غلامرضا مصباحیمقدم از عملکرد ارزی دولت رئیسی دفاع میکند و میگوید به نظر من بهترین شیوه مدیریتی که در بخش ارز تا کنون داشتهایم امروز، اجرا میشود. اما او تاکید میکند که بازار آزاد دلار را به رسمیت نمیشناسد و معتقد است دلار برای ما چیزی جز دردسر نیست!
تجارت نیوز نوشت: غلامرضا مصباحی مقدم میگوید تورم قطعاً به رقم ایدهآل دولت میرسد، معتقد است بازار آزاد ارز نداریم و این بازار فقط قاچاق است، تأکید دارد که فرار مالیاتی تمام شده و حتی دفتر رهبری هم مالیات میدهد، جو منفی اقتصادی کشور را روانی میداند و هم چنان امید دارد اوضاع بهتر میشود. اینها نتیجهای از مصاحبه با غلامرضا مصباحی مقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. حال و هوای مصاحبه با او برای مخاطبان و حتی ما القا کنننده این موضوع است که شاید ایران مسئولان با ایران مردم فرق دارد. در ادامه مصاحبه تجارتنیوز با غلامرضا مصباحی مقدم را میخوانید.
در ابتدای امر میخواهم موضوع بودجه نفتی امسال را از دیدگاه شما بررسی کنیم؛ در بودجه ۱۴۰۲ فروش روزانه 1میلیون و400 هزار بشکه نفت پیشبینی شده است. آیا ایران در حال حاضر توانسته به این میزان فروش دست پیدا کند؟ کشور در شرایط تحریمی چگونه به این میزان فروش دست پیدا میکند؟
ما پیش از اینکه این عدد و رقم در بودجه درج شود به این اتفاق رسیده بودیم؛ امروز هم همین مقدار فروش روزانه نفت کشور است و مشکلی از جهت تأمین درآمد ناشی از فروش نفت در سال جاری مشاهده نمیشود.
پول فروش نفت چگونه به اقتصاد کشور واریز میشود؟
این پول به طور طبیعی، روشن و بدون مناقشه به دست ما میرسد و مثل گذشته بلوکه نمیشود و پولاش وصول میشود.
از طریق تهاتر و…؟
بنا نیست در دوران تحریم و در شرایطی که تحریمها را دور میزنیم شیوه کار را توضیح بدهم. با این تفاسیر بعد از جنگ روسیه و اوکراین مشتریهای ثابت نفت ایران از دست رفت و ایران نتوانست از شرایط این جنگ بهرهای ببرد.
عمده مشتری ایران چین است و در چین شرکتهای متعددی به طور غیر رسمی از ما تقاضای نفت دارند. از این جهت روال عادی فروش طی میشود و به نحوی که اطمینان خاطر برای تأمین منابع باشد به قراردادها عمل میشود.
فکر میکنید امسال با این شرایط با کسری بودجه مواجه میشویم؟
نه. از ناحیه فروش نفت با کسری بودجه جدی روبرو نخواهیم بود. و آنچه پیشبینی شده قابل تحقق است.
غیر از نظر دولتمردان، نظر شخصی شما هم همین است؟
اطلاعات من از دولت است؛ اطلاعاتی که به ما میرسد همین را حکایت میکند و متفاوت نیست.
بخش مهمی از بازار ایران به ویژه بازار ارز وابستگی شدیدی به فروش نفت دارد ایران در این سالها اقتصاد تک محصولی را تجربه کرده است. اگر این درآمدها محقق نشود بازار ارز با چه چالشهایی روبرو خواهد شد؟
اینطور نیست. دورهای سهم نفت در بودجه بسیار بالا بود، امروز این طور نیست و سهم درآمدهای مالیاتی افزایش پیدا کرده است. در یکی دو سال اخیر دو میلیون و 400 هزار مالیاتدهنده جدید به تعداد مالیاتدهندگان اضافه شده است. دولت توانسته سهم مالیات را در بودجه عمومی افزایش دهد. از طرفی صادرات ما به طور عمده صادرات نفتی بود وقتی تاریخ ایران را نگاه میکنید از زمانی که نفت در اقتصاد ایران پیدا شده است و از دهه ۵۰ که در بودجه دیده شد تاکنون بودجه اتکا به نفت پیدا کرده است. اما امروز ما بالای ۴۰ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داریم. علاوه بر این در تأمین ارز تنگناهایی در گذشته داشتیم که امروز نداریم.
