که روزهای بگیرم که این فرع دینی به اصول متصل باشد. مثل شاخه درختی که میوه دارد اگر متصل به اصول باشد به ریشه درخت، این میوه اثر دارد و الا میوه خشک میشود.
بِحَقِّ سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِین؛ خدایا به حق سید ما حضرت محمد (ص) و خاندان پاک و طاهرش، و همه حمدها و ستایشها برای توست.
این دعاها را در حق ما مستجاب کن