آنچه مشخص است این است که وریا نه بهخاطر موارد فوتبالی بلکه دقیقا به خاطر مواردی غیر از دنیای ورزش به حاشیه رانده و سپس هم مجبور به خداحافظی شد. کاپیتانی که ۱۸۵ بار پیراهن استقلال را به تن کرد، کاراکتری مجزا داشت که او را در زمره ورزشیهای «خاص» فوتبال ایران قرار میداد
وریا غفوری، یکی از خاصترین کاپیتانهای تاریخ باشگاه استقلال، بالاخره به شایعاتی که درباره او رواج پیدا کرده بود، رنگ واقعیت پاشید و از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. او که بعد از بیمهریهای مکرر، از ترکیب استقلال به دلایلی که شایعه شد غیرفوتبالی است، برخلاف میل هواداران این تیم، کنار رانده و مجبور به جدایی شد، سر از باشگاه فولاد درآورد، ولی طولی نکشید که سرنوشتی مشابه در فولاد، باعث شد او از مستطیل سبز فاصله بگیرد.
جدایی وریا غفوری از فولاد در حالی رقم خورد که همان برهه، شایعه دستوریبودن کنارگذاشتنش از تیمهای فوتبال در ایران مطرح شد. موضوعی که البته با بیانیه و مخالفت فولادیها روبهرو شد و آنها ادعا کردند این بازیکن به دلیل مسائل فنی از ترکیب کنار گذاشته شده است. اندکی بعد از جدایی از فولاد، خبر رسید که وریا ممنوعالفعالیت شده و چارهای به غیر از خداحافظی از دنیای فوتبال ندارد. گو اینکه سنوسال تقریبا بالای غفوری برای بازیکردن در لیگ برتر ایران هم مزید بر علت شده بود.
در همان برهه یکی، دو سایت نزدیک به دولت هم یکباره خبر خداحافظی وریا غفوری از فوتبال را منتشر کردند که این موضوع با واکنش وریا همراه شد. او گفت که قصدی برای خداحافظی ندارد و مشغول ارزیابی پیشنهادهایی است که قرار است به دستش برسد. از تیمهای تراکتور، پیکان و هوادار به عنوان مقصد جدید وریا نام برده شد، ولی در عین ناباوری، با اتمام مهلت نقل و انتقالات، بدون تیم ماند تا شایعه قدیمی که اجازه بستن قرارداد با او به تیمهای دیگر داده نمیشود دوباره سر زبانها بیفتد.
موضوعی که نهایتا تا پایان فصل هم باقی ماند و کاری کرد تا غفوری درست ۲۴ ساعت مانده به شروع دربی حساس جام حذفی بهطور رسمی خداحافظیاش از دنیای فوتبال به عنوان بازیکن را اعلام کند. «بنده خوشبختم که در حضور هواداران عاشق فوتبال استقلالیهای عزیز و هواداران محترم تیم رقیب پرسپولیس که تمام سرمایه این ورزش هستند و به فوتبال و فوتبالیست اعتبار بخشیدهاند حضور یابم و از دنیای حرفهای فوتبال به عنوان بازیکن حرفهای خداحافظی کنم».
اظهارات وریا در باب خداحافظیاش از دنیای فوتبال، درست یک هفته پس از انتشار تصاویر او در کلاسهای مربیگری بود؛ موضوعی که به خوبی نشان میداد غفوری درست پس از پایان رقابتهای این فصل فوتبالی، تصمیم گرفته از عرصه بازیکردن فاصله بگیرد و تجربه جدیدی را امتحان کند. با این حال مسئله اینجاست که اگر شایعه ممنوعالفعالیتی او در فوتبال ایران صحت داشته باشد و کاری کرده که فصل اخیر را بدون تیم بماند، آیا مشکلی برای داشتن یک تیم در عرصه مربیگری نخواهد داشت؟
زمان بهترین قاضی برای پاسخدادن به این پرسش است، ولی آنچه مشخص است این است که وریا نه بهخاطر موارد فوتبالی بلکه دقیقا به خاطر مواردی غیر از دنیای ورزش به حاشیه رانده و سپس هم مجبور به خداحافظی شد. کاپیتانی که ۱۸۵ بار پیراهن استقلال را به تن کرد، کاراکتری مجزا داشت که او را در زمره ورزشیهای «خاص» فوتبال ایران قرار میداد.
