مشکل اعضای بریکس این است که روند توسعه آنها با هم سازگار نیست و وجوه اشتراک بین آنها اندک است. هریک از این کشورها رشد اقتصادی خود را به طریقی متفاوت تامین میکنند. بهعنوان مثال درحالیکه چین، برزیل، هند و آفریقای جنوبی واردکننده انرژی هستند، روسیه صادرکننده انرژی است. لذا اعضای بریکس مشکل میتوانند همراه با هم رشد کنند.
کوروش احمدی کارشناس روابط بینالملل در هم میهن نوشت: اعلام آمادگی بریکس برای پذیرش عضویت ایران، عربستان، امارات، آرژانتین، مصر و اتیوپی مهمترین تحول در تاریخ ۱۴ساله این مجمع اقتصادی است. بریکس یکی از نهادهایی است که از نظر نقشی که ممکن است در سرعت بخشیدن به روند دوقطبی شدن نظام بینالملل و به چالش کشیدن نهادهای پولی و مالی و تجاری تحت کنترل آمریکا ایفا کند، مورد توجه بوده است.
قدرتهای رقیب آمریکا مانند چین و روسیه امیدوارند با بهرهگیری از بریکس و به همراه برخی نهادهای مشابه دیگر مانند سازمان همکاری شانگهای که بر تروریسم، افراطیگری و تجزیهطلبی متمرکز است، نظم مستقر در دوره بعد از جنگ سرد به سرکردگی آمریکا و غرب را به چالش بکشند.
این بلوک اقتصادی که فاقد سند تاسیسی و دبیرخانه است، هدف خود را در بیانیه ۲۰۰۹ صرفاً «ارتقاء گفتوگو و همکاری بین کشورهای عضو» ذکر کرد. از این نظر بریکس را بیشتر میتوان کوچکشده جنبشعدم تعهد با مواضع اقتصادی تقریباً مشابه بهشمار آورد. اعضای بریکس مایلاند نشان دهند که بریکس میتواند در آینده بهعنوان یک نهاد مالی و پولی عمل کرده و به گزینه قابلاتکایی در مقایسه با نهادهای تحت کنترل غرب مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول تبدیل شود.
مطابق برآورد صندوق بینالملل پول برای سال ۲۰۲۳، تولید ناخالص داخلی ۵ عضو بریکس در مجموع ۶۵۰/۲۷ تریلیون دلار است که حدود ۲۵ درصد از کل حجم ۱۰۵ تریلیونی اقتصاد جهانی است. البته بهعنوان یکی از نقاط ضعف بریکس گفتنی است که اولاً اعضای بریکس از نظر تولید ناخالص سرانه هنوز بسیار عقب هستند و ثانیاً اقتصادهای آنها بسیار نابرابر است. (چین با ۳۷/۱۹ تریلیون دلار، روسیه با حدود ۲ تریلیون و آفریقای جنوبی با تنها حدود ۴۰۰ میلیارد دلار).
برای مقایسه، آمریکا و اروپا به ترتیب با ۸۵/۲۶ تریلیون و اروپا با ۸۸/۲۴ تریلیون دلار مجموعاً نزدیک به ۵۲ درصد کل اقتصاد جهانی را در کنترل دارند که اگر کانادا و متحدان خاور دور غرب را نیز به حساب آوریم، سهم بلوک غرب از اقتصاد جهانی به حدود ۶۵ الی ۷۰ درصد میرسد.
در دهه ۲۰۰۰ باتوجه به رشد سریع اعضای بریکس فرض بر این بود که اقتصادهای نوظهور با رشد دورقمی به سرعت در حال کم کردن فاصله خود با بلوک غرب هستند. در آن سالها اعضای بریکس گردهم آمدند تا از طریق مشورت مستمر و همکاری و همافزایی بر امکان ایستادگی مشترک در برابر تضییقات ناشی از نفوذ قدرتهای اقتصادی بزرگ در نهادهای مالی و پولی و تجاری بینالمللی بیافزایند. رشد بسیار بالای دهه ۲۰۰۰ در این کشورها تدریجاً رو به کاهش نهاد و در اواخر دهه ۲۰۱۰ حدوداً نصف شد، اما اکثر این کشورها همچنان توانستند توان بالا و کارآمدی اقتصاد خود را حفظ کنند.
بریکس اگرچه در حال تاسیس نهادهایی مانند بانک توسعه نو NDB برای سرمایهگذاری و «ترتیبات ذخیره احتمالی» (CRA) برای امور مالی است، اما این تلاشها تاکنون نتایج قطعی چندانی نداشته است. یکی از دلایل آن روند کاهشی رشد تولید ناخالص داخلی این کشورها از اواسط دهه ۲۰۱۰ تاکنون بوده است.
