این روزها جنگندههای فانتوم هواداران زیادی دارند و البته این بحث مطرح است که چرا از بین تمام جتهای جنگندهای که از سال ۱۹۴۵ به بعد ساخته شدهاند، این مدل جنگنده تا این حد محبوب است؟ شاید کمی بحث نوستالژی درباره هواپیمایی مطرح باشد که در روزهای جوانیاش، دنیا را تحت تسلط داشت و یا اینکه آنها مجذوب جنگندهای هستند که تاریخچهای طولانی و رنگارنگ دارد.
مکدانل داگلاس اف ۴ فانتوم شبح آسمان، زمانی که بسیاری از هواپیماها نتوانستند از پس ماموریتهایشان بر بیایند، موفق به انجام وظایفی دشوار شد.
به گزارش خبرآنلاین، اف ۴ فانتوم یک جنگنده بزرگ که در مسیر خود در نبرد، چیزی از لطافت را به نمایش نمیگذارد، یکی از تاثیرگذارترین هواپیماهای تاریخ است.
در طول سالهای پرتنش جنگ سرد در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، فانتوم، سمبل قدرتنمایی تاکتیکی بود. در بین سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۸۱، بیش از پنج هزار فروند فانتوم در دهها مدل ساخته شد و در دهها کشور به پرواز در آمد تا پرکارترین هواپیمای جنگی مافوق صوت لقب بگیرد.
هنوز بسیاری از قابلیتهای کیفی فانتوم، محبوبیت بالایی دارد که طبیعتا ظرافت در این میان، جایی ندارد. برای درک داستان فانتوم، باید یک گام به عقب برگشت و به دوران تلویزیونهای سیاه وسفید و کامپیوترهای قدیمی در ابعاد کمد برگردیم. فانتوم در دهه ۱۹۵۰، تنها ده سال بعد از معرفی نسل اول جتهای جنگنده به بازار معرفی شد.
فانتوم F ۴ در حقیقت در طراحی مجدد جنگنده کمپانی مک دانل داگلاس F ۳ H Demon، ساخته و به دنیا معرفی شد. نیرویدریایی دو نمونه اولیه از یک فانتوم اولیه را در قالب یک جنگنده بمبافکن که در هر شرایط آب و هوایی مورد استفاده قرار میگرفت سفارش داده بود.
هیچ دلیلی هم وجود نداشت که توقع وجود داشته باشد که این هواپیمای جدید تبدیل به یک هواپیمای کلاسیک بشود: چرا که در دهه ۱۹۵۰، دهها جنگنده و بمبافکن جدید طراحی و به بازار عرضه شده بودند و اکثر آنها در حد نمونههای اولیه باقی ماندند و به سرعت محو و منسوخ شدند. اما سه لحظه مهم باعث شد تا فانتوم حماسهساز شده و به تاریخ بپیوندد.
اولین حماسه به سال ۱۹۵۵ برمیگردد؛ زمانی که نیروی دریایی آمریکا از کمپانی هواپیمایی مکدانل خواست تا یک رهگیر را برای محافظت از ناوگانهایش در برابر بمبافکنها بسازد. این رهگیرها در دهه ۱۹۵۰ بسیار رایج بودند؛ دقیقا زمانی که موشکهای هدایتشونده به تازگی معرفی شده بودند و بمبافکنهای سرنشیندار، در ارتفاعات بالا، تهدیداتی جدی را ایجاد میکردند.
در آن زمان، کشورها، خواهان جتهای سریعی بودند که بتوانند تا ارتفاعهای بالا زوم کرده و بمبافکنها را پیش از رسیدن به اهدافشان رهگیری کنند. درعین حال یک رادار قوی و موشکهای هدایت شونده هوا به هوای پیشرفته نیز گزینههای مفیدی به حساب میآمدند. در عین حال آنها متقاعد شده بودند که دیگر با توپ نمیتوان در مقابل بمبافکنها ایستادگی کرد و نبردهای آینده، با موشک خواهد بود.
طرح بعدی در اوایل دهه ۱۹۶۰ توسط رابرت مکنامارا، وزیر دفاع وقت نوشته شد. او که به خاطر عملکرد آمریکا در فاجعه جنگ ویتنام به شدت بدنام بود، باور داشت که یک جنگنده مشترک برای نیروی هوایی و دریایی، بهمنزله صرفهجویی در هزینهها خواهد بود؛ همان رویکرد بحث برانگیزی که ۴۰ سال بعد درباره برنامه F ۳۵ تکرار شد.
او در عین حال بر انتخاب یک اسم مشترک نیز تاکید داشت تا هواپیمای جدید فانتوم F ۴ نامگذاری شده و هواپیمای نیروی دریایی، F ۴ B و هواپیمای نیروی هوایی، F ۴ C.
فانتوم در مقایسه با دیگر هواپیماهای همدوره خود، یک غول بود. بیشتر جنگندهها تنها یک صندلی دارند، ولی F ۴ دارای دو صندلی بود. یک صندلی برای خلبان در جلو و یک صندلی برای افسر رادار و سلاح در عقب. وزن یک هواپیمای F ۴ با بار کامل حدود ۲۸ تن بود؛ جنگنده میراژ۳ فرانسه، ۱۴ تن وزن داشت و جنگنده MiG-۲۱ شوروی سابق تنها ۱۰ تن وزن داشت. جنگنده F ۴ با ۱۹ متر طول، حدود سه متر بلندتر از دو جنگنده دیگر بود.
