کارشناس مسائل بینالملل گفت: «ایران در ضعیفترین وضعیت موضع گیری از زمان انقلاب تا کنون قرار دارد.»
روز دوشنبه در بیانیهی مشترک روسیه و شورای همکاری خلیج فارس، مسکو، شریک استراتژیک ایران بر پشتیبانی خود از همه تلاشهای صلح آمیز از جمله «ابتکار امارات و تلاشهای آن جهت دستیابی به یک راه حل مسالمت آمیز برای مسئله جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طریق مذاکرات دوجانبه یا دیوان بین المللی دادگستری بر اساس مقررات حقوق بین الملل و منشور سازمان ملل متحد برای حل و فصل این مسئله مطابق با مشروعیت بین المللی» تاکید کرد.
به گزارش خبرآنلاین، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران دیروز چهارشنبه سفیر روسیه را برای ارائه توضیحات در مورد موضع اخیر مسکو به وزارت امورخارجه احضار کرده است. طی این احضار، مراتب اعتراض ایران به مطالب مندرج در بیانیه مذکور به سفیر روسیه در کشورمان ابلاغ شد. موضع روسیه در این بیانیه دقیقا به چه معناست؟ آیا روسیه حق مالکیت جزایر سهگانه را متعلق به ایران نمیداند؟ در این باره با مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بینالملل گفتگو کردیم:
شورای همکاری خلیج فارس همواره حامی مطرح شدن موضوع جزایر سهگانه برای تهران بوده است. اما چیزی که اخیرا حساسیت برانگیز شده حمایت روسیه از ابتکار امارات و تلاش این کشور برای دستیابی به یک راهحل در مورد مسئلهی جزایر سهگانه از طریق مذاکرات دو جانبه یا دیوان بینالملل است. این موضع روسیه به معنی به رسمیت شناختن موضع امارات متحدهی عربی نسبت به جزایر سهگانه است. موضعی که ایران آن را یک دروغ بزرگ میداند. جزایر سهگانه مسئلهی حق حاکمیت ارضی ایران است نه مسألهای که بر سر آن مذاکره شود یا از طریق دیوان بینالملل حل و فصل شود. جزایر سهگانهی ایران از نقاط مهم ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیک در حوزهی امنیتی و نظامی ایران هست و هیچگاه ایران به این جزایر به چشم مسألهای که باید میان امارات و ایران حل و فصل شود نگاه نکرده است و مواضع امارات را دروغی بزرگ بدون پشتوانهی اسناد و مدارک تاریخی دانسته است.
نکتهی تعجب برانگیز اینجاست که ایران همواره به روسیه به عنوان شریک استراتژیک نگریسته و در بحران اوکراین هم از نظر تسلیحاتی با روسیه همکاری کرده است. از ایران نیز در ادبیات سیاسی مسکو به عنوان شریک استراتژیک نام برده میشود، اما روسیه عملا در هیچ کدام از بحرانهایی که متوجه تهران بوده به عنوان شریک ایران کاری از پیش نبرده است.
مثلا در ارتباط با پروندهی هستهای اگرچه در مواضع رسمی از دستیابی ایران به انرژی صلح آمیز هستهای حمایت کرده، اما هیچگاه در برابر غرب و علیه منافع غرب برای ایران هزینهای پرداخت نکرده است. ایران همیشه با مواضع پوتین در پروندهی سوریه، عراق یمن و دیگر ماجراهای منطقه همسو و همراستا بوده است و به همین خاطر نیز هزینههای گزافی را به دوش ملت خود گذاشته است؛ هزینههای فروانی که میوههای آن نصیب روسیه شده است. اما اکنون روسیه بخاطر فرار کردن از انزوای سیاسی علیرغم توهینهای مکرر کشورهای عربی به تهران، چنین موضعی را خلاف تمامیت ارضی ایران اتخاد میکند.
موضعگیری ایران در ضعیفترین وضعیت خود از انقلاب تا کنون است. شما نگاه کنید ایران با میانجیگری چین با عربستان مصالحه میکند، اما عربستان به هیچ وجه از مواضع قبلی خود عقب نشینی نمیکند. روابط خود را با اسرائیل گسترش میدهد و یکی از چهرههای گفتمان انقلابی در عربستان را نیز بازداشت کرده است. چند وقت پیش در تهران بخاطر وجود عکس سردار سلیمانی، اتاق مصاحبهی ویژهی خبری را تغییر میدهند به اتاقی که عکس هیچکدام از چهرههای انقلابی در آن وجود نداشت. در حال حاضر در مورد روسیه هم همین ضعف موضعگیری و اقدام وجود دارد.
وزارت امورخارجه مدام این مسائل را توجیه میکند. میگویند که سفیر روسیه را احضار کردهاند، ولی احضار سفیر نهایتا با ارائهی پارهای توضیحات و چیرگی سفیر روسیه تمام میشود و اتفاق خاصی نخواهد افتاد. هیچ بعید نیست که کشورهای غربی هم برای فشار آوردن به ایران از موضع امارات حمایت کنند و به کشور بر سر مهمترین گلوگاه استراتژیکاش فشار بیاورند که تبعات استراتژیکی بسیار شدیدی را در پی خواهد داشت. این موضع تنها از طرف مسکو نیست بلکه یک خطشکنی برای ایجاد تحریکات بیشتر علیه تهران در منطقهی خلیج فارس است که میتواند تنش بین ایران و کشورهای عربی را زیاد کند و ما را به نقطهی ما قبل از صفر بازگرداند.
خیلی عجیب است که اکنون در دولتی که نزدیکترین دولت و مطلوبترین دولت نسبت به ایدئولوژی حکومت است ما شاهد عقبنشینیهای آشکار از ارزشهای گفتمان انقلاب است. شما تصور کنید اگر این اتفاق در زمان دولت معتدل آقای روحانی یا دولت اصلاحطلب آقای خاتمی میافتاد، گفتمان انقلاب چه واکنشی نشان میدادند؟ اگر همچین موضعی از یکی از سفارتخانههای غربی سر میزد؛ احتمالا دوستان گفتمان انقلاب از دیوار یک سفارت دیگر هم بالا میرفتند.
اکنون کشورهای عربی یک به یک با اسرائیل مصالحهی آشکار و مستقیم انجام میدهند و در آن کشورهایی هم که مبادلهی سفیر به طور مستقیم و رسمی صورت نگرفته است مثل عربستان سعودی؛ عملا همکاریهای دو جانبه بین دو کشور وجود دارد. این عقب نشینیها از مواضع ارزشی گفتمان انقلاب سمت دولتی است که بیشترین حمایت را از سمت مقام رهبری دریافت کرده است و بسیار مایهی تعجب و پرسش است.
روسیه بخاطر انزوای سیاسی ناشی از جنگ اوکراین و تحقیرشدن پوتین بعد از بحران واگنر میخواهد از بین کشورهای عربی به بهانهی قربانی کردن تهران یارگیری کند و خود را از انزوا بیرون بیاورد. غیر از این، چنین موضعی چه معنایی میتواند داشته باشد؟