bato-adv
کد خبر: ۶۵۰۲۱۰

عبدالکریمی: فهم نسل z از دموکراسی در حد پفک‌نمکی است

عبدالکریمی: فهم نسل z از دموکراسی در حد پفک‌نمکی است
عبدالکریمی درست می‌گوید. تاریخ سنتی ما نازاست از زاییدن عزیزی چون ژینا و شیرزنان هم‌رکابش. انسان، دموکراسی، آزادی و حقوق مدنی در خاک این تاریخ مذکر نمی‌روید. نور روشنایی و درخشش اختیار و هیجان آری‌گویی به زنده‌گی از سیاهچاله این پدرسالاری یارای فرار ندارد. این نام تاریخ است که در این اقلیم در حال دگرگونی است.
تاریخ انتشار: ۲۳:۳۷ - ۲۵ تير ۱۴۰۲

دکتر بادامچی مینویسد: «زن» بنیاد مفقود دموکراسی‌خواهی در ایران است. اکنون که «زن ناشزه» به صحنه آمده تا مذکر بودن «فتنه‌ای» که همیشه مؤنث پنداشته شده بود رسوا کند، تازه لکنت زبان پارسی که در سایه قساوت پدرسالاری به زبان صغارت و بردگی مستحیل شده بود، برای تلفظ «کلمه طیبه‌ی آزادی» جرأت یافته است.

به گزارش «مبلغ»، دکتر بیژن عبدلکریمی از اساتید فلسفه و از اندیشمندان معاصر ایران، روز سه شنبه 13 تیرماه در مصاحبه ای که با یورونیوز داشت انتقاداتی را به «جنبش زن زندگی آزادی» بیان کرد و فهم نسل z -نوجوانان و جوانان نسل جدید- از دموکراسی را در حد پفک نمکی دانست که همین موضوع، واکنش برخی را برانگیخت. محمد حسین بادامچی از اساتید جوان رشته جامعه شناسی که در حال حاضر عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی اجتماعی است و خود از منتقدان درون گفتمان انقلاب اسلامی محسوب میشود، در نقد تندی که به عبدالکریمی نوسته است با واکنش مودبانه و البته تیز و برنده عبدالکریمی مواجه شد و این واکنش، بهانه نوشته بعدی بادامچی گشت. در ادامه گفتگوی این دو اندیشمند باسابقه و جوان کشورمان را در قالب سه مقاله منتشر شده خطاب به یکدیگر ا در کانال شخصی بادامچی میخوانید:

اول: نقد بادامچی به مصاحبه عبدالکریمی

بیژن عبدالکریمی را به واسطه مصاحبه اخیرش با یورونیوز نمی‌توان شماتت کرد. او سخنگوی فلسفی و خودآگاه تاریخ مذکر ماست که دارد نسبت به فروپاشی پدرسالاری زنهار می‌دهد. فلسفه‌ی او بر خلاف بسیاری فلسفه‌دانان لفاظی نیست بلکه اشاره به بنیادهای حقیقت دارد: اما حقیقت دیروز و نه فردایی که ما انتظار می‌کشیم.

اگر بخواهیم هایدگری سخن بگوییم بنیاد تمدن ما دین نیست بلکه تمدن دینی نام انکشاف عظیمی در تاریخ دیروز ما بود که اکنون در حال کشف حجاب آنیم. «حجاب» همان نماد گشتل قدسی ما بود که در پنوپتیکون ولایی وجود ایرانی را به ابژگی و اسارت کشیده بود. #ژینا نام انکشاف تازه‌ای است که بر اقلیم برهوت ما طلوع کرده. سوژه‌ی این تاریخ نوین فردایی «زن» و افق آن «زنده‌گی و آزادی» است.

عبدالکریمی درست می‌گوید. تاریخ سنتی ما نازاست از زاییدن عزیزی چون ژینا و شیرزنان هم‌رکابش. انسان، دموکراسی، آزادی و حقوق مدنی در خاک این تاریخ مذکر نمی‌روید. نور روشنایی و درخشش اختیار و هیجان آری‌گویی به زنده‌گی از سیاهچاله این پدرسالاری یارای فرار ندارد. این نام تاریخ است که در این اقلیم در حال دگرگونی است.

