جنرال داینامیکس ظاهر و حتی نام تانک مفهومی خود را مخفی نگه داشته است، اما اکثر کارشناسان انتظار دارند که از کانسپت Griffin III که در سال ۲۰۱۸ رونمایی شد، الهام گرفته شود. نسخه اولیه گریفین ۳ از خانواده خودروهای زرهی ASCOD اتریش – اسپانیا مشتق شده بود. نسخههای این تانک با نامهای مختلف در کشورهای اسپانیا (Pizarro)، اتریش (Ulan)، انگلستان (Ajax) و مهمتر از همه آمریکا در قالب تانک سبک / توپ تهاجمی جدید M۱۰ Booker در ارتش خدمت میکنند.
اواخر ماه ژوئن سال ۲۰۲۳، ارتش آمریکا اعلام کرد که از میان پنج تیمی که پروپوزالهایی پرجزییات و دقیق برای جانشینی هزاران خودروی جنگی پیاده نظام ۴۰ ساله Bradley این کشور ارائه کرده اند، دو تیم انتخاب شده اند. نفربرهای Bradley اخیراً در جریان حمله نیروهای اوکراینی به یک میدان مین روسیه با تلفات سنگینی مواجه شدند که بسیار خبرساز و جنجالی شده است.
این چهارمین تلاش ارتش ایالات متحده برای دریافت جایگزینی برای نفربرهای زرهی بردلی در ۲۰ سال گذشته است. توسعه و ساخت جدیدترین نسل این خودرو زرهی با نام خودرو جنگی با سرنشین انتخابی (Optionally Manned Fighting Vehicle (OMFV)) در سال ۲۰۲۰ به طور ناگهانی و به شکلی دراماتیک کنسل شد. برای مورد جدید این رقابت، در نهایت OMFV دوباره به عنوان خودروی رزمی پیاده نظام مکانیکی XM ۳۰ تغییر نام داد که بازگشتی به اسم یک نفربر زرهی با همین سرواژه در دهه ۱۹۶۰ بود.
XM ۳۰ از توپهای بسیار بزرگتر ۵۰ میلی متری بهره برده، خدمه کمتر و دو نفرهای داشته، از یک موتور هیبریدی – الکتریکی استفاده میکند که امکان حرکت بی سروصدا را فراهم کرده و دارای سیستمهای کاهش ردپا و حفاظت فعال برای بهبود امکان بقاست.
پنتاگون در نظر دارد تا طی سه سال آینده، ۱.۶ میلیارد دلار دیگر برای تیمهای رقیب که توسط خودروسازان General Dynamics Land Systems (GDLS) و American Rheinmetall (زیرمجموعه یک شرکت آلمانی) جمع شده اند تا طراحی دیجیتالی و مونتاژ فیزیکی بین ۳ تا ۱۱ نمونه اولیه را انجام دهند هزینه کند. بعد از مونتاژ نسخههای اولیه در سال ۲۰۲۵، تستها نیز آغاز خواهد شد. در سال ۲۰۲۷، ارتش برنده را انتخاب و دریافت جانشین بردلی را آغاز خواهد کرد و اولین واحدهای عملیاتی در سال ۲۰۲۹ تحویل گرفته میشوند. انتظار میرود هزینههای تامین برای تعداد نامشخصی از XM ۳۰ در مجموع ۴۵ میلیارد دلار باشد.
جالب اینجاست که فینالیستها همان دو تیم نهایی از پروژه رقابتی سوم هستند که طرح هایشان احتمالاَ از همان طرحهای اولیه مشتق شده اند. با این حال، مفهوم مورد نظر ارتش این بار به طور قابل توجهی تغییر کرده است، به عنوان وسیله نقلیه کوچکتر که خدمه و سرنشینان کمتری را حمل میکند تا وزن را کنترل کنند و همچنان به تراکم زره بالاتری دست یابد. همچنین، به نظر میرسد تاکید کمتری بر عملیاتهای بدون سرنشین- دستکم در پیکربندی اولیه آنها – وجود دارد. بنابراین، اگر این رقابت سرانجام به انتخاب جدیدترین نفربر زرهی منجر شود، این نفربرها بسیار متفاوت از نفربرهایی خواهند بود که در سال ۲۰۲۰ میخواستند جانشین بردلی شوند.
