bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۶۴۸۶۸۶

خرید و فروش گوشی‌های سرقتی در سوپر مارکت‌های تهران

خرید و فروش گوشی‌های سرقتی در سوپر مارکت‌های تهران

حضور مالخران تبعه افغانستان هم در بازار پر رنگ شده و آن‌ها اغلب خریداران گوشی‌های آیفون سرقتی هستند. آن‌ها گوشی‌های سرقتی را در بسته‌های صد تایی به افغانستان ارسال می‌کنند. یکی از این مالخران می‌گوید: در افغانستان گوشی‌ها قابل ردیابی نیست و بازار خرید گوشی‌های سرقتی آیفون گرم است و حتی این گوشی‌ها در سوپرمارکت هم فروخته می‌شود. هر گوشی را بین سه تا ۱۰میلیون می‌خریم.

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۱ - ۲۰ تير ۱۴۰۲

به بزرگترین معضل چرخه سرقت در کشور تبدیل شده‌اند. کارشان به جایی رسیده که سارق استخدام می‌کنند و به آن‌ها سفارش سرقت کالایی خاص می‌دهند. هیچکس از گردش حساب‌شان اطلاع‌دقیقی ندارد، اما به گفته یکی از آن‌ها هر کامپیوتر خودروی پژو برای‌شان تا ۱.۵میلیون تومان سود خالص دارد.

به گزارش جام جم،درست حدس زده‌اید، از مالخران صحبت می‌کنیم. گروهی که این روز‌ها سود رنج سارق و غم مالباخته را می‌برند. در سال‌های گذشته حاشیه امنی داشتند و اگر سارقی دستگیر می‌شد پای آن‌ها وسط کشیده می‌شد، اما مدتی است با طرح مبارزه با سرقت نیروی انتظامی حاشیه امن‌شان در خطر افتاده، اما همچنان بازارشان گرم است.

 بهمن ماه سال گذشته فرماندهی جدید نیروی انتظامی طرح مبارزه با سارقان را در دستور کار پلیس کشور قرار داد. در طرح جدید مبارزه با سرقت، تمرکز روی مالخران قرار گرفت و سعی شد با قطع زنجیره تقاضا برای اموال دزدی، عرضه را کم کرد و دزدی را به جرمی بدون سود تبدیل کرد.

سرهنگ قاسمی، کارشناس انتظامی معتقد است: مالخر‌ها در چرخه سرقت نقش موثری دارند. در این سرقت‌ها، سارق کالایی را می‌دزدد، به مالخر می‌فروشد و مالخر آن را وارد بازار می‌کند. اگر مالخر وجود نداشته باشد، سارق برای اجناس مسروقه، بازار فروش پیدا نمی‌کند و در نتیجه آمار سرقت پایین می‌آید. به همین منظور پلیس آگاهی توجه وی‍ژه‌ای به برخورد با مالخر‌ها دارد تا چرخه سرقت را از بین ببرد.

رئیس پلیس آگاهی تهران نیز پس از اجرای یکی از طرح‌های مبارزه با سرقت به جام‌جم گفت: «پیش از این با دستگیری سارقان به خریداران اموال سرقتی می‌رسیدیم، اما حالا با دستگیری مالخران سارقان را شناسایی و دستگیر می‌کنیم. با اجرای این طرح اموال سرقتی کشف و سریع تحویل مالباخته می‌شود و این روند می‌تواند در کاهش وقوع مؤثر باشد.» با وجود اجرای این طرح‌ها، هنوز تعداد زیادی از خریداران اموال مسروقه با توجه به افزایش تورم و سود بالای خرید کالا‌های سرقتی جذب چرخه سرقت شده و اقدام به خرید و فروش اموال مسروقه می‌کنند.

با توجه به این‌که تقاضا برای خرید اموال مسروقه از سوی مالخران وجود دارد چرخه سرقت متوقف نشده و دزدان همچنان در خیابان‌ها جولان می‌دهند. به نظر می‌رسد پلیس برای کاهش و متوقف کردن چرخه سرقت به خوبی روی مالخران تمرکز کرده، اما برای رسیدن به هدف، کار بیشتر و برخورد قاطع‌تر با مالخران نیاز است. همچنین در کنار طرح‌های پلیسی، دستگاه‌قضایی هم باید مجازات سنگینی برای مالخران در نظر بگیرد تا ریسک ارتکاب این جرایم بالا برود.»

