شاید اصولگرایان در سالهای اخیر در مقابل اظهارات بخشی از جریان اصلاحات در قبال مساله حجاب و قانوننویسی برای آن، سعی کردند تا رویکردهای جریان خط امام در مورد مساله حجاب در دهه ۶۰ را بازخوانی کنند تا شاید تقسیم دیدگاههای این حوزه سهم اصولگرایان را کاهش دهد، اما خروجی این راهبرد سیاسی شاید به ضرر اصلاحطلبان باشد، اما نفعی در افزایش وزن و تاثیر ارایه اصولگرایان در این زمینه ندارد.
اعتماد نوشت: نزدیک به چهار دهه بعد از انقلاب اسلامی حالا موضوع حجاب به یکی از پرچالشترین مباحث در جریان اصولگرا و حتی به شکافی در بین این جریان تبدیل شده است. مجلس یازدهم لایحه حجاب دولت ابراهیم رییسی را تحویل گرفته، اما در نخستین خوان بررسی این لایحه، با دو فوریت آن مخالفت کرد. موضوعی که بررسی این لایحه را به صورت یک فوریتی در دستورکار قرار میدهد و با بررسی زمان و سرعت بررسی لوایح یک فوریتی در ادوار گذشته و در خود مجلس یازدهم میتوان این پیشبینی را داشت که از اساس تعیین تکلیف این لایحه به عمر مجلس یازدهم قد نخواهد داد.
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی در دومین نشست از سلسله نشستهای تخصصی بررسی لایحه حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب، ضمن تاکید بر بررسی دیدگاههای مختلف در خصوص لایحه عفاف و حجاب گفته است که «ناگزیریم در حداقل زمان، دقیقترین تصمیمگیری ممکن را با خرد جمعی از طریق جمعسپاری انجام دهیم».
حسین جلالی از اعضای جبهه پایداری و از نمایندگانی که در ماههای اخیر تلاش زیادی در تدوین طرحی در مجلس برای برخورد قانونی با کسانی که کشف حجاب میکنند، داشته است، پس از تصویب یک فوریت لایحه «حمایت از فرهنگ حجاب و عفاف» در جلسه ۲۳ خرداد مجلس، به پایگاه خبری «دیده بان ایران» گفت که بررسی و تصویب این لایحه جنجالی «یکسال» طول میکشد.
جلالی در این باره توضیح داده که بعد از تصویب یک فوریت این لایحه، کمیسیون قضایی به مدت «یک ماه» آن را بررسی میکند، اما تعداد طرحهای یک فوریتی در نوبت «خیلی زیاد» است و به گفته او تصویب نهایی «به عمر این مجلس نمیرسد.»
تردیدی نیست که عدم تعیین تکلیف این لایحه میتواند تاثیر مستقیمی بر وضعیت رایآوری گروههای سیاسی برای مجلس دوازدهم داشته باشد. جلالی نیز گفته است که از طریق «رایزنی» با محمدباقر قالیباف، رییس مجلس میتوان تصویب این لایحه را در اولویت قرار داد. موضوعی که محمدباقر قالیباف را در شرایط ویژهای قرار میدهد.
دو دیدگاه درباره علت مخالفت با دوفوریت این لایحه در مجلس یازدهم وجود دارد؛ نخست اینکه مخالفان بررسی دو فوریتی این لایحه در مجلس یازدهم نخواستند تا تصویب قانونی در جهت اعمال قوانین سختگیرانه برای حجاب به پای آنها نوشته شود. این بخش از مجلس یازدهم که عموما با دو فوریت این لایحه نیز مخالفت کردند، میدانند که با تصویب آن ممکن است بخشی از بدنه رای خود در میان مردمی که حاضر به حضور در انتخابات هستند را از دست بدهند؛ صاحبان آرایی که بهرغم رخدادهای یکسال اخیر باز هم حاضر به مشارکت در انتخابات هستند و گزینههای اصولگرایی را برای حضور در مجلس آتی مدنظر دارند، اما نمیخواهند جامعه درگیر قوانین سختگیرانه با اعمال جریمه و محدودیتهای اجتماعی برای حجاب شود. با این حساب، این نمایندگان سعی دارند تا با سیاست سکوت در قبال لایحه عفاف و حجاب، از قرار گرفتن در این موقعیت پرهیز کنند و از پرداخت هزینه سیاسی و اجتماعی تصویب این قانون در انتخابات آتی و بعد از آن اجتناب کنند.