M۲ Bradley یک خودروی جنگی پیاده نظام است که ترکیبی از قدرت آتش یک تانک با قابلیت حمل سربازان یک «تاکسی جنگی» APC است. بنابراین، بردلی پیاده نظام را به میدان نبرد میبرد و در عین حال به عنوان یک زره پوش مجهز به موشکهای ضدتانک دوربرد TOW و یک توپ زنجیرهای ۲۵ میلی متری Bushmaster با قابلیت شلیک سریع عمل میکند که برای پرسنل و خودروهای زرهی سبکتر دشمن مرگبار است.
ام ۲ بردلی با ۳۰ تن وزن فعلی – دو برابر وزن معادل شوروی خود یعنی BMP – ۲ – نشان دهنده زرهی قویتر در برابر مسلسلهای سنگین، ترکشهای توپخانه و توپهای خودکار است. در حالی که بردلی در جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ بسیار موفق عمل کرد، پنتاگون پس از جنگ سرد فکر میکرد که نبردهای زرهی شدید دیگر وجود نخواهند داشت و به دنبال خانوادهای بسیار سبکتر از نفربرهای جنگی مسلح – که با نام سیستم جنگی آینده ((FCS) Future Combat System) شناخته میشوند – بود که برای جلوگیری از تلفات به ارتباطات شبکهای و سنسورها متکی باشند.
برنامه بسیار بلندپروازانه FCS پس از مصرف ۱۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۹ لغو شد. تا آن زمان، تجربه جنگی در عراق، ارتش را متقاعد کرده بود که زرههای سنگین هنوز هم برای زنده نگه داشتن سربازان بسیار مفید هستند. دومین جایگزین نفربرهای بردلی – خودروی رزمی زمینی (Ground Combat Vehicle) – کاملاً با هدفی متفاوت نسبت به گذشته ظراحی شد و به دنبال بهترین قابلیتهای حفاظتی بود که آن را عملاً دچار اضافه وزن میکرد و در نهایت منجر به لغو آن در سال ۲۰۱۴ شد.
تلاش سوم، رقابت NGCV یا OMFV، قرار بود متعادلتر بوده و چیزی بین دو پروژه اول باشد. اما ارتش خواستار یک جدول زمانی توسعه بسیار سریع با نیازمندیهای انعطاف ناپذیر بود که علاقه صنایع خودروسازی به این پروژه را از بین برد. در نهایت ارتش به دو فینالیست یعنی Griffin III ساخت کمپانی General Dynamics و KF۴۱ Lynx ساخت کمپانی Rheinmetall غضب کرده و دومی را به دلیل تاخیر در دریافت مجوز حمل و نقل برای تحویل نمونه اولیه برای ارزیابی و اولی را به دلیل بزرگ و سنگین بودن مدل اولیه اش کنار گذاشت.
این رقابت در همان سال با هدف پذیرش رویکردی انعطاف پذیرتر و بدون فشار زمانی به صنایع، دوباره راه اندازی شد. در سال ۲۰۲۱، به پنج تیم- Rheinmetall, GDLS, Oshkosh و South از کره جنوبی Hanwha, BAE Systems, و Point Blank Enterprise (که بیشتر به خاطر ساخت جلیقههای ضدگلوله شناخته میشوند) -، ۳۰۰ میلیون دلار برای توسعه پروپوزال هایشان داده شد. اوشکوش و هانوها بر روی مفهومی تکامل یافته از K-۲۱ IFV همکاری کردند و BAE Systems تکاملی از خودروی شنی دار نفربر AMPV که مبتنی بر بردلی بود ارائه داد.
XM ۳۰ شنی دار بودن را برای تحرک در تمام عوامل زمین حفظ خواهد کرد و به خاطر افزایش حفاظت زرهی بیشتر، سنگینتر از بردلی خواهد بود. با این حال، وزن و ابعاد آن هنوز باید اجازه دهد که بتوان دو دستگاه از آنها را در یک جت باری C – ۱۷ حمل کرد. در همین راستا، ارتش طرحی را پیاده کرد که تنها ۶ سرباز را به میدان جنگ میبرد و به لطف اتوماسیون، تعداد خدمه از ۳ نفر به ۲ نفر کاهش مییافت: فرمانده، راننده و توپچی برای برجکی که قابلیت کنترل از راه دور دارد.
