فرارو- برکناری محسن یزدی مدیر شبکه مستند جنگ بر سر صندلیهای مدیریتی سازمان صدا و سیما را به اوج رساند. هرچند گفته شد او با حکم محسن برمهانی معاون سیما برکنار شده است اما انگشت اتهام به سمت وحید جلیلی قائممقام فرهنگی و دبیر تحول صداوسیما، نشانه رفت. چهره پرنفوذ این روزهای صدا و سیما که منتقدان زیادی در بین نواصولگرایان پیدا کرده است.
به گزارش فرارو، برکناری یزدی یازدهمین تغییر در مدیران در دوره ریاست پیمان جبلی محسوب میشود. حالا تنها دو مدیر شبکه سه و پنج از دوره قبلی در صندلی خود باقی ماندهاند، و زمزمههایی از برکناری این دو مدیر نیز به گوش میرسد.
محسن یزدی سال ۱۳۹۹ با حکم مرتضی میرباقری مدیروقت سیما، بهعنوان مدیر شبکه مستند منصوب شده بود. پس از برکناری او برخی رسانههای اصولگرا به تندی به وحید جلیلی و پیمان جبلی تاختند و از نگرانی همه طیفها و حتی برخی «حزباللهیها» از وضعیت فعلی صداوسیما سخن گفتند.
روزنامه جوان در یادداشتی از "انحصار در رسانه ملی" انتقاد کرد و خواستار استفاده از همه ظرفیتهای جبهه اصولگرایی در صدا و سیما شد.
کلید واژه انحصار در نقد وحید جلیلی به این مساله اشاره دارد که در دورههای قبلی اکثریت مدیران شبکهها به نوعی درون سازمانی بودند و کمتر پیش میآمد که افرادی خارج از سازمان مدیر شبکه شوند؛ با این حال حضور پیمانی جبلی و وحید جلیلی در راس صدا و سیما، چهرههایی جدید را در ویترین سیما قرار داد و افرادی به جام جم رفتند که پیشتر در حوزه هنری، سازمان تبلیغات، جشنواره فیلم عمار و حسینیه هنر شناخته شده بودند.
یک روز پس از انتقاد روزنامه جوان، خبرگزاری تسنیم نیز طی گزارشی به تصمیمهای وحید جلیلی در صدا و سیما تاخت و این رفتارها را دلیل عقبماندن صدا و سیما از رقیبانش دانست.
تسنیم نوشت: «آقای جلیلی در مصاحبهاش با سوره گفته است که نمیخواهد فقط برای یک گروه برنامه بسازد؛ اما اگر نگاهی به اطراف و طیفهای مختلف بیندازیم، واقعا امروز آیا مرجعیت صداوسیما میان گروههای مختلف رو به صعود است؟ یا میزان توجه به صداوسیما در نظرسنجیها در حال افت است؟ مسیری که صداوسیما در پیش گرفته تقریبا اکثر طیفها و حتی بعضی حزباللهیها را نگران کرده است، الا خود آنها را. البته از آقای جلیلی چندان بعید نیست که بلافاصله در مواجهه با انتقادات بگوید این حرفها همان حرفهای ضدانقلاب است که میخواهد کلّیت صداوسیمایی را که متعلق به نظام است، نقد یا نفی کند؛ اشکالی ندارد.»
بعد از این انتقادات تسنیم به ضعف مدیریت جدید صداوسیما، خبرگزاری فارس هم از ضعف تلویزیون در سریالسازی به شدت انتقاد کرد.
فارس در گزارشی مفصل نوشت: «پس از گذشت بیش از دوسال کمتر نشانی از تحول را میتوان در خروجی آنتن تلویزیون به ویژه در عرصه سریالسازی یافت. در چند سال اخیر تعداد سریالهای بسیار ضعیف صداوسیما بیشتر از آن بود که بتوانیم آن را به پای اتفاق بگذاریم! سریالهای امنیتی تلویزیون هم بیشتر خالهبازیهایی سرد و بیجاذبه هستند!»
روزنامه فرهیختگان، دیگر رسانه وابسته به اصولگرایان با انتقاد از برکناری محسن یزدی او را از موفقترین مدیران صدا و سیما خواند و خواستار تجدیدنظر درباره برکناری او شد. فرهیختگان در گزارشی مفصل کارنامه سه ساله حضور او در شبکه مستند را بررسی کرد و برکناری او را یک تراژدی خواند.
