فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز
ورای حد تقریر است شرح آرزومندی
الاای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندی
جهان پیر رعنا را ترحم در جبلت نیست
ز مهر او چه میپرسی در او همت چه میبندی
همایی، چون تو عالی قدر حرص استخوان تا کی
دریغ آن سایه همت که بر نااهل افکندی
در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
به شعر حافظ شیراز میرقصند و مینازند
سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی
راز و نیاز به درگاه معشوق کلید گنجینه مقصود است. در حقیقت وارستگان محبوب بدین. اسطه میتوانند وصال دوست را برای خود محقق سازند. شرح عشق به بارگاه ازلی محبوب قابل گفتن نیست.
از خودخواهی و خودپرستی به شدت بپرهیز که عوارض مخربی برای روح و روان شما دارد. پس تا میتوانی با تهذیب نفس این اخلاق رذیله را از خود دور کن تا به آخرین پله نردبان معرفت به حق تعالی برسی. آن گاه که رسیدی بیشترین مراقبت را باید انجام دهی تا دچار وسوسههای شیطان نشوی که اگر چنین شود، تمام زحماتی که در این راه متحمل شدی از بین میرود و از جایگاهت به درهی سقوط و تباهی میافتی.