«زن» بنیاد مفقود دموکراسی‌خواهی در ایران است. او نبود که تاریخ معاصر بیداری ما هم جز نوسازی سلطنت و تسلیح ولایت و اسلامی کردن ساواک و تکنیکی کردن عرفان ثمر یا بهتر بگویم زقوم تازه‌ای حاصل نکرد. اکنون که «زن ناشزه» به صحنه آمده تا مذکر بودن «فتنه‌ای» که همیشه مؤنث پنداشته شده بود رسوا کند، تازه لکنت زبان پارسی که در سایه قساوت پدرسالاری به زبان صغارت و بردگی مستحیل شده بود، برای تلفظ «کلمه طیبه‌ی آزادی» جرأت یافته است.

عبدالکریمی شاگرد صوفیان مرگ‌اندیشی چون داوری اردکانی و سروش، و فیلسوف پدرسالاری‌ست و طبیعی‌ست که مردگان خو کرده به تاریکی را از فرارسیدن نور زنده‌گی هشدار می‌دهد. تاریخ تاریک مذکر ما رو به اتمام است و انکشاف فردا بالطبع فیلسوف و دین تازه‌ای می‌خواهد که زنانه است.

دوم: مرقومه عبدالکریمی در پاسخ به یادداشت بادامچی

دوست و برادر جوان، پرشور و بسیار عزیزم، در نقد مصاحبه اخیر بنده با شبکه یورونیوز، یاداشتی انتقادی را منتشر ساختند با عنوان «بیژن عبدالکریمی: بیان فلسفی مقاومت مذبوحانه پدرسالاری در برابر جنبش ژینا»، و با ارسال آن به بنده طی پیامی کوتاهی اشاره کردند که «امیدوارم نرنجیده باشید از این نقد من!». یاداشت زیر پاسخ اینجانب به این نازنین دوست عزیزمان، در مقام یکی از صدها نمایندگان جنبش موسوم به ژیناست.

آقای بادامچی عزیز! سلام. خیر. از دست شما و ده ها دوستان نقاد و نازنینی چون شما به هیج وجه رنجیده خاطر که نیستم، هیچ، بلکه از یکایکتان که متن بنده را قابل نقد دانسته اید سپاسگزارم. اما واقع مطلب این است که نوشته شما، مثل یاداشت های انتقادی‌ایی که هر روز و هر ساعت و هر دقیقه و هر ثانیه هزاران نمونه اش در فضاهای مجازی انتشار می یابد صرفاً تولید مجموعه‌ ای از برچسب هاست و نه چیزی بیش از این. لذا آنها را نمی توان نشانه ای از ظهور نوعی عقلانیت و بسط تفکر انتقادی در این سرزمین تلقی کرد. در کل در متن انتقادی اخیر شما، همچون خیل انبوه یاداشت های انتقادی هیچ گونه استدلال یا توصیف پدیدارشناسانه ای دیده نمی شود و امری را آشکار نمی سازد و مجال دیده نشدن پدیداری را برای مخاطب فراهم نمی آورد. ساختن القاب امری دلبخواهانه و گزافی است و هر کس می تواند به هر کس دیگری مشتی القاب و صفت را نثار کند. مثل این که به کسی بگوییم کره خر، الاغ، کرگدن، بیشعور، مادر فلان و خواهر فلا ن... . در این فحاشی ها و القاب هیچ گونه معیار و ضابطه ای عقلانی و منطقی وجود ندارد و صرفاً بیانگر وجود خشم و کینه و غلیان هیجانات است و هیچ ملت و هیچ جنبشی با خشم و غضب و احساسات گرایی به جایی نرسیده و نخواهد رسید. جسارتاً باید بگویم این گونه برچسب زدن ها و القاب نثار کردن ها نامش هر چه باشد، تفکر نیست. اجازه دهید مطلب شما را یکبار با هم مرور کنیم. مدعیات اصلی شما چنین است:

1. «بیژن عبدالکریمی سخنگوی فلسفی و خودآگاه تاریخ مذکر است» . اما برای بنده یا دیگر مخاطبان توضیح نداده اید که تاریخ مذکر چیست و تاریخ مونث کدام؟ و آیا تاریخ اساساً قابل اتصاف به این اوصاف هست یا نه، و بر اساس چه موازینی؟