اما چرا برکناری محسن یزدی مدیر شبکه مستند تا این اندازه برای برخی اصولگرایان مهم بوده و نسبت به این روند واکنشهای تند نشان دادهاند؟
جلیلی، یک روز قبل از رسانهای شدن خبر برکناری مدیر شبکه مستند، با نشریه سوره گفتگویی انجام داده و در آن اشاره کرد که نمیخواهد برای یک گروه خاص و یک جریان خاص فعالیت کند و برنامه بسازد.
او در خلال این گفتگو در توجیه تصمیمات دوساله خود و پیمان جبلی برای تغییرات گسترده در میان مدیران صدا و سیما گفت: «میگویند یک مشت آدمهای بیتجربه هستند! طرف از موشکی سپاه اینجا آمده معاون شده و هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است، ولی آقای پیمان جبلی که سی سال در سازمان بوده بیتجربه میشود و سازمان را نمیشناسد.»
جلیلی در این گفتگو همچنین به داستان اختلاف گذشته خود با مدیران وقت صدا و سیما نیز اشاره کرد و گفت: «دقت کنید فضای فرهنگی جمهوری اسلامی چطور هزاران میلیارد بودجه فرهنگی را طی بیش از سی سال جوری خرج کرد که نتیجه آن امروز در کف خیابان است. همین کسانی که این حرفها را میگویند، یک وحید جلیلی را روی آنتن تحمل نمیکردند. همانها که ما را ممنوعالتصویر کردند، دم از سعه صدر و تنوع و چندصدایی میزنند. از حوزه هنری اخراج شدیم، به خاطر اینکه صداوسیما را نقد کردیم. دو تا انتقاد به یک سریال کردیم، بسیج شدند از ضد ولایت فقیه به ما بستند تا خوارج و ابنملجم.»
این اظهارات وحید جلیلی از سوی برخی تحلیلگران اصولگرا نوعی فرار رو به جلو ارزیابی شده است.
در همین زمینه تسنیم در انتهای گزارش انتقادی خود در پاسخ به سخنان وحید جلیلی نوشته است: «صداوسیما طی این حدوداً ۲۰ ماهی که از مسئولیت آقای جلیلی گذشته است، کدام ایدۀ اساسی را دنبال کرده است؟ آیا با شعرگفتن غیرمقفا و شعار دادن با کلمات و عبارات میتوان برای صداوسیما ایده تراشید؟ آمارها و بررسی فضای افکار عمومی نشان میدهد که تلویزیون رو به افول است و رقبای تلویزیون در حال تقویتاند؛ ایدۀ بخصوصی هم در صداوسیما دیده نمیشود و حتی بخش اخبار که تصور میشد با حضور آقای جبلی رنگوبوی کاملاً متفاوتی به خود بگیرد نیز تقریباً به همان سیاق سابق است؛ حال در چنین شرایطی که برخی مدیران قوی صداوسیما نیز کنار گذاشته میشوند و کنار آنها نیز نه ایدۀ بخصوصی در این سازمان مشاهده میشود و نه رویکرد مدیریتی منطقی به نمایش گذاشته میشود، جا دارد که کمی هم بهجای آقای جلیلی، نگران صداوسیما باشیم؟!»
طومار علیه وحید جلیلی و پیمان جبلی در حاشیه راهپیمایی ۲۲ بهمن که در آن از مواضع و اظهارنظرهای آنها در موضوعات مختلف و همچنین عملکرد صداوسیما انتقاد شده است
برخی ناظران معتقدند وحید جلیلی پس از پیروزی رییسی در انتخابات ۱۴۰۰ مامور شد تا کادرسازی در صدا و سیما به نفع گروه پایداری و برخی چهرههای نزدیک به برادرش سعید جلیلی را آغاز کند. دلیل این منتقدان برای طرح چنین ادعایی، انتصاب علیرضا خدابخشی، خواهرزاده سعید جلیلی بهسمت رییس ستاد انتخابات صداوسیما است.
