اگر شریک عاطفی تان دربارهی گذشتهی خود صحبت نمیکند ممکن است سعی داشته باشد چیزهایی را از شما پنهان کند که اطلاع از آنها نگاه تان را به او تغییر خواهد داد. اگر شریک عاطفی تان از شرکای عاطفی قبلی اش بد میگوید و از اینکه چقدر خوب توانست از آنها انتقام بگیرد به خود میبالد، میتوانید مطمئن باشید که همین کار را با شما نیز خواهد کرد.
مقولهی ازدواج دستخوش تغییرات زیادی شده است. حالا مردم دیرتر و کمتر ازدواج میکنند و بیشتر طلاق میگیرند. به علاوه، بزرگ کردن فرزند به تنهایی دیگر امر ناخوشایندی نیست.
به گزارش روزیاتو، علل مختلفی برای طلاق وجود دارد. در عین حال، زمانی که یک رابطه به نتیجه نمیرسد، افراد اغلب خود را بیشتر از طرف مقابل شان مقصر میدانند. بسیاری از افراد در ابتدا تصویری ایده آل از شریک عاطفی خود میسازند و به همین دلیل بعدها وقتی به ایرادات او پی میبرند، بسیار غافلگیر میشوند. اما نشانههای هشدار دهندهای هستند که میتوانند تشخیص یک شریک عاطفی سمی را سادهتر کنند.
بعضی افراد اهل پیش قدم شدن نیستند یا دوست دارند حد وسط را بگیرند که امری کاملاً طبیعی است. اما شریک عاطفی سمی نه تنها خود هیچ تصمیمی ندارد، بلکه ابتدا تصمیم شریک عاطفی خود را میپذیرد، اما بعداً او را به خاطر مشکلات ناشی از تصمیمش سرزنش میکند.
چنین شخصی مثلاً اول به شریک عاطفی خود میگوید که رستورانی را برای صرف ناهار انتخاب کند، اما نتیجه ناامید کننده از آب درمی آید؛ غذا بی مزه است، سرویس دهی رستوران افتضاح است، هوا وحشتناک است و در نهایت، تمام این ایده چیزی جز وقت تلف کردن نبوده است. چنین شخصی به راحتی چیزی برای سرزنش کردن شریک عاطفی خود پیدا میکند.
برای کسانی که کارهای خود را با بازی دادن احساسات دیگران پیش میبرند، احساس گناه دادن به آنها برای رسیدن به هدف خود کار سادهای است. چنین شخصی میتواند این احساس ناخوشایند را در شما ایجاد کند، حتی اگر واقعاً مقصر نباشید. این کار بسیاری از اوقات در قالب کارهای عاشقانه انجام میشود.
چنین فردی مثلاً از آرزوی همسر خود برای برگشتن به سر کار پس از زایمان حمایت میکند، اما بعداً با گله و شکایت مداوم احساسات او را به بازی میگیرد. مثلاً «وقتی خانه نیستی خیلی بد میگذرد، دلمان خیلی برایت تنگ میشود». چنین شخصی حتی بعد از توهین به شریک عاطفی خود به شکل عادی از او عذرخواهی نمیکند و سعی میکند خود او را مقصر توهینی که به او شده جلوه دهد.
این دست شرکای عاطفی در ظاهر بسیار مهربان و خوش رفتار هستند، اما بی دلیل هرگز هیچ کلام محبت آمیزی به زبان نمیآورند. انگیزهی آنها از همهی کارهایشان منفعت شخصی است.
مثلاً «اگر برایم شام درست کنی من هم برایت گل میخرم» یا «به شرطی برایت هدیه میخرم که بعداً چیزی که میخواهم را به من بدهی». طرز فکر او اینگونه است. تا یک زمانی نقاب یک شریک عاطفی عاشق پیشه را به صورت دارد و به محض آنکه برخلاف میلش پیش رود، چهرهی واقعی خود را نشان میدهد.
یک شخص سمی دوست دارد کنترل شریک عاطفی خود را در دست بگیرد، اما شاید از کنترل مستقیم او ترس داشته باشد. به همین دلیل به حقههایی روی میآورد که در برخی موقعیتها به وضوح قابل تشخیص اند.