2. «فلسفه عبدالکریمی اشاره به حقیقت دیروز و نه فردایی دارد». اما برای مخاطبان خود روشن نفرموده اید که تاریخ دیروزی و تاریخ فردایی چیست و آیا شما این مفاهیم را به همان معنای فردیدی به کار می برید یا کاربرد مفاهیم فردیدی در سیاق جنبش موسوم به ژینا امری گزافی و دلبخواهانه و ژورنالیستی و نوعی بازی زبانی است؟

3. «حجاب همان نماد گشتل قدسی ما بود که در پنوپتیکون ولایی وجود ایرانی را به ابژگی و اسارت کشیده بود». آیا فکر نمی کنید این جمله ای که برای بسیاری از اذهان هیچ تصوری را ایجاد نمی کند، در حد یکی دو خط توضیح لازم داشت؟ به نظر می رسد نسل و نقادانی چون شما بی صبرتر و بی حوصله تر از آنند که برای اثبات مدعیاتشان به نوشتن حتی یکی دو خط توضیح مبادرت ورزند و مخاطبان خود را حتی از یکی دو خط توضیح محروم می کنند. 4. «عبدالکریمی شاگرد صوفیان مرگ‌اندیشی چون داوری اردکانی و سروش، و فیلسوف پدرسالاری‌ست». چه سهل و ساده و بی هیچ توضیحی صوفیان بزرگ ما و متفکرانی چون حافظ و مولانا و عطار و سنایی و نظامی را مرگ اندیش، البته در معنای منفی و تحقیرآمیز آن، گرفته اید و چه سهل و ساده مرا در جوار اساتیدم و داوری را در کنار سروش و هر سه را در کنار متفکران بزرگ قوم و خرد ایرانی نهاده اید؟
برای نسل شما و همه نسل های جوان و برای جنبش اجتماعی تان از صمیم قلب آرزوی توفیق دارم، لیکن آموخته ها و تجربیات اجتماعی، تاریخی، فلسفی و فرهنگی من به اینجانب اجازه نمی دهند که مسیر و روندی را که شما در پیش گرفته اید خیلی جدی و اصیل تلقی کنم، از این بابت از همه شما و از همه جوانان و دختران و پسران دوست داشتنی و سرکوب شدۀ تاریخ مذکر دیروزی سرزمینم عذرخواهم.

بیژن عبدالکریمی

سوم: پاسخ دکتر بادامچی به مرقومه دکتر عبدالکریمی

دکتر بیژن عبدالکریمی که انصافا از معدود فیلسوفانی است که لفاظی نمی‌کند و از معدود صاحبان اندیشه که نان به نرخ روز نمی‌خورد، در پاسخ نقدی که برایشان ارسال کردم الحمدلله بدون آنکه رنجشی برایشان حاصل شده باشد بزرگوارانه نکاتی چند را به این دانش‌جوی جامعه‌شناسی که دل در گروی جنبش زیبای زنان ایران دارم متذکر شدند.

در مقدمه حضرت استاد همچون دیگر صوفی‌-روشنفکرانی که به تعبیر سیدجواد طباطبایی در دوره حضیض تمدنی ما و زوال اندیشه سیاسی متفکران قوم شده‌اند، دیدگاه خود را حقیقت تام و تفکر اصیل و باقی تأملات و از جمله نقد حقیر را از جنس «برچسب‌زنی و فحاشی‌ دلبخواهانه و گزافی و هیجانی و احساسی و غیرعقلانی» قلمداد کرده‌اند. واقعیت این است که از قضا «فحش» از جمله در سیاق رکیکی که توسط دانشجویان شریف دانشگاه شریف در جریان حوادث جنبش ژینا فریاد زده شد، در شرایط کنونی ایران به هیچ وجه برچسب یا بیانی هیجانی نیست بلکه در تقابل با بی‌ریشگی و پوچی گفتار رسمی به اصیل‌ترین شکل بیان درد و رنج و اعتراض اگزیستانسیل تبدیل شده است که در اسارت جهنمی نیهیلیسم قدسی، هیچ روش معنادار دیگری برای بیان غیریت، گسست و امید خود به آزادی و زنده‌گی نمی‌یابد. حضرت استاد خود بهتر می‌دانند که این نوع از فحاشی -که البته نسبتی با متن من که هنوز آلوده مفهوم‌پردازیهای مذکر است ندارد- خود نوعی زیست و استراتژی زنانه و منعکس‌کننده معرفت‌شناسی فمینیستی‌ایست که در اعتراض به قرنها تخطئه‌ی طرز فکر و شور زندگی زنانه به مثابه امر احساسی و هیجانی توسط پدرسالاری، برای اولین بار جرأت یافته که هستی مطرودشده‌ی خود را بدون اعتنا به قضاوتهای نخبه‌گرایانه‌ی روشنفکران مدرسی با خشمی زایا و افق‌گشا اظهار کند.