در حال حاضر، یگانهای مکانیزه آمریکا، سه یگان از ۹ یگان پیاده نظام را تشکیل میدهند که هر یک از آنها ۴ خودروی بردلی با ظرفیت ۷ نیروی پیاده نظام را دریافت کرده اند. نیکلاس دراموند، متخصص بریتانیایی در زمینه خودروهای زرهی که به عنوان مشاور در شرکت سازنده خودروهای زرهی KNDS (که در این رقابت حضور ندارد) فعالیت میکند، میگوید: «من منتظر جوخههایی با ۶ OMFV هستم. آنها که به صورت جفتی کار میکنند، سه جوخه پیاده شده متشکل از ۱۲ سرباز را تحویل میدان نبرد خواهند داد». وی تصریح میکند که شرط قابل حمل بودن دو دستگاه با هواپیمای ترابری C – ۱۷ «حداکثر وزن جنگی ۴۲.۴ تن را نشان میدهد».
XM ۳۰ با قابلیت حرکت خودکار بین مسیرهای مشخص شده روی نقشه شروع به کار خواهد کرد، اما قابلیت مبارزه بدون سرنشین بعداً – در صورت وجود – از راه خواهد رسید. نرم افزار این خودروها که قرار است به صورت یکپارچه با منابع خودی ارتباط برقرار کند، در سالهای ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۵ توسعه خود را، به صورت جداگانه از خود خودرو، آغاز خواهد کرد.
سلاح اصلی XM ۳۰ یک توپ زنجیرهای XM ۹۱۳ با کالیبر ۵۰ میلی متر (۲ اینچی) خواهد بود که گلولههای بدون اتصال را با نرخ شلیک ۲۰۰ گلوله در دقیقه به صورت خودکار بارگیری میکند. این میزان دو برابر کالیبر توپ ۲۵ میلی متری نفربر بردلی است، اما هر گلوله آن چندین برابر وزن و حجم بیشتری دارد.
XM ۹۱۳ دارای برد موثر تا ۲.۵ مایل در برابر اهداف زرهی و برد تا ۴.۳ مایلس برای اهداف نرمتر است و هر شلیک قدرت نفوذ و ضربه بسیار بیشتری دارد. علاوه بر تیرهای ثاقب و با قدرت نفوذ در زره XM ۱۲۰۳، بر علیه نیروهای پیاده نظام، این توپ میتواند از گلولههای انفجاری XM ۱۲۰۴ استفاده کند که میتوان آنها را طوری برنامه ریزی کرد که یا در هوا منفجر شوند و پهپادها را نابود کرده یا پیاده نظام را در سنگرها تهدید کنند، یا اینکه پس از نفوذ به دیوار سازه، منفجر شوند.
همانند بردلی، XM ۳۰ همچنین یک مسلسل و یک موشک انداز برای مقابله با تانکهای سنگین و احتمالاً هلیکوپترهای با ارتفاع پروازی کم در بالاترین برد خود را حفظ خواهد کرد.
یکی دیگر از تغییرات مهم XM ۳۰، استفاده از یک موتور هیبریدی – الکتریکی است که به XM ۳۰ها اجازه میدهد تا بدون مصرف سوخت و سروصدای موتور دیزلی خود که حتی در حالت سکون نیز ادامه دارد، به کار خود ادامه داده و احتمالاً از سیستمهای نیازمند به برق بیشتری پشتیبانی کند.
در حالی که اهداف کاهش انتشار گازهای گلخانه ایِ پنتاگون ممکن است تقاضا برای قوای محرکه هیبریدی را تحت تاثیر قرار دهد، آنها مزایای عملیاتی بالقوهای در لجستیک سوخت و پنهانکاری صوتی نیز دارند. این امر با تاکید بیشتر ارتش بر “کاهش ردپا” برای XM ۳۰ متناسب است، که احتمالاَ به استفاده از پوشش ها، مواد زرهی، لولههای تخلیه حرارت یا سیستمهای استتار برای کاهش یا تحریف ردپای حرارتی / مادون قرمز XM ۳۰ اشاره دارد. براساس گزارشهای اوکراینی ها، چنین اقداماتی که بر روی تانکهای روسی به کار گرفته شده، در میدان نبرد موثر واقع شده اند. همچنین ارتش ایالات متحده ممکن است به دنبال ابزاری برای کاهش ردپای راداری و الکترومغناطیسی نفربر زرهی آینده خود باشد.
