در حال حاضر انگیزههای عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل ضعیف شده است. اما همچنان مایل نیست آمریکا و اسرائیل را ناامید کرده و از خود دور نماید. اطمینان از دوستی و همکاری ایران موجب قوت قلب عربستان و دوری بیشترِ آن از اسرائیل خواهد شد. در شرایط کنونی که دولتی افراطی و عرب ستیز و اسلامستیز در اسرائیل بر سر کار آمده که بی محابا به حقوق اعراب و مسلمانان و مسجدالاقصی تجاوز میکند، عربستان نمیتواند به اسرائیل خوشبین باشد و به آن نزدیک گردد.
فرارو- طی چند ماه گذشته موجی از تنشزدایی منطقه خاورمیانه را در برگرفته است. در یک سوی ماجرا، اعراب دست دوستی و صلح را به سوی تهران کشیدهاند. در سوی دیگر ماجرا، در جبهه درون عربی نیز موجی بزرگ از تنشزدایی به جریان افتاده است.
به گزارش فرارو، همزمان با موج تنشزداییهای منطقهای، در چند وقت اخیر پیشرفتهای قابل توجهی در مذاکرات میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در موضوع پرونده هستهای صورت گرفته است. در این بین، اسرائیل یکی از بازیگرانی است که دغدغهها و منافع مستقیمی با روند جاری دارد. رسانهها و مقامهای سیاسی و نظامی تلآویو نیز بارها نسبت به تغییرات جدید در منطقه و البته در سطح نظام جهانی واکنش نشان دادهاند. حتی برخی تحلیلگران نزدیک به محافل اسرائیلی اینطور وانمود می کنند که روندهای جاری در منطقه خاورمیانه، چیزی ورای انتظار تل آویو نیست و به نوعی اسرائیل هماهنگیهای خاص خود را با این روندها دارد و پیشبینیهای لازم را نیز انجام داده است.
با این اوصاف، مساله جدید در برهه زمانی کنونی این است که جایگاه اسرائیل در تنشزداییهای منطقهای و فرامنطقهای اخیر چیست؟ به روایت دیگر مساله اصلی نسبت اسرائیل با تنشزداییها اخیر منطقهای است. فرارو در گفتوگو با سید هادی برهانی، کارشناس مسائل اسرائیل و استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، به واکاوی ابعاد مختلف این مساله پرداخته است.
فرارو- اسرائیلیها در چند وقت اخیر دائما در رابطه با تنش زداییهای جاری در پرونده هستهای ایران ساز مخالف میزنند و از صلح منطقهایِ فراگیر شده نیز احساس نارضایتی میکنند. این مواضع اسرائیل را در ابتدای امر چگونه ارزیابی میکنید؟
اسرائیل در آستانه پیروزی بزرگی قرار داشت. اگر توافق ابراهیم توسعه پیدا میکرد و به عربستان میرسید، اوضاع منطقه به نفع اسرائیل دگرگون میشد. موضوع فلسطین به محاق میرفت و احقاق حقوق فلسطینیها و تشکیل کشور فلسطین به رویایی دست نیافتنی تبدیل میشد. سیاست جدید ایران در تنش زدایی با همسایگان به ویژه کشورهای عربی و به طور خاص نزدیکی به عربستان، روند تحولات را تغییر داد و یک فرصت استثنایی برای خلاصی از تحریم عربی را از اسرائیل گرفت.
اگر توافقات ابراهیم ادامه پیدا میکرد، چهره منطقه به نفع اسرائیل عوض میشد و مبارزه با اسرائیل از صحنه خارج میشد. شکست ترامپ و روی کار آمدن بایدن اولین مشکل را برای توسعه این توافقات ایجاد کرد. بایدن حاضر نیست مانند ترامپ منافع آمریکا را فدای سیاستهای منطقهای اسرائیل کند. ضربه مهلک بعدی هم نزدیکی ایران و عربستان بود که زمینه توقف توافقات ابراهیم را فراهم نمود. اسرائیل از این تحولات نگران است و حق دارد نگران باشد. این تحولات همگرایی عربی-اسرائیلی را به ضد خود یعنی همگرایی ایرانی-عربی تبدیل کرده است.
همگرایی کشورهای اسلامی در برابر اسرائیل همواره کابوس اسرائیل بوده و همچنان کابوسی وحشتناک برای این رژیم باقی خواهد ماند. اسرائیل به شدت تلاش میکند مانع از توقف و تضعیف توافقات ابراهیم شود و برای این منظور دست به تلاشهای گستردهای زده است.
فرارو- همزمان با تنشزداییهای منطقهای اعراب با ایران، موضوع عادیسازی مناسبات اسرائیل با عربستان داغ است و ظاهرا آمریکا میانجیگرِ این موضوع است، این روند را چگونه ارزیابی میکنید؟
عربستان دیگر انگیزههای گذشته را برای عادی سازی روابط با اسرائیل ندارد. صلح با ایران، عربستان را در این موقعیت قرار داده است، اما همچنان این گزینه را به طور کامل کنار نگذاشته است. یک دلیل اصلی این مسئله، عدم اطمینان عربستان از اجرای توافقات با ایران و پیشرفت مطلوب این روابط است. تاریخ روابط ایران و عربستان در دهههای اخیر دستخوش فراز و نشیبهای زیادی شده و این امر بر اعتماد سیاستمداران دو کشور به این روابط تاثیر منفی گذاشته است.
