علی ربیعی در اعتماد نوشت: هیچ برنامه و سیاستی برای پاسخ دادن به فقر گسترده به چشم نمیخورد. مدیریتهایی که تاکنون تحریم را نفی میکردند، با برداشت نادرست از شرایط و اعمال تصمیمات نادرست، وضع زندگی مردم را بسیار دشوارتر کردهاند.
پس از ناآرامیهای ۱۴۰۱، انتظار میرفت که سیاستهایی کاملا متکی بر آرامش اقتصادی و کاستن از رنج ودرد مردم در پیش گرفته شود. در حوزه فرهنگی و اجتماعی، بهطور عجیب و غیرقابل باور، شاهد اصرار و بازگشت به سیاستهای تحریکآمیز هستیم و هر ناظر حتی با نگاهی سطحی میتواند تصمیمات ستیزگستر را مشاهده کند.
به عنوان مثال لایحه عفاف و حجابی که به مجلس رفت و در نهایت به دور از منظر افکار عمومی به صورت «اصل هشتاد و پنجی» آنچنان گسترده شده که نزاع و ستیز را به مدارس هم انتقال خواهد داد.
من واقعا فکر میکنم سیاستگذاران در مجلس، در جهانی متفاوت از جهان واقعی و جاری در جامعه ایران، سیر میکنند.
یکی دیگر از دلایل ناآرامیها، ناامیدی مردم از تغییر و تحول بود. جامعه احساس میکرد که روزنهای برای تغییر به چشم نمیخورد. انتخابات پیشروی مجلس شورای اسلامی میتوانست سیگنال و علامتی برای پاسخ به این ذهنیت جامعه باشد که متاسفانه هیچ علامتی مشاهده نشد. این روزها، تلاش چندانی (حتی در قالب اظهارنظر) ازسوی مقامات ارشد دولت برای رقابتی شدن و نشاط در انتخابات به چشم نمیخورد.
از سوی دیگر، رادیو، تلویزیون هم گویی برای تعداد خاصی از افراد جامعه برنامهسازی میکند انگار نه انگار در فضای ایران و جامعه بزرگ ایران باید با فراهم کردن زمینه گفتمان و با در نظر گرفتن نیازهای ذهنی مجموعه آحاد جامعه، برنامهسازی صورت گیرد.
براساس یک فهم غلط و تحلیلی انحرافی، اساتید دانشگاه را علت دانسته و بهطور غیرعادلانه و زورگویانه هر روز به بهانهای استادی بیکار میشود.
هر روز شکایاتی سازمانیافته، تن چند رسانه نحیف که در اوج ناآرامیها با صدای داخل مقابل صداگذاریهای بدخواهان ایران ایستادند را میلرزاند و از همه ناگوارتر برخی اظهارنظرات نیشزننده، تحریککننده و تنشزا هست.
دولت هم گویی وظیفهای جز حمله به مخالفان داخلی و دولت قبل ندارد.
مجموعه این حرکات، چنین به ذهن متبادر میکند که گویی عدهای در جهانی متفاوت به سیاستگذاری، اعمال حکمرانی و همچنین برنامهسازی در صدا و سیما مشغولند و جامعه در مسیری دیگر به حرکت خود ادامه میدهد.