برای حفاظت پس از شناسایی شدن، ممکن است XM ۳۰ یک سیستم حفاظت فعال را در ساختار خود ادغام کند که پرتابههای نزدیک شونده را توسط رادار شناسایی کرده و به طور خودکار قبل از اینکه بتوانند به تانک نفوذ کنند، آنها را ساقط میکند. همچنین ممکن است این نفربر از نارنجکهای دودزای چند طیفی برای پنهان کردن خود از دید اپراتورهای ضد تانک و هدف گیرهای لیزری استفاده کند.
دروموند همچنین انتظار دارد که «… زره تکه تکه به سطح حفاظت تانک اصلی قدرت بیشتری ببخشد». به عبارت دیگر، XM ۳۰ میتواند در میدان نبرد به صفحات زره سنگین اضافی یا آجرهای زرهی واکنشی-انفجاری برای بهبود بقا در محیطهای پرخطر، بدون اینکه در طول عملیاتهای آموزشی، حمل و نقل یا عملیاتهای با تنش اندک، مجهز شود.
XM ۳۰ همچنین ممکن است دریچهای برای ذخیره، پرتاب و شارژ هواپیماهای بدون سرنشین کوچک داشته باشد که با شناسایی دشمنان پنهان شده در پشت پوشش، در کمک به فرماندهان زره پوشها در اوکراین، بسیار مفید واقع شده است.
با نگاهی به آینده، ارتش میخواهد XM ۳۰ از بستههای ماموریت ماژولار پشتیبانی کند و فضایی را برای نصب سیستمهای اضافی در طول ۴ تا ۵ دهه خدمت حفظ کند. همانند M ۱۱۳ و بردلیهای قبلی، احتمالاً یک “اکوسیستم” از نسخههای تخصصی مبتنی بر XM ۳۰ توسعه خواهد یافت که میتواند شامل مدلهای شناسایی، ضد تانک، دفاع هوایی، مهندسی، بازیابی زره پوش ها، تخلیه پزشکی و فرماندهی و کنترل باشد.
XM ۳۰ همچنین برای صادرات، افزایش پایگاه کاربران و در نتیجه بهبود اقتصاد تولید انبوه در نظر گرفته شده است. علاوه بر این، ارتش ایالات متحده به دنبال استفاده از فناوری تعمیر و نگهداری پیشگویانه با کمک هوش مصنوعی برای کاهش هزینههای عملیاتی است.
باتوجه به اینکه اکنون بسیاری از ویژگیهای اساسیِ آنچه ارتش در XM ۳۰ به دنبال آن است، سری، اما مشخص هستند، طراحی نمونههای اولیه Rheinmetall America و General Dynamics چه تفاوتهایی با هم خواهند داشت؟
بهترین سرنخها را از خودروهایی داریم که این نسخهها از آنها تکامل خواهند یافت. درموند تاکید دارد که «خودروی جنرال داینامیکس براساس همان شاسی M ۱۰ بوکر MPF / تانک سبک / توپ تهاجمی ساخته شده است. پیشنهاد رینمتال براساس KF ۴۱ Lynx است. هر دو موتور MTU با قدرت ۸۰۰ اسب بخار مجهز به سیستم محرکه هیبریدی الکتریکی و تعلیقهای هیدرو پنوماتیک قفل شده در هم از نوع Horstman هستند».
KF ۴۱ با ظاهر فضایی خود در ابتدا به یک توپ ۳۰ میلی متری مجهز بود و توانایی حمل ۸ یا ۹ سرباز را داشت – بیشتر از آن چیزی که ارتش میخواهد XM ۳۰ قادر به حمل آن باشد. دروموند میگوید: «Lynx یک خودرو فوق العاده و بزرگ است و باید دید که آیا کوچک میشود یا نه».