آنها این تغییرات را در راستای انتخابات مجلس در اسفند ماه تحلیل میکنند و معتقدند با نزدیک شدن به موعد انتخابات ۱۴۰۲، جدال طیفهای مختلف اصولگرا که در این مدت اختلافهایی در حوزههای مختلف داشتند، به نزاع بر سر کرسیهای مدیریت صدا و سیما کشیده شده است.
آنها معتقدند جلیلی پس از کنار گذاشتن اکثر چهرههای نزدیک به نواصولگرایان در راس مدیریت رسانه ملی، فضا را برای یکهتازی تفکر نزدیک به جبهه پایداری در انتخابات پیشرو فراهم خواهد کرد؛ و این را برگ برنده سعید جلیلی در این انتخابات میدانند.
برخی دیگر از طیفهای سیاسی اما تغییرات وحید جلیلی در لایههای مدیریتی صدا و سیما را نه کادرسازی که در راستای انتقادات گذشته او به رسانه ملی، میدانند.
در سال ۱۳۹۷ جلیلی که خود از جمله چهرههای مؤثر در شبکه افق بود، انتقادات تندی را متوجه صدا و سیما کرد و «گروه مافیایی حاکم بر صدا و سیما» را به فساد متهم کرد. او افرادی، چون محمدی، مرتضی میرباقری، عزتالله ضرغامی و علیعسگری، را باند «بچههای نازیآباد و خانیآباد» خواند که کنترل همه امور پیدا و پنهان سازمان صدا و سیما را بر عهده دارند و حتی در یک سخنرانی این افراد را به ابن ملجم تشبیه کرد.
جلیلی معتقد بود سازمان صدا و سیما به اسم برنامهسازی به اشغال طبقه مرفه بیهویت درآمده است و یک اقلیتی برای صدا و سیما تعیین تکلیف میکنند: «سازمان صدا و سیما را در خدمت اقلیت محدود درآوردهاید. در طول این ۲۰ سال گذشته آیا یک کاراکتر حزب اللهی در سریالها نشان دادهاید؟»
برخی دیگر اما معتقدند، این جدالها و جنگ قدرت به راه افتاده در سازمان صدا و سیما، بیشتر از هر چیز ناظر بر وضعیت این روزهای رسانه ملیست. آمارها از اقبال کم بینندگان به تلویزیون حکایت دارد. نظرسنجی سال گذشته ایسپا نشان داد در ۱۸ سال گذشته مخاطبان صداوسیما ۴۵ درصد افت داشتهاند. آن چه در این نمودار بیش از هرچیز مورد توجه قرار گرفت، نزول مرجعیت خبری صداوسیما نزد مردم بود. در سال ۱۳۸۳، سازمان صداوسیما با بیش از ۷۰ درصد، انتخاب نخست مردم برای کسب اخبار بود. این اعتماد در یک بازه زمانی ۱۷ ساله به کمتر از ۴۵ درصد رسیده است.
حالا مخالفان مدیریت فعلی صدا و سیما معتقدند، اندیشههای وحید جلیلی که خود زمانی یکی از بزرگترین منتقدان تلویزیون و مدیرانش بود، نتوانسته وضعیت را سر و سامان دهد. او که بیش از دو سال است سکان فرهنگی سازمان را با ۴۵ هزار کارمند در اختیار دارد، نه تنها نتوانسته کیفیت برنامهها و آمار مخاطبان را بالا ببرد، بلکه مخالفان جدیدی از طیف اصولگرایان و آنطور که تسنیم گفته «حزباللهیها» را نیز به صف منتقدان صدا و سیما اضافه کرده است.
خودشون هم با خودشون خود درگیری مزمن دارن :)))
سعید جلیلی سالهاست همان اندک محبوبیت نزد حزب الهی ها را از دست داده و فقط خود را مانند بندباز از جایی به جایی کشانده و باد بیدق جبهه پایداری را موافق خود دیده لذا صندلی اش را محکم چسبیده است.
وحید جلیلی هم که قهرمان اسکی روی اسم برادر، تمام سعی اش را کرده
وقتی سال سال 92 اصولگرایان انتخابات را به میانه روها باختند، آدمهای نزدیک به پایداری به مشهد کوچ کرده و رفتند نزدیک علم الهدی و رئیسی.