مثلاً مرد در حال آماده شدن برای رفتن به دیدن دوستان خود است که زن به او میگوید: «خیلی ناراحت هستم که باید در خانه تنها بمانم. ولی اشکالی ندارد. میتوانی بروی و با رفقایت وقت بگذرانی.» حالا مرد کم کم به خاطر تنها گذاشتن زن احساس بدی پیدا میکند. گرچه زن در حال بازی با احساسات او است، اما فداکار به نظر میرسد.
یا مثلاً مرد نمیخواهد شریک عاطفی اش با او به یک مهمانی بیاید و این را در قالب یک حرکت محبت آمیز نشان میدهد. برای مثال میگوید: «عزیزم خیلی خسته به نظر میآیی. بهتر است خانه بمانی و استراحت کنی. خودم میروم و سعی میکنم یک طوری تنهایی سر کنم.»
همهی ما شنیدن حرفهای خوب را دوست داریم، اما بعضی افراد سعی میکنند با تعریف و تمجید احساسات دیگران را به بازی بگیرند و به این ترتیب به اهداف خود برسند. مثل این اعتراف به ظاهر عاشقانه: «هیچ کس به اندازهی من تو را دوست نخواهد داشت».
این جمله در زبان شخصی که سعی میکند با بازی دادن احساسات دیگران کارهای خود را پیش ببرد، به این معنی است: «من تنها کسی هستم که به تو نیاز دارد. اگر مرا ترک کنی، تا ابد تنها خواهی ماند.» به علاوه چنین اعترافاتی تلاشی برای کنترل نیز هستند هستند: «کس دیگری عاشق تو نخواهد شد، چون من آخرین من مقصد تو هستم.»
میل به اینکه دائماً در کنار یکدیگر باشید، از نشانههای یک رابطه عاطفی سمی است. فرد سمی ممکن است دائماً با شریک عاطفی خود تماس بگیرد، از او بخواهد که از خودش یک ویدئو بگیرد و برایش بفرسند، بعد از کار ملاقاتهای غافلگیرانه ترتیب دهد یا وقتی پیش شریک عاطفی اش نیست، دائماً به او پیام دهد. ممکن است بگوید: «وقتی پیام نمیدهی واقعاً نگرانت میشوم.»
در کتابها و فیلمها شاید چنین رفتاری را علامت عشق واقعی نشان دهند، اما در زندگی واقعی نشان دهندهی تلاش فرد برای کنترل شریک عاطفی خود است.
دانشمندان حسادت را به ۲ نوع تقسیم کرده اند: واکنشی و شکاکانه. حسادت واکنشی، عکس العملی است به عمل واقعی شریک عاطفی خود، مثل خیانت یا لاس زدن. حسادت شکاکانه، اما بر اساس نه حقیقت، بلکه نتیجه گیری است. شریک عاطفی فرد با تلفن مشغول صحبت با همکار خود است، اما او تصور میکند میان آنها رابطهای وجود دارد. یا اگر شریک عاطفی اش زمان زیادی را در شبکههای اجتماعی صرف میکند، از نظر او حتماً معنایش این است که در حال خیانت به او است.
حسادت واکنشی طبیعیتر است، اما حسادت شکاکانه به طور قطع یک نشانه هشدار دهنده در رابطه است. چنین افرادی معمولاً مضطرب هستند، از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرند و انتظار دارند شریک عاطفی شان دائماً علاقهی خود را به آنها اثبات کند. در عین حال، اثبات این موضوع به کسی که به حسادت بیمارگونه گرفتار است غیر ممکن است و زندگی با چنین افرادی خیلی زود عذاب آور میشود.
مراقبت از یکدیگر امری کاملاً طبیعی است، اما تلاش برای اثبات خود از طریق دیگری طبیعی نیست. وقتی ارزش یک شخص را مزایایی تعیین کند که او برای شریک عاطفی خود دارد، آن رابطه عاطفی سمی میشود؛ و این مسأله میتواند متقابل باشد.
مثلاً فرد ممکن است خود را مستلزم آن بداند که زندگی شریک عاطفی خود را راحت کند، در غیر اینصورت، در آن رابطه نیازی به او نخواهد بود. یا ممکن است «اجازه دهد» که شریک عاطفی اش خدمت رسان او شود تا احساس نکند که نیازی به او در این رابطه نیست.