در موارد بعدی دکتر عبدالکریمی چهار مورد مشخص را در نقد -که نه و بهتر است بگوییم در تلاش برای به هیچ گرفتن مطالب گفته‌شده و حفظ موقعیت خدشه‌ناپذیر «اصالت» در جایگاه قدسی صوفی-روشنفکر قوم- متذکر شده‌اند. در مورد اول و سوم تعریض ایشان به عدم ایضاح تعابیری چون تاریخ مذکر و پنوپتیکون ولایی است که در نقد آمده و حال آنکه هردوی این موارد حاوی لینکی است به توضیح این تعابیر در یادداشتهای پیشین نگارنده، از جمله ارجاع به فرهنگ مذکر رضا براهنی و زندان سراسربین فوکو و فهم تکنیکی از دین در اسلام سنتی و اسلام‌گرایی بویژه در جهت طرد، انقیاد و بهره‌کشی زنان.

در مورد دوم حضرت استاد تشکیک کرده‌اند که چگونه می‌توان تعبیر دیروز و فردا را خارج از سیاق فردیدی به کار برد.‌ اختلاف اساسی همینجاست که وجه ایدئولوژیک و اقتدارگرای فلسفه‌ورزی عبدالکریمی را آشکار می‌کند گویی که حقیقت فراتاریخی وحی منزلی یکسره تحت تملک اوست و بقیه برای اطلاع از آخرین اوضاع تحول تاریخ باید نزد وی تلمذ کنند. این همان فلسفه‌ی پدرسالاری‌ست که در ائتلاف با پدرسالاری سیاسی خود را ذات و بنیاد عالم می‌داند و هر رویدادی ولو در عظمت جنبش ژینا را اتفاق بی‌اهمیت و مبتذلی در سطح تلقی کرده مأموریت خود را ترساندن جوانان از نور آزادی و تازگی تنفسِ بیرون دیوارهای تاریک «خانواده-دولت امن سنتی» تعریف کرده است.

در مورد چهارم ایشان ابراز شگفتی کرده‌اند که چطور ایشان و سروش و داوری اردکانی و دیگر صوفیان قوم را در یک گروه نهاده‌ام. اما من از شگفتی استاد متعجب نمی‌شوم چون خوب می‌فهمم که نخبگان نسل قبل چنان به پارادایم حقیقت-قدرت پدرسالارشان خو کرده‌اند که نمی‌توانند بپذیرند کسی بیرون خانه‌ی امن آنها نشسته باشد و مرگ‌اندیشی بنیادین صوفیانه‌شان را افشا کند. مگر نه آنکه داوری اردکانی و سروش و عبدالکریمی با همه تفاوت‌هایشان عرفان و امر قدسی را بالاترین ارزش حیات دانسته و انسان را فدایی خدا خواسته‌اند و نه خدا را پشتیبان شکوفایی انسان در همین جهان؟

‎در پایان مرقومه، عبدالکریمی از موضعی حق به جانب و ‎ بالا به پایین، موضع سیاسی محافظه‌کارانه‌اش در قبال حرکت تحول‌خواهانه زنان و جوانان را تکرار می‌کند. او اگرچه می‌کوشد به نحوی تنزه‌طلبانه موضع سیاسی خود را فرع بر فلسفه‌ی فاخر خود بنمایاند، چرخش تبارشناسانه به ما می‌گوید که برعکس دیدگاه فلسفی او انعکاس موضع سیاسی ارتجاعی اوست. سنت‌گرایی عبدالکریمی ایدئولوژی ضد انقلابی حفظ سلطنت در دهه پنجاه شمسی بوده و هنوز که هنوز است همین کارکرد خود را ادامه می‌دهد.

