در اینجا با شش فسیل عجیبی آشنا میشوید که هرکدام انگار یک داستان شگفتانگیز را در یک قاب سنگی باستانی روایت میکنند.
فسیلها یافتههای شگفتانگیزی هستند؛ این تصاویر ساکن و ساکت که هزاران یا میلیونها سال است در دل سنگها حک شدهاند، میتوانند داستانی گویا و شنیدنی دربارۀ گذشتۀ سیارۀ ما باشند؛ داستانی دربارۀ اینکه چگونه حیوانات و گیاهان پدید آمدند، تکامل پیدا کردند و منقرض شدند.
به گزارش فرادید، در این مطلب با شش داستان عجیب فسیلی آشنا میشوید؛ از صفی که سوسکهای منقرض شده در آن حرکت میکردند تا فسیل آدامسی که نزدیک به شش هزار سال قبل جویده شده بود.
روزگاری تریلوبیتها در سراسر اقیانوسها میزیستند. آنها زاد و ولد بسیار زیادی هم داشتند، اما از قضا این موجودات نتوانستند تا دوران مدرن زنده بمانند. تقریباً هیچ چیزی در مورد نحوه رفتار آنها مشخص نیست. اما سال ۲۰۱۹، یک فسیل باشکوه فاش کرد که این حیوانات کور به صورت پشت سر هم و در یک صف حرکت میکردهاند.
این گروه حدود ۴۸۰ میلیون سال پیش روی بستر دریا حرکت میکردند (این منطقه بعداً به مراکش امروزی تبدیل شد). سپس فاجعه رخ داد. بهمنی از شن بر تریلوبیتها غلبه کرد. این اتفاق به قدری سریع افتاد که این موجودات حتی نتوانستند تقلا کنند. مرگ سریع آنها تاریخ ساز شد و رفتار نادر تریلوبیتها حین انجام ثبت شد.
به طرز شگفت انگیزی، الگوی صفی (در یک ستون یا ردیف، یکی پشت سر دیگری) شبیه رفتار یک گونهی مدرن بود. وقتی خرچنگهای خاردار کارائیب مهاجرت میکنند، با لمس خرچنگ روبروی خود با آنتنهایشان، تماسشان را با هم حفظ میکنند. تریلوبیتها برای لمس تریلوبیتی که آن را دنبال میکردند از برجستگیهای خارداراستفاده میکردند.
دایناسورهای قطبی چگونه با زمستان کنار میآمدند؟ سال ۲۰۱۹، محققان کشف کردند چگونه این حیوانات در ماههای طولانی و تاریک قطب جنوب زنده میماندند. دانشمندان به قدر کافی خوششانس بودند که چندین فسیل از گونههای قطبی کشف کردند که بسیاری از آنها یک وجه اشتراک داشتند: آنها دارای نخستین پرها در قلمروی حیوانات بودند.
این پرهای ۱۱۸ میلیونساله بسیار پیشرفته بودند. آنها به گونهای در هم قفل میشدند که در پرندگان امروزی دیده میشود. این موضوع اثبات میکند که پر پولارسورها از آنها در برابر سرما محافظت میکرد. پر این دایناسورها به طرز عجیبی زیبا بود. رنگدانههای پر آنها، رنگهای متنوعی داشت؛ بیشتر آنها احتمالاً برای جذب گرما و استتار در طول ماههای تاریکتر، تیره به نظر میرسیدند.
چند دهه پیش، برملا شدن یک راز مردم را خوشحال کرد. در دره مرگ کالیفرنیا، به نظر میرسید سنگها به خودی خود در بستر یک دریاچه خشک حرکت میکنند. این سنگهای بزرگ هرگز در حضور مردم جابجا نمیشدند. اما جابجا شدن آنها، آثاری به شکل ردپا از خود به جای میگذاشت که گاهیاوقات فواصلشان طولانی بود. حرکت سنگها در خطوط مستقیم، منحنی و حتی حلقوی بود.
معمای «سنگهای روان» در نهایت حل شد. معلوم شده به واسطهی یخ صبحگاهی و وزش باد بوده است که سنگها به راحتی به سمت جلو رانده میشدند.