مشکلات ژئوپلیتیک و تعارضات در درون بریکس، بهویژه بعد از جنگ اوکراین را میتوان از دیگر موانع بر سر راه بریکس بهشمار آورد که در نشست سالانه بریکس در ژوئن ۲۰۲۲ که بهصورت مجازی برگزار شد و نشست اخیر در آفریقای جنوبی، آثار خود را نشان داد. شرکت هند در مجمع گفتوگوی امنیتی موسوم به کواد (Quad) با شرکت آمریکا، ژاپن و استرالیا با هدف مقابله با نفوذ اقتصادی و نظامی چین در این رابطه قابل ذکر است. چین و روسیه کواد را «ناتوی آسیایی» مینامند.
مشکل دیگر اعضای بریکس این است که روند توسعه آنها با هم سازگار نیست و وجوه اشتراک بین آنها اندک است. هریک از این کشورها رشد اقتصادی خود را به طریقی متفاوت تامین میکنند. بهعنوان مثال درحالیکه چین، برزیل، هند و آفریقای جنوبی واردکننده انرژی هستند، روسیه صادرکننده انرژی است.
لذا اعضای بریکس مشکل میتوانند همراه با هم رشد کنند. همچنین اعضای بریکس به لحاظ منافع سیاسی و استراتژیک همسو نیستند و به دشواری ممکن است بتوانند سیاست خارجی همسویی داشته باشند. مثال دیگر رقابتهای ژئوپلیتیک هند و چین است.
جنگ اوکراین نیز تاثیر خود را بر بریکس داشته است. از جمله درحالیکه هند و آفریقای جنوبی و چین به قطعنامه سازمان ملل برای محکومیت تجاوز نظامی روسیه به اوکراین رای ممتنع دادند، اما برزیل به آن قطعنامه رای مثبت داد. در قطعنامه مجمع عمومی برای اخراج روسیه از شورای حقوق بشر نیز درحالیکه چین رای منفی داد، برزیل و هند و آفریقای جنوبی به آن رای ممتنع دادند. این در حالی بود که در این مورد خاص رای ممتنع و مثبت کارکرد مشابه داشتند.
بعضی اعضای بریکس، بهویژه هند، نمیخواهند بهعنوان عضو یک بلوک ضدغربی به نظر آیند. هند که مدعی نوعی «خودمختاری استراتژیک» است، از این نظر رویه روشنتری دارد. این کشور تاکنون مانعی در برابر انتقاد از غرب در بیانیههای بریکس بوده و نظری منفی در مورد عضویت کشورهای ضدغربی در بریکس داشته است.
نخستوزیر هند سال گذشته بعد از شرکت در نشست مجازی بریکس در نشست حضوری گروه ۷ کشور صنعتی در آلمان شرکت کرد. همچنین هند که همواره درگیر جنگ و رقابت ژئوپلیتیک با چین بوده است، از نقش غالب چین در بریکس خشنود نیست و تنش بین آنها در نشست ژوهانسبورگ نیز محسوس بود. این در حالی است که چین و روسیه اهمیت بیشتری برای تقویت بریکس بهعنوان وزنهای برای توازن در برابر غرب قائلاند.
دعوت از ایران برای عضویت در بریکس در پی درخواست ایران در این رابطه در ۲۸ ژوئن ۲۰۲۲ انجام شده است. قطعاً عضویت ایران در بریکس از جهاتی مفید خواهد بود. ارزش نهادهایی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای قبل از اینکه به لحاظ محتوایی و نتایج عملی آنها باشد، بهخاطر فرصتی است که برای تماس و گفتوگو ایجاد میکند.
کشورها همچنین از طریق عضویت در این نهادها این امکان را پیدا میکنند که به ابزارهای بیشتری برای ایجاد توازن در سیاست خارجی خود دست یابند؛ همانطور که هند اکنون دقیقاً مشغول چنین کاری است. اما تردیدی نیست که بریکس تاکنون تنها درباره حکمرانی اقتصادی و مالی جهانی، بیشتر حرف زده تا اینکه عمل کرده باشد.
افزایش اعضا، تصمیمگیری در مورد مسائل عملی و واقعی را دشوارتر نیز خواهد کرد. اگر ۴۰ کشوری که برای عضویت در بریکس اظهار علاقه کردهاند، پذیرفته شوند، بیشتر محتمل خواهد بود که بریکس به سرنوشت جنبش عدمتعهد دچار شود. در مورد خاص ایران، عضویت در بریکس تنها در صورتی ممکن است حاصل عملی داشته باشد که ایران گامهای جدی لازم برای عادیسازی روابط اقتصادیاش با جهان را بردارد.