همین صحنه نیز عرصهای برای کسب رای حداقلی برخی چهرههاست. نمایندگان مجلس که میدانند تنها در لیست مخاطب همان رای حداقلی شانس ورود به مجلس را دارند هر روز بیش از پیش بر طبل لزوم اعمال جریمههای سختگیرانهتری میکوبند و تاکید و تصریح دارند که در مقابل بیحجابی کوتاه نخواهند آمد.
بیتردید بخشی از این دغدغهها به اعتقادات و الزامات و باورهای شرعی این گروه باز میگردد، اما بدون شک در غائله حجاب و انتخابات مجلس دوازدهم، برای آنها سودآوری رای نیز خواهد داشت.
در این بین محمدباقر قالیباف بیش از همه در ارتباط با تصویب یا عدم تصویب این لایحه هزینه پرداخت خواهد کرد. از همان ابتدای کار درگیری قالیباف با نیروهای پایداری سوژه روز رسانهها شد. اعضای جبهه پایداری قالیباف را به دستاندازی در مسیر تهیه طرح یا اعلام وصول لایحه حجاب متهم کردند.
حملهها به قالیباف از همان سیام فروردین سال جاری که او گفت: «نحوه برخورد با موضوع نیازمند بازنگری است.» شروع شد. این فشارها و گذر زمان کار را به جایی رساند که ۲۳ خرداد ماه او در جلسه علنی تاکید کرد که «باید با دشمنان حجاب برخورد قضایی و قهری داشته باشیم». مشخصا مساله حجاب نوعی اهرم تسویه حساب قالیباف و پایداریها شده است. نمونه بارز این تنشها نیز نامه مجتبی توانگر، نماینده مجلس یازدهم و از چهرههای نزدیک به محمدباقر قالیباف به جوانان جبهه پایداری بود. نامهای که بعد از چندین مصاحبه نمایندگان مجلس یازدهم که عضو جبهه پایداری یا مواضع نزدیک به ایشان دارند، نوشته و در آن تاکید شد که جبهه پایداری این موضوع را ابزار حذف سیاسی-انتخاباتی قالیباف قرار داده و اشاره کرد که در سه سال گذشته این جبهه پایداری بوده است که با سنگاندازی در مقابل طرحها و لوایح اجازه نداده تا مجلس یازدهم عملکرد بهتری در حوزه قانونگذاری و نظارتی داشته باشد.
محمدباقر قالیباف در موضوع حجاب در دوراهی دو سر ضرر قرار دارد؛ در صورت تصویب طرح حجاب با محتوای مورد نظر جبهه پایداری این مساله در عرصه سیاسی و افکار عمومی در کارنامه محمدباقر قالیباف ثبت خواهد شد؛ کما اینکه هنوز هم موضوع واردات ونهای سبزی که بعدها برایشان به عنوان وسایل حمل و نقل گشتهای ارشاد، کارکرد تعریف شد، در کارنامه و رزومه محمدباقر قالیباف به عنوان شهردار تهران تعریف شده است. اگرچه به گفته اسماعیل گرامیمقدم این ایده در شورای عالی انقلاب فرهنگی در اواخر دولت اصلاحات تصویب و با روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد اجرا شد؛ یعنی درست در روزهایی که قالیباف در قامت شهردار تهران رخ نمود.
