bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۶۴۶۶۸۸
بررسی نقد اصولگرایان به تصمیمات قائم‌مقام صدا‌و‌سیما

رسانه ملی یا ارگان یک حزب خاص

رسانه ملی یا ارگان یک حزب خاص

دوئل اصولگرایان بر سر صندلی‌های مدیریتی صدا و سیما، زمانی آغاز شد که خبر رسید وحید جلیلی قائم‌مقام سازمان صداوسیما طی حکمی محسن یزدی مدیر شبکه مستند را برکنار کرده است. وحید جلیلی که طی ۲ سال گذشته کمتر در محافل عمومی حاضر می‌شد و برخلاف دوران حضور در جبهه عدالت‌خواهی که سخنرانی‌های پر آب و تاب منعقد می‌کرد، پس از پیروزی رییسی در انتخابات ۱۴۰۰ مامور شد تا کادرسازی را در صدا و سیما آغاز کند.

تاریخ انتشار: ۰۸:۳۵ - ۱۳ تير ۱۴۰۲

اعتماد نوشت: با نزدیک‌تر شدن به موعد برگزاری انتخابات ۱۴۰۲ رویارویی سرنوشت‌ساز طیف‌های مختلف اصولگرا که مدت‌هاست در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و... متبلور شده، سرانجام وارد قلمروی «رسانه» و «صداوسیما» شد.

مطابق معمول یک سر این مواجهه، اعضای جبهه پایداری و جریانات سمپات آن نشسته‌اند که آرام آرام سایه تسلط خود را برر سانه ملی افزایش می‌دهند و در سوی دیگر آن، اعضای شورای ائتلاف و لیدر‌های نواصولگرایان (به رهبری قالیباف و حداد عادل) قرار دارند که حاضر نیستند این سنگر را به راحتی در اختیار رقیب اصولگرای خود قرار دهند. چهره‌های اثرگذار جریان اصولگرا نیک دریافته‌اند که توفیق در آوردگاه‌های انتخاباتی مختلف برای جریان اصولگرا و دستیابی به «بهارستان» و «پاستور» از مسیر «جام جم» می‌گذرد.

با توجه به ویژگی‌های انحصاری صدا و سیما، هر جریانی که بتواند به ظرفیت‌های ارتباطی این رسانه دسترسی داشته باشد، می‌تواند ماراتن انتخابات را به نفع خود تمام کند. ردپای این نوع توفیق‌ها در جریان انتخابات محمود احمدی‌نژاد در سال ۸۴ و سپس ۸۸ و پیروزی سید ابراهیم رییسی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ به عینه پیدا شد. چنین روندی در انتخابات پارلمانی دوره‌های هفتم، هشتم، نهم، یازدهم هم تکرار شد. در آن برهه، همای سعادت توفیق با تکیه بر غیبت چهره‌های اثرگذار اصلاح‌طلب با استفاده از ظرفیت‌های صدا و سیما بر شانه اصولگرایان نشست.

این‌بار، اما زمین بازی برای اصولگرایان تغییر کرده است؛ ظهور جبهه پایداری با رویکرد حذفی و انحصاری آن، باعث شده تا سایر طیف‌های اصولگرا، کنشگری در عرصه سیاسی را نه برای «توفیق در انتخابات» بلکه «قماری بر سر بقا»‌ی خود بدانند. نواصولگرایان و اعضای شورای ائتلاف به خوبی می‌دانند که جبهه پایداری به دنبال پاکسازی قلمروی اصولگرایی از هر نوع تفکر مغایر با این طیف است. تا به امروز هم در چینش کابینه و اثرگذاری در پارلمان یکسر اصولگرا، جبهه پایداری دست بالا را داشته است.

این طیف به دنبال آن است از طریق یکدست‌سازی صدا و سیما، زمینه را برای توفیق مهم در انتخابات مجلس دوازدهم و فتح‌الفتوح مهم‌تر در انتخابات ۱۴۰۴ با ابقای رییسی فراهم سازد. برکناری محسن یزدی به عنوان یکی از مدیران صدا و سیما که ارتباطات مناسبی با طیف نزدیک به قالیباف و اصولگرایان سنتی داشت در راستای این هدف کلی پایداری قابل تحلیل است.

