مردم میانمار تمام تلاش خود را برای پیدا کردن و تماشای نسخه‌ای از فیلم رمبو انجام دادند که باعث شد این فیلم در میانمار به شدت محبوب شود. این فیلم چنان در میان جنگجویان آزادی خواه برمه‌ای محبوب شد که بسیاری از دیالوگ‌های آن را به عنوان شعار خود در نبرد با دولت میانمار به کار می‌گرفتند.
لازم نیست کارشناس سینما باشید که بفهمید کدام فیلم فروش زیادی می‌کند. همه ما می‌دانیم که جیمز باند، تایتانیک، مارول و جنگ ستارگان پولسازترین فیلم‌های تاریخ سینما هستند. چه به بلغارستان و چه به کشوری کمتر شناخته شده مانند فیجی نگاه کنید، هیچ فیلمی به اندازه آواتار بلیت نمی‌فروشد.
به گزارش روزیاتو، جای تعجب ندارد که برخی از فیلم‌ها در بعضی کشور‌های خاص عملکرد بهتری در زمینه باکس آفیس نسبت به همان فیلم در کشوری دیگر دارند، اما برخی فیلم‌ها هستند که نه تنها در خارج از کشور بسیار محبوب هستند بلکه هر فرانچایز پرطرفداری که می‌توانید تصور کنید را نیز در این زمینه شکست داده اند. کارتون‌های کلاسیک دیزنی در فرانسه بسیار محبوب‌تر از فیلم‌های مارول هستند. مردم میانمار از رمبو سیر نمی‌شوند. احتمالاً اسم فیلم The Battle at Lake Changjin را نیز نشنیده اید فیلمی که موفق‌ترین فیلم در باکس آفیس چین به شمار می‌آید.
گاهی اوقات دلیل اینکه برخی ملت‌های خاص به سمت این فیلم‌ها تمایل پیدا می‌کنند منطقی به نظر می‌رسد. از آنجایی که گروه ABBA از سوئد می‌آید، منطقی است که فیلم Mamma Mia در کشور‌های اسکاندیناوی محبوب بوده و فروش خوبی داشته است. اما به دلایل خاصی این فیلم در بریتانیا نیز محبوب است. در واقع هر دو فیلم‌های Mamma Mia در بریتانیا فروش بیشتری نسبت به سه گانه ارباب حلقه‌ها داشته اند که شاید باورکردنی نباشد. سخت است تصور کرد برخی فیلم‌های کمتر شناخته شده در برخی کشور‌ها فروش‌هایی غیرقابل تصور داشته اند. در ادامه این مطلب می‌خواهیم شما را با ۱۰ فیلمی آشنا کنیم که به دلایل خاص در برخی کشور‌ها به شدت محبوب هستند.
در ادامه این مطلب می‌خواهیم شما را با ۱۰ فیلمی آشنا کنیم که به دلایل خاص در برخی کشور‌ها به شدت محبوب هستند.
وقتی سیلوستر استالونه دریافت که چطور ارتش جانتا برای دهه‌ها باعث وحشت مردم میانمار شده است، تصمیم گرفت فیلم خود Rambo را در بحبوحه جنگ داخلی این کشور ترسیم کند، با این باور که چنین کاری باعث می‌شود این جنگ و تراژدی توجه بیشتری در رسانه‌ها پیدا کند. اگر چه استالونه با هدف جلب توجه رسانه‌های بین المللی به این عداوت‌ها به ساخت این فیلم دست زد، اما Rambo نقد‌های متفاوتی دریافت کرده و به سختی توانست سودآور شود.
در واقع این فیلم در باکس آفیس از کمدی تاریک و بی کیفیت Meet the Spartans نیز شکست خورد. به خاطر اینکه استالونه در این فیلم خود از شبه نظامیان به قدرت رسیده بعد از انقلاب در میانمار انتقاد می‌کرد، جای تعجب نداشت که دولت برمه دستور ممنوعیت پخش فیلم رمبو را در میانمار داد.
با این وجود مردم میانمار تمام تلاش خود را برای پیدا کردن و تماشای نسخه‌ای از فیلم رمبو انجام دادند که باعث شد این فیلم در میانمار به شدت محبوب شود.
این فیلم چنان در میان جنگجویان آزادی خواه برمه‌ای محبوب شد که بسیاری از دیالوگ‌های آن را به عنوان شعار خود در نبرد با دولت میانمار به کار می‌گرفتند، از جمله «یا برای هیچ زندگی کن یا برای چیزی بمیر». وقتی استالونه به محبوبیت فیلم خود در میانمار پی برد، از آن به عنوان یکی از بهترین لحظات حرفه‌ای خود یاد کرد. اگر چه رمبو در باکس آفیس شکست خورد، اما توانست قلب مردم برمه را تسخیر کند.
