او یک دکتر داروساز است، اما ما به خاطر مدرک دکترایش است به سراغش نرفتهایم بلکه آنچه که باعث شد پای مصاحبه با او بنشینیم این است که آقای دکتر سالهاست سر و کارش با خطرناکترین مارهای ایران است، از افعی جعفری گرفته تا کبری. این مطلب بازخوانی گزارشی است که سال ۱۳۹۳ در همشهری سرنخ منتشر شد.
به گزارش همشهری آنلاین، ماری در ایران وجود ندارد که سم خطرناکی داشته باشد و آقای دکتر با آن سلام و احوالپرسی نکرده باشد. سری زدیم به محل کار او تا یکی از خطرناک و ترسناکترین شغلهای دنیا را به شما معرفی کنیم.
همه چیز برای سوژه این شماره ما از زمانی شروع شد که او به عضویت هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی درآمد، آقای دکتر، علاقه شدیدی داشت به رشته بیوتکنولوژی، اما او در عین حال تصمیم داشت فکر کار پشت میزی را از سرش بیرون کند.
تحقیق درباره مارها و سمهایشان، برایش هیجانانگیزترین کار دنیا به نظر میرسید همین دلیل کافی بود تا آقای دکتر ترجیح بدهد که راهی یکی از مهمترین مراکزی بشود که درباره خطرناکترین موجود دنیا کار میکنند. با او در یک روز کاریش همراه میشویم تا با کار عجیب و البته خطرناک او از نزدیک آشنا شویم.
دکتر در شروع هر روز کاری ابتدا لباسهای خود را عوض میکند و لباس فرم کارش را میپوشد، یک روپوش تمیز و سفید. میگوید برای کار روی مارها باید لباسهای مخصوصی بپوشیم که احتمال خطر را کاهش دهد: «ما باید دستکشهایی بپوشیم که از جنس ضخیمی ساخته شده است، در این دستکشها پارچه خاصی به کار رفته تا اگر ماری دندانهای خود را در آن فرو کرد، نتواند سمش را وارد بدن انسان کند.»
او یک جفت چکمه از درون کمدش بیرون میآورد و میگوید این چکمههای ضخیم هم جنسشان از پلاستیک است، بعد هم ادامه میدهد: «ما به دلیل خاصی این چکمههای ضخیم را میپوشیم، آن دلیل هم این است که احتمال میدهیم گاهی مار از دست مهارکنندهاش فرار کند، در چنین شرایطی مار روی زمین میافتد و میخزد و اگر ما کفشهای ایمنی نپوشیده باشیم شاید دچار مارگزیدگی شویم، به همین خاطر چکمههای ضخیم و بلند میتواند ما را از این لحاظ نیز ایمن کند.»
او عینکی شفاف و ماسکی را به دست میگیرد و میگوید این عینک نیز یکی از تجهیزات پوششی است که از آن در زمان کار استفاده میشود.
دکتر محمدپور ادامه میدهد: «از این عینک به عنوان تجهیزات ایمنی در هنگام سمگیری استفاده میکنیم، چون ممکن است ذرات سم در هوا پخش شود و به بینی و یا چشم برسد که این مسائل بسیار خطرناک است.»
او همچنین کلاه سفید آزمایشگاهی را نیز در دست میگیرد و میگوید باید هنگام سمگیری و یا کار روی فرآیندهای آزمایشگاهی، از این کلاه استفاده کنیم چرا که ما باید سعی کنیم هیچ جسم و شیء خارجی وارد سمی که از مارها گرفته میشود نشود.»
آقای دکتر ماسک سفیدی نیز روی دهانش میگذارد و میگوید که استفاده از ماسکهای مخصوص هم الزامی است: «همانطور که گفتم شاید هنگام سمگیری و یا کار بر روی فرآیند سم، ذرات سم وارد بینیمان شود به همین خاطر حتما باید از ماسکهای خاص که برای این کار ساخته شدهاند استفاده کنیم.»