ناشناس
Netherlands
۲۲:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
ببخشید استاد درک و فهم نسل ساندیس خورا در حد چیه ؟؟؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
لازم شرکت وزین مینو به دلیل جسارت به مقام تاریخی، شامخ (والبته پرشور) پفک نمکی اعتراضی سترگ نماید...
مسعود
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
جناب اقای عبدالکریمی اتفاقا فهم نسل Z از دموکرسی به مراتب بیشتر از فهم شما جوانان و بعضا حتی تحصیلکرده و اروپا رفته سال 57 است . شما نسلی بودید که در همان ابندا در رفراندومی شرکت کرد که هیچ گزینه دیگری بجز جمهوری اسلامی جهت انتخاب وجود نداشت و این از اساس با دموکراسی در تضاد بود ولی نسل شما آن را عین دموکراسی می دانستند و هیچ مطالبه و پرسشگری نداشتند ولی این نسل پرسشگر و مطالبه گر است
عباس نامنی
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
سلام
من مطالب این مقاله رو نخوندم، اما در مورد فهم نسل Z یا نسل ایکس یا.... فقط میتونم بگم، کسانی در اضمحلال پادشاهی ایران، فعالیت کردند و موفق شدند که آنان نیز فهم شان از مذهب و دموکراسی....
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
نسل بدی تربیت کردیم
باید شهامت اعتراف رو داشته باشیم
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴۴
ع
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
جناب عبدالکریمی امثال شما باعث شده مردم به این روز بیفتند....
نام
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
چرا؟ توضیح اینکه اگر صرفا ایشان و امثالشان نبودند، مردم به این روز نمی افتادند، چیست؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۲:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
عبدلاکریمی در جائی گفته بود مشکل در آنجاست که مدرنیته و سنت و یا مشروطه و مشروعه هیچگاه هم را نفهمیدند و به گفتگو طی این صد سال ننشستند در حالی که مشروطه مرتب در حال گفتگو و خواستار حل اختلافاتشان مشروعه بود و این مشروعه بود که همواره طلبکار بود و از گفتگو فراری.
لاله ها
Iran (Islamic Republic of)
۰۳:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
احسنت به دکتر بادامچی ، من ( نوعی ایران و جهان ) هم باور داریم که جنبش ژینا ( مهساامینی) عظیم و ادامه دار است و تا کنون نام هیچ موجود معصومی اینگونه که نام مرحومه ژینا ( مهسا) ... تمام جهان را با سرعت نور درنوردیده بود . آیا به نتیجه ای مانند آنچه من و خیلی ها به آن رسیده اند ، واقعا نرسیده یا حس نکرده اید که اصلا این عظمت و جهان شمولیِ مرحومه مهساامینی به عالم بالاتر و دستی بسیار قدرتمند متصل باشد ؟! ... اینکه خداوند دین خود را قسم خورده که حفظ خواهد کرد در محلی که با نام دین خدا حکومت به راه انداخته و صد در نوَد از آن استفاده ها و منفعتها می برند !؟ سالهاست میخواندیم و می شنیدیم که برخی ها به شوخی و کنایه و سخره مثلا می گفتند که : پس چرا زمان پیامبران معجزه می شد ولی الان حتی یک معجزه هم اتفاق نمی افتد ؟؟ .... شاید 22 سال قبل مهسای عزیز ، پا به جهان هستی می گذارد و متولد می شود در قالب انسان برای انجام رسالتش : یعنی کشیدن خط بطلان بر سرِ دوباره جاهلیت "دختر کُشی " و بر تمام سلطه ها و سیطره های مدعی دین ، که هرگز از معصومین ع بر نمی آید و متصل به خدا و رسولش هم نیست ! و ژیناامینی عزیز شاید همان معجزه ایست که منتظر دیدنش بودند و نبودند و باور دارند و باور ندارند . اما مهسا یک حقیقت معصومانه با دردی دلرباست !
روانش شاد و قرینِ رحمت و نور الهی باد !
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