فیلم لایو اکشن Aladdin اگر چه سرگرم کننده بود، اما پیش از انتشار و بدنبال انتشار تریلرش نقد‌های بسیاری دریافت کرد. جلوه‌های ویژه شخصیت جنی بسیار عجیب و بی کیفیت بود. ویل اسمیت ظاهراً دیگر آن جذابیت را نداشت. تعداد رقص‌ها بسیار غیرمنطقی و بدور از خلاقیت دیده می‌شد.
جعفر هم بیش از حد جوان و خوش قیافه بود. اگر چه Aladdin نتوانست مانند نسخه اورجینال مورد تحسین سینمارو‌ها قرار گرفته و محبوب شود، اما اینجا هم با یک بازسازی لایو اکشن دیگر از دیزنی مواجهیم. می‌دانید معنایش چیست؟ همانند نسخه لایو اکشن Beauty and the Beast, The Lion King, و The Jungle Book، علاءالدین نیز در باکس آفیس بسیار موفق بود و بیش از یک میلیارد دلار فروش داشت.
اما به دلایلی، فیلم Aladdin به شدت در کره جنوبی محبوب شد. اگر به موفق‌ترین فیلم‌های خارجی در این کشور نگاه کنید، همان فیلم‌های مورد انتظار را در فهرست پرفروش‌های کره جنوبی خواهید دید، از جمله Frozen و Avatar. اما در تعجب همگان، Aladdin اکنون در رتبه چهارمین فیلم پرفروش خارجی در کره جنوبی قرار دارد. نکته جالب اینکه Avengers: Endgame به عنوان فیلمی که در صدر این فهرست قرار دارد تنها یک ماه پیش از علاءالدین اکران شد. اگر Aladdin زودتر منتشر می‌شد می‌توانست برای مدت کوتاهی در صدر پرفروش‌ترین فیلم خارجی در تاریخ کره جنوبی قرار گیرد.
رمان The Jungle Book نوشته رودیارد کیپلینگ چنان مملو از خشونت است که تصور اینکه والت دیزنی آن را به یک کمدی موزیکال بامزه و فرح بخش تبدیل کرده دشوار است. اما نه تنها فیلم وولفگانگ ریترمن یک کلاسیک دیزنی به شمار می‌آید بلکه The Jungle Book در باکس آفیس موفق به فروش ۲۴ میلیون دلار نیز شد که آن را به موفق‌ترین انیمیشن در هنگام اکرانش تبدیل کرد.
با استاندارد‌های کنونی، این عدد بسیار پایین به نظر می‌رسد، به ویژه وقتی با نسخه بازسازی لایو اکشن دیزنی از همین کارتون مقایسه اش کنید که نزدیک به یک میلیارد دلار فروش داشت. اما در آلمان، هنوز هم نسخه کارتونی اورجینال پادشاهی می‌کند. در اولین روز‌های انتشار، انیمیشن The Jungle Book به سرعت به پرفروش‌ترین و محبوب‌ترین فیلم در آلمان تبدیل شد.
۴۵ سال گذشته و این فیلم هنوز هم پرفروش‌ترین فیلم خارجی در آلمان است. برای درک بزرگی این عدد باید بدانید که فیلم The Jungle Book در اکران اولیه خود ۲۷ میلیون بلیت فروخت در حالی که این عدد برای فیلم تایتانیک ۱۸.۸ میلیون بلیت است.
چه کسی باور می‌کند داستانی در مورد خرسی رقصان و پسربچه‌ای که در جنگل زندگی می‌کند بتواند شاهکار جیمز کامرون را با اختلاف نزدیک به ۱۰ میلیون بلیت شکست دهد؟ به خاطر بازانتشار‌های مکرر، کارتون The Jungle Book تاکنون ۱۰۸ میلیون دلار در آلمان فروش داشته است که بیش از چهار برابر باکس آفیس اکران اولیه آن است. اگر این فیلم همچنان در سینما‌های آلمان بازنشر شود، می‌توان گفت که هیچگاه فیلمی نتواند در این کشور از فروش The Jungle Book عبور کند.
فیلم Mamma Mia داستان…. خب مهم نیست که فیلم چه داستانی را روایت می‌کند! اگر گروه موسیقی ABBA را دوست داشته باشید، فارغ از داستان فیلم، احتمالاً آن را دیده اید. با فهرستی از ستارگان هالیوود مانند مریل استریپ، استلان اسکارشگارد، کالین فیرث، پیرس برازنان، آماندا سایفرید و جولی والترز، از Mamma Mia انتظار می‌رود که فیلم پرفروشی باشد. اما این فیلم موزیکال در مهم‌ترین بخش خود که همان موسیقی است شکست خورد.