بعد از اینکه دکتر محمدپور لباسهای ایمنی و آزمایشگاهی خود را میپوشد برایمان از سال ۷۳ میگوید، از زمانی که راهی موسسهای شد که پر بود از انواع و اقسام مارها. دکتر میگوید از همان روز اول با خودش قرار گذاشته که از مارها نترسد: «سال ۷۳، بعد از مدتها کار تحقیقاتی رفتم سراغ کار بر روی مارهای خطرناک که سمهای کشنده داشتند، این کار برایم خیلی هیجانانگیز بود، فکرش را بکنید من باید در روز بین کلی مار کار میکردم.»
او برای اولین قدم، اصول و نکات ایمنی را درباره کار با مارها یاد گرفت: «قبل از هر کاری، باید یاد میگرفتم چگونه با مارها ارتباط بگیرم و چگونه آنها را مهار کنم، در این مدت یاد گرفتم که به هیچ وجه ماری را با دست نگیرم و از وسایل خاصی مانند چنگک که دستههای بلندی دارد استفاده کنم، با این شگرد میتوانستم مار را با فاصلهای زیاد از خودم نگه دارم، بعد از اینکه یاد گرفتم چگونه مار را بگیرم و نگه دارم، وقت آن رسیده بود که یاد بگیرم چگونه از مارها سم بگیرم، این کار، کار سادهای نبود، ما باید یک شبیهسازی برای مار انجام میدادیم تا او احساس خطر کند و گاز بگیرد و به این ترتیب سم از دندانش خارج شود و ما بتوانیم از مار سم بگیریم.»
آقای دکتر میگوید یکی از حساسترین لحظهها در این کار، زمانی است که سمگیر باید با مار به گونهای برخورد کند که مار سعی کند نیش بزند: «یکی از فوت و فنهایی که ما باید در انجام این کار رعایت کنیم، این است که مار را به گونهای نگه داریم که دهانش باز باشد، مار دو دندان دارد که وسط این دندانها سوراخ است و از همان حفرههاست که سم بیرون میریزد، مار دندانش را در بدن موجود زندهای که او را دشمن میداند فرو میکند و به این ترتیب سم را به بدن آن موجود منتقل میکند. دندانهای مار، دقیقا کاربردی شبیه به سوزن سرنگ دارد که وارد بدن میشود و بعد به وسیله سرنگ، مایع به بدن شما تزریق میشود، زهر هم از غدههای سمی که زیر دندان مار است، با نیش زدن ترشح میشود.»
آقای دکتر زمانی که بخواهد سمگیری کند مار را به وسیله چنگک میگیرد و دندان مار را وارد «بشر» میکند، در قسمت سر این شیشه، لاستیکی وجود دارد که مار، دندانش را در این لاستیک فرو میکند و به این وسیله تحریک شده و سم خارج میشود.
آقای دکتر میگوید که از هر ماری به اندازه هیکل و اندامش سم میگیرند: «ماری که کوچک است، طبیعی است که به اندازه کمتری سم میدهد، اما مارهای بزرگتر سم بیشتری دارند، البته یک نکته دیگر هم جالب است بدانید و آن ارتباط مقدار نیش زدن مارها بامیزان سم آنهاست، «اگر ماری تازه نیش زده باشد، مقدار سمی که از دندانش خارج میشود کمتر است.»
آقای دکتر اعتقاد دارد که کار با مارها، خیلی آسانتر و بیخطرتر از کار با برق است: «شاید خیلیها شغل مرا جزو شغلهای سخت بدانند و فکر کنند وارد شدن به این شغل خطرناک است و ممکن است با جانشان بازی کنند، اما من در طول این همه سال کار با مارها، میتوانم به جرات بگویم که کار با مار و سمگیری از آن بیخطرتر ازکار با برق است، من زمانی که میخواهم کارهای برقی انجام دهم، بیشتر نگران هستم تا زمانی که میخواهم با مار کار کنم شاید یک برقکار هم به حرف من بخندد و بگوید من از کار با سیم لختی که برق دارد، نمیترسم، اما از روزی میترسم که مار سمی و خطرناکی را در دستم بگیرم و او را مجبور به نیش زدن کنم.»
