bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۶۵۳۹۶۴

یادداشت سید محمد خاتمی بر مساله حجاب

یادداشت سید محمد خاتمی بر مساله حجاب

سید محمد خاتمی نوشت: سخن بر سر این نیست که حجاب بر اساس آموزه‌های دینی و سنت امری واجب است و فرد متدین باید آن را رعایت کند، بلکه سخن بر سر آنست که آیا اجباری کردن آن از سوی حکومت اولاً معقول و نتیجه بخش است؟ ثانیاً با توجه به همه جهات و با توجه به اینکه چه بسا در سایه آن بسیاری از ارزش‌ها که از اهمیت بیشتری برخوردار است لطمه می‌بیند و نیز آسیبی که به منافع جمعی می‌زند بخصوص با شیوه‌ها و برخورد‌های ناروا، جایز است؟

تاریخ انتشار: ۱۳:۵۷ - ۰۸ مرداد ۱۴۰۲

جماران نوشت: «مسأله حجاب، واقعیت‌ها و راهکارها» عنوان ارزیابی و جمع‌بندی جمعی از حقوقدانان، جامعه‌شناسان و حوزویان است که با مقدمه سیدمحمد خاتمی منتشر شده است.

این پژوهش در فاز شناخت، پیشینه این مسأله را واکاوی نموده، در فاز تبیین نظرات کارشناسان فقهی، حقوقی و جامعه‌شناختی را بررسی نموده و در نهایت مسأله حجاب را از منظر تجربه زیسته زنان بررسی نموده است.

سیدمحمد خاتمی در مقدمه‌ای که بر این پژوهش نوشته تصریح کرده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

فارغ از اینکه چه نظری به حکومت از حیث معنی، هدف و حوزه‌ی اختیارات و وظائف آن از جمله نسبت آن با دین داشته باشیم، می‌توان در باب ملاکهائی که حکمرانی را خوب یا بد می‌کند به توافق رسید. با این ملاک که حکمرانی نسبت به سرنوشت جامعه، شناخت و تأمین نیاز‌های آن، تقویت بنیه اقتصادی و فرهنگی جامعه بهبود بخشیدن به شرائط زیست و حفظ و افزایش سرمایه اجتماعی چه وضع و نقشی دارد، و نیز اینکه توان شناخت درست مسائل و تدبیر لازم برای جلوگیری از تبدیل آن‌ها به بحران‌ها را دارد یا نه؟ با این ملاک از جمله می‌توان درباره جمهوری‌اسلامی به داوری نشست.

سید محمد خاتمی

امر حجاب زنان دست کم در این زمان مسأله ایست که نحوه برخورد رسمی با آن در تبدیل مسأله به بحران نقش داشته و دارد.

موضوع حجاب اجباری وعدم تمکین به آن از سوی بخشی از جامعه یکی از مسائل پیش روی کشور است که به ویژه اخیراً نگرانی‌ها و التهاب‌هائی را در پی داشته است. این مسأله و مسائل مشابه آن نمی‌تواند در سطح نگرش‌ها و راهبرد‌ها و راهکارهائی که ناکارآمدی خود را نشان داده‌اند باقی بماند.

سخن بر سر این نیست که حجاب بر اساس آموزه‌های دینی و سنت امری واجب است و فرد متدین باید آن را رعایت کند، بلکه سخن بر سر آنست که آیا اجباری کردن آن از سوی حکومت اولاً معقول و نتیجه بخش است؟ ثانیاً با توجه به همه جهات و با توجه به اینکه چه بسا در سایه آن بسیاری از ارزش‌ها که از اهمیت بیشتری برخوردار است لطمه می‌بیند و نیز آسیبی که به منافع جمعی می‌زند بخصوص با شیوه‌ها و برخورد‌های ناروا، جایز است؟

ما امروز با جامعه‌ای متکثر و متنوع و متفاوت با گذشته رو به رو هستیم که باید به درستی آن را بشناسیم و برای چالش‌ها و مسائل و تنگنا‌های برآمده از این تحول گسترده و غیر قابل انکار واقع‌بینانه و افق گشاینده در جستجوی راه‌کار باشیم.

درست‌ترین و موثرترین راه، مدد گرفتن از نخبگان دلسوز و مجموعه‌های علمی و تخصصی جامعه بجای اتخاذ رویکرد‌های تنگ‌نظرانه و اتخاذ روش‌های براندازانه و خودبراندازانه و رفتار‌های مخرب است.

