bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۶۳۷۰۰۹

جنگ، کسب و کار طالبان است

جنگ، کسب و کار طالبان است

سیاست ایران در قبال طالبان که در افغانستان قدرت یافته، به وضوح ناهماهنگ، آرزومندانه و فاقد راهکار‌های عملی مؤثر در استیفای منافع ملی است.

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۰ - ۰۸ خرداد ۱۴۰۲

هم‌میهن نوشت: هرچند ظهور مجدد و سریع طالبان در افغانستان و قبضه کردن قدرت توسط این گروه مسلح ناآشنا به پروتکل‌ها و ادبیات دیپلماتیک، برای همه ناظران غیرمنتظره و شوکه‌کننده بود، اما انتظار می‌رفت که ایران به‌عنوان کشوری که بیش از ۸۰۰ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد، در تنظیم سیاست‌هایش در مواجهه با افغانستان جدید، برنامه‌هایی مدون و مبتنی بر پژوهش‌های دقیق داشته باشد.

به‌نظر می‌رسد که نخستین راهکار ایران برای مواجهه با طالبانِ افغانستان، مبتنی بر آرزومندی بود. به این معنا که از ابتدا اینطور گمان برده شد که اگر با طالبان تعامل شود، این امید وجود دارد که طالبان در راستای منافع ایران حرکت کرده و بر ضد آن اقدام نکند.

در آن زمان حتی از برخی چهره‌های سیاسی سخنانی در اثبات نزدیکی فکری با طالبان به میان می‌آمد. در سوی دیگر، اما بودند کارشناسان دلسوزی که هشدار می‌دادند، طالبانِ افغانستان اساساً فهم صحیح و درستی از روابط بین‌الملل و عرف آن ندارند و بنابراین اصولاً دلیلی نمی‌بینند به توافقات دولت پیشین افغانستان که سال‌ها با آن جنگیده‌اند، پایبند بمانند. واقعیت نیز این است که طالبانِ افغانستان متشکل از گروهی اسلحه‌به‌دست است که جنگ کسب‌وکارشان است؛ طالب‌هایی که حتی به سن میان‌سالی رسیده‌اند هم سراسر زندگی خود را در جنگ سپری کرده‌اند؛ بنابراین به‌طور طبیعی به همه پدیده‌ها از دریچه مگسک اسلحه می‌نگرند.

البته مهمترین موضوع اختلاف ایران و طالبان که در حال حاضر به حق‌آبه هیرمند بازمی‌گردد، موضوع جدیدی نیست. در گذشته نیز همواره تنش‌هایی میان ایران و افغانستان در خصوص آب هیرمند وجود داشت. این تنش‌ها چه در دولت حامد کرزی و چه در دولت اشرف‌غنی دیده می‌شد. با این تفاوت که در آن زمان این تنش‌ها در سطح رسانه‌ای و دیپلماتیک بود.

آیا از طالبان انتظار داشتیم که رفتاری مشابه دولت کرزی یا غنی داشته باشد؟ و اگر این واقعیت را بپذیریم، باید گفت که اظهارات مبتنی بر هشدار و اخطار به طالبان از تریبون عمومی و از زبان عالی‌ترین مقام اجرایی کشور، در خوشبینانه‌ترین حالت یک اشتباه بوده است. هرچند ممکن است رئیس دولت این سخنان را با هدف آرام‌کردن نگرانی مردم سیستان‌وبلوچستان بر زبان آورده باشد، اما واقعیت این است که اظهارات علنی عتاب‌آلود، خطاب به طالبان با سیاستی که ایران در دو سال گذشته در قبال طالبان در پیش گرفته بود، در تناقض است. این مسئله به خودی خود یک عارضه برای سیاست‌خارجی ایران محسوب می‌شود.

در هر صورت و به‌رغم اشتباهاتی که در گذشته رخ داده، در حال حاضر اجماع عمومی خوبی در افکار عمومی، در راستای اتحاد در قبال اقدامات خلاف عرف طالبان شکل گرفته است. این اجماع عمومی نباید به سمت تنش‌زایی هدایت شود. باید واقعیت را پذیرفت که ایران با نیرویی مواجه است که سابقه رویارویی با دو قدرت بزرگ را در کارنامه‌اش دارد و به هر ترتیب و در ازای ویران شدن افغانستان، توانسته در این رویارویی پیروز باشد.

نمی‌توان به‌راحتی چشم را به روی این واقعیت تاریخی بست. ورود به تنش نظامی با طالبانِ افغانستان، به واسطه مرز طولانی که با این کشور داریم، هم هزینه‌بر است و همه موجب می‌شود که گستره عظیمی از ساختار‌های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی کشور به آن مشغول شده و در نتیجه توان نظامی و امنیتی کشور در یک نقطه به سمت فرسایش برود. علاوه بر این، این رویارویی از حیث نتیجه نیز بسیار مبهم است و معلوم نیست آیا اهداف ما را برآورده خواهد کرد یا خیر؛ بنابراین ایران باید در گام نخست یک بازنگری اساسی در سیاست‌های گذشته‌اش در قبال طالبان صورت دهد.‌

می‌گویند دیپلماسی در قبال مشکلاتی که راه‌حل فوری برایشان نیست، راهکار مدیریت مشکل را پیشنهاد می‌کند تا زمانی که راه‌حل نهایی به واسطه تغییر و تحولات، خودش را نشان بدهد. مدیریت مشکل با طالبان از مسیر تحکیم مناسبات با همسایگان افغانستان، آغاز گفتگو‌های امنیتی و اطلاعاتی با آن‌ها درباره افغانستان و نمایش چهره‌ای قاطع و اجرای سیاست مهارِ طالبان، می‌گذرد. اختلافات آبی اساساً موضوعی است که با راهکار نظامی قابل حل نیست.

از سوی دیگر، اینطور به نظر می‌رسد که طالبانِ افغانستان سعی دارد با استفاده از اهرم آب، احساسات ناسیونالیستی مردم افغانستان را تحریک کرده و به‌نوعی برای خود مشروعیت ایجاد کند. تنش‌های لفظی با مقامات طالبان تنها به تحقق این دستور کار طالبان کمک خواهد کرد.

bato-adv
bato-adv
bato-adv