مشت اول برنده را تعیین می‌کند

اما دوئل اصولگرایان بر سر صندلی‌های مدیریتی صدا و سیما، زمانی آغاز شد که خبر رسید وحید جلیلی قائم‌مقام سازمان صداوسیما طی حکمی محسن یزدی مدیر شبکه مستند را برکنار کرده است. وحید جلیلی که طی ۲ سال گذشته کمتر در محافل عمومی حاضر می‌شد و برخلاف دوران حضور در جبهه عدالت‌خواهی که سخنرانی‌های پر آب و تاب منعقد می‌کرد، پس از پیروزی رییسی در انتخابات ۱۴۰۰ مامور شد تا کادرسازی را در صدا و سیما آغاز کند.

همان ایده‌ای که در حوزه‌های اطلاعاتی و امنیتی به گونه‌ای دیگر و با افراد دیگر دنبال شده بود. دورنمای تعیین‌شده برای جلیلی هم انتخابات ۱۴۰۲ برآورد شده بود. جلیلی پس از کنار گذاشتن اکثر چهره‌های نزدیک به طیف‌های نواصولگرایان در راس مدیریت این رسانه، فضا را برای یکه‌تازی پایداری‌چی‌ها در انتخابات فراهم خواهد کرد.

این طیف سیاسی در دوران حضور در مجلس یازدهم در جریان تصویب طرح‌هایی، چون طرح صیانت، حجاب و عفاف، اصلاح نظام انتخاباتی و... دریافت که نواصولگرایان و اعضای شورای ائتلاف هماهنگی لازم برای تصویب این طرح‌ها را ندارند و اغلب نگران واکنش افکار عمومی و بازتاب‌های رسانه‌ای تصمیمات هستند. این بود که برای ریل‌گذاری‌های لازم، تلاش می‌کنند اکثریت قریب به اتفاق کرسی‌های پارلمان را به دست گیرند. برای این منظور به صداو سیمایی همراه و هماهنگ نیاز دارند که کسی در آن فالش ننوازد.

بنابراین پروسه تغییرات در صدا و سیما را با کنار گذاشتن محسن یزدی از راس هرم شبکه مستند آغاز کرد. در ادامه برخی تحلیل‌ها حاکی است که جلیلی احتمالا سراغ تغییر مدیران شبکه تهران، شبکه ۱، نسیم، خبر و... می‌رود تا مدیرانی هماهنگ با تفکرات یک اقلیت خاص را به کار بگمارد. حتی زمزمه‌هایی هم شنیده می‌شود که علی فروغی مدیر شبکه ۳ به دلیل قرابت با حداد عادل ممکن است در لیست تغییرات احتمالی قرار بگیرد.

تفکر انحصاری برای رسانه انحصاری

پس از این رخداد (برکناری محسن یزدی) بود که رسانه‌های نزدیک به نواصولگرایان با تحلیل‌ها و گزارش‌های انتقادی به نقد تصمیمات وحید جلیلی پرداخته و از نگرانی گروه‌های «حزب‌اللهی» از وضعیت صداوسیما سخن گفتند. ابتدا روزنامه جوان در یادداشتی انتقادی و با طرح پرسش‌های متعدد نسبت به ایجاد انحصار خواستار استفاده از همه ظرفیت‌های اصولگرایی در صدا و سیما شد و به فاصله ۲۴ ساعت پس از آن خبرگزاری تسنیم به عنوان ارگان غیر رسمی نو اصولگرایان طی گزارشی نظام تصمیم‌سازی‌های وحید جلیلی در صدا و سیما را زیر سوال برد و این رفتار‌ها را عاملی برای کاهش مخاطبان صدا و سیما افول ستاره این رسانه خواند.

تسنیم نوشت: «خوشبختانه آقای جلیلی در مصاحبه‌اش با سوره گفته است که نمی‌خواهد فقط برای یک گروه برنامه بسازد؛ اما اگر نگاهی به اطراف و طیف‌های مختلف بیندازیم، واقعا امروز آیا مرجعیت صداوسیما میان گروه‌های مختلف رو به صعود است؟ یا میزان توجه به صداوسیما در نظرسنجی‌ها در حال افت است؟ مسیری که صداوسیما در پیش گرفته تقریبا اکثر طیف‌ها و حتی بعضی حزب‌اللهی‌ها را نگران کرده است، الا خود آن‌ها را. البته از آقای جلیلی چندان بعید نیست که بلافاصله در مواجهه با انتقادات بگوید این حرف‌ها همان حرف‌های ضدانقلاب است که می‌خواهد کلّیت صداوسیمایی را که متعلق به نظام است، نقد یا نفی کند؛ اشکالی ندارد.»