یک کشف تصادفی نشان داد این پدیده جدید نیست. برعکس، سنگهای روان میلیونها سال است که وجود داشتهاند. سال ۲۰۱۹، دانشمندان تخته سنگی را با ردپاهای دایناسور بررسی کردند. نکته شگفتانگیز این بود که این تخته سنگ و تمام چیزهای روی آن ۲۰۰ میلیون سال قدمت داشتند.
گفته شده که شما میتوانید در ایالت نیویورک هر چیزی را پیدا کنید. نخستین درختان زمین را چطور؟ این اکتشاف مربوط به سال ۲۰۰۹ در یک معدن قدیمی است. ریشههای این درخت بسیار بزرگ بود. عرض برخی از آنها ۱۱ متر بود و مساحتی به وسعت ۳۰۰۰ متر مربع را پوشانده بودند.
اینجا یک جنگل خاص بود که به طرز چشمگیری جو زمین را با اکسیژن بیشتر تغییر داده است. مهمتر از همه، میزان دی اکسید کربن را نیز به سطحی که در حال حاضر هست کاهش داده است. به بیان دیگر، بدون این جنگل، این زندگی که ما میشناسیم ممکن بود وجود نداشته باشد. معدن نیز مملو از فسیل ماهی بود که نشان میداد سیل جنگل را نابود کرده است، اما نه قبل از اینکه درختان محیط را برای همیشه تغییر دهند.
یک ابر فسیلی در فضا وجود دارد. دلیل اصلی فسیل خواندن این توپ گازی، قدمت آن است. این ابر سال ۲۰۱۸ توسط رصدخانه M. Keck در هاوایی کشف شد. اخترشناسان محاسباتی انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که این ابر زمان انفجار بزرگ یا همان بیگبنگ ایجاد شده است.
این یادگاری پرزدار پیدایش جهان کمیاب است، اما منحصر به فرد نیست. به واسطهی وجود دو ابر فسیلی دیگر، رصدخانه توانست محاسبه کند کجا ممکن است این ابر را پیدا کنند. ابر سوم نخستین ابری بود که عمداً پیدا شد. بقیه به طور تصادفی در سال ۲۰۱۱ کشف شدند. کشف موفقیتآمیز ابر در سال ۲۰۱۸ به محققان ابزاری داد تا تعداد بیشتری از این فسیلهای شناور را که مملو از اطلاعات مربوط به جهان اولیه هستند، ردیابی کنند.
این را تصور کنید. یک تکه آدامس قدیمی پیدا میکنید. قدمت آن ۵۷۰۰ سال است. چند آزمایش انجام میدهید و متوجه این موارد میشوید: جنسیت فردی که که آن را جویده، ظاهر فردی که آن را جویده و جزئیات زیادی در مورد زندگی او. باور نمیکنید؟ دانشمندان به پاسخ این پرسشها دست یافتند.
نزدیک به ۶۰۰۰ سال پیش، دختری که محققان نامش را «لولا» گذاشتهاند با جامعه نوسنگی خود در جزیرهای نزدیک دانمارک زندگی میکرد. یک روز، او از شیرهی درخت توس خوشش آمد و آن را جوید. کارش که تمام شد، آن را دور انداخت. فسیل شیرهی توسی که لولا آن را جویده بود سال ۲۰۱۹ پیدا شد. این فسیل حاوی کل کد ژنتیکی (ژنوم) لولا بود که به دانشمندان اجازه داد جنسیت او را تعیین کنند و دریابند که او جوان بوده است. آنها همچنین DNA میکروبها و پاتوژنهای دهان او را هم جمعآوری کردند.
این نخستین باری بود که ژنوم کامل انسان از چیزی غیر از استخوان بیرون کشیده شد. اطلاعات به دستآمده نشان داد لولا، مو و پوست تیره داشته، چشمانش آبی بوده و بیشتر از کسانی که در آن منطقه زندگی میکردند با سرزمینهای اصلی اروپا وجه اشتراک داشته است. بقایای DNA غذا نشان داد که او اردک و فندق میخورده، اما احتمالاً لبنیات نمیخورده، چون به لاکتوز عدم تحمل داشته است.