یکی از نکات جالب درباره سمگیرها این است که آیا خود آنها، مار را صید میکنند و یا افرادی مخصوص این کار هستند. دکتر محمدپور در پاسخ به این سئوالم میگوید: «ما برای این کار، صیاد داریم آن هم صیادهای حرفهای در تمام نقاط کشور، این صیادها کارشان این است که مناطق مارخیز را پیدا کرده و مار را بدون هیچ آسیبی صید کنند و از مارها مراقبت کنند تا زمان بارگیری، بعد از بارگیری، مارها به موسسه ما انتقال داده میشوند و وظیفه نگهداری از آنها را ما به عهده داریم.»
صیادها در بهار و تابستان، مارها را صید میکنند و حدود ۵ تا ۱۰ هزار حلقه مار سمی به موسسه میآورند، آنها میدانند جایی که جونده زیاد زندگی کند، حتما زیستگاه مار است، چون مارها اصولا جوندههایی مانند موش را میخورند. صیادان مجهز به سیستم جی پی اس یا همان سیستم تعیین مسیر هستند، به همین خاطر بعد از اینکه آقای دکتر و همکارانش از مارها به نوبت سم گرفتند این صیادان با کمک سیستم جی پی اس و علامتگذاریهایی که کردهاند مارها را در همان زیستگاه رها میکنند: «مارها باید به زیستگاهشان برگردند و رهاسازی شوند تا بتوانیم در سال آینده نیز یک بار از سم آنها استفاده کنیم، زمان سمگیری از مارها بستگی به تجربه و سرعت عمل سمگیر دارد من در طول یک بار سمگیری میتوانم به تنهایی ۱۰۰ مار را سمگیری کنم.»
آقای دکتر این روزها مدیر بخش تولید سم و پادزهر مار در یکی از موسسههای دارو سازی است. او ادامه میدهد: «بعد از سمگیری، ما برای تولید یک نوع پادزهر فرآیندهای طولانی روی این سم انجام میدهیم تا بتوانیم پادزهر مارگزیدگی تولید کنیم.»
آقای دکتر میخندد و اشاره میکند به اینکه اولین ماری که در دست گرفته، یکی از خطرناکترین مارهای دنیا بوده است: «برای اولین بار، یک مار کبرا را در دست گرفتم تا از آن سم بگیرم، راستش را بخواهید کمی دلهره داشتم، اما نترسیده بودم، چون اگر در این کار بترسی نمیتوانی به خوبی کارت را جلو ببری، البته مار کبرا جزو خطرناکترین مارهایی است که من در طول دوره کاریام دیدهام، این مار اگر کسی را نیش بزند، فقط نیم ساعت طول میکشد که فرد شدیدا مسموم شده و جانش را از دست بدهد، البته اگر پادزهر به فرد مارگزیده تزریق نشود این حالت برایش پیش خواهد آمد.»
او خاطرهای از مصدومی در بیمارستان لقمان تهران دارد: «بیماری به بیمارستان لقمان منتقل شده بود، او دچار مارزدگی شده بود، تشخیص دادیم که مار کبرا او را نیش زده است، تشنج کرده بود و در حالت اغماء بود، نه تکان میخورد و نه صدایش در میآمد ما به سرعت پادزهر مارگزیدگی به او تزریق کردیم و هنوز چند دقیقهای نگذشته بود که چشمش را باز کرد و فقط ۱۵ دقیقه طول کشید تا به هوشیاری کامل برسد، این اولین باری بود که دیدم فردی نیمه جان، مقابل چشمانم جان گرفت آن وقت کلی از مارهای عزیزی که بنا به توفیق اجباری به موسسه ما میآمدند و سمشان را به ما هدیه میدادند تشکر کردم.»
دکتر محمدپور میگوید: «در ایران ۳۰ نوع مار داریم که همه آنها سمی نیستند و فقط ۲۰ درصد از ۳۰ نوع ماری که ما در ایران داریم، سمی هستند و بقیه سم ندارند و خطرناک نیستند.»
آقای دکتر میگوید که روی ۶ مار سمی کار میکند که جزو خطرناکترین مارهای سمی دنیا هستند و ازاین ۷ نوع مار، سم میگیرد: «مار کبرا، مار افعی شاخ دار، مار افعی جعفری، مار افعی زنجانی، مار افعی گرزه، مار افعی قفقازی و مار افعی لطیفی.»