در شرایطی که اقتصاد کشور با مشکلاتی روبرو است و تورم هم بالا است بحثی در افکار عمومی وجود دارد که گمان میشود در این مقطع دولت فشارهای مالیاتی را برای اصناف بالا میبرد و این وضعیت نارضایتی ایجاد کرده و این تصور را ایجاد کرده که آن درآمدهای نفتی محقق نمیشود، همچنین بخش زیادی معافیت مالیاتی داریم و این سؤال برای جامعه بوجود میآید که چرا برخی از ارگانها و نهادها مالیات نمیپردازند. ارزیابی شما از این شرایط چیست؟
اتفاقاً دولت آقای رئیسی در شعار خود کاهش بار مالیاتی تولیدکنندگان را اعلام کرد و سپس این گفته را به اجرا درآورد. در سال ۱۴۰۱ میزان ۵ واحد درصد از ۲۵ درصد مالیاتی که از شرکتها گرفته میشد کاهش داده شد. در سال ۱۴۰۲ در بودجه مصوب شد که این میزان به ۷% تخفیف افزایش پیدا کند. پس نه تنها بار مالیاتی افزایش پیدا نمیکند بلکه بار مالیاتی کاهش پیدا کرده است؛ این که مالیات بیشتر گرفته میشود از کسانی است که تا کنون مالیات نمیپرداختند و دائماً گفته میشد چرا فرار مالیاتی وجود دارد؟ و چرا با درآمدهای پنهان مواجه هستیم. آن درآمدهای پنهان، اقتصاد پنهان را تشکیل داده است و اقتصاد پنهان فساد میآورد. این دولت اقتصاد پنهان را آشکار کرده است. این مالیات از کسانی گرفته میشود که فرار مالیاتی دارند و باید تحسین کرد که دولت به سمت کسانی میرود که فرار مالیاتی داشتهاند و از آنها مالیات میگیرد.
اما موضوع معافیتهای مالیاتی هم چنان برای افکار عمومی پرسش ایجاد میکند!
طی دهه گذشته این سؤالات مطرح و پیگیری شد و تمام مؤسسات و شرکتهای فعال اقتصادی در بخش عمومی غیر دولتی و در نهادهایی که گفته میشود مالیات نمیدهند؛ مالیات میدهند و حتی شرکتهای وابسته به آستان قدس رضوی و شرکتهای وابسته به نهادهای زیر نظر دفتر رهبر معظم انقلاب هم مالیات میدهند و شفافسازی شده است. دستور رهبری بود که حتی نهادهای زیر نظرشان هم مالیات بدهند. معافیتهای مالیاتی امری استثنایی است و در حوزههای خاصی رخ میدهد؛ مثلاً فعالیتهای خیریه و موقوفات معاف از مالیات است.
شما به این نکته که در بازار ارز گاهی عرضه از تقاضا بیشتر است اشاره کردید؛ این نکته را کارشناسان به ارز پاشی تعبیر میکنند و گفته میشود بانک مرکزی با ارز پاشی قیمت دلار را پایین نگه میدارد که نتیجهاش در برخی از مقاطع منجر به جهش قیمت دلار خواهد شد، آیا این روش مدیریت بازار ارز را درست میدانید؟
گاهی تعبیر به ارزپاشی میکنند و گاهی تعبیر به سرکوب قیمت ارز میکنند. این سخنان مصداق ندارد. چون بازار عرضه و تقاضا شکل گرفته و عرضه و تقاضای ارز تعیینکننده مقدار مبادلات ارزی است. وقتی عرضه ارز بیشتر صورت میگیرد قیمت را پایین نمیآورند بلکه بر اساس قیمتهایی که در بازار کشف میشود مبادله صورت میگیرد.
پس نحوه مدیریت بازار ارز توسط بانک مرکزی را تأیید میکنید؟
بله من مدیریت را تأیید میکنم و به نظر من بهترین شیوه مدیریتی که در بخش ارز تا کنون داشتهایم امروز، اجرا میشود.