تسنیم در ادامه می‌نویسد: «واقعیت این است که صداوسیما از همان ابتدا آماج نقد‌های موذیانه و بیرون از چارچوب برخی گروه‌ها هم بوده است که نقد به صداوسیما را به مثابه فرصت‌طلبی برای انتقام‌گیری از جمهوری اسلامی هم تلقی می‌کردند؛ لذا ایشان می‌تواند با ساده‌سازی همه نقد‌های این روز‌ها همین ادعا را بکند.»، اما چرا برکناری یک مدیر شبکه تا این اندازه برای برخی طیف‌های اصولگرا مهم بوده و نسبت به آن واکنش‌های تند نشان داده‌اند؟ جلیلی، اما یک روز قبل از اعمال این تغییرات با سوره مصاحبه‌ای انجام داده و در آن تلویحا اشاره کرد که نمی‌خواهد برای یک گروه خاص و یک جریان خاص فعالیت کند و برنامه بسازد. اظهاراتی که تحلیلگران آن را نوعی فرار رو به جلو ارزیابی کرده‌اند.

با توجه به جایگاه انحصاری صدا و سیما در ایران، اصولگرایان به خوبی دریافته‌اند که تسلط بر صدا و سیما، ظرفیتی استثنایی برای پیروزی در انتخابات را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. بنابراین حاضر نیستند این قلمرو را بدون جنگ و هزینه‌سازی در اختیار رقیب قرار دهند. به این دلیل است که همزمان با انتشار این خبر افراد و رسانه‌های اصولگرا وارد گود شده و از وحید جلیلی انتقاد می‌کنند. نواصولگرایان به خوبی می‌دانند که تصمیم‌ساز اصلی در صدا و سیما نه پیمان جبلی، بلکه وحید جلیلی است.

کارشناسان چه می‌گویند؟

بسیاری از حقوقدانان و کارشناسان رسانه نسبت به نحوه تصمیم‌سازی‌های مدیریت کلان صدا و سیما اظهارنظر کردند. محمدصادق جوادی حصار اعلام کرد: «به همان میزانی که صدا و سیما آبشخور خود را کوچک‌تر کرده است و از محدوده کوچکی از ظرفیت‌های کشور بهره‌برداری می‌کند، به همان میزان هم مخاطب کمتری را پیدا می‌کند و مرجعیت خود را از دست می‌دهد. به همین دلیل است که صدا و سیما در بین انواع و اقسام رسانه‌های کشور، (حتی فضای مجازی) حرفی برای گفتن ندارد و در برابر آن‌ها سپر انداخته است.»

کامبیز نوروزی چهره دیگری است که به این بحث ورود می‌کند و در گفتگو با جماران می‌گوید: «وضعیت امروز تلویزیون ما با گذشته زمین تا آسمان متفاوت شده و تلویزیون به ارگان حزبی یک جریان خاص اقلیت کوچک تبدیل شده و تقریبا همه نفوذ خودش را از دست داده، اما هیچ گوش شنوایی نیست. تلویزیون جمهوری اسلامی میدان را به شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور، اعم از شبکه‌های خبری و سیاسی تا شبکه‌های سرگرمی، واگذار کرده است.»

باید دید نهایتا وضعیت تصمیمات صدا و سیما چه سرانجامی پیدا می‌کند و چه شرایطی شکل می‌گیرد؟ آیا نواصولگرایان و اعضای شورای ائتلاف زمین را به نفع پایداری‌چی‌ها خالی می‌کنند یا برای آخرین فرصت‌ها و ظرفیت‌های ممکن با طیفی که نشان داده به هیچ طیف و گروه اصولگرایی سر سازش ندارد، روبه‌رو می‌شود؟ رویارویی که برخی تحلیلگران معتقدند توان جبهه اصولگرایی را تا حد زیادی کاهش می‌دهد.

bato-adv
bato-adv
bato-adv