او درباره مار افعی لطیفی میگوید: «مار افعی لطیفی را دکتر لطیفی در سال ۱۳۳۸ شناسایی و به نوعی میتوان گفت کشف کرد، در آن زمان، شغل بیشتر مردم کشاورزی بود و فضای خانهها در باغها و یا نزدیک زمینهای زراعی بود، از این رو مصدومان مارگزیدگی زیاد بود و خیلیها سر همین موضوع جان خود را از دست دادند، به همین دلیل خود دکتر لطیفی برای تحقیقات به مناطق مارخیز کشور سر میزد، او کل ایران را گشت و مارهای زیادی را دید، در این سفرهای تحقیقاتی، یک روز دکتر برای اولین بار ماری میبیند که شباهت کمی به مار افعی قفقازی دارد، اما زمانی که روی منطقه و خصوصیات مار کار میکند متوجه میشود که این مار اصلا تا کنون در ایران شناخته نشده است و گونه آن فقط در بعضی از مناطق، آن هم به صورت محدود زندگی میکنند، به همین خاطر نام این افعی را، لطیفی گذاشتند، این مارالبته در دماوند هم دیده شده است و به همین دلیل به مارهای افعی لطیفی، افعی دماوندی هم میگویند.»
آقای متخصص میگوید که مارها از چند طریق قابل شناسایی هستند: «مارها از سر، چشم، پولک، شکل دم و آناتومی فک قابل تشخیص هستند، البته رنگ هم مهم است، اما رنگ مارها بنا به زیستگاهشان تغییر میکند، برای مثال مارهایی که در بیابان زندگی میکنند اصولا رنگ خاکستری یا خاکستری و قهوهای دارند تا به راحتی در زیستگاهشان دیده نشوند، به این صورت عقاب و سایر موجودات جونده کمتر آنها را میبینند و کمتر شکار میشوند.»
آقای دکتر متخصص مارها میگوید طی سالهایی که کارش گرفتن سم از مارهای خطرناک بوده، به هیچ وجه دچار مارگزیدگی نشده، اما مطالبی درباره مارها شنیده که او را به خنده وا داشته است: «یک بار پیامی به دستمان رسید که ماری ۶۰ متری که حدود ۷۰ تن وزن دارد در نزدیکی فلان موقعیت دیده شده است، این موضوع مانند افسانهها و داستانها بود، چون بزرگترین مار دنیا که گونهاش بوآ است و غیر سمی است، طولی ۳ متری دارد و وزنش به چند تن میرسد، البته شاید بوآهایی هم باشند که کمی بزرگتر از این حد استاندارد باشند، اما با این مشخصات حتی هیچ مار بوآیی در جهان نیست، مگر اینکه مار جدیدی شناسایی شود که ۶۰ متر است و ۷۰ تن وزن دارد.»
از آقای متخصص سمگیری میپرسیم که خوش خط و خالترین ماری که تا کنون دیده است چه نوع ماری است و او بدون اینکه شک کند میگوید مارهای آبی، زیباترین و خوش خط و خالترین مارهای روی زمین هستند: «همانطور که گفتم مارها با توجه به زیستگاهی که دارند رنگ میگیرند مار آبی به دلیل اینکه در آب زندگی میکند رنگارنگ است، آبی، قرمز و رنگهای دیگر، زیباییشان مثال زدنی نیست.» او میگوید زیستگاه مارهای آبی خوش رنگ بیشتر در خوزستان است، لب رود کارون و شطها این مارها دیده میشوند.
آقای دکتر یک مار کبرا نشانمان میدهد و در حالی که زیبایی آن را تحسین میکند میگوید: «زیستگاه مار کبرا، بیشتر در خراسان است، مارها در هوای گرم است که بیدارند و دنبال طعمه میگردند، اگر هوا سرد شود آنها به خواب زمستانی میروند، پس سمگیرها مجبورند در فصل بهار و زمستان، مارهای سمی را سمگیری کنند تا این حیوانات در فصل سرما، به زیستگاهشان برگردانده شوند و زندگی عادی خود را داشته باشند.» این هم زندگی کاری مردی که با خودش قرار گذاشته بود، کار هیجان انگیزی را تجربه کند.