حالا هم با تصویب این لایحه با محتوا و تغییراتی که بدون شک جبهه پایداری سعی در اعمال آن در متن دارد، قالیباف در عرصه عمومی همدست پایداریها تلقی شده و این موضوع بر آینده سیاسی وی اثرگذار خواهد بود. در حالت دوم قالیباف باید در مقابل جبهه پایداری در جریان تغییرات و اعمال محتوای مدنظر آنها ایستادگی کند. تردیدی نیست که بعد از تجربه طرح صیانت، با این اقدام، پایداریها بیش از پیش به سمت تخریب وی خواهند رفت.
اخیرا مصطفی هاشمیطبا، فعال سیاسی و معاون رییس دولت اصلاحات در گفتوگویی با پایگاه خبری «منیبان» گفته بود که مساله حجاب از نگاه ایدئولوژیک برای محمدباقر قالیباف و جریان پایداری تفاوتی ندارد، اما این موضوع به ابزار انتخاباتی و زمینی برای حذف قالیباف از جانب جبهه پایداری تبدیل شده است. در شرایطی که قالیباف بخواهد در محتوای قانون در آستانه تصویب، در مقابل جبهه پایداری مقاومت کند بهطور حتم هزینه آن را در انتخابات آتی خواهد داد. رای حداقلی این جریان که میتواند تنها رای یا رای سرنوشتساز یک انتخابات کم مشارکت باشد، توسط جبهه پایداری مصادره خواهد شد و بدون شک جبهه پایداری به سرلیستی قالیباف رضایت نخواهد داد. مگر اینکه همین اختلافات انگیزه مضاعف قالیباف شود تا از خیر ریاست بهارستان بگذرد و دنده حرکتش را برای پاستور ۱۴۰۴ تنظیم کند.
در مقابل قالیباف این پایداریها هستند که با لایحه حجاب بازی دو سر برد را پیش میبرند. در صورت تصویب این لایحه با محتوایی سختگیرانهتر از آنچه دولت رییسی و قوه قضاییه تدوین کرده و به مجلس فرستادهاند، پایداری این حرکت را در مقابل گروههای رای متشرع و حساس روی مساله برخورد با بیحجابی به نفع خود مصادره میکند. در این شرایط پایداریها خود را انقلابیون عرصه مبارزه با کشف حجاب معرفی کرده و این دستاورد را در انتخابات به گروههای رای مخاطب خود عرضه میکنند و در آینده نیز این قانون را در کارنامه سیاسی خود ثبت خواهند کرد.
علاوه بر این، تصویب قانونی با درجهای از سختگیری در مقابل موضوع بیحجابی میتواند بازخوردهای اجتماعی جدی را در پی داشته باشد. بازخوردهایی که بر میزان مشارکت اثرگذار خواهد بود. از این نظر هم تصویب این لایحه بازی دو سر برد است. برای اثبات این دیدگاه رجوع کنید به گفتوگوی حمید رسایی، عضو سابق جبهه پایداری در سال ۱۳۹۸ که در مصاحبه با حسین دهباشی گفت: «مشارکت وقتی بالا میرود، خروجی صندوق از دست ما خارج میشود. اگر ما مشارکت را معمولی نگه داریم و تنها متدینین و حزباللهیها که معمولا با گوشه چشم اشاره کنیم به چه کسی رای بدهند، مشارکت داشته باشند؛ ما هم دموکراسی را داریم که واقعا دموکراسی است و تقلبی در آن نیست و هم اینکه صندوق مدیریت میشود و کشور دست کسی میافتد که فکر میکنیم بهتر میتواند کشور را اداره کند. مشارکت اگر بالا برود از صندوق چیزی در میآید که ما نمیخواهیم؛ پس باید تلاش کنیم مشارکت پایین باشد. مشارکت که پایین باشد ما برنده هستیم.» اگرچه ساعاتی پس از انتشار این خبر مشخص شد، فیلم سخنان حمید رسایی مربوط به گفتگو با حسین دهباشی است که رسایی تلاش برای کاهش مشارکت مردم در انتخابات را از قول مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی بیان میکند و اینکه اصولگرایان هم بعدا به همین تئوری معتقد شدند.
