مردی که روی برادرش اسیدپاشیده میگوید از ارتکاب این جرم پشیمان نیست.
مرد میانسالی که برای انتقام روی برادرش اسید پاشیده است پس از دستگیری از کار خود ابراز پشیمانی نکرد و دلیل آن را نابود کردن زندگیاش توسط برادر بزرگترش دانست.
به گزارش سایت جنایی، ماموران مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ ظهر پنجشنبه گذشته از اسیدپاشی در خانهای قدیمی مطلع شدند، بنابراین گروهی از ماموران به محل اسیدپاشی که در حوالی شوش بود، اعزام شدند. در بررسی اولیه مشخص شد قربانی اسیدپاشی مردی ۵۵ ساله است که روی دست و صورتش اسید پاشیده شده است. شاهدان عینی و قربانی اسیدپاشی گفتند که برادر ۵۰ ساله این مرد مرتکب چنین جرمی شده و بعد هم از محل حادثه فرار کرده است.
به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری متهم فراری آغاز شد و در نهایت مرد میانسال امرز به محل اسیدپاشی که محل زندگی برادر و مادرش است، بازگشت و دستگیر شد. مرد دستگیر شده دلیل اسیدپاشی روی برادرش را کینه قدیمی و انتقام از برادرش اعلام کرد و گفت: برادرم تمام زندگی من را خراب کرد و مستحق انتقام بود.
این مرد که پس از دستگیری به دادسرای امور جنایی تهران برده شده بود، در تشریح انگیزه خود گفت: حدود ۱۶ سال قبل برادرم به من گفت همسرم با مرد همسایه ارتباط دارد و چشم آن مرد دنبال همسر من است. من هم به خاطر اینکه برادرم چنین ادعایی کرده بود بود با چاقو سراغ مرد همسایه رفتدم و او را کشتم، اما بعد از قتل متوجه شدم آن فرد که کشتهام بیگناه است و اصلا ارتباطی با همسرم نداشت. بعد از آن بود که عذاب وجدان سراغم آمد و، چون برادرم و حرفهایی که دایم زیر گوش من میگفت دلیل اصلی این اتفاق بود از او کینه به دل گرفتم. درست است که برادرم بزرگتر از من است، اما او زندگی من خراب کرد.
متهم ادامه داد: ۱۳ سال زندان بودم که مدتی از آن را هم زیر تیغ بودم، در زندان صنایع دستی میساختم و بافندگی میکردم. اولیایدم تقاضای قصاص من را داشتند. خودم هم عذاب وجدان داشتم. در این مدت که زندان بودم خواهرم دنبال کارهای من بود تا رضایت خواهر و برادر مقتول را گرفت، سه سال قبل خواهرم آنها را راضی کرد دیه بگیرند و از قصاص من گذشتند. وقتی با تلاشهای خواهرم رضایت گرفتم، کمک خیران، رییس طایفه و ریش سفیدان بود که باعث فراهم شدن مبلغ و آزادی من شد؛ اما برادرم باز هم به تلاشش برای خراب کردن زندگیام ادامه داد تاجایی که همسرم از من طلاق گرفت؛ همسری که در تمام سالهایی که زندان بودم منتظرم من بود. برادرم دوباره زندگی مرا خراب کرد و من در تمام این مدت میخواستم حالش را بگیرم. همسرم تمام این مدت منتظرم بود و دختر بزرگم را عروس کرده بود. بعد از آزادی برادر حرفهایی به من میزد که مشکل روحی و روانی پیدا کردم و حتی در امین آباد بستری شدم. برادرم با وجود اینکه شرایط سخت من را میدید ول کن نبود برای اینکه ثابت کند همسرم با مرد دیگری ارتباط دارد به تلفن همسرم زنگ میزد، ولی وقتی تلفن را برمیداشت تماس را قطع میکرد. برادرم همسر خودش را طلاق داده بود و میخواست زندگی من را هم خراب کند که دست آخر هم موفق شد و کار را تا جایی پیش برد که زنم مرا رها کرد و رفت. برادرم خانه مادرم را پاتوق کرده بود و یک زن صیغه هم داشت.
این متهم ادامه داد: از مدتها قبل اسید را در زیرزمین خانه مادرم گذاشته بودم و آن روز دوباره برادرم شروع به صحبت کرد تا مرا تحت تاثیر قرار بدهد. با هم درگیر شدیم و من اسید را از زیر زمین برداشتم تا روی او بریزم، در این حین مقداری از اسید روی دست و پای خودم ریخت و سوختم. امروز برای دیدن خواهر و مادرم به خانه مادرم رفته بودم که ماموران از راه رسیدند و من را بازداشت کردند. الان هم پشیمان نیستم، چون برادرم، زندگی من را نابود کرد. خودش معتاد به شیشه بود و توهم میزد بعد این بلاها را سر من آورد. من قبل از این اتفاقات قصاب و تعمیرکار فنی بودم، اما بعد آزادی نتوانستم هیچ کدام از این کارها را انجام دهم و متادونی شدم.
در حال حاضر این مرد برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران پلیس آگاهی قرار دارد.