اگر این مشکل مورد توجه مقامات دو کشور باشد و راه حلهای مناسبی برای اعتمادسازی و تقویت مناسبات و رفع نگرانیها در نظر گرفته شود و روابط دو کشور در مسیر درستی قرار گیرد و آینده دار شود، این امر عربستان را از اسرائیل و گزاره عادی سازی روابط با آن دورتر خواهد کرد. برای این منظور ایران باید بتواند با گفتگوهای سازنده با مقامات عربستانی زمینه این موضوع را فراهم نماید. همچنین قبل از آن لازم است تصمیماتی جدی برای تغییر تعامل با عربستان در کشور گرفته شود. تصمیماتی که عوامل مشکل زا در روابط دو کشور در طول دهههای اخیر را مدنظر قرار دهد.
در حال حاضر، انگیزههای عربستان برای عادی سازی روابط با اسرائیل ضعیف شده است. اما همچنان مایل نیست آمریکا و اسرائیل را ناامید کرده و از خود دور نماید. اطمینان از دوستی و همکاری ایران موجب قوت قلب عربستان و دوری بیشتر آن از اسرائیل خواهد شد. در شرایط کنونی که دولتی افراطی و عرب ستیز و اسلام ستیز در اسرائیل بر سر کار آمده که بی محابا به حقوق اعراب و مسلمانان و مسجدالاقصی تجاوز میکند، عربستان نمیتواند به اسرائیل خوشبین باشد و به آن نزدیک گردد.
آیا آنچنان که برخی رسانههای اسرائیلی اعلام کردهاند، تلآویو در خاورمیانه رها شده و تنها است؟
اسرائیل پس از روی کار آمدن دولت اخیر به رهبری نتانیاهو در معرض انزوا قرار گرفته است. این دولت، عربستیز و اسلام ستیز و یهودی افراطی است و برای یهودی سازی فلسطین هیچ حق و حقوقی برای مسلمانان و اعراب قائل نیست و این سیاستها را با صدای بلند و شعارهای صریح دنبال میکند. این دولت و سیاستهای آن، روابط با کشورهای عربی و اسلامی را در معرض فرسایش و خطر قرار میدهد.
صدای ناراحتی کشورهای عربیِ رابطهدار با اسرائیل مانند مصر و اردن و حتی امارات در آمده است. تداوم سیاستهای این دولت، اوضاع را وخیمتر کرده و زمینه دوری اسرائیل از کشورهای عربی و اسلامی و انزوای آن در منطقه را فراهم خواهد کرد. در کنار آن، همگراییهای اخیر در کشورهای اسلامی منطقه، نزدیک شدن بلوک اخوانی و عربستان، تقویت روابط ترکیه و کشورهای عربی، بازگشت سوریه به جهان عرب و نهایتا تقویت روابط ایران و کشورهای عربی، همه و همه زمینه انزوای اسرائیل را فراهم مینماید.
این فرضیه که اسرائیل در هماهنگی کامل با تحولات منطقهای است، تا چه اندازه موضوعیت دارد و درست است؟
تصور میکنم این فرضیه با هدف جلوگیری از فروپاشی توافقات ابراهیم و انزوای اسرائیل در منطقه طراحی شده و عمدتا عملیاتی روانی برای کنترل خسارات اسرائیل در منطقه است. به این معنا که تحولات اخیر در منطقه و همگراییهای صورت گرفته، برنامههای اسرائیل برای پیشروی در منطقه را با مشکلی اساسی روبرو کرده است و مشاهده این مسئله از سوی بازیگران منطقهای میتواند آنها را از اسرائیل دور نماید و حتی توافقات ابراهیم را تحت الشعاع قرار دهد.
برای جلوگیری از وقوع چنین تحول نگران کنندهای، یکی از تدابیر اسرائیل این است که تصویر واقع بینانه این تحولات را مخدوش نموده و همگراییها را در هماهنگی با اسرائیل و سیاستهای آن نشان دهد. یکی دیگر از تدابیر مربوطه، وادار کردن آمریکائیها به انجام تحرکات دیپلماتیک برای تشویق عربستان به عادی سازی است که در سفر بی نتیجه بلینکن به عربستان صورت گرفت.
این تحرکات و تدابیر و تحلیلهایی که در این رابطه منتشر میگردد احتمالا با هدف جلوگیری از فروریختن فرآیند صلح در منطقه و نجات توافقات ابراهیم صورت میگیرد و منعکس کننده واقعیات منطقه نیست بلکه تلاشی برای روایت سازی و تحریف حقایق با هدف نشان دادن تداوم پیروزیهای فرضی اسرائیل در منطقه و کنترل تحولات منطقه از سوی این رژیم است.
سجاد زند