فارغ از اظهارات رسایی مرور انتخابات دو دهه گذشته در جمهوری اسلامی موید همین الگوریتم رایآوری و مشارکتی بین نیروهای سیاسی داخل کشور است.
در صورت تصویب این لایحه با موارد و محتوایی کمتر از حد انتظار پایداریها و بدنه رای آنها در بیرون از مجلس هم، باز پایداری میتواند از این مساله به عنوان ابزاری برای حذف محمدباقر قالیباف استفاده کند. بدون شک در این شرایط پایداریها، قالیباف را متهم ردیف اول عدم به نتیجه رسیدن مواردی از قبیل شفافیت آرا، اصلاح قانون انتخابات شوراهای شهر و روستا در راستای الزام تایید صلاحیت کاندیداهای این شوراها توسط شورای نگهبان، طرح صیانت و البته قانون سختگیرانه برای موضوع حجاب معرفی خواهند کرد.
به نظر میرسد دولت سید ابراهیم رییسی و به موازات آن نیروهای سعید جلیلی اگرچه پیش از این اظهارات شاذّی در مورد جایگاه و حقوق زنان و همین مساله حجاب داشتهاند، اما این روزها در سنگر سکوت مشغول تماشای زد و خورد قالیباف و نیروهای پایداری هستند. برخی نمایندگان مجلس انتقادات تندی به لایحه ارسالی دولت در مورد حجاب و عفاف دارند و میگویند محتوای آن به اندازه لازم سختگیری و برخورد در زمینه مبارزه با بیحجابی ندارد. دولت، اما عموما بر اصل اهمیت رعایت حجاب به عنوان یک قانون تاکید و از درگیر شدن در حواشی بیشتر خودداری میکند.
این موضوع حتی از چشم همراهان و حامیان دولت سیزدهم در جریان اصولگرا نیز مخفی نمانده است. حمید رسایی در واکنش به صحبتهای ابراهیم رییسی در گفتوگوی ویژه خبری سهشنبه شب گذشته، در توییتی نوشت: «در گفتگو با آقای رییسی در خصوص موضوع بیحجابیها هیچ سوالی مطرح نشد. انگار نه انگار این یکی از مسائل روز کشور است! انگار نه انگار نحوه عملکرد دولت در این خصوص محل بحث و سوال بخش معظمی از مردم کشور است؟ جناب آقای رییسی! یعنی اعلام موضع درباره حجاب و بیحجابیها اینقدر سخته؟»
۱۵ فروردین سال جاری هم محمدجواد حاجعلیاکبری، رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه گفت که جمعبندی نهایی مباحث و خروجی آخرین اجلاس نمایندگان ولی فقیه را «در قالب نامهای تبیینی، تفصیلی و انتقادی در ارتباط با وضعیت عفاف و حجاب» بهطور «محرمانه» برای ابراهیم رییسی ارسال کرده است. حاجعلیاکبری با این دیدگاه اظهار داشت که «دشمن میخواهد جبهه انقلاب را به خطای محاسباتی دچار کند و نتیجه آن میتواند انفعال خطرناک در برابر اباحهگری یا بزرگنمایی و تعمیم فراتر از واقعیت رفتار اقلیتی هنجارشکن، به گونهای باشد که گویی کلیت جمهوری اسلامی در معرض مخاطره قرار گرفته است».
به نظر میرسد بخشی از جریان اصولگرایی که اصولا گروه سنی میانی این جریان هستند به این تجربه و درک رسیدهاند که در سال منتهی به انتخابات نباید بر سر مساله حجاب آستانه تحمل جامعه و گروههای رایدهنده- هر اندازه حداقلی- را آزمود. «سلام» غلامعلی حدادعادل در دی ماه سال گذشته در برنامه زنده تلویزیونی به زنان «با حجاب ضعیف» که پای نظام ایستادهاند، نشان از همین درک و رویکرد دارد؛ باور این موضوع که این «زنان کم حجاب» جمعیت قابل توجه هستند و در صورت تغییر موازنه، مشارکت هر اندازه کم و قلیل میتوانند در تعیین پیروز میدان اثرگذار باشند. همین مساله هم هست که باعث میشود غلامعلی حدادعادل، چهره محافظهکار اصولگرایان و رییس شورای ائتلاف در رسانه رسمی کشور و در برنامه زنده، برای جذب زنان به آنها «سلام» بدهد.