جنگ جهانی اول بدلیل ترور وارث امپراتوری اتریش-مجارستان اتفاق افتاد. شما زیادی درگیر توهمی. آن حقیقت معصومانه حضرتعالی فعلا بدلیل دهن کجی به حکم صریح الله در زمینه حجاب دارد در جهنم با سیخ داغ پذیرایی می شود. با دعای شما یزید به بهشت نمی رود و با نفرین شما حسین به دوزخ!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
الله در مورد جنایت علیه شهروندان معترض به فساد و تبعیض و گرانی و بیکاری و درآوردن چشم مردم حکم صریح نداره؟ یا اللخ شما فقظ الله حجابه؟؟؟؟ شما تندروهای بی کفایت و خاصیت مردم رو بی دین و مرتد کردید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
یزید ارزانیِ تو و امثال تو با کل امپراتوری مجارستان کنار هم بنشینید در بهشت . می ماند من و امام حسینم ع که به امثال جناب مرتبط نیست... که یا عجول القضاوتید ؟ یا کلا کج فهمید ! یا هم نه اتفاقا از عالمان یک دین افراطیِ سرمایه داری "خود ساخته" هستید که گفته اید بهتر است نامش را فعلا تا سود میدهد "اسلام " بگذاریم !
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
ناشناس 11:59 اوف برخدایی که بخاطر موی سر به جهنم می اندازد اما اینهمه ظلم و کشتار را سگوت می کند این خدا و دینش ارزانی خودتان
مسعود
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
خط کش خدا با خط کش شما ظاهربینان که فهمتان از دین فقط 2 عدد تار مو است عیارش یکی نیست که اگر بود امروز یک نفر هم بر پشت زمین باقی نمی گداشت و از ژینا و ژیناهای معصوم این سرزمین خواهند پرسید که به کدامین گناه کشته شدید
ایرج میرزا
Iran (Islamic Republic of)
۰۶:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
از ابتدا هم از عبدالکریمی خوشم نمی آمد. ایشان با این همه ادعا بفرمایند این گزاره که نسل زد درکی در حد پفک نمکی از دموکراسی دارند را بر پایه کدام تحقیق و نظر سنجی علمی انجام داده اند؟ مگر آنکه از روی باد معده فرموده اند
رضا
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
بهتر! خدا کند در حد نسل انقلابی 57 نباشد.
یک ایرانی
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
بیژن عبدالکریمی متأسفانه چون لنگ نان است و می ترسد که نانش را جمهوری اسلامی آجر کند به هذیان گویی افتاده است وگرنه هر آدم حتی عادی می تواند بفهمد که در تمام تاریخ معاصر ایران این نسل جدید و به اصطلاح z بیشترین فهم را از لیبرال دموکراسی پیدا کرده است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
آخی بمیرم چون مخالف شماست لنگ نانه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
نان رو تو میخوری و فحشش رو نثار متفکران چون عبدالکریم میکنی؟
کاکلی
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
ازقبل همین پفک نمک‌های پنجاه وهفتی است که تووامثال توداریدنانش رامیخورید...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
قلم‌فرسایی نکنید خیلی ساده و کوتاه: تویی که در تحولات اجتماعی غافلگیر شدی اساسا نمی توانی ادعا کنی جامعه را می شناسی. حالا هرکس می خواهی باش.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
فک میکنن کلمات سنگین فلسفی بکار بردن و پیچیده سخن گفتن یک نوع هنره درصورتی که برعکس اگر بتونی مفاهیم سخت رو اسون بیان کنی هنرمندی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
فک میکنن کلمات سنگین فلسفی بکار بردن و پیچیده سخن گفتن یک نوع هنره درصورتی که برعکس اگر بتونی مفاهیم سخت رو اسون بیان کنی هنرمندی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
با قلمبه سازی و استعاره بازی نمیشه به محتوا معنا داد، حرفی که محتوا نداشته باشه محتوا نداره، تموم شد و رفت