وریا اعتقاد داشت وقتی صحبت از مسائل اجتماعی شود، یعنی جایی که پای مردم به میان بیاید، فوتبال برایش اولویتی ندارد. «هر زمانی که من درباره مسائل اجتماعی و مدنی صحبت میکنم، برای من فوتبال در اولویت نیست. جایگاهی که قرار گرفتهام، باید از آن استفاده کنم. هواداران ما با هزاران بدبختی بلیت را تهیه میکنند و ما را تشویق میکنند، در نتیجه ما باید زبان آنها باشیم. زمانی که میبینم و فکر میکنم، همیشه بغض گلویم را میگیرد. واقعا ناراحت میشوم و کاری از دست آدم برنمیآید.... من میدانم که الان در اهواز خیلی درگیریها و مشکلات وجود دارد و خیلیها اعتراض کردهاند، ولی امیدوارم به بهترین شکل جمع شود و مردم ما بتوانند چیزی که لایق آن هستند، به آن شکل زندگی کنند. عمر ما کوتاه است و باید سعادتمند زندگی کنیم. این حق مردم ایران است که سعادتمند زندگی کنند».
وریا منتقد اتفاقات ناخوشایند بوده که سایر بازیکنان فوتبال ترجیح دادهاند در قبالش سکوت کنند. او در ماجرای مرگ سحر خدایاری (دختر آبی) هم کار مهمی انجام داد؛ او در روزهایی که برخی رسانهها در تلاش بودند این موضوع را کمرنگ جلوه دهند، با پوشیدن تیشرت مشکی که روی آن عبارت دختر آبی حک شده بود وارد زمین شد؛ هم او و هم سایر بازیکنان استقلال. کار به جایی کشید که تلویزیون از پخش آن تصاویر سر باز زد و بعدها همان رسانهها خواستار جریمهشدن وریا غفوری شدند.
البته که داستان وریا غفوری و تلویزیون هم از آن دست اتفاقاتی است که به سادگی قابل هضم نیست. مباحث مربوط به ممنوعالتصویری این چهره ورزشی کار را به جایی رساند که حتی در برنامهای غیرورزشی هم اسم «وریا» را به «وحید» تغییر دادند که مبادا دردسری برای پخش به وجود بیاید. فارغ از انتقادهای ریزودرشتی که وریا غفوری در زمان حضورش در باشگاه استقلال و پس از آن داشت، ماجرای بازداشت او در اتفاقات پاییز و زمستان سال پیش هم وریا را وارد بعدی سیاسیتر کرد.
او که قبلا و پس از مرگ مهسا امینی با نوشتن شعری بالابلند با از دسترس خارجشدن صفحه اینستاگرامش مواجه شده بود، نهایتا در آذرماه به دلیل آنچه خبرگزاری تسنیم «توهین و تخریب تیم ملی فوتبال ایران و تبلیغ علیه نظام» عنوان کرده بود، بازداشت و به اوین برده شد. گو اینکه بازداشتش چندان طولانیمدت نشد و به دلیل حساسیتهای شکلگرفته بین هواداران بیشمار استقلال، چند روز بعد آزاد شد.
وریا هم مثل برخی چهرههای ورزشی مدتهاست به یکی از شعارهای به نسبت اعتراضی در ورزشگاهها و روی سکو تبدیل شده است. شاید مهمترین آنها تشویقشدنش در دقیقه ۲۱ (شماره پیراهنش در استقلال) است.
بههرروی داستان وریا غفوری به عنوان یک بازیکن فوتبال، ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ به پایان رسید، ولی کامنتهایی که برای او گذاشته شد، نشان از ماندگاریاش دارد. خلاصهاش را میشود در استوری سعید آذری برایش جست: «خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد...».
پسر شجاع فوتبال ایران
پهلوان دوست داشتنی که من پرسپولیسی هم دوستش دارم مثل ارسلان مطهری و یحیی و علی کریمی و عارف غلامی و ...