برای رفع خلأ قدرت در لبنان، همکاری و توافق سعودیها و جمهوری اسلامی بسیار ضروری است و بدون چنین توافقی، انتخاب رئیسجمهور جدید اگر هم به فرض نزدیک به محال، عملی باشد، شرایط لبنان را بیثبات و ناپایدار نگه میدارد.
احمد زیدآبادی نویسنده و تحلیلگر در هم میهن نوشت: فیصل بنفرحان، وزیر خارجۀ عربستان پس از دیدار با همتای ایرانی خود، هدف از سفرش به تهران را گفتگو برای تکمیل توافق پکن اعلام کرده است.
براساس توافق پکن، دو کشور به عادیسازی روابط دوجانبه و همکاری در جهت تقویت نظم و ثبات منطقه متعهد شدهاند.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی نیز از توافقش با فیصل بنفرحان برای تشکیل کمیتههای مشترک سیاسی و اقتصادی به قصد ادامۀ همکاری دو کشور خبر داده است.
در این میان، آنچه عادیسازی رابطۀ ایران و عربستان را در نزد ناظران مسائل خاورمیانه مهم جلوه میدهد، احتمال همکاری دو کشور برای حل بحران و کاهش بیثباتی در برخی کشورهای منطقه است. از زمان اعلام ازسرگیری رابطۀ ریاض و تهران در حدود سه ماه پیش در پکن، آتش جنگ داخلی یمن بهشدت فروکش کرده و این موضوع بدون تردید در سایۀ رایزنی و همکاری بدون سروصدای دو کشور ممکن شده است.
بازگشت سوریه به اتحادیۀ عرب نیز نمیتواند به کلی خارج از چارچوب توافق پکن صورت گرفته باشد. با این حال، مشکلی که اکنون به نقطۀ اوج خود رسیده و بدون توافق و همکاری جدی بین ریاض و تهران نمیتوان راهحلی برای آن متصور شد، بحران خلأ قدرت در لبنان است.
پس از اتمام دورۀ ریاستجمهوری میشل عون در هشت ماه پیش، فرقهها و احزاب لبنانی هنوز نتوانستهاند جانشینی برای او برگزینند. به همین علت، لبنان بار دیگر با خلأ قدرت مواجه شده؛ بهطوریکه بر اثر آن، اقتصاد این کشور کوچک حاشیۀ شرقی مدیترانه در آستانۀ فروپاشی قرار گرفته است.
تاکنون چندین نشست مجلس لبنان برای انتخاب رئیسجمهور جدید با ناکامی روبهرو شده است و در حال حاضر نیز، احزاب پرشمار لبنانی در دو جبهۀ کلانِ حامیان ریاستجمهوری سلیمان فرنجیه و جهاد ازعور در مقابل هم صفآرائی کردهاند.
حزبالله و جنبش امل بهعنوان دو گروه شیعۀ متحد ایران از ریاستجمهوری سلیمان فرنجیه رهبر گروه المرَده حمایت میکنند، حال آنکه برخی احزاب مسیحی و سنی نزدیک به عربستان خواهان ریاستجمهوری جهاد ازعور وزیر دارایی سابق هستند. فرنجیه و ازعور در آخرین نشست مجلس، هیچکدام موفق به کسب رأی اکثریت دوسوم نمایندگان نشدند و اینک برگزاری نشست بعدی مجلس با ابهام روبهرو شده است.
این در حالی است که در کنار آمریکا، فرانسه نیز بر تحرکات دیپلماتیک خود برای پایان دادن به خلأ قدرت در لبنان افزوده و در روزهای اخیر آمانوئل مکرون، میزبان محمد بنسلمان ولیعهد سعودی در پاریس بوده است.
فرانسه براساس ابتکارعمل مکرون برای حل بحران لبنان، از ریاست جمهوری سلیمان فرنجیه حمایت میکند، اما در مقابل آن، خواهان انتخاب نواف سلام، نمایندۀ پیشین لبنان در سازمان ملل به مقام نخستوزیری است. این فرمول مورد توافق فرقههای رقیب در لبنان قرار نگرفته است و به همین دلیل، احتمال دارد رئیسجمهور فرانسه در دیدار با بنسلمان، پیشنهاد تازهای را در این باره مطرح کرده باشد.
مکرون و بنسلمان در پایان دیدار خود در پاریس بر لزوم پایان دادن سریع به خلأ قدرت در لبنان تأکید کردند و به نظر میرسد سفر فیصل بنفرحان به تهران نیز عمدتاً برای رایزنی در همین مورد صورت گرفته است.
گفته میشود فرانسویها ممکن است از نامزدی جوزف عون، فرماندۀ کنونی ارتش لبنان و یا زیاد بارود، وزیر کشور سابق برای تصدی مقام ریاستجمهوری حمایت کنند. حمایت فرانسویها از یکی از این دو تن، تنها در صورتی ارزش اعلام رسمی دارد که مورد پشتیبانی سعودیها قرار گیرد و پشتیبانی سعودیها نیز در صورتی اثر عملی پیدا میکند، که جمهوری اسلامی با گزینۀ مورد نظر آنها همراهی کند.
بدین ترتیب، برای رفع خلأ قدرت در لبنان، همکاری و توافق سعودیها و جمهوری اسلامی بسیار ضروری است و بدون چنین توافقی، انتخاب رئیسجمهور جدید اگر هم به فرض نزدیک به محال، عملی باشد، شرایط لبنان را بیثبات و ناپایدار نگه میدارد.
از این رو، توافق ایران و عربستان در مورد بحران لبنان، آزمونی بزرگ بر سر راه تداوم همکاری دو کشور است. اگر دو کشور در این زمینه به توافق برسند، راه همکاری فزاینده بین آنها هموار خواهد شد، اما اگر امکان توافق پیدا نکنند، ادامۀ بحران در لبنان میتواند مسیر عادیسازی رابطۀ تهران و ریاض را به سنگلاخی عبورناپذیر تبدیل کند. به نظر میرسد آثار هر نوع توافق یا عدم توافقی تا عید قربان ظاهر خواهد شد.