جنگنده فانتوم، ابعاد بزرگی دارد و دو موتور بزرگ جنرالالکتریک J ۷۹، برروی آن نصب هستند. این هواپیما با وجود وزن بالایش میتواند با سرعت ۲.۲ ماخ پرواز کند و به ارتفاع ۶۰ هزار پایی برسد. اندکی بعد از اولین پرواز این جنگنده در ماه میسال ۱۹۵۸، شانزده رکورد جهانی را شکست؛ از جمله صعود به ارتفاع ۹۸ هزار پایی در سال ۱۹۵۹ و رکورد سرعت را با ۱۶۰۶ مایل در ساعت درسال ۱۹۶۱ شکست.
سایز و قدرت موتور فانتوم، این امکان را برای این جنگنده فراهم کرد که بتواند حجم بار قابل توجهی را حمل کند. فانتوم F ۴ قابلیت حمل ۸هزار کیلوگرم موشک، بمب و مخازن سوخت خارجی را داراست. این در حالی است که هواپیمای میراژ تنها میتواند ۴۵۰۰ کیلوگرم بار حمل کند و ظرفیت MiG-۲۱، تنها ۱۳۵۰ کیلوگرم است. F ۴ به علاوه میتوانست بار بمب یک بمبافکن B ۲۹ جنگ جهانی دوم و چهار برابر حجم بار یک هواپیمای B ۱۷ را حمل کند. در نبردهای هوایی، فانتوم میتواند چهار موشک گرمایاب AIM-۸ Sidewinder را حمل کرده و همراه با آن، چهار موشک رادار نیمه فعال AIM-۷ Sparrow را نیز جابجا کند.
همه این ویژگیها، فانتوم را تبدیل به یکی از ارزشمندترین و همهکارهترین هواپیماهای جنگی جهان تبدیل کرده است. F ۴ یک هواپیمای چندمنظوره واقعی بود که توانایی انجام نبردهای هوا به هوا و هوا به زمین را داراست.
نقطهعطف نهایی داستان فانتوم، در جنگ ویتنام بود که در آن F ۴، اولین حضورش در جنگ را تجربه و شهرتش را تثبیت کرد. اما چند نقص در این جنگنده به شدت جلب توجه میکرد: موتورهای F ۴ رد دود مشهودی را از خود به جای میگذاشتند. مدلهای ابتدایی، فاقد یک لوله داخلی برای شلیک بودند و این درحالی بود که بیشتر موشکهای هوا به هوا، اهداف خود را از دست میدادند. در این جنگ، هواپیماهای جنگنده کوچکتری مثل MiG-۱۷، MiG-۱۹ و MiG-۲۱ قدرت مانور بیشتری داشتند.
البته در سالهای بعد هواپیمای فانتوم نیز تکامل یافت و مدلهای بعدی این جنگنده مسلحتر شدند و خلبانان یاد گرفتند که از سرعت بالای F ۴ برای بالا رفتن و دایوهای ناگهانی بهره ببرند. در سال ۱۹۷۲ بود که نسبت کشتار این هواپیمای جنگنده نسبت به گذشته بهبود چشمگیری پیدا کرد.
یونان، ترکیه و کرهجنوبی هنوز تعدادی از هواپیمای F ۴ را در اختیار دارند. نیروی هوایی ارتش ایران هم تعداد زیادی از جنگنده قدرتمند را در اختیار دارد. پیروزیهای هوایی هواپیماهای اف-۴ ایران در جنگ ایران و عراق بیشمار است و جنگندههای غربی و شرقی بسیاری مقابل توانایی این پرنده بینظیر تسلیم شدند.
۲۹ فروند میگ-۲۱، ۲۱ فروند میگ-۲۳، ۱۵ فروند سوخو-۱۷، ۲ فروند میراژ اف۱، ۱ فروند سوپر اتاندارد و ۱ فروند توپولف-۲۲ بخشی از شکارهای فانتومهای ارتش ایران در جنگ با عراق بودند.
فانتوم نیروی هوایی ایران در حال سوختگیری هوایی
این روزها جنگندههای فانتوم هواداران زیادی دارند و البته این بحث مطرح است که چرا از بین تمام جتهای جنگندهای که از سال ۱۹۴۵ به بعد ساخته شدهاند، این مدل جنگنده تا این حد محبوب است؟ شاید کمی بحث نوستالژی درباره هواپیمایی مطرح باشد که در روزهای جوانیاش، دنیا را تحت تسلط داشت و یا اینکه آنها مجذوب جنگندهای هستند که تاریخچهای طولانی و رنگارنگ دارد.
شاید هم دلیل اصلی محبوبیت همیشگی فانتوم، ادای احترام به جنگندهای است که کارش را به درستی انجام داده. همه هواپیماها روی کاغذ و در هنگام طراحی خوب به نظر میرسند و حتی شاید بسیاری از آنها در شرایط ایدهآل هم عملکرد خوبی داشته باشند، ولی در دنیای واقعی، شرایط به ندرت ایدهآل است و تاریخ مملو از هواپیماهایی است که در آزمایشها شکست خوردهاند.
یک جنگنده کلاسیک، جنگندهای نیست که وقتی همه چیز درست پیش میرود، خوب عمل کند؛ بلکه جنگندهای است که ماموریتهایی که برایش طراحی نشده را به خوبی انجام دهد. شجاعت و مهارت خلبانان یکی از مواردی است که باعث موفقیت فانتوم شده، ولی باید خود هواپیما هم قابلیتهای لازم را داشته باشد. فانتوم F ۴ در شرایطی که بسیاری از هواپیماها قادر به انجام برخی ماموریتها نبودند، این هواپیما از پس وظایفش به خوبی بر میآمد و این است که اهمیت دارد.
منبع: popularmechanics