فرارو- انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری ۱۱ اسفند برگزار خواهد شد. هر بار کلید واژه «انتخابات» در خبرها مطرح میشود، کلیدواژه دیگری نیز به شکل موازی دیده میشود؛ «خالص سازی» یا جریان خالص ساز. عبارتی که از زمستان ۹۸ و در جریان رد صلاحیت گسترده برخی نامزدهای انتخابات مجلس یازدهم بر سر زبانها افتاد و پس از آن نیز پیوسته تکرار شد.
به گزارش فرارو؛ محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا اخیرا در صفحه شخصی خود نوشته است: «این روزها هیچ خبری درباره انتخابات مجلس خبرگان که قرار است همزمان با انتخابات مجلس دوازدهم برگزار شود از سوی مقامات رسمی منتشر نمیشود. با این حال اتفاقاتی در سکوت خبری در دست انجام است و جریان خالصساز سرگرم تهیه لیستهای انتخاباتی خود است. گفته میشود تا کنون نام آقایان کاظم صدیقی و احمد پناهیان به عنوان نامزدهای قطعی این جریان در تهران مطرح شده است. یکی از شروط اصلی کاندیداهای خبرگان، اجتهاد است که هنوز مشخص نیست دو فرد یادشده آن را احراز میکنند یا نه.»
افزون بر این، سخنان اخیر محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مورد توجه قرار گرفته است که گفته است: «بدنه نیروی انسانی این وزارتخانه با یک کار سخت و پرمانع در آستانه یک تحول جدی قرار گرفته است و ۴۰۰ نیروی جوان حزباللهی بعد از ۲ سال کار جدی تا پایان تابستان وارد این وزارتخانه میشوند تا تغییر در بدنه به وجود آید». وزیر ارشاد گفته که این وزارتخانه تلاش کرده است که همه منابع انسانی خودش را از میان جبهه انقلاب و در سطوح مختلف از افراد شناختهشده، کارکرده و مورد وثوق انتخاب کند. همین سخنان باعث شده است، شائبه راه اندازی جریان خالص ساز در وزارت ارشاد نیز پررنگ شود.
جلیل رحیمی جهان آبادی نماینده مردم تربتجام، تایباد، باخرز و صالح آباد و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، نیز اخیرا در توئیتی نوشته است: «بهبود شرایط مردم و کشور نیازمند تشکیل «جبهه نجات ملی» متشکل از همه نیروهای توانمند، دلسوز و معتقد به قانون اساسی برای تشکیل مجلس آینده است روند «خالص سازی» جز بردن نظام به گوشه رینگ و تسریع در پیوند بحرانها و زمینگیر نمودن مردم حاصلی ندارد. به سرنوشت خود وکشور بی تفاوت نباشیم.» این موارد، پرسشهایی را ایجاد میکند از جمله این که هدف جریان خالص ساز در بلندمدت چیست و فعالیتهای گسترده این جریان در ارکان مهم و راهبردی کشور، چه تبعاتی خواهد داشت؟ فرارو در راستای پاسخ دادن به این سوالات با منصور حقیقت پور، فعال سیاسی اصولگرا و نماینده دوره نهم مجلس شورای اسلامی و حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا، گفتگو کرده است:
منصور حقیقت پور در پاسخ به فرارو گفت: «جریان خالص سازی کار خود را از ۱۰، ۱۵ سال پیش، آغاز کرده است. کل جمعیت این جریان از حد دو اتوبوس بیشتر نیستند. اما این دو اتوبوس جمعیت، مبادی قدرت را در دست گرفته اند. از صدا و سیما تا برخی مراکز مهم کشور در اختیار این افراد است؛ افرادی که با تکیه بر پول، قدرت و دسترسیهای خاصی که دارند، مملکت را به سمتی میبرند که یک اقلیت محدود خودی را بر یک کشور هشتاد میلیونی غالب کنند. آنها تصور میکنند به جز خودشان هیچکس انقلابی، ولایت مدار، حزب اللهی، طرفدار رهبری و نظام نیست و بقیه یا فتنه گر هستند، یا جاسوس. این جریان، هم اکنون با توجه به توفیقاتی که در سال ۹۸ و ۱۴۰۰ به دست آورده است، برای سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۴ هم برنامه دارد. این گروه، حتی اعلام کرده است که ما مجلس انقلابی را متحول کردهایم و حالا یک مجلس انقلابیتر میخواهیم. چگونه این مجلس انقلابی به وجود آمد و چطور قرار است یک مجلس انقلابیتر شکل بگیرد؟ با ریزش افرادی که از دید این جریان، خودی نیستند. با منزوی کردن نیروهای عاقل جامعه و دیده شدن تعداد محدودی از افراد در اریکه قدرت.»