غلامعلی حدادعادل که دولت اصلاحات و احمدینژاد و روحانی و حالا ابراهیم رییسی را با رویکردهای مختلف در موضوع حجاب دیده، آنقدر تجربه دارد که در این زمینه با تامل سخن بگوید. محمدباقر قالیباف، رییس مجلس یازدهم نیز در وضعیتی مشابه حدادعادل قرار دارد. او نیز تلاش دارد تا از رقم خوردن یک رقابت حداقلی در انتخابات مجلس دوازدهم که قطعا پیروز آن نیروهای پایداری و جلیلی هستند، جلوگیری کند؛ به همین دلیل مساله بدنه رای برای وی از اهمیت برخوردار است، چراکه کسب رضایت قشر خاکستری برای حضور هر چند محدود در انتخابات برای وی اهمیت دارد. همین رویه دوری از تصمیمات آنی در موضوع تصویب قانون برای حجاب بود که در هفتههای اخیر منجر به تنش و درگیری طیف قالیباف و پایداری در مجلس شد؛ همان زمان که نیروهای مرتضی آقاتهرانی در مجلس و اعضای رسمی و غیررسمی جبهه پایداری مکررا در گفتگوهای خود در فروردین و اردیبهشت سال جاری مدعی میشدند که قالیباف مانع طرح موضوع عفاف و حجاب در صحن مجلس است.
به نظر میرسد این رویکرد نگاه کلی بخشی از جریان اصولگرایی باشد که جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری نیز بخشی از آن است. چند روز پیش از اینکه حدادعادل در تلویزیون به زنان کمحجاب ایستاده پای نظام و انقلاب، «سلام» دهد، محسن کوهکن، عضو شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری، با بیان اینکه حوادث اخیر سبب شده است نگاه به مفهوم حجاب تغییر کند، از زنان «کمحجاب» تشکر کرد و گفت که «اگر قبلا از کنار زنانی که موهایشان پیدا بود رد میشدیم، به ذهنمان خطور میکرد که او را ارشاد کنیم، اما اکنون وقتی از کنارشان رد میشویم به آنها احسنت میگوییم، زیرا با وجود اینکه برخی کشف حجاب کردهاند، اما آنها همین روسری را حفظ کردهاند و این نشان از اعتقادشان به حجاب است.»
این بخش از اصولگرایان سعی دارند بخشی از جامعه را مصادره به مطلوب کنند و با این کار دو هدف را نیز دنبال میکنند؛ نخست اینکه از بعد دیدگاههای ایدئولوژیک سعی در ترویج مساله التزام به حجاب دارند و دیگری اینکه در مقابل نیروهای جوانتر جریان اصولگرا و طیفهایی همچون جبهه پایداری نیز در حال یارگیری هستند.
بعد از رخدادهای پاییز ۱۴۰۱ اصولگرایان باید راهبرد مشخصی در قبال مساله حجاب در پیش بگیرند؛ راهبردی که عبور از ارزشهای پیشین نباشد، در دام رویکردهای احمدینژادی نیافتد، اما نیازهای زمان را نیز بشناسد. در ماههای پایانی سال گذشته این طور به نظر میرسید که راهبرد استراتژیک بخشی از جریان اصولگرایی این شده که با توجه به رشد طبقه زنان «با حجاب ضعیف» باید به دنبال مصادره یا جذب سیاسی این گروه رفت. گروهی که تا به امروز بر اساس سلیقه یا بیحجاب تعریف میشدند یا در قبالشان سکوت میشد، اما هرگز تایید نمیشدند، توسط چهرهای همچون حدادعادل، نویسنده کتاب «فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی» در رسانه ملی مورد «سلام و درود» قرار گرفتند. شاید اصولگرایان در سالهای اخیر در مقابل اظهارات بخشی از جریان اصلاحات در قبال مساله حجاب و قانوننویسی برای آن، سعی کردند تا رویکردهای جریان خط امام در مورد مساله حجاب در دهه ۶۰ را بازخوانی کنند تا شاید تقسیم دیدگاههای این حوزه سهم اصولگرایان را کاهش دهد، اما خروجی این راهبرد سیاسی شاید به ضرر اصلاحطلبان باشد، اما نفعی در افزایش وزن و تاثیر ارایه اصولگرایان در این زمینه ندارد.
