روزگاری بود که فقط بعضیها خدمت سربازی میرفتند؛ ولی از ۱۹ مهر ۱۳۰۵ شمسی اعلام شد که تمام افراد مذکر باید از اول ۲۱ سالگی به مدت ۲ سال بروند خدمت. از آن روز، خدمت سربازی شد بخشی از زندگی و فرهنگ ایرانیها.
سربازگیری به روشهای مختلف از جمله استخدام مردان جنگی در تاریخ ایران همیشه مرسوم بوده است. از اوایل دوره قاجار نیز سربازگیری به صورت دولتی و مستمر رواج یافت و شیوه کار هم بر اساس «بُنیچهبندی» بود.
به گزارش فارس، واژه بنیچه، اصطلاحی قدیمی مربوط به شیوه محاسبات مالیاتگیری از دهات و قصبات است و روش بنیچه یا همان «خدمت اجباری خصوصی» هم این بود که هر دهاتی مقدار معینی مالیات میداد و تعداد معینی سرباز. اینجا خصوصی یعنی هر دهات یا قصبهای تعداد سربازهای خود را به انتخاب خود و با هزینه خود (همان مالیات) در خدمت دولت قرار میداد.
گویا در دوره قاجار بر اساس بنیچهبندی یا همان اساسنامه سربازگیری از هر ۱۰ نفر جوان هر روستا یک نفر به سربازی اعزام میشد. امیرکبیر برای بنیچه سربازگیری قوانین مدونی پدید آورد و توانست ارتشی قوی و منظم سازماندهی کند با ۵۰ فوج (هنگ) پیادهنظام که هر فوج یک هزار نیرو داشت. اگر شهر یا قصبهای سرباز نمیداد باید مالیات بیشتری میداد و قانون مهمی هم که امیرکبیر وضع کرد، اینکه آن ۹ نفر دیگر که سربازی نمیرفتند باید به خانواده سرباز مقدار مشخصی گندم بدهند.
در سال ۱۲۹۴ شمسی نیز قانون جدیدی برای قشونگیری تصویب شد که بر اساس همان شیوه بنیچهبندی بود و با تغییرات مختصری تا پایان دوره قاجار اجرا میشد. سرانجام در سال ۱۳۰۴ قانون خدمت نظام اجباری در مجلس تصویب و حدود یک سال بعد اجرا شد. نخستینبار متولدان چه سالی به خدمت فراخوانده شدند؟ متولدان سالهای ۱۲۸۴ و ۱۲۸۵ شمسی!
در سالهای نخستین قرن حاضر در ارتش یک شعبه «جدیدگیری» یا همان سربازگیری راه اندازی شد که بعدها شد اداره نظام اجباری و بعد اداره نظام وظیفه عمومی. در سال ۱۳۱۷ نیز قانون جدیدی برای سربازی تصویب شد. در همه این سالها که خدمت سربازی، بخشی از فرهنگ زندگی ایرانی بوده است به تناوب از جمله در سالهای ۱۳۳۵ و۱۳۵۰ و ۱۳۶۳ قوانین جدیدی از راه رسیدند تا وضعیت سربازی با شرایط روز و نیازهای نظامی و امنیتی کشور هماهنگ شود. اصلاحات مهم دیگری هم در قانون نظام وظیفه در سال ۱۳۹۰ انجام شد و به تصویب مجلس و شورای نگهبان رسید.
در گذشته به سربازی میگفتند اجباری. برای مثال میگفتند فلانی رفته اجباری؛ یعنی سرباز است. از همان اوایل اجرای قانون نظام وظیفه در سالهای نخستین قرن حاضر نیز «آشخور» اصطلاحی عامیانه برای کسانی شد که خدمت اجباری را میگذراندند.
آش اشاره به غذای رایج سربازخانه داشت و جالب اینکه آشخور بودن چندان هم بدک نبود. در روزگاری که وعدههای غذایی مردم عادی به سختی تامین میشد، سربازان، غذای دائمی به میزان و مقدار مشخص داشتند؛ حالا آش یا هر غذای دیگر. البته در سالهای اخیر اصطلاح آشخور در میان سربازان کاربردی اختصاصیتر هم دارد و به افرادی گفته میشود که تازه به خدمت اعزام شدهاند.
بخشی از اصول و اصطلاحات و قواعد نظام سربازی از زمان اجباریشدن خدمت نظام تابهحال تقریبا بدون تغییر باقیمانده که طبیعی هم هست. اصول نظامجمع و انضباط گروهی همیشه همان است دیگر. با این حال شرایط و فرهنگ سربازی تا حد زیادی تغییر کرده است و در یک دهه اخیر با مدرنشدن ارتشها و گسترش تجهیزات و مهارتهای نیروهای مسلح در ایران سعی میشود حتیالامکان از سربازان وظیفه در خدمات مرتبط با دانش و مهارت و تحصیلاتشان استفاده شود.
با این رویکرد میتوان گفت این سالها سربازی شاید آسانتر نشده، اما لااقل خوشایندتر شده است. درباره خدمت سربازی همیشه نظرهای متفاوتی وجود داشته و دارد، اما موضوع اصلی این است که در همه این سالها سربازان وظیفه بخش مهمی از قدرت نظامی ایران برای تامین امنیت ملی بودهاند.
راستی، اخیرا خبرهای تازهای از مدتزمان سربازی به گوش میرسد. این خبرها برای بعضیها خوشایند و برای بعضیها ناخوشایند است.