اگر مطلبی داری به سادگی و با زبان روزمره به دور از دو پهلو بازی و شاعرگری بگو تا ببینیم واقعا محتوای سخنت چیه و هدفت کجا رو نشونه رفته.
دموکراسی یعنی توجه به خواست مردم کف خیابون و دادن اختیار تعیین سرنوشت ملت به خود ملت، به همین سادگی. چیزی که توی ایران همیشه با کاسه داغتر از آش بودن و دایه مهربون تر از مادر شدن به اسم عدالت و دین و نبرد با دشمن و غیره پایمال شده.
شما هم لطفا مطلب رو نپیچون و واقعیت ساده دموکراسی (که واسه شماها و حکومت خیلی تلخ هست) رو بپذیر. ملت خادم می خواد نه ارباب، ملت زندگی می خواد نه شعار، ملت مشروعیت رو می سازه و به خادمینش تنفیض می کنه نه بالعکس
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
دست مریزاد ، حق مطلب و خوب ادا کردی !درود برشما
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
مشروعیت یعنی شرعی بودن و از جانب خدا تعیین می شود. حکومتی مشروع است که احکام شریعت را ولو به قیمت خون پیاده کند. چه کافران بپذیرند و چه نپذیرند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۳۹ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
11:57 از کدوم زمان هستی؟ گفتارت به اعراب بدیه نشین 1500 سال پیش میخوره تا یه ایرانی قرن بیست و یکمی.
در ضمن مشروعیت به شریعت اسلام ربطی نداره، شرع و شریعت و غیره خیلیییی قبل تر از اسلام وجود داشته و ربطی هم به ادیان الهی نداره
امان از بیسوادی و پرمدعایی امثال تو!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
و فهم شما در حد تامین هزینه های زندگی و پر کردن حساب بانکی است
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
فهم نسل تو هم در حد "چس فیل" نیست......
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
نماد ادب یک نسل زد. در ضمن آن منفی را هم من دادم.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
کجاش بی ادبی بود!!؟؟
وقتی اوفهم و درک یک نسل را به پفک نمکی تشبیه میکند بی ادبی نیست که ما هم از همان بقالی که او پفک نمکی خرید چس فیل بخریم شما هم که خیلی بار ادب ات سنگین است یک چیپس بخر......
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
نسل زد بی ادب پفکی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
ما که نفهمیدیم ! نیازی به بکار بردن این همه الفاظ سخت ونا آشنا نیست ؛
ساده تر هم بنویسید به شما میگوییم فیلسوف . باور کنید ، زیاد به خودتان سخت نگیرید . خودمانی بنویسید
امين ميرزائى
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
سالِ ۵۷ رو دیوار نوشتم مرگ بر شاه ... شاهشم برعکس نوشتم ... گاردِ شاه گرفتنم ... ده ساله بودم ... از تو جیبم یه نوار درآوردن با یه آبنبات کوجکی ... آبنبات کوجکی مد شده بود به خاطرِ یه سریال پلیسی به اسمِ کوجک ... کلّه تلی ساوالاس کچل بود ازین آبنباتام که شبیه کلّه کچلش بود میخورد ... یارو گاردیه گفت نوارِ چیه !؟... گفتم گوگوشه ... گفت زرشک ... گذاشت تو ضبط یه دفعه صدا بلند شد من آمده ام وای وای من آمده ام . عشق فریاد کند من آمده ام ... خدا رحم کرد طرفِ دیگه شو نذاشت ... پرِ سخنرانی بود و شعار و ازین چیزا ... بهم گفت گمشو از جلو چشام تخمِ سگ ... منم رفتم دوتا کوچه بالاتر پفک خریدم و خوردم ... راستی ! تلی ساوالاس تو فیلمِ پرنده بازِ آلکاترازم بازی میکرد ... اون فیلمه رو خیلی دوست داشتم !!!!!!
راضیه
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۳۴ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
بچه 10 ساله را چه به انقلاب!
امين ميرزائى
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
