بهتازگی ماجرای نوعروس جوانی که با صورتی کبود در حالی برای جدایی از همسر پزشکش به دادگاه خانواده مراجعه کرده که تنها ۱۰ روز از زندگیمشترکشان گذشته بود، پربازدید شده است.
وقتی صحبت از مردهایی میکنیم که دستبزن دارند، اولین تصویری که در ذهن بیشتر ما نقش میبندد، مردی کمسواد، معتاد، خشن با تفکرات سنتی است در حالی که واقعیت در بسیاری از اوقات چیز دیگری است. پروندههای موجود در پزشکی قانونی نشان میدهد که در بین زنان قربانی خشونت خانگی، شوهران استاد دانشگاه، مدیر، دکتر یا هنرمند به چشم میخورد.
به گزارش زندگی سلام، بهتازگی ماجرای نوعروس جوانی که با صورتی کبود در حالی برای جدایی از همسر پزشکش به دادگاه خانواده مراجعه کرده که تنها ۱۰ روز از زندگیمشترکشان گذشته بود، پربازدید شده است، اما از کجا بفهمیم خواستگارمان دستبزن دارد؟
یک زن جوان با گذشت ۱۰ روز از زندگیمشترک، با صورتی کبود و چشمانی اشکبار راهی دادگاهخانواده شد. این نوعروس جوان به قاضی گفت: «سالهاست حسابدار صندوق یک بیمارستان دولتی هستم، مدتی پیش یکی از پزشکان عمومی بیمارستان که ۱۵ سال اختلاف سنی با من دارد، پیشنهاد ازدواج داد. از آنجایی که این پزشک در زندگی اولش شکست خورده بود و با دو فرزندش زندگی میکرد، ابتدا تردید داشتم بنابراین از وی مهلت خواستم تا شناخت کافی از هم پیدا کنیم، اما او عجله داشت و میگفت که هرچه زودتر زندگی مشترک را آغاز کنیم.»
این نوعروس جوان افزود: «هنوز ۱۰ روز از زندگیمان نگذشته بود که رفتارهای خشونتآمیز همسرم نمایان شد. او مرا تحت شکنجه جسمی و روحی قرار میداد حالا هم بهشدت از این وصلت پشیمان هستم و تقاضای طلاق دارم» (منبع خبر: روزنامه ایران).
شاید برایتان سوال باشد چرا برخی مردان دست به چنین اقدام فجیعی میزنند؟ کدام دسته از مردان این کار را انجام میدهند؟
گروه اول مردانی که اختلال شخصیتی دارند. این افراد دارای افکار ناسالم هستند و البته از نظر خودشان رفتارهایشان کاملا طبیعی و سالم است. آنها خیلی زود از کوره در میروند و در کنترل رفتارشان ناتوان هستند. این افراد به راحتی در چند برخورد شناخته میشوند.
گروه دوم مردان معتاد؛ این اعتیاد میتواند به مواد مخدر یا الکل یا هر ماده روانگردان دیگری باشد. این افراد مستعد رفتارهای تکانشی و خشونتآمیز هستند. زن و فرزند هم سهل الوصولترین کسانی هستند که برای آرام کردن خودشان به آنها دسترسی دارند.
گروه سوم مردانی که کتکزدن را به عنوان یک الگوی رفتاری در خانواده آموختهاند. اینها معمولا از پدر یا برادر بزرگتر کتک خوردهاند یا ناظر کتک خوردن مادرشان بودهاند. کتک زدن برای این افراد کوتاهترین راه برای تربیت یا تغییر رفتار دیگری است، چون تربیت صحیح، صبوری و آرامش و احترام میخواهد که این افراد توانایی خرج آن را ندارند.
گروه چهارم افرادی هستند که کتکزدن نوعی واکنش به احساس حقارت درونیشان است. آنها معتقدند همسرشان نباید کاری بکند که آنها عصبانی شوند و حالا که ناراحتشان کرده باید کتک بزنند!
آیا واقعا میتوان قبل از ازدواج پی برد که مردی دستبزن دارد یا خیر؟ واقعیت این است که در جلسات خواستگاری و اوایل آشنایی همه مودب و متین هستند. هیچ مردی فحاشی نمیکند و رفتارهای خشونتآمیزی ندارد. بدون تعارف باید گفت در بیشتر اوقات با تحقیقات از همسایهها هم چیز خاصی عاید کسی نمیشود؛ بنابراین بهتر است دختر و خانوادهاش با احترام، حرفهایی مخالف نظر خواستگار مطرح و بررسی کنند که واکنش او چگونه است؟ آیا از کوره در میرود و عصبانی میشود؟ اگر بیرون رفتن با نظارت خانوادهها برای دوطرف مقدور باشد، طرز رانندگی و واکنش مرد دربرابر سایر رانندهها میتواند خشمگین بودن یا نبودن را تا حدی نشان دهد.
میتوان از او پرسید هر وقت ناراحت میشی، به شکستن چیزی یا مشت زدن و ... فکر میکنی تا آروم بشی؟ همچنین بررسی سطح خانوادگی و رفتار والدین با یکدیگر میتواند تا حدی کمککننده باشد. اگر به خواستگاری شک کردید، میتوانید بپرسید چقدر و چگونه کتکزدن را کتک کاری میداند؟ آیا هلدادن یا سیلیزدن، اسمش کتکزدن است؟ خشونت از نظر شما به چه معناست؟ با سوالهای این چنینی میتوان یک شناخت حداقلی از دیدگاه طرف کسب کرد.
این خانم در دادگاه خانواده گفته: «از وی مهلت خواستم تا شناخت کافی از هم پیدا کنیم، اما او عجله داشت و میگفت که هرچه زودتر زندگی مشترک را آغاز کنیم». گاهی پیش میآید که یک خواستگار بسیار عجله دارد و میخواهد زودتر قضیه جمع شود. همانطور که معطلکردن بیدلیل خواستگار هیچ توجیهی ندارد، عجله کردن بیش از حد هم منطقی نیست. شاید طرف واقعا مشکلی دارد که با طولانی شدن زمان دستش رو میشود. در این مواقع خانواده دختر باید بدون توجه به حرفهای خواستگار، برای شناخت او دقت کافی را به خرج دهند.