به این منظور از جمعی از نخبگان و صاحب‌نظران در حوزه‌های علوم اجتماعی، حقوق و محققان حوزوی درخواست کردم که در پی اعتراض‌های پائیز گذشته به رعایت اجباری حجاب که نمودی از بحرانی فراگیرتر در روابط حکومت و جامعه است به هم‌اندیشی و چاره‌جوئی بپردازند.

افزون بر این از جمعی از عالمان دین و محققان برجسته حوزه خواستم که در متن حاصل گفتگو به لحاظ اتقان آن و حتی نسبتش با موازین رایج دینی نظر بدهند، که نظرات بسیار ارزنده‌ای را ابراز داشتند و انتشار مبسوط آن می‌تواند برای جامعه ما چه پای‌بندان به موازین دینی و چه دیگر هم‌وطنان بالاخص برای حکومتی که رفتار خود را منتسب به دین می‌داند مغتنم باشد.

گفتگو‌های ما (این جمع) ناظر به مبانی و چارچوب‌های علمی و راهگشا و اصلاح‌گرانه بوده است و بیش از هر چیز از منظر فهم امر واقع اجتماعی و نیل به حل مسأله تنظیم شده است.

باوری که در بخش‌های مختلف آن مورد تاکید قرار گرفته است، واقعیت داشتن کثرت و تنوع علائق و منافع و سلیقه‌ها در جامعه ایران است نه ایستادن در این سو یا آن سوی سیاست‌های هویتی و منازعاتی که این نوع سیاست‌ها بر می‌انگیزد.

باور‌ها و رفتار‌های دینی که با صورت‌ها و شکل‌های متنوع در تجربه زیسته متدینان جامعه ایران امروز بروز و ظهور می‌یابد، بخشی از واقعیت انکار ناپذیر جامعه ما است؛ آنچه مناقشه برانگیز است بهره‌گیری از اجبار حکومتی در پوشاندن لباسی تنگ بر پیکر واقعیّت اجتماعی متکثر است.

گونه‌های شکاف‌های نسلی، طبقاتی، مذهبی، قومی، جنسیتی و سلیقه‌ای که در هیچ گفتمان یکدست کننده نمی‌گنجد وجود دارد. اتکاء به ابزار اجبار قانونی و انواع روش‌هائی که یکدستی را در عرصه عمومی تضمین کند به گواهی آزمودن پیاپی آزموده‌ها موفقیتی نداشته است بلکه به اعتراض، حرکت‌ها و رفتار‌های معطوف به مخالفت نمادین در سطح گسترده انجامیده است.

اعتراض به اجباری بودن حجاب شرعی نمودی از امری بنیادی‌تر در رابطه حکومت/ دولت و جامعه در ساحت‌های متفاوت زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.

ورود به مسأله حجاب اجباری گامی است برای گشودن باب گفتگو در باب بنیاد‌های نظم اجتماعی، و مشروعیت سیاسی.

اگر دولت در معنای عام آن متولی نفع جمعی و تسهیل کننده نیل به کامروایی مشترک همه یا لااقل اکثریت شهروندان تصور نشود یا اگر سیاست‌های دولت در نظر اکثریت جامعه به برخورداری و قدرتمند شدن اقلیتی از جمعیت تصور شود درحالیکه نسبت گروه‌های کم برخوردار و فقیر (نسبی و مطلق) در جامعه، در دوره‌ای نسبتاً طولانی افزایش یافته است، کل قرارداد اجتماعی و سیاست‌های دولت و حکومت به موضوع اعتراض تبدیل می‌شود.

مضمون اصلی متن حاصل از گفتگو (که خلاصه‌ی راهبردی آن نیز آمده است) پرداختن به این سطح از سیاست و سیاست‌گذاری و سیاست‌ورزی از مجرای کندوکاو و در مسأله اجبار بر رعایت حجاب شرعی است که در ذیل متن حاضر بصورت مشخص راه‌کار‌های حل مسأله تحت عنوان نتیجه آمده است.

می‌توان (و باید) شیوه گفت و گوی علمی و افق گشا و مدد گرفتن از نخبگان و کارشناسان دلسوز را در باب مسائل دیگری که کشورمان با آن روبرو است، پیش گرفت. به امید آنکه صاحب نظران و سرآمدان سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در این مسیر گام پیش نهند و با جامعه سخن بگویند. باشد که در این فرایند بحران و پیچیدگی‌ها و تنگناهائی که همه طبقات و بخش‌های جامعه را تحت فشار قرار داده است با تلاش جمعی و اقدام ملی مهار و رفع یا از شدت آن کاسته شود.

bato-adv
bato-adv
bato-adv