در یک رابطه عاطفی سالم فرد میتواند راحت و بی پرده افکار و احساسات خود را ابراز کند، عقاید خود را بیان کند و مرزبندیهایی تعیین کند که شریک عاطفی اش از آنها عبور نخواهد کرد. در یک رابطهی ناسالم، اما هر قدر هم که دیوارهای بلندی بکشید، شریک عاطفی تان در هر صورت آنها را خراب خواهد کرد.
بی اعتنا بودن فرد از نظر پنهان نخواهد ماند و حتی در کوچکترین جزئیاتی که شاید برای بسیاری عاشقانه به نظر برسد، خود را نشان خواهد داد. مثلاً ممکن است فرد از شریک عاطفی اش بخواهد که تصاویر خصوصی شان را در شبکههای اجتماعی منتشر نکند، اما روز بعد عکس هایشان را در اینستاگرام میبیند. حتی اگر عکسها متن عاشقانهای هم داشته باشند، این موضوع این حقیقت را تغییر نمیدهد که شریک عاطفی فرد اهمیتی برای نظر و راحتی او قائل نیست.
اینکه شریک عاطفی تان در سومین قرار عاشقانه تان با خجالت به شما بگوید که انگار عاشق تان شده یک چیز است و اینکه با جدیت به شما بگوید که عشق زندگی اش هستید، یک چیز دیگر. چنین ابراز احساساتهایی در مراحل اولیهی یک رابطه عاطفی نشانهی خوبی نیست.
حتماً میپرسید اشکال چنین اعترافات زودهنگامی چیست. مشکل اینجا است که با معلوم شدن نقصهای شریک عاطفی این فرد، همه چیز زیر و رو خواهد شد. آن تصویر ایده آل از شما که شریک عاطفی تان اعلام کرده عشق ابدی او خواهد بود، شروع به از هم پاشیدن خواهد کرد. شریک عاطفی تان احساس ناامیدی خواهد کرد و ممکن است رفتارش سرد یا حتی پرخاشگرانه شود.
تیره و تار بودن گذشتهی فرد و بدگویی اش از شرکای عاطفی قبلی خود نشانههای بسیار هشدار دهندهای هستند. اما بسیاری از افراد ترجیح میدهند که یا به آنها توجهی نداشته باشند یا صرفاً برداشتی عاشقانه از آن داشته باشند. مثلاً: «شریک عاطفی ام هیچوقت دربارهی آن ۵ سال صحبت نمیکند. مرد خیلی مرموزی است» یا «شوهرش به او احترام نمیگذاشت، برای همین به او خیانت کرد. ولی من به او نشان میدهم که عشق واقعی چیست.»
اگر شریک عاطفی تان دربارهی گذشتهی خود صحبت نمیکند ممکن است سعی داشته باشد چیزهایی را از شما پنهان کند که اطلاع از آنها نگاه تان را به او تغییر خواهد داد. اگر شریک عاطفی تان از شرکای عاطفی قبلی اش بد میگوید و از اینکه چقدر خوب توانست از آنها انتقام بگیرد به خود میبالد، میتوانید مطمئن باشید که همین کار را با شما نیز خواهد کرد.
فرد سمی دوست دارد کنترل شریک عاطفی خود را در دست بگیرد و به او اجازه ندهد با افراد «نامناسب» ارتباط داشته باشد. این کنترل گری میتواند به اشکال مختلفی بروز پیدا کرد. این کار میتواند به کمک سؤالاتی زیرکانه صورت بگیرد (مثلا: “ترجیح میدهی بروی با دوستانت خوش بگذرانی یا پیش من در خانه بمانی؟ ”)، یا باجگیری عاطفی (مثلا: “انتخاب کن: یا من یا آن ها. ”) و یا حتی با ترتیب دادن اتفاقات به ظاهر تصادفی (مثلاً شریک عاطفی تان شما را به طور مستقیم از بیرون رفتن با دوستان تان منع نمیکند، اما هر زمان که میخواهید با آنها بیرون بروید اتفاقی از سمت او رخ میدهد که مانع ملاقات شما با دوستان تان میشود، مثل بیمار شدن ناگهانی شریک عاطفی تان یا همزمانی تصادفی قرار شما با برنامهی ویژهای که شریک عاطفی تان از قبل برای خوشحال کردن شما ترتیب داده بود).