در حال حاضر، ۲۱۸۸ دستگاه KF ۴۱ با هزینه ۲.۴ میلیارد دلار به مجارستان تحویل داده میشود و استرالیا و یونان احتمالاً صدها دستگاه دیگر را خریداری خواهند کرد. عراق، رومانی و اوکراین نیز مشتریان بالقوه آینده این نفربر زرهی هستند. تجهیزات مورد استفاده در مدل پایه KF ۴۱ شامل سیستم حفاظت فعال سریع (Quick Kill Active Protection System) ساخت کمپانی ریتون، موشکهای هدایت شونده ضدتانک TOW یا Spike ساخت اسرائیل و پهپادهای Coyote ساخت کمپانی ریتون است.
نسخه Lynx برای زرههای ماژولار قابل شخصی سازی پیکربندی شده است که میتوانند بسته به محیط تهدید، ارتقا و بهبود یابند. این نسخه ظاهراً با تکیه بر تکنولوژیهای بالغ کنونی، برای مقرون به صرفه بودن و ریسکهای فنی پایین بهینه سازی شده است. به نظر میرسد قراردادهای Lynx به قیمت ۹ تا ۱۱ میلیون دلار برای هر دستگاه اشاره دارند. البته این قیمت اضلاً ارزان نیست مگر اینکه با نفربرهای گران قیمتتر پوما ساخت آلمان مقایسه شود، هرچند که چنین قراردادهایی معمولاً خدمات و قطعات اضافی را هم شامل میشوند.
تیم American Rheinmetall، تیمی از پیمانکاران فرعی برجسته آمریکایی را در حمایت از این پروژه تشکیل داده است که شامل کمپانیهای Anduril, Allison, Textron, RTX, و L۳ Harris میشود.
جنرال داینامیکس ظاهر و حتی نام تانک مفهومی خود را مخفی نگه داشته است، اما اکثر کارشناسان انتظار دارند که از کانسپت Griffin III که در سال ۲۰۱۸ رونمایی شد، الهام گرفته شود. نسخه اولیه گریفین ۳ از خانواده خودروهای زرهی ASCOD اتریش – اسپانیا مشتق شده بود. نسخههای این تانک با نامهای مختلف در کشورهای اسپانیا (Pizarro)، اتریش (Ulan)، انگلستان (Ajax) و مهمتر از همه آمریکا در قالب تانک سبک / توپ تهاجمی جدید M۱۰ Booker در ارتش خدمت میکنند.
در حالی که نسخه مفهومی گریفین ۳ یک سیستم استتار متمایز با ساختار کاشی را به نمایش میگذاشت، نسخه مفهومی بعدی مرتبط با سیستم معماری الکترونیکی به نام Katalyst نشان دهنده رویکرد متفاوتی بود. گریفین ۳ از همان ابتدا برای استفاده از توپ ۵۰ میلی متری در یک برجک ساخته شده بود که میتوانست تا ۸۵ درجه بالا برود و کاربرد آن را در برابر هواپیماهای بدون سرنشین یا نبرد در میان ساختمانهای بلند شهری افزایش دهد.
دراموند مینویسد: «آنها اکنون فراتر از این [ نمونههای اولیه]رفته اند، اما میتوانید ریشههای ASCOD / Booker / Ajax را در هر کدام ببینید. این یک پروژه بسیار بزرگ است که به خوبی پیش رفته است. همین پرسنل ارتش آمریکا مدیریت OMFV را بر عهده خواهند داشت. من اطمینان دارم که OMFV یک قابلیت عالی ارائه خواهد داد و این دسته بندی نظامی را بازتعریف خواهد کرد. حتی ممکن است شاهد همکاری نزدیک M۳۰ OMFVها با M۱۰ Booker در عملیاتهای ماموریتی باشیم».
لازم به ذکر است که هر طرح پایهای برای پاسخگویی به نیازهای نسبتاً خاص ارتش، در فاز طراحی دیجیتال به شدت تغییر خواهد کرد. تنها در این صورت است که میتوانیم درک بهتری از نحوه مقایسه طرحهای نهایی ارائه شده توسط GDLS و Rheinetmall به دست آوریم؛ و در سال ۲۰۲۷، چیزی بین ۱۴ تا ۲۲ دستگاه از این خودروها وارد جاده و گل و لای خواهند شد تا مشخص شود کدام یک از آنها نقش قابل توجه بردلی در ساختار ارتش ایالات متحده را به ارث خواهند برد.
منبع: روزیاتو