سفارش می‌دهیم جنس تحویل می‌گیریم

یکی از مالخران گوشی تلفن همراه که از او ۲۰۰گوشی مدل روز کشف شده است، در حاشیه طرح دستگیری مالخران مدعی شد دیگر مثل گذشته هرچه دزد بیاورد را نمی‌خرند و فقط اموال با‌ارزش را از دزدان می‌خرند.

این متهم سابقه‌دار گفت: «فقط اموال با‌ارزش با حاشیه سود بالا می‌ارزد که به خاطرش ریسک کنیم. جارو برقی یا تلویزیون دیگر ارزشی برای خرید از سارقان ندارد و آن‌ها سعی می‌کنند این اموال را کنار خیابان بفروشند. برای من ۵ سارق گوشی تلفن همراه کار می‌کنند که به سفارش من آیفون و سامسونگ سرقت می‌کنند و تحویلم می‌دهند. به آن‌ها گفته‌ام موقع سرقت دقت کنند گوشی حتما سه یا بیشتر دوربین داشته باشد در غیر این صورت ارزش ندارد و من از آن‌ها نمی‌خرم.»

ورود مالخران افغان

در این میان حضور مالخران تبعه افغانستان هم در این بازار پر رنگ شده و آن‌ها اغلب خریداران گوشی‌های آیفون سرقتی هستند. آن‌ها گوشی‌های سرقتی را در بسته‌های صد تایی به افغانستان ارسال می‌کنند. یکی از این مالخران می‌گوید: «در افغانستان گوشی‌ها قابل ردیابی نیست و بازار خرید گوشی‌های سرقتی آیفون گرم است و حتی این گوشی‌ها در سوپرمارکت هم فروخته می‌شود. هر گوشی را بین سه تا ۱۰میلیون می‌خریم. همین باعث شده دزدان هم سراغ سرقت‌گوشی‌های آیفون بروند.»

در کنار خیابان به دنبال مالخر

گروهی از دزدان هم برای تامین هزینه خرید موادمخدرشان دزدی خرد می‌کنند که در این بازار جایی ندارند. مالخران خرید لوازم آن‌ها را فقط دردسر می‌دانند. این سارقان هر شب اموالی که سرقت کرده‌اند را کنار خیابان بساط می‌کنند و در بازار آن‌ها از شیر مرغ تا جان آدمیزاد پیدا می‌شود. کفش، آیفون تصویری، عروسک، پادری، آچار و در نهایت دوچرخه اموالی است که اغلب در بساط آن‌ها پیدا می‌شود. البته چند روزی هست با افزایش قیمت قالپاق خودرو‌ها، این جنس هم به بازار آن‌ها اضافه شده است.

این بازار‌ها تا چند سال قبل در سید اسماعیل و مولوی خلاصه می‌شد، اما حالا در هر گوشه از کلان شهر‌ها می‌توان شب‌ها با این بازار رو‌به‌رو شد. نقطه مشترک آن‌ها نیز، فروشنده‌های کارتن خواب است. این دزدان، سر و کله‌شان با غروب آفتاب و بسته شدن مغازه‌ها کم‌کم پیدا می‌شود. با بسته شدن هر مغازه بساطی از اموال سرقتی روبه‌روی آن پهن می‌شود و به راحتی خرید و فروش می‌شود.

حضور این دزدان با چهره‌های سیاه و صورتی خمار در کنار خیابان‌ها به معضلی بزرگ برای اهالی آن مناطق تبدیل شده‌است. گوشه‌ای از میدان امام‌حسین (ع) سال‌هاست به پاتوق این دزدان تبدیل شده و شب‌ها بساط خود را با تاریک شدن هوا پهن می‌کنند و با خلوت شدن خیابان‌ها به پاتوق‌های مصرف موادمخدر باز‌می‌گردند.

ساعت ۸ شب میدان امام حسین (ع)

برایشان غریبه هستیم، اما کسی کاری به کارمان ندارد. از مقابل پل عابر پیاده میدان تا کوچه پس کوچه‌های اطراف آن حضور دارند. هرکجا را نگاه کنی بساطی روی زمین است و هر کدام چیزی برای فروش گذاشته اند. بساط لوازم منزل مرد میانسالی در بین همه خودنمایی می‌کند. به دوستش می‌گوید از پارکینگ یک خانه در محله مدنی آورده است. جارو برقی، همزن و مخلوط‌کن جلویش گذاشته است. وقتی قیمت اجناس را می‌پرسم می‌گوید برو مشتری نیستی، سماجت که به خرج می‌دهم قیمت جاروبرقی بوش را یک میلیون و ۲۰۰ هزارتومان می‌گوید.

