قدم زدن در جنگل همیشه احساسی از راز و رمز را در خودش دارد؛ انگار در هر پیچ و خمی از کورهراههای جنگلی ممکن است رازی نهفته باشد. اما اگر بدانید که واقعا چه چیزهای عجیبی تا به حال در جنگلها کشف شدهاند احتمالا این احساس را از این به بعد بیشتر و عمیقتر تجربه خواهید کرد.
جنگلها فقط منابع زیست محیطی مهمی برای سیارۀ ما نیستند؛ آنها در دل خودشان برخی از اسرار تاریخی را نیز پنهان کردهاند.
به گزارش فرادید، به دلیل برنامههای ویرانگر جنگلزدایی، تعداد جنگلهای بارانی این سیاره همواره در حال کاهش است. با این حال، بخش بزرگی از آنچه که باقی مانده هنوز به درستی مورد کاوش قرار نگرفته است؛ در حالیکه همانطور که تاریخ به ما میآموزد، برخی از اسرار باورنکردنی و عجیب میان درختان جنگل نهفته هستند.
در سال ۱۸۵۸، هِنری موهات در جنگل انبوهی واقع در شمال غربی کامبوج به آنگکور برخورد کرد. این شهر بیدر و پیکر که اخیراً مشخص شده که از نظر اندازه شبیه به لسآنجلس است، بین قرنهای ۹ و ۱۵ پایتخت کامبوج امروزی بوده است.
علاوه بر معابد شگفتانگیز آنگکور وات و آنگکور تام، ساکنان آنجا شبکه پیچیدهای از آبراهها را نیز ساختند، اما در قرن شانزدهم، به دلیل تغییر باورهای مذهبی از هندوئیسم به بودیسم، شهر متروکه شد.
شانای تیمپشیکا یکی از رودهای فرعی است که به رودخانۀ آمازون میریزد. این رود که به «تنها رودخانۀ جوشان جهان» نیز شهرت دارد، به طول چهار مایل در پناهگاه Mayantuyacu در جنگل مرتفع Huánuco در آمازون واقع شده و عملاً در نقطه جوش قرار دارد (دمای آن معمولا بالای ۴۵ درجه سانتیگراد است و حتی به صد درجه هم میرسد). این رود در سال ۲۰۱۱ توسط یک فیزیکدان جوان دوباره کشف شد.
این توافق نظر وجود دارد که گرمای این آب برآمده از انرژی حرارتی مرکز زمین است. این موضوع صدها سال منبع شیفتگی شمنهای محلی بوده است.
ال میرادور که در یک جنگل انبوه در شمال ال پتن در گواتمالا پنهان شده از حدود قرن دهم قبل از میلاد تا سال ۲۰۰ پس از میلاد، خواستگاه تمدن مایا بوده است. این سایت ده مایلی که قبلاً حدود ۸۰۰۰۰ نفر را در خود جای میداده، به خاطر مجموعهی ال تیگر و اهرام سهگانهی آن، به ویژه La Danta مشهور است که نه به لحاظ ارتفاع بلکه به لحاظ وسعت و گنجایش حتی بزرگتر از هرم بزرگ جیزه است.
هزاران سال، جنگل این شهر وسیع را پنهان کرده بود تا اینکه در پایان قرن نوزدهم کشف شد. تحت سرپرستی بروس دالین و رِی مَتنی، تا سال ۱۹۷۸ طول کشید تا ال میرادور پرده از اسرارش بردارد. با این حال، در دسترس نبودن آن هنوز تحقیقات را تا به امروز با مشکل مواجه کرده است.
این توپهای سنگی که از گرانودیوریت ساخته شدهاند، تقریباً به طور کامل کروی هستند. اگرچه هدف واقعی از ساخت آنها مشخص نیست، اما گمان میرود سنگ قبر، نمادهای شان و مقام، نقاط قطبنما یا نشانگرهای نجومی باشند. دربارۀ این موضوع هنوز اختلاف نظر زیادی بین محققان وجود دارد.
چیزی که ما به نوعی میدانیم این است که این کرهها زمانی بین ۲۰۰ قبل از میلاد و ۱۵۰۰ بعد از میلاد احتمالاً توسط یک فرهنگ بومی منقرضشده ساخته شدند. ساخت این کرهها با قطعات کوچکتر گرانودیوریت آغاز و احتمالاً با ماسه یا چرم تکمیل شده است. در کل حدود ۳۰۰ کره وجود دارد که در سراسر منطقه شناسایی شدهاند و خوشبختانه تحقیقات در مورد آنها هنوز ادامه دارد.
در منطقهای از جنگل انبوه در اسپریتو پامپا، حدود ۱۳۰ مایلی غرب کوزکو در پرو، بقایای ویلکابامبا توسط هیرام بینگام در سال ۱۹۰۹ کشف شد. او یک کاشف آمریکایی بود که با کمک مردم محلی، دژ اینکاها یعنی ماچوپیچو را نیز در سال ۱۹۱۱ پیدا کرد.
شاید طعنهآمیز به نظر برسد، اما کشف دوبارهی ماچوپیچو بود که اهمیت سایت اسپریتو پامپا را که دو سال قبل شناسایی شده بود تضعیف کرد، چون بینگهام معتقد بود ماچوپیچویی که بهتر حفظ شده ویلکابامبا است. اما در سال ۱۹۶۴، یوجین ساوُی، کاشف و نویسنده مشهور، سایت اسپریتو پامپا را به درستی به عنوان ویلکابامیا شناسایی کرد؛ آخرین شهر امپراتوری اینکاها که سال ۱۵۳۹ تأسیس شد و سال ۱۵۷۲ توسط اسپانیاییها (تقریباً) با خاک یکسان شد.