اگر چه داستان فیلم بسیار کلیشه‌ای است، اما مخاطبان از ترانه خواندن، یا بهتر بگوییم نخواندن شخصیت‌ها خوششان نیامد. پیرس برازنان به شکل واضحی در سکانس‌های موزیکال فیلم لال است و به همین خاطر می‌توانید قاطعانه بگویید که وی تنها به خاطر قدرت ستارگی اش در فیلم حضور دارد.
اما Mamma Mia! نه تنها ده برابر بودجه خود فروش داشت بلکه به موفق‌ترین فیلم در تاریخ بریتانیا از لحاظ فروش تبدیل شد. مهم‌تر اینکه، این فیلم اولین فیلم در بریتانیا بود که فروشی بیش از فیلم تایتانیک داشت. بریتانیایی پس از انتشار فیلم Mamma Mia! برای تماشای آن به سینما‌ها هجوم بردند، اگر چه شاهکاری از پیکسار به نام WALL-E در آن روز‌ها منتشر شده بود.
اگر چه از آن زمان فیلم‌هایی بوده اند که فروش بیشتری از Mamma Mia! در بریتانیا داشته اند، اما هنوز هم درک این موضوع دشوار است که فیلمی موزیکال بر اساس یک گروه پاپ سوئدی فروشی تقریباً هم اندازه (کمی کمتر) از Avengers: Infinity War فروش داشته است.
به دلیل جذابیت دنیای Warcraft و پایگاه طرفداری بزرگ و وفادار، ساخت اقتباس سینمایی این فیلم شبیه یک فرصت طلایی است. با قرار داشتن دانکن جونز روی صندلی کارگردان و مدتی کوتاه پس از موفقیت Moon و Source Code، به نظر می‌رسید که این فیلم با پتانسیل بالای فروش به دستان مناسبی تحویل داده شده است. اما همانند تقریباً تمام اقتباس‌های بازی‌های ویدیویی، این فیلم نیز نقد‌های بسیار ضعیفی دریافت کرد.
این فیلم هرگز در ایالات متحده به صدر باکس آفیس نرسیده و در هفته دوم اکران خود با ۷۰ درصد کاهش مخاطبان مواجه شد. اگر چه این فانتزی حماسی به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، اما در خارج از ایالات متحده فروش قابل توجهی داشت، به ویژه در چین.
در ایالات متحده، فیلم Warcraft در هفته اول اکران خود ۲۴ میلیون دلار فروش داشت، در حالی که فیلم در همین مدت زمان در چین به فروش ۱۵۶ میلیون دلاری رسید. علاوه بر این، Warcraft یکی از معدود فیلم‌های تاریخ سینماست که در چین به فروش بیش از ۱۰۰ میلیون دلار می‌رسد بدون اینکه در ایالات متحده به این عدد نزدیک شود. علیرغم اینکه بسیاری از Warcraft به عنوان یک تجربه سینمایی شکست خورده یاد می‌کنند، اما در سراسر جهان نزدیک به نیم میلیارد دلار فروش داشت که بخش بزرگی از آن در چین بدست آمد.
اگر چه اخیراً اقتباس‌های پرفروشی از بازی‌های ویدیویی مانند Detective Pikachu, Uncharted, و Sonic the Hedgehog انجام شده، اما Warcraft موفق‌ترین اقتباس سینمایی از بازی‌های ویدیویی تاکنون است، موفقیتی که به لطف باکس آفیس چین رخ داد.
کمدی A Stitch In Time ساخته سال ۱۹۶۳، در دوران فیلم بسیار پرفروشی بود. این فیلم در واقع اولین فیلمی بود که From Russia with Love را از صدر پرفروش‌ترین فیلم در بریتانیا به زیر کشید. اما امروزه، سخت است که کسی را پیدا کنید که این فیلم کمدی پرسروصدا را به یاد داشته باشد، اما در آلبانی، تعداد معدودی فیلم وجود دارد که به اندازه این کمدی نورمن ویزدم محبوب بوده و در تاریخ این کشور ماندگار شده باشد.
