میثم به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: برادر بزرگم ۲۰ سال بود که به مواد مخدر معتاد شده و زندگیمان را تباه کرده بود. او همیشه پدر و مادرم را اذیت میکرد. چندین مرتبه او را به کمپ ترک اعتیاد فرستادیم، اما هربار از کمپ بازمیگشت دوباره سمت مواد مخدر میرفت و اعتیادش را از سر میگرفت و رفتارهایش مرا خسته کرده بود.
عصر دوم بهمن ماه سال ۱۴۰۱ به مأموران کلانتری خزانه خبر رسید در خانه قدیمی در جنوب تهران جنایت خانوادگی رخ داده و مرد ۴۰ سالهای به نام مسعود چاقو خورده است.
به گزارش ایران، با این تماس مأموران به خانه قدیمی رفتند و جنازه خونین مسعود که شواهد نشان میداد با ۲ ضربه چاقو از پا درآمده به پزشکی قانونی منتقل شد.
برادر ۳۷ ساله وی به نام میثم خودش را عامل جنایت معرفی کرد و گفت: برادرم معتاد بود و دچار توهم شده بود و میخواست مرا بکشد. به همین خاطر در دفاع از خودم چاقو کشیدم و او را در غیاب پدر و مادرم کشتم.
وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: برادر بزرگم ۲۰ سال بود که به مواد مخدر معتاد شده و زندگیمان را تباه کرده بود. او همیشه پدر و مادرم را اذیت میکرد. چندین مرتبه او را به کمپ ترک اعتیاد فرستادیم، اما هربار از کمپ بازمیگشت دوباره سمت مواد مخدر میرفت و اعتیادش را از سر میگرفت و رفتارهایش مرا خسته کرده بود.
وی ادامه داد: وقتی برادرم هروئین و شیشه را با هم مصرف میکرد دچار توهم میشد و با در و پنجره صحبت میکرد و فریاد میکشید. از رفتارهای برادرم میترسیدیم و باعث شده بود آبروی ما پیش فامیل و همسایهها برود.
وی در تشریح جزئیات روز جنایت گفت: آن روز پدر و مادرم به شهرستان رفته بودند و من و برادرم در خانه تنها بودیم. عصر من در پذیرایی خواب بودم که مسعود با لگد مرا بیدار کرد. او میگفت باید به اتاق بروم و آنجا بخوابم؛ چون میدانستم تحت تأثیر مواد مخدر حالش خوب نیست حرفش را گوش دادم و به اتاق رفتم، اما دوباره سراغم آمد و از من خواست تا ظرفهای کثیف را بشویم، به آشپزخانه رفتم و مشغول شستن ظرفها بودم که ناگهان مسعود با گوشتکوب به من حمله کرد و چند ضربه به من زد که توانستم گوشتکوب را از دستش بگیرم. میخواستم از خانه بیرون بروم که او مانع فرارم شد. همان موقع سیمی را دور گردنم انداخت و میخواست مرا خفه کند. میدانستم دچار توهم شده و حالت طبیعی ندارد. با هم درگیر شدیم، اما مسعود اجازه نمیداد از خانه بیرون بروم. به همین خاطر برای دفاع از خودم چاقوی آشپزخانه را برداشتم تا او را بترسانم، اما چاقو ناخواسته به گردن او برخورد کرد. وقتی مسعود خونین روی زمین افتاد از همسایهها کمک گرفتم. همان موقع همسایهها سر رسیدند و با اورژانس و پلیس تماس گرفتند، اما برادرم جان سپرده بود و من همانجا بازداشت شدم.
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت: باور کنید همه اعضای خانواده از رفتارهای برادرم خسته شده بودند. وقتی دچار توهم میشد دیگر چیزی نمیفهمید و رفتارهای عجیبی از خودش نشان میداد.
پرونده وی با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به جرم او رسیدگی شود. در این میان پدر و مادر وی به دادسرا مراجعه کردند و گفتند از خون پسر بزرگشان گذشت میکنند و از میثم هیچ شکایتی ندارند. به این ترتیب قرار شد پسر جوان از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری تهران محاکمه شود.