وی افزود: «نتیجه چنین شرایطی این خواهد بود که خالص سازی و حذف افراد لایق، نوعی تقابل جدی با عدالت محوری، عدالت سالاری و شایسته سالاری ایجاد خواهد کرد. خالص سازی با اندیشه امام و رهبری تضاد دارد. خالص سازی با مبانی بالادستی کشور از جمله قانون اساسی و قرآن تقابل دارد. چنین وضعیتی به این معنا خواهد بود که کشور در انحصار دویست الی سیصد نفر از یک جریان فکری خاص، فارغ التحصیل از یک دانشگاه مشخص و اعضای یک حزب خواهد شد. یعنی این جریان ۸۵ میلیون انسان را عددی حساب نمیکنند و به راحتی حاضرند دیگران را حذف کنند و این کار را هم کرده اند.»
نایب رئیس دوم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در دوره نهم گفت: «این جریان، بسیاری از عقلا که میتوانند در شرایط حساس فعلی کشور اثرگذار باشند، حذف خواهند کرد. تبعات ثانویه این شرایط شامل این موارد است: این گروه ابتدا مردم را از دست خواهند داد، سپس «جمهوریت» را از دست خواهند داد، سپس عقلا و دانشمندان و نخبگان را از دست خواهند داد. در این شرایط اکثریت مردم در برابر یک اقلیت سیصد نفری، وزن و اعتباری نخواهند داشت. چنین شرایطی به شدت برای نظام جمهوری اسلامی خطرناک است. وقتی جمهوریت حذف شود، اگر جنگ یا بحران وسیعی در کشور رخ دهد، اگر توطئه بیگانگان در کشور اتفاق بیفتد، همه چیز به خطر میافتد.»
وی افزود: «وقتی مردم را از نظام بگیریم، مانند این است که آب را از ماهی بگیریم. نظام مانند ماهی است و مردم نقش آب را برای نظام دارند. تا زمانی که مردم در کنار نظام ایستاده اند، این ماهی زنده و سلامت است. نتیجه حذف مردم هم کاملا مشخص است. برای این گروه فکری، اصلا جمهوریت نظام مهم نیست. اینها اسم حکومت اسلامی را میآورند، اما منهای اکثریت مردم، منهای مردم سالاری و منهای آن چه امام به ما آموخت. امام ظرفی را برای اسلامیت نظام تعریف کرده بودند به نام «جمهوریت». اکنون این گروه با جمهوریت چه کرده اند؟ این گروه بسیاری از افراد را از اتوبوس خود پیاده کرده اند، از مرحوم هاشمی رفسنجانی، تا آقایان قالیباف و لاریجانی. این حرکت پیاده سازی هم ادامه خواهد داشت. هدف اینها خالی کردن نظام از افراد عاقل است.»
حسین کنعانی مقدم در گفتگو با فرارو گفت: «در انقلابهای دنیا این مسئله همیشه به روشهای مختلف وجود داشته و افرادی که حاکم شدهاند، تلاش میکردند رقبای خود را به بهانههای مختلف از گردونه سیاست خارج کرده و از نوعی انحصار طلبی و قدرت طلبی استفاده کنند. در کشورهای مختلف این موضوع به شیوههای گوناگونی دیده شده است. از جریاناتی که تصفیههای داخلی را شکل میداده اند تا کودتا علیه انقلاب. همه این گروهها، این بهانه را داشته و دارند که برای حفظ مسیری که برای آن انقلاب کرده اند، خالص سازی میکنند.»
