حملۀ حیاتی اتحاد جماهیر شوروی درست پس از فرود نیروهای متفقین در نرماندی آغاز شد؛ نبردی که شاید جز مورخان متخصص کمتر کسی چیز زیادی درباره آن شنیده باشد. عملیات باگریشن (برگرفته از نام یک شاهزاده گرجی در جنگ علیه ناپلئون در ۱۳۰ سال قبل) نه فقط یکی از بزرگترین حملات نظامی دوران جنگ، بلکه یکی از پیچیدهترین آنها بود.
به گزارش فرادید؛ در ۱۹ ژوئن ۱۹۴۴، واحدهای پارتیزانی ارتش سرخ که پشت خطوط آلمان عمل میکردند، به حمل و نقل و سایر خطوط تدارکاتی ورماخت حمله کردند. دو روز بعد، شوروی حملات هوایی گستردهای را آغاز کرد و سپس روز بیست و سوم (یک روز پس از سومین سالگرد تهاجم آلمان) ارتش سرخ در پوشش تاریکی رو به جلو حرکت کرد.
(اسرای آلمانی در مسکو، ۱۷ ژوئیه ۱۹۴۴)
پیشروی شوروی، آلمانها را غافلگیر کرد. یک بار دیگر، تکنیک شوروی به نام «ماسکیروکا» (فریب) موثر واقع شد. ارتش اتحاد جماهیر شوروی پیش رفت و واحدهای دشمن را پشت سر خود تک انداخت. این تاکتیک به دلیل تصمیم فاجعهبار هیتلر از نظر تاکتیکی مؤثرتر واقع شد. رهبر آلمان به سربازان «مرکز گروه ارتش» دستور داده بود در مقابل هرگونه پیشروی شوروی محکم و انعطاف ناپذیر باقی بمانند.
طبق دستور هیتلر در ۸ مارس ۱۹۴۴، «مکانهای مستحکم» باید هسته دفاع آلمان باشند. نقشه این بود که شوروی از کنار این استحکامات پیشروی میکند، که به گفته هیتلر «کارکرد قلعههای دورانهای تاریخی سابق را داشت.»
ژنرال جردن، فرمانده ارتش نهم آلمان به سختی میتوانست ماهیت دستوری که به او داده شده بود را باور کند. او در این باره نوشته است: «ارتش نهم در آستانه یک نبرد بزرگ دیگر است که از نظر گستردگی و مدت غیرقابل پیشبینی است … ارتش معتقد است حتی در شرایط کنونی هم میتوان جلوی حمله دشمن را گرفت، اما نه با دستورالعملهای فعلی که نیاز به یک دفاع سفت و سخت دارد.»
آنتونی بیوُر، مورخ نظامی تأیید میکند: «دستورات هیتلر برای محکم ماندن فجیع بود. او به ژنرالهایش اجازهی هیچگونه انعطافپذیری و آزادی عمل نمیداد که کاملاً بر خلاف تمام دستورات و آموزههای ستاد کل آلمان بود، اما چون هیتلر به ژنرالهایش بسیار بیاعتماد بود، میخواست همه چیز را کنترل کند و این به معنای نابودی ارتش آلمان بود.»
این عملیات منجر به انهدام تقریباً کامل «مرکز گروه ارتش» شد که تمام ارتش چهارم و بیشتر لشکر سوم زرهی و ارتشهای نهم را از دست داد.
این شکست به همان اندازه فاجعه بار بود که نیروهای مسلح آلمان در طول جنگ جهانی دوم متحمل شدند. در پایان عملیات، بیشتر مناطق غربی اتحاد جماهیر شوروی آزاد شده بودند و ارتش سرخ در رومانی و لهستان جای پای خود را به دست آورده بود. تلفات آلمان در نهایت به بیش از نیم میلیون کشته یا زخمی رسید، حتی بیش از تلفات وِردون در سال ۱۹۱۶.
آلمان ۳۵۰ هزار مرد را از دست داد، ۱۶۰ هزار زندانی در راه اردوگاههای اسراجان باختند و ۵۷۰۰۰ اسیر در مسکو رژه رفتند. عملیات باگریشن بدترین شکست نظامی هیتلر در جنگ جهانی دوم بود. این شکست ستون فقرات ورماخت را شکست و به سرنگونی «رایش» هیتلر کمک کرد که بهجای ۱۰۰۰ سالی که وعده داده بود، بیش از یک دهه هم دوام نیاورد.
در اینجا تصاویری از رژۀ موسوم به «رژۀ شکستخوردگان» را ملاحظه میکنید که در طی آن، ۵۷ هزار اسیر در خیابانهای مسکو رژه رفتند. این افراد سالمترین و سرحالترین اسیرانی بودند که به دست نیروهای شوروی افتاده بودند. استالین این رژه را سازماندهی کرد تا موفقیت عملیات نظامی شوروی را به رخ بکشد.