در آن دوران، مردم آلبانی تحت رهبری یک رهبر کمونیست به نام انور خوجه قرار داشتند که کلیت سینما را به این خاطر که با ایدئولوژی کمونیستی در تضاد بود را در کشور منع کرده بود. اما از آنجایی که فیلم From Russia with Love حاوی هیچ صحنه جنسی، شوخی تند، الفاظ رکیک یا جنایتی نبود، خوجه اعلام کرد که این فیلم می‌تواند در سینما‌ها نمایش داده شود.
به خاطر اینکه این استالینیست دیکتاتورمآب بر این باور بود که داستان فیلم به نحوی تمثیلی از شکست دادن کاپیتالیسم توسط طبقه کارگر است، همان را تشویق کرد که این فیلم را تماشا کنند. از آن جایی که مردم آلبانی احساس می‌کردند توسط دولت فاسدشان کنترل می‌شوند، با شخصیت نورمن ویزدم ارتباط برقرار کرده و او را یک شخصیت سرکوب شده توسط سیستم دیدند. در شرایطی که خوجه کمدی‌های بیشتری از نورمن ویزدم را به کشور وارد می‌کرد، مردم از تماشای دیالوگ‌ها و سکانس‌های بامزه او سیر نمی‌شدند که باعث شد این کمدین بریتانیایی در آلبانی به یک قهرمان تبدیل شود.
بعد از اینکه کمونیسم در آلبانی از بین رفت، ویزدم برای تشکر از مردم آلبانی به خاطر حمایت هایشان چند بار به این کشور سفر کرد. تا زمان مرگش، ویزدم کمک‌های خیریه بسیاری برای کودکان آلبانیایی جمع آوری کرد که باعث شد مردم این کشور بیش از پیش شیفته او شوند.
با توجه به اینکه پارک دیزنی لند پاریس بزرگ‌ترین پارک سرگرمی در کل اروپاست، جای تعجب ندارد که این استودیو انیمیشن سازی در فرانسه محبوب باشد. در ظاهر شاید تکرار یک موضوع واضح باشد، زیرا کارتون‌های دیزنی مانند خودش در سراسر جهان محبوب هستند.
اما هیچ ملتی به اندازه فرانسوی‌ها عاشق House of Mouse نیست. بر حسب فروش بلیت، کارتون‌های Snow White and the Seven Dwarfs, The Jungle Book, و ۱۰۱ Dalmatians در صدر پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ فرانسه به شمار می‌آیند. اگر چه Bambi در هنگام اکراین اولیه اش در باکس آفیس شکست خورد، اما این موضوع باعث نشد که این فیلم در فرانسه پرفروش نشود، فیلمی که فروشی بیش از تمام فیلم‌های فرانچایز‌های مشهوری مانند Marvel, Star Wars, یا Harry Potter داشت.
اکنون شاید فکر کنید که از آنجایی که فیلم‌های کلاسیک دیزنی در باکس آفیس موفق بوده اند، جدیدترین فیلم‌های انیمیشن این استودیو دیگر فروش‌هایی کهکشانی دارند. اما اینچنین نیست. اگر چه Frozen, Frozen II, The Lion King و بازسازی شیر شاه همگی در سراسر جهان فروشی میلیارد دلاری داشتند، اما در فرانسه هنوز فروش کمتری نسبت به The Lady and the Tramp و The Aristocats داشته اند. مهم نیست که در آینده هالیوود چه فرانچایز‌های چند میلیارد دلاری تولید کند، می‌توان با اطمینان گفت که فیلم‌های کلاسیک دیزنی همچنان پرفروش‌ترین فیلم‌ها در سینما‌های فرانسه خواهند بود.
وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم می‌بینیم که بازسازی سال ۲۰۱۵ از چهار شگفت انگیز با نام Fant۴stic هیچ شانسی برای موفقیت فیلم اورجینال نداشت. ساخت این فیلم بسیار آشفته و بی نظرم بود. کارگردان فیلم، جاش ترنک، با مدیران استودیو سازنده و بازیگران درگیر شد که باعث گردید وی در نیمه راه تولید فیلم از پروژه خارج شود.
مهم‌تر از همه اینکه این فیلم بسیار بد و ضعیف بود. وقتی می‌گوییم بد منظورمان بسیار بد و در حد Batman & Robin است. می‌دانید فیلمی باید چقدر بد باشد که از این لحاظ با Batman & Robin مقایسه شود؟ فیلم Fant۴stic آنقدر غیرقابل درک است که می‌توانید بگویید کلیت فیلم تنها به خاطر تعهد قراردادی بازیگران و تیم سازنده تکمیل شده و هیچ علاقه و انگیزه‌ای در کار نبوده است.
