خانم سورکف سالها سرباز ارتش اسرائیل بوده است ورسانههای عراق او را جاسوس رژیم صهیونیستی دانسته خواستار هوشیاری مقامات کشور خود نسبت به جاسوسان تل آویو شدهاند.
جعفر گلابی؛ ناپدید شدن خانم الیزابت سورکوف در عراق که دانشجوی دکترای دانشگاه پرینستون آمریکا بوده وبه گفته خانوادهاش از ماه مارس تا کنون از او اطلاعی ندارند یک موج خبری، امنیتی در رسانههای اسراییل و آمریکا وعراق به راه انداخته وانواع گمانه زنیها پیرامون حادثه یاد شده را ایجاد کرده است.
نخستوزیر اسراییل پس از علنی شدن موضوع وپس از چهار ماه سکوت اعلام کرده است که این شهروند روسی، اسرائیلی توسط گروههای مورد حمایت ایران ربوده شده و دولت عراق را مسوول سرنوشت او دانسته است، دولت عراق اعلام کرده است که در این مورد تحقیقاتی را آغاز خواهد کرد وروزنامه شرق الوسط از میانجیگری یک کشور غیرعربی (احتمالا روسیه) برای تبادل او با یک شهروند ایرانی زندانی در اسرائیل یعنی یوسف شهبازی عباسعلیلو خبر داده است.
نکته بسیار مهم اینکه خانم سورکف سالها سرباز ارتش اسرائیل بوده است ورسانههای عراق او را جاسوس رژیم صهیونیستی دانسته خواستار هوشیاری مقامات کشور خود نسبت به جاسوسان تلآویو شدهاند.
وی که در جریان ناآرامیهای ابتدایی در سوریه حضور فعال داشته و علیه بشار اسد در تجمعات شرکت میکرده است با پاسپورت روسی خود به کشورهای خاورمیانه سفر کرده سرگرم نگارش رسالۀ دکتری خود در دانشگاه پرینستون درباره گروههای مسلح شیعه بوده و در محافل دانشگاهی و رسانهای به عنوان کارشناس مسائل سوریه شناخته میشد.
تا کنون مقامات ایرانی پیرامون جنجال مفقود شدن این دختر روسی–اسرائیلی اظهار نظری نکردهاند. نکته بسیار مهم در این میان اهمیت فرد یادشده برای دولت ناتانیاهو است. اگر واقعا این فرد از جاسوسان اسرائیلی باشد در واقع ضربه بزرگ حیثیتی و امنیتی متوجه دستگاههای اطلاعاتی تل آویو میشود و تبادل او به سهولت انجام نخواهد گرفت.
اسرائیل در همه مناقشههای خود طی سالهای متمادی تلاش بسیار گسترده و همه جانبهای صورت داده تا شهروندان خودرا قانع کند که جان و امنیت آنان از اهمیت ممتازی برخورداراست و مثلا برای اسارت دو سرباز اسیر خود جنگ ۳۳ روزهای علیه حزبالله لبنان به راه انداخت. همچنین این دولت بارها درتبادلات نامتوزان مثلا ۶ اسیر خود در دست سازمان فتح را با ۴۷۰۰ فلسطینی معاوضه کرد یا در نوبت دیگر در قبال یک جنازه نظامی خود ۵۱ اسیر لبنانی را به حزب الله لبنان تحویل داد و از این نمونهها فراوان است.
با این تاریخچه بعید است که اگر واقعا یک شهروند اسرائیلی در گروگان گروههای شیعی عراق باشد رضایت داده شود که فقط با یک زندانی ایران مبادله شود. اما در صورت صحت گمانهزنیها ایران میتواند از نفوذ خود در میان گروههای شیعه عراقی استفاده کند و در یک اقدام انسانی علاوه بر آزادی بسیاری از زندانیان فلسطینی یا لبنانی یا فرد یاد شده ایرانی اطلاعاتی از چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی از اسرائیل طلب کند.
یاد آور میشود که بعد از انتشار خبرهایی از شهادت این چهار دیپلمات ایرانی سخنگوی وزارتخارجه روز یکشنبه اعلام کرد که ایران همچنان پیگیر سرنوشت چهار تبعه خود است که گفته میشود توسط یک گروه شبهنظامی مسیحی لبنانی مورد حمایت اسرائیل (فالانژها) ربوده شده اند، ولی اسرائیل کوچکترین همکاری در این زمینه از خود بروز نمیدهد.
مسلما به اسارت گرفتن هر شهروند بیگناه متعلق به هر کشوری اقدامی انسانی و اخلاقی نیست، ولی به هرحال تلاش در جهت آزادی هر فرد عادی در هر کجای عالم تلاشی ستوده و موافق با حقوق بشر است. حدود ۴۱ سال است که خانوادههای چهار دیپلمات ایرانی چشم انتظار آزادی عزیزان خود یا حداقل کسب خبری از سرنوشت آنان هستند.
اگر اسرائیل اطلاعات مستندی در این رابطه دارد باید مجاب شود که خانوادههای این چهار تن را از این انتظار سنگین و طولانی برهاند.
مسلما عامل ربودن این عزیزان هم در قبال جنایت خود مسوول هستند و چنانچه عوامل مذکور شناخته شوند باید در دادگاهی در لبنان محاکمه شوند و جزئیات جنایت خود را برای افکار عمومی باز گویند. امید است وزارت امورخارجه با حساسیت ودقت موضوع را پیگری کند و در این زمینه نتایج موفقیتآمیزی بدست آورد.