راضیه خانم ! سلام . من عاشقِ سريالِ زورو بودم و شخصيتِ دوگانه دون دیه گو دلاوگا ... تلویزیون شاهم هی زورو پخش میکرد ... منم انقلابی شدم یه لباس زورو خریده بودم میپوشیدم میرفتم رو شکمِ این و اون حرف Z میکشیدم ... منم یه جورایی نسلِ zم فقط یه خورده زودتر دنیا اومدم ... زمانی به دنیا اومدم که زمانی نبود اصلن ... شماها بعدن به دنيا اومدین زمانی که زمان شروع کرد به شروع شدن ... به همین خاطر پیرترین از من !!!!!!!!!!
محمدرضا
Malaysia
۱۳:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
رسمآ رد دادی
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
آقای عبدالکریمی وقتی می بینی که هر روز و هر ساعت و حتی هر ثانیه مورد انتقادات تند هزارانی از مردم قرار میگیری بجای اینکه انگ نادانی و بی محتوایی و بی منطقی به منتقدان بزنی بهتر نیست که خودت هم یک نگاه نقادانه به گفتارت داشته باشی؟ گفتم گفتار چون از مجموعه نظراتی که ازت دیدم به نظر نمی رسد که حقیقت را نمی فهمی بلکه با بیل نام و نان بر روی آن خاک میریزی که این اوج بی صداقتی و بی شرافتی است. نسل z برعکس تعبیر شما بسیار می فهمد و بسیار هوشیار است و این موجب خشم و حمله شدید شما شده!این نسل می داند که دیگر نمی شود وسط خوابید و عافیت جست. مردانگی شما به اصطلاح فلاسفه مرد سالار که فعلا تخته بند نام و نان است اقلا سعی کنید به اندازه نیکا و حدیث و سارینا ... زن باشید.
دانشجو
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
آقای بادامچیان اگر فحاشی و خشونت طلبی و تخریب آنچنان که شما می گویید گفتمان اصیل جنبش زن زندگی آزادی است. پس عبدالکریمی درست می گوید که درک شما و نسل زد از مفاهیم بلندی مثل دمکراسی و آزادی در حد همان پفک نمکی است.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
دختر چهار ساله من حرف هایی میزنه که هزار و چند سال هم جوابی برایش ندارد . اما پفک هم دوست داره
ایرانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
چون حاکمیت نمیخواهند نسل z با دموکراسی و آزادی و جهان خارج آشنایی پیدا کند ، نمونه اش همین فیلتر کردن اینترنت !!!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
شعور و درک و فهم نسل Z از جیره خورهای نون به نرخ روز خوری مثل تو بیشتره
قربان
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
دموکراسی با شعار های اصلی آزادی، برابری، برادری، حاکمیت قانون، قانون بر مبنای خواست و اردۀ مردم، جامعه مدنی، حقوق شهروندی
آزادی و برابری در نمامی ابعاد و سطوح که البته تا به حال در هیچ جامعه ای تحقق نیافته و در حد اتوپیا باقی مانده ولی برخی از جوامع خود را به آن نزدیک کرده اند.
جنبش مهسا تمامی ویژگی های دموکراسی را ندارد ولیک پویشی جهت ایصال به آن است اینکه از یک نوجوان انتظار داشته باشیم مفاهیم عمیق مکاتب فلسفی را بداند انتظار بالایی است و اگر هم بداند مانند شما محافظه کار می شود و در سایۀ امنیت حاکمیت توتالیتر می آساید اینها حق شان را می خواهند حق انتخاب آزادانۀ نوع پوشش آیا این خواسته در راستای دموکراسی نیست، حق برابری زنان و مردان چطور، حق آزادی بیان چه؟ نظر شما بر این مبنا که اینها چیزی نمی فهمند پس چون نمی فهمند قادر به انتخاب نیستند و نیاز به قیم دارند عین استدلال های حاکمان توتالیتر و دیکتاتور است چطور می شود کسی که مردم را نادان و فهم آنها از دموکراسی در حد پفک نمکی می داند مدعی درک بالای خود از دموکراسی است؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
آره مشخصه نمیترسین ؛ بخاطر همینه که هزارتا کارگاه و جلسه و برنامه میذارین تا این نسل آگاه و نترس رو منحرف کنین ولی زهی خیال باطل ؛ زمانه چه بخوایین چه نخوایین تغییر میکنه
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین