bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۶۴۵۴۵۱

در دانشگاه علامه چه خبر است؟/ «کوبیدن سر دانشجو به دیوار اسم رمز تحول دانشگاه»

در دانشگاه علامه چه خبر است؟/ «کوبیدن سر دانشجو به دیوار اسم رمز تحول دانشگاه»

استاد دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به برخورد فیزیکی حراست این دانشگاه با یکی از دانشجویان نوشت: «کوبیدن سر یک دانشجو به دیوار اسم رمز تحول دانشگاه است...اگر گفتند کتک زدن یک استثناء بوده است، کارل اشمیت را به یاد آرید، او دریافته بود آنچه استثناء است قاعده را تعیین می‌کند. ماجرا به کنترل و تنبیه دانشجو منحصر نیست. ماجرای قاعده‌ای است که کلیت دانشگاه را هدف گرفته است.»

تاریخ انتشار: ۱۶:۰۸ - ۰۸ تير ۱۴۰۲

 برخورد حراست دانشگاه علامه طباطبایی با یک دانشجو موجی از واکنش‌ها را درپی داشت، در روزهای گذشته یک ویدیو از داخل این دانشگاه منتشر شد که در آن حراست دانشگاه علامه طباطبایی تهران با یک دانشجوی پسر برخورد فیزیکی می‌کند و سر او را به دیوار می‌کوبد، دراین‌باره ایسنا به نقل از صفحه اجتماعی شورای صنفی دانشجویان کشور نوشت که: «روز ۵ تیرماه، در نتیجه ایجاد مزاحمت حراست برای دوتن از دانشجویان دختر به دلیل پوشش در دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه، یکی از دانشجویان نسبت به برخورد حراست اعتراض می‌کند. درپی این اعتراض، یکی از مامورین حراست او را مورد توهین و فحاشی قرار داده و سر وی را به بدترین شکل به پلکان سنگی می‌کوبد.»

دانشگاه علامه طباطبایی در اطلاعیه‌ای به این ماجرا واکنش نشان داد و نوشت: «پنجم تیرماه تعداد معدودی از دانشجویان دانشکدۀ مدیریت و حسابداری دانشگاه پیش از شروع امتحان، قصد ورود به فضای برگزاری امتحان را داشته‌اند که انتظامات آن دانشکده طبق وظیفۀ خود و در جهت برقراری نظم و انضباط به آنها تذکراتی را ارائه می‌دهد و پس از عدم تمکین یکی از دانشجویان پسر، منجر به این اتفاق ناخوشایند شده است.»

اقدام حراست این دانشگاه سبب واکنش‌های زیادی از جمله اساتید دانشگاه علامه طباطبایی شده است، محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد اندیشه سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی با عنوان «اسم رمز یک تحول» در کانال تلگرامی خود نوشت: «کوبیدن سر یک دانشجو به دیوار اسم رمز تحول دانشگاه است. ترجمان آنکه آنجا قرار نیست علم اقتدار ایجاد کند، دانش رفتارها را تنظیم کند. آنکه سری را به دیوار می‌کوبد، هم اوست که به من هم فرمان می‌دهد چطور تدریس کنم. او می‌داند علم چیست، اوست که روش تحقیق می‌آموزد، اوست که نشان می‌دهد خط قرمزها کجاست، اوست که الفبای دانش را می‌آموزد و همه ما را برای آموختن ردیف می‌کند. ما اعم از آنکه دانشجوییم یا استاد، باید چیزهایی بیاموزیم که قبلا نیاموخته‌ایم، باید چشم باز کنیم به اموری که در فضای دانشگاه انتظار نداشتیم.

همراه با صدای برخورد سر آن جوان به دیوار دانشگاه علامه طباطبایی درد در سر و پیکر من هم پیچید، آنکه توان کتک زدن دارد، هم اوست که قاعده انضباطی محیط دانشگاه را معین می‌کند. اگر گفتند کتک زدن یک استثناء بوده است، کارل اشمیت را به یاد آرید، او دریافته بود آنچه استثناء است قاعده را تعیین می‌کند. ماجرا به کنترل و تنبیه دانشجو منحصر نیست. ماجرای قاعده‌ای است که کلیت دانشگاه را هدف گرفته است. شاید آموزش مهندسی و پزشکی در یک فضای تحقیر شده امکان‌پذیر باشد، اما آموزش علوم انسانی غیر ممکن است.

شرط تولید و ترویج و اموزش علوم انسانی، تفکر آزاد است و پیش شرط تفکر آزاد شجاعت فکر کردن. در یک محیط تحقیر شده، شجاعت همراه با تفکر دود می‌شوند و به هوا می‌روند. آنچه می‌ماند تکرار در چارچوب‌های مقرر است. محیط هتک حرمت شده، استاد و دانشجوی هتک حرمت شده می‌زاید. آنگاه یکی توضیح دهد هدف از این همه هزینه برای اداره امور چنین دانشگاه‌هایی چیست. فارغ التحصیلان چنین فضایی دردی از جامعه درمان نخواهند کرد.

من با سری افکنده و پر از شرم، عذرخواهی می‌کنم از جوانانی که باید مثل فرزندان ما عزیز و محترم داشته شوند. ما متهمیم، باید در مقابل این جوانان بایستیم و پاسخگوی چنین وضعیتی باشیم. هر کس سهمی دارد و من هم به نوبه خود در دانشگاه علامه طباطبایی سهمی بر عهده دارم.»

bato-adv
bato-adv
bato-adv