علاوه بر این، آنها در دو دهه گذشته تجربههای مهمی از دستکم گرفتن مساله حجاب در برد و باخت در انتخابات دارند. بعد از مرور آنچه در ماههای منتهی به دوم خرداد سال ۱۳۷۶ رخ داد و مساله حجاب از مولفههای تاثیرگذار در رایآوری سید محمد خاتمی و شکست سنگین نامزد آن روز اصولگرایان یعنی علیاکبر ناطقنوری شد. آن روزها که جمعیتی میلیونی که به سید محمد خاتمی به دلیل بیان دیدگاهی در مقابل علیاکبر ناطقنوری در مناظرات رای داد، شاید به خاطر نمیآورد که حتی در اردیبهشت سال ۱۳۶۹ سید محمد خاتمی در کسوت وزیر ارشاد به مهدی نصیری، مدیر مسوول روزنامه کیهان به خاطر عدم پوشش خبری مناسب «تجمع مردم در پی فراخوان نیروهای حزبالله برای تظاهرات علیه بدحجابی در میدان ولیعصر تهران» تذکر داد.
هفت سال بعد در رقابت ریاستجمهوری سال ۱۳۷۶ علیاکبر ناطقنوری نخستین قربانی جریان اصولگرایی در مورد «تاثیر موضوع حجاب در فعل و انفعالات سیاسی در جریان راست» شد. اشاره کوتاه ناطقنوری به اینکه حجاب برتر چادر است برایش دردسرهای زیادی درست کرد. خود ناطقنوری بعدها در کتاب خاطرات سیاسی خود به فضاسازیهایی که علیه او در آن ایام شده پرداخت و نوشت: «حرفهای زیادی درست کردند، مثلا میگفتند اگر ناطق بیاید در دانشگاهها، چادر را اجباری میکند و امثالهم».
حجاب همان اندازه که در خرداد ۷۶ یار اصلاحطلبان در رایآوری خاتمی شد، در سال ۱۳۸۴ با کاهش مشارکت مردم در انتخابات به یکی از مولفههای منفی برای رایآوری تبدیل شد به این معنی که عموما وضعیت حجاب موضوعی مورد نقد جمعیت حاضر در عرصه انتخابات بود و بدنه رای به سمت گزینهای هدایت میشد که دیدگاههای مخالفی با جریان سنتی اصولگرا و حتی اصولگرایان تکنوکرات نداشته باشد.
احمدینژاد در سال ۸۴، اما استراتژی ابراهیم رییسی در روزهای اخیر را در پیش گرفته بود. سکوت کرد و حتی یک جمله هم درباره اینکه مشکل کشور ما موی دختران نیست در تلویزیون گفت که ماندگار شد. با پیروزی او در انتخابات و رفتن قالیباف به شهرداری، اما حلقههای پنهانی قدرت که دغدغه موی دختران و حجاب را داشتند، قدرت گرفتند و گشتهای ارشاد به مدت دو دهه در کشور جولان دادند. محمود احمدینژاد، اما در تحقق رویای سیاستگذاریهای سفت و سخت در زمینه حجاب به اصولگرایان پشت پا زد تا که حتی در سال ۱۳۹۰ انتشار ویژهنامه «خاتون» در روزنامه ایران درباره حجاب، خشم و واکنش گسترده اصولگرایان را در پی داشت. دادستانی تهران علیه روزنامه ایران اعلام جرم کرده و تیغ توقیف بالای سر ارگان رسانهای دولت محمود احمدینژاد قرار گرفت.