وی افزود: «خالص سازی تعابیر مختلفی دارد. برخی گفتهاند انقلاب نیاز به حجامت دارد. برخی نیز تتسویه حسابهای داخلی و کنار زدن رقبا را به شیوههای مختلف مطرح کرده اند. اما چیزی که در جمهوری اسلامی از اصول است و امام نیز به آن اعتقاد داشتند و معماری انقلاب اسلامی نیز بر همین اساس شکل گرفت این بود که اگر بنا است، افرادی از گردونه قدرت در سیاست خارج شوند، هیچ راهی به جز صندوق رای وجود ندارد. در نتیجه، هر شخصی بخواهد خارج از صندوق رای و آرای مردم، نسبت به حذف یک جریان سیاسی یا بخشی از جامعه از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی عمل کند، خلاف مشی امام و انقلاب رفتار خواهد کرد.»
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه گفت: «به نظر میرسد ما باید به اصولی که امام مطرح کرده بودند برگردیم، رهبری نیز بارها تاکید کرده اند جذب حداکثری مشارکت مردمی و دفع حداقلی در دستور کار باشد. این دفع حداقلی نیز از طریق صندوق رای امکان پذیر است. در مردم سالاری، امام تاکید کردهاند که اراده ملی و اراده مردم است که میتواند یک جریان را از قدرت به پایین بکشد یا سر قدرت بیاورد. برخی تصور میکنند که وقتی سوار بر اسب قدرت شدند باید بتازند و حقوق اقلیت را رعایت نمیکنند در حالی که در اسلام رعایت حقوق اقلیت به معنای مردم سالاری است. افرادی که بر اسب قدرت سوار میشوند و میتازند باید این را بدانند که وقتی دیگران را حذف میکنند، اگر از اسب قدرت به زمین بیفتند، دیگر هرگز نمیتوانند از جای خود بلند شوند.»
وی افزود: «در حال حاضر شرایط کشور در حالتی است که هیچ راهی به جز هم افزایی، وحدت، همدلی، جذب رای مردم و جذب اعتماد مردم که سرمایه اجتماعی کشور هستند وجود ندارد. آنان که مردم را کنار میگذارند، قطعا در دامن بیگانگان خواهند بود و برای حفظ خود سعی میکنند با دشمنان و بیگانگان همراهی کنند. نتیجه این نوع رفتارها را در تاریخ ۲۰۰ سال اخیر کشورمان دیده ایم که بخشهایی از کشور ما جدا شد و فجایعی گسترده در کشور رخ داد، چرا که حاکمان مردم را رها کردند و متکی به روس و انگلیس و آمریکا شدند. قطعا هر چه از مردم دور شویم، حاکمان بیشتر به سمت قدرتهای بیگانه میروند و هر چه که مردم را داشته باشیم، میتوانیم با قدرت مردم، قدرتهای دیگر را مهار کنیم.»
کنعانی مقدم گفت: «معتقدم در شرایط موجود یک رای هم ارزشمند است و ما باید برای جذب حتی یک نفر هم اقداماتی انجام دهیم. تفکری که به دنبال مشارکت حداقلی مردم است، تصور میکند با این روش، با ضریب اطمینان بالاتری در انتخابات پیروز میشود. این افراد در قاموس سیاسی به عنوان «ورشکستگان سیاسی» شناخته میشوند. یعنی افرادی که به لحاظ سیاسی ورشکسته اند و مردم را از دست داده اند. در نتیجه همیشه به دنبال این هستند که انتخابات کمرنگ و با حداقل آرا برگزار شود تا با مهندسی آراء رای بیاورند و در راس قدرت بمانند. مسئولانی که با پشتوانه حداقلی سر کار باشند، کارکرد خاصی هم نخواهند داشت. این افراد صرفا برای ملت زحمت و بار ایجاد میکنند و یار ملت نخواهند بود. افرادی که از هر جناحی به دنبال مشارکت حداقلی باشند، ضعف دارند، چرا که اتفاقا باید تلاش شود مشارکت حداکثری شکل بگیرد.»