به خاطر داستان بدون انسجام، افکت‌های کامپیوتری خنده دار، سناریو بی کیفیت و حال و هوای تاریک، جای تعجب ندارد که این اقتباس مارولی نتوانست سودآور شود. اما به دلایلی نامشخص، این فیلم ابرقهرمانی بدفرجام در مکزیک بسیار موفق بود. این فیلم در مکزیک ۱۰ میلیون دلار فروش داشت که بیشترین فروش برای یک راه اندازی مجدد به شمار می‌آید. اگر چه این عدد چندان بزرگ به نظر نمی‌رسد، اما باید بدانید که فروش این فیلم در مکزیک بیش از بسیاری از فیلم‌های شناخته شده آن سال بود، فیلم‌هایی که The Martian و Mad Max: Fury Road از آن جمله اند.
فیلم The Battle At Lake Changjin در مورد گروهی از سربازان چینی است که در منطقه چوسین با گروهی از سربازان کره شمالی درگیر می‌شوند، جنگی که به یکی از نقاط عطف جنگ کره تبدیل شد. علیرغم اینکه داستان این فیلم در مورد یک لحظه تاریخی نمادین در تاریخ چین است، به احتمال فراوان تاکنون نام این فیلم و نبردی که از آن الهام گرفته را نشنیده اید، زیرا این فیلم در خارج از چین اکران بسیار محدودی داشت.
اما این موضوع باعث نشده که The Battle At Lake Changjin به بزرگ‌ترین و پرفروش‌ترین فیلم در تاریخ چین تبدیل نشود. در ابتدا شاید فروش بالای یک فیلم چینی در چین چیز خاصی به نظر نرسد. از آنجایی که این فیلم در مورد یکی از بزرگ‌ترین و مشهورترین جنگ‌های چین است، قابل انتظار بود که در چین پرفروش شود.
اما The Battle At Lake Changjin تنها یک فیلم پرفروش نبود. جدای از Spider-Man: No Way Home، این فیلم موفق‌ترین فیلم سال ۲۰۲۱ در چین و حتی در کل جهان از لحاظ فروش بود. این فیلم حتی توانست F۹ را در باکس آفیس جهانی به سختی شکست دهد. این فیلم دو برابر Shang Chi فروش داشت و حتی تازه‌ترین فیلم فرانچایز جیمز باند، No Time to Die، را نیز شکست داد.
از آنجایی که Lake Changjin در دوران شیوع کرونا منتشر شد و با بودجه ۲۰۰ میلیون دلاری یکی از پرهزینه‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای چین بود، می‌توانست به راحتی به فیلمی شکست خورده در باکس آفیس با ضرر هنگفت برای تهیه کنندگان تبدیل شود. اما این فیلم در سراسر جهان به فروش ۹۱۳ میلیون دلاری رسید که آن را به موفق‌ترین فیلم غیرانگلیسی زبان در تاریخ سینما تبدیل کرد.
فیلم Baby’s Day Out در مورد سه خلافکار است که تلاش دارند یک نوزاد را بربایند. بر اساس همین روایت، فکر نمی‌کنید که این کمدی مسخره بتواند در برابر آزمون زمان موفق باشد، حتی زمانی که جان هیوز به عنوان نویسنده سناریو فیلم تنها در خانه، سناریو آن را نوشته باشد؛ و البته همین اتفاق نیز افتاد، زیرا Baby’s Day Out به شدت در گیشه شکست خورد و فراموش شد.
اما وقتی راجر ایبرت منتقد سرشناس سینما در سال ۱۹۹۷ به کلکته سفر کرد، دریافت که Baby’s Day Out توانسته فروش و محبوبیت بیشتری نسبت به Star Wars: Episode I – The Phantom Menace داشته باشد. بر اساس روایت مدیر یک سینما که ایبرت با او صحبت کرد، این کمدی موقعیت دستکم ۱۷ هفته در صدر فهرست پرفروش‌ترین فیلم‌های قرار داشت و همواره بزرگ‌ترین سالن سینمای او با گنجایش ۱،۴۰۰ نفر برای تماشای این فیلم پر می‌شد.
فیلم Baby’s Day Out چنان در هند محبوبیت دارد که ۱۳ بار در این کشور بازسازی شده است و به دلایلی که مشخص نیست، یک نسخه بازسازی شده از آن در سال ۱۹۹۹ با نام جیمز باند منتشر شده است. از آنجایی که نیمی از شوخی‌های فیلم مربوط به فرو رفتن در گل و لای، زدن دانه‌های خوراکی به سروصورت شخصیت‌های منفی و کتک زدن آن‌ها و به آتش کشیدنشان است، جای تعجب است که این فیلم در هند محبوبیت کنونی اش را دارد.
