عباس سلیمینمین، تحلیلگر مسائل سیاسی، گفت: سازمانهای مزدور به طور کامل مضمحل نمیشوند و جای دیگری برای اهداف دیگری به کارشان میگیرند. کسانی که سابقه کارهای نظامی داشتهاند و به نیابت از کشورهای مختلف کارهای مخفی را انجام دادهاند، همچنان برای امور دیگری و از سوی کانونهای قدرت به کار گرفته میشوند.
یک تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: تا امروز امکاناتی در اختیار این گروهک قرار دادند تا علیه ایران ترور کند، خرابکاری کند و... بعد از این چرخش، طبیعی است که این امکانات از منافقین گرفته شود.
به گزارش نامه نیوز، منافقین بیتردید در فضاحتبارترین شرایط خود قرار دارند؛ وضعیتی تحقیرآمیز که از همه جا رانده شدهاند و البته ملت ایران هم بیش از همیشه نفرت خود از این گروه تروریستی را نشان میدهد؛ حالا یک پرسش مهم در کار است؛ آنکه سرنوشت این گروهک چه میشود؟
عباس سلیمینمین، تحلیلگر مسائل سیاسی، درباره این موضوع گفت: «سازمانهای مزدور به طور کامل مضمحل نمیشوند و جای دیگری برای اهداف دیگری به کارشان میگیرند. کسانی که سابقه کارهای نظامی داشتهاند و به نیابت از کشورهای مختلف کارهای مخفی را انجام دادهاند، همچنان برای امور دیگری و از سوی کانونهای قدرت به کار گرفته میشوند، اما آنچه در ارتباط با منافقین رخ داد؛ شاهد بودیم که یک جریان سیاسی قوی در آمریکا به شدت از این گروهک حمایت کرد؛ اعضای مجلسین آمریکا و دیگر مقامات از بولتون گرفته تا نمایندگان آمریکا در سازمان ملل در جلسات اینها شرکت و از آنها حمایت میکردند؛ البته با محوریت صهیونیستها. صهیونیستها هم بیشترین بهرهبرداری را از منافقین برای انجام اقدامات تروریستی و جاسوسی در ایران بردند.
تصور کشورهای غربی هم این بود که با فشارهای وارده، نظام ایران در هم میشکند و مدتی، کاملا رو بازی کردند. در واقع اروپاییها بازی تبلیغات صهیونیستها را خوردند. بیشترین سرمایهگذاری هم در این عرصه صورت گرفت که منجر به شکست شد. سابقه نداشت که کشورهای اروپایی همه اصول دیپلماسی را زیر پا بگذارند و طوری رفتار کنند که انگار هیچ عرفی در روابط میان کشورها وجود ندارد. اما این رویکرد هیچ دستاوردی برای آنها نداشت و به دلیل مقاومت ملت ایران تمام توطئهها خنثی شد».
او ادامه داد: «استمرار این اقدامات ضدایرانی بحرانهایی در خود آمریکا هم ایجاد کرد، زیرا چنین رفتارهایی به نوعی سوقدادن ایران به سمت ایجاد ارتباطات دیگر و البته بهرهبرداری از برگهای مختلف بازی بود. چنین وضعیتی برای غرب و به خصوص آمریکا، ناگوار است، زیرا تشدید فشارها و توطئهها باعث میشود که هیچ نیازی به غرب نداشته باشد؛ یعنی ایران به طور کل بینیاز به غرب شود؛ به ویژه اگر ایران بتواند با کشورهای غیرسرمایهداری ارتباطات خود را گسترش دهد، شکستی بزرگ برای غرب رقم میخورد. استفاده از مزدورانی، چون منافقین برای وادارکردن ایران برای تکمین به غرب است. اگر این فشارها در مسیری قرار گیرد که دیگر هیچ ابزاری در دست غرب برای اِعمال فشار بر ایران وجود نداشته باشد، برای آنها مخاطرهآمیز خواهد بود».
این تحلیلگر مسائل سیاسی همچنین بیان کرد: «غربیها مسیر فشار بر ایران را تا نقطه اوج طی کردند و شکست خورند. حالا آنها به میز مذاکره برگشتهاند تا بتوانند ایران را همچنان حفظ کنند که همه ابزارهایشان از دست نرود. آنها میخواهند همچنان برگ برندهای در اختیار داشته باشند. حالا در این بین با منافقین چه باید بکنند؟ تا امروز امکاناتی در اختیار این گروهک قرار دادند تا علیه ایران ترور کند، خرابکاری کند و... بعد از این چرخش، طبیعی است که این امکانات از منافقین گرفته شود.
در اختیارداشتن پهپاد در دل اروپا یعنی هر لحظه ممکن است در کشورهای اروپایی کارهای تروریستی انجام دهد و این برای اروپا منشأ ناامنی است؛ بنابراین آنچه در اوج مناقشه با ایران به منافقین دادند، باید پس بگیرند، اما این به معنای چشمپوشی کامل از منافقین نیست بلکه در این مقطع تغییراتی رخ داده است، ولی همچنان صهیونیستها از منافقین حمایت میکنند. در گذشته هم وقتی آمریکاییها منافقین را تروریسم اعلام کردند، صهیونیستها استفاده خود را از این گروهک میبردند. یک جریان مزدور و بیوطن همچنان بازار دارد، اما بازارش فعلا عوض میشود».
او درباره سرنوشت مشابه گروههای ضدایرانی تصریح کرد: «هیچ وقت برای منافقین عزت وجود نداشته است؛ چه زمانی که رزمندههای ما را به شهادت میرساندند، چه زمانی که رسما دست دوستی با صدام دادند، چه زمانی که سرویس به کشورهای اروپایی میدادند و چه زمانی که در خدمت صهیونیستها درآمدند. کسانی که میخواهند علیه ایران اقداماتی کنند از سرنوشت منافقین عبرت بگیرند و کاملا مشاهده کنند که نه ملت ایران برای گروهی وطنفروش اعتباری قائلاند و نه حتی مدافعان پیشینشان از آنها حمایت میکنند».
سلیمینمین در پایان گفت: «امروز غربیها میخواهند با ایران ارتباط داشته باشند تا ارتباطشان به طور کامل و در همه ابعاد با ما قطع نشود. ما هم مایلیم با همه کشورهای دنیا ارتباط داشته باشیم، اما بر اساس اصول خودمان و منافعی که خودمان در نظر داریم، نه تحمیلهای آنها. ما مایل نیستیم ارتباطاتمان با غرب را ببندیم و اگر در سالهای اخیر این ارتباط بسته شده، به دلیل فشارهای غرب بوده است.
افراد غربگرایی مانند آقای روحانی به دلیل آنکه آمریکا بدش نیاید، مصالح عمومی را فراموش کرد، اما از اینسو نیروهایی که منافع ملی را مدنظر دارند، اگر ببینند برقراری رابطه با یک شرکت غربی میتواند منافع ما را تأمین کند، حتما ارتباط را برقرار میکنند و نه فقط با غرب بلکه با همه کشورهای غرب و شرق، اما زیر بار حرف زور نمیروند. ما خواهان قطع ارتباط با غرب نیستیم و ارتباطی عادلانه و مبتنی بر منافع ملی را میپذیریم؛ به جز با رژیمهایی که اساسا مشروعیت ندارند، ولی اگر حتی ارتباط با آمریکا در چارچوب مصالح ملی باشد و زورگویی در میان نباشد، ارتباط خواهیم داشت و روزی هم غرب درهایش را بدون اِعمال زور باز میکند».