وقتی اعتراض می‌کنم که گران است می‌گوید قیمت نو این کالا ۴‌میلیون است و به قیمت می‌فروشد. از کنار بساطش که رد می‌شوم زیر لب شروع به غرزدن می‌کند. در پس کوچه اطراف میدان جوان معتادی را می‌بینم که تازه مواد کشیده و به قول خودش شنگول است.

او در بساطش یک جفت اسپیکر بزرگ دارد و ۶۰۰هزار تومان قیمت می‌دهد. وقتی مطمئن می‌شود که خریدارم و قیمت اسپیکر را می‌دانم تا ۳۵۰ هزار تومان قیمت را پایین می‌آورد. می‌پرسم، سرقتی که نیست و در جواب می‌گوید‌: «نه مال جهیزیه ننمه. اگه دزدی نبود که این قیمت نمی‌دادم. می‌بردم تو سایت... میذاشتم و چند برابر می‌فروختم.»

از انجا می‌خواهم راهی مولوی شوم که در تقاطع خیابان گرگان جنوبی در زمینی خالی چند معتاد را دیدم که بساط کرده‌اند. وقتی به انجا رفتم همگی معتاد کارتن خواب بودند. چند نفر از ان‌ها وسایلی را برای فروش روی زمین چیده بودند. آنجا هم وسایل منزل و خودرو و حتی فلش وجود داشت، اما به نسبت وسایل در دست معتادان و مالخران میدان امام حسین، وسایل کهنه‌تر به نظر می‌رسید.

در حال جست‌وجو بین وسایل بودم که مرد جوانی که مشخص بود معتاد نیست، نزدیکم شد و ادعا کرد خریدار نیستم و زودتر آنجا را ترک کنم. یکی از معتادان وقتی ناراحتی‌ام را می‌بیند، به آن مرد اشاره می‌کند و می‌گوید: این آقا رئیس ما هست و اموال با نظر او فروخته می‌شود و هر چیز خوب باشد خودش می‌خرد و به جایش مواد یا پول به‌ما‌می دهد.

ساعت ۹ شب؛ خیابان مولوی

چهارراه و خیابان مولوی کمی شلوغ‌تر از میدان امام حسین (ع) است، اما بیشتر معتادان کارتن خواب هستند و لا به لای آن‌ها چند بساط فروش اموال سرقتی وجود دارد. انچه در خیابان مولوی بیشتر به چشم می‌آید فروش کتونی و لباس و عروسک است. مقابل بساط درهم یکی از معتادان توقف می‌کنم. کفش، زین دوچرخه و فلش دارد. بعد از چند دقیقه راضی به صحبت می‌شود.

۳۰‌هزار تومان به او پول می‌دهم تا راضی به صحبت شود و شروع به حرف زدن می‌کند: در هر محله بساط ما یک بزرگ دارد که از ما حق حساب می‌گیرد و اگر پول ندهیم اموالمان را به جایش بر می‌دارد. اموال خوب که سرقت می‌شود یکراست برای مالخر‌ها می‌رود. برخی مالخر‌ها اینجا نماینده دارند و اگر چیز خوبی در دست ما باشد از ما می‌خرند.

اینجا کتونی و لباس خوب فروش می‌رود و بیشتر این‌ها را معتادان از راه پله ساخنمان‌ها یا حیاط خانه‌ها می‌دزدند و می‌آورند. خریداران هم بیشتر کارگران افغان هستند. کم کم چند نفر که به طولانی شدن حرف‌هایم با مرد معتاد مشکوک می‌شوند دور ما جمع می‌شوند که مجبور به ترک آن محل می‌شوم.

ناگهان از سمت چهارراه مولوی چند نفر که وسایلی را زیر بغل زدند با داد و فریاد به سمت بقیه می‌آیند. پشت سرشان هم آن‌هایی که بساط کرده اند، می‌دوند. به سمت چهارراه که می‌روم، متوجه گشت پلیس می‌شوم. ماموران در میان معتادان می‌چرخند تا دزد یا مالخری را شناسایی و دستگیر کنند.

bato-adv
bato-adv
bato-adv