«خاتون» ویژهنامهای ۲۶۰ صفحهای و رایگان بود که مرداد ۱۳۹۰ منتشر شد. اگرچه این ویژهنامه مطالب و گفتگوهایی از چهرههای سرشناس اصولگرا و حزباللهی از جمله احمد خاتمی، حسین اللهکرم، مسعود دهنمکی، ابراهیم فیاض و حسن رحیمپورازغدی منتشر کرده، اما مسائل مطرح شده در گفتگو با مهدی کلهر، پیرامون حجاب و پوشش اسلامی، واکنشهای گسترده اصولگرایان را به دنبال داشت. مهدی کلهر، مشاور پیشین محمود احمدینژاد، در این مصاحبه رنگ مشکی را «رنگی متکبرانه» خواند که «ناصرالدین شاه از مجالس اشرافی عیاشی شبانه در اروپا به ایران آورد».
او همچنین فلسفه حجاب را «پیشگیری از قرار گرفتن زن در مقابل تیر نگاه مردان هیز» توصیف کرد و گفت رنگ مشکی چادر «موجب برجسته شدن چهره زن و قرار گرفتن او در مرکز نگاه دیگران» است.
بسیاری از چهرههای اصولگرا سخنان مهدی کلهر در نقد «حجاب برتر» و نیز دیگر مسائل مطرح شده در این ویژهنامه را ساختارشکنانه، ضد دینی و ناشی از نگاه لیبرالیستی به «مقوله حجاب» خوانده و خواستار برخورد جدی با عاملان آن شدهاند که به اعتقاد آنها در پی «دوقطبیسازی فرهنگی» در جامعه ایران هستند.
محمدتقی رهبر، رییس فراکسیون روحانیون مجلس اعلام کرده بود که «مطالب منتشر شده در این ویژهنامه خلاف موازین قرآن، نظر ولایت و توده مردم است و موضعگیری نمایندگان روحانی مجلس را در پی خواهد داشت.» مهدی طائب، رییس قرارگاه عمار هم گفت: توهینکنندگان به چادر درصدد «ترویج بیحیایی در جامعه از طریق زدودن حجابند». به اعتقاد او مطالبی از این دست از طریق «پسماندههای جریان انحرافی» در روزنامه دولت مطرح شده است.
الگوریتم رایآوری و حجاب در انتخابات سال ۱۳۹۲ دوباره تغییر کرد و موضوع دیدگاههای مقابل جریان اصولگرا در موضوع حجاب در مشارکت بالای سال ۱۳۹۲ نقش مثبت برای رایآوری حسن روحانی را در پی داشت.
مرور همین ارقام در کنار وضعیت مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ به خوبی نشان میدهد که چگونه میتوان با این مولفه خروجی قابل قبولی در انتخابات داشت. با یک تفاوت؛ جمعی که این روزها در موضوع حجاب واکنش نشان میدهد بعد از پاییز ۱۴۰۱ تغییر کردهاند و باید با دقت و حساسیت بیشتری عرصه «تحرکات و واکنشهای این جمعیت» و «نرخ مشارکت» را رقم زد. اختلاف در جریان اصولگرایی در ارتباط با نحوه مقابله با آنچه بیحجابی در خیابانها خوانده میشود، نشان از سردرگمی در تعیین یک راهبرد مشخص دارد. یکی سیاست سکوت را پیش گرفته و دیگری میخواهد با تصویب قوانین هر چه سختگیرانهتر هم نرخ مشارکت را پایین بیاورد و هم در مقابل اقلیت بدنه رای خود سربلند باشد. داستان حجاب و اصولگرایان اگرچه در انتخابات مجلس دوازدهم به نقطه اوج میرسد، اما این فصل پایان نخواهد بود؛ فصل بعدی از اسفند ۱۴۰۲ آغاز میشود.