که همان عرضه به قیمت بازار است؟
بله، در قضیه ارز چیزی به نام بازار آزاد را به رسمیت نمیشناسم. چون بازار آزاد ارز چیزی جز بازار قاچاق نیست. بازاری است که از قاچاق حمایت میکند و دیگران بر روی این بازار سوار هستند. بازاری است که تحت تأثیر کانالهای تلگرامی شکل میگیرد و این کانالها از خارج هدایت میشود و تحت تأثیر نوعی تصمیمات در حوزه خلاف امنیت ملی کشور است. در هرات، سلیمانیه و اربیل عراق برای ما بازارسازی میکنند، هدایت میکنند و ارز فردایی را شکل میدهند. ارز فردایی مبادله ارز نیست. صرفاً یک توافق و تفاهم بین دو نفر است که یکی میگوید قیمت ارز این است و دیگری میگوید قیمت ارز آن است و روز بعد هر کدام که اتفاق افتاده بود مابه التفاوتاش را یکی باید به دیگری بدهد. این که بازار نیست.
بازار آزاد نیاز مردم است. اگر مردم به همان بازار آزاد نیاز نداشتند آیا بازار شکل میگرفت؟
قاچاقچیها به این بازار نیاز دارند. عدهای قاچاقچی هستند و عدهای دلال. منفعت دلالها اقتضا میکند که چنین بازاری وجود داشته باشد. اگر این بازار وجود نداشته باشد دلال سود نمیکند. چرا در ترکیه دلالی وجود ندارد؟ چرا در اروپا دلالی وجود ندارد؟ چرا دلالی ارز در بازارهای شرق آسیا وجود ندارد؟ چرا در بازارهای غرب آفریقا وجود ندارد؟ چرا در آمریکای لاتین وجود ندارد؟ بازار آزاد ارز به این معنا در اندکی از کشورهای جهان وجود دارد که سر چهارراهها مبادله ارز میشود و افراد و اشخاص نه بانک و صرافی به این کار میپردازند.
اخیراً دولت از سیاست خود به عنوان دلار زدایی پرده برداشته است، تعاملاتی که با روسیه انجام میدهند تا دلار را از معاملات حذف کنند هم عدلهای براین موضوع است. فکر میکنید این سیاست چقدر جوابگوی شرایط فعلی باشد”؟
ما از نظر دلار در تحریم هستیم و هر گونه واردات و صادرات دلار از کشور ما تحریم است. فدرال رزرو آمریکا این گونه مبادلات را رصد میکند و از آنها جلوگیری میکند. طبیعتا وقتی نمیتوانیم با دلار مبادله کنیم باید با سایر ارزها مبادله کنیم. ما ده پانزده سال است که معاملات نفتی را با غیر از دلار انجام میدهیم. اینطور نیست که مسألهای جدید باشد. دلار زدایی از اقتصاد به نفع ما است. آمریکا در حال تحمیل جنگ اقتصادی به ما است. تحریمها به ما تحمیل شده و به معنی جنگ اقتصادی علیه ما است و در مقابل میخواهد دلارش بر اقتصاد ما حاکم باشد. آیا این پسندیده است؟ حتماً نه! ما اگر بتوانیم باید افکار عمومی جامعه خودمان را نسبت به دلار منصرف کنیم تا ذهنشان را از دلار خارج کنند و به سراغ سایر ارزها بروند. دلار الان برای ما چیزی جز دردسر نیست. بخشی از درآمد دلاری ما ناشی از صادرات کالاهایی است که توسط بخش خصوصی ما به کشورهای متعدد جهان صورت میگیرد ما به ۶۰ تا ۷۰ کشور جهان صادرات داریم.
این صادرات طبعا در بخشی توسط دلار است و این درآمد میآید و استفاده میشود و یا در همان جاییکه هست به صورت حواله ارزی استفاده میشود یا به نحو دیگری که وارد میشود مورد استفاده قرار میگیرد. امروز این طور است و اگر بتوانیم با مهمترین طرفهای تجاری خود مثل هند و چین و عراق و احیانا کره یا امارات تفاهم کنیم و با شیوهای غیر از دلار با این کشورها مبادله کنیم در حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد از تجارت خارجی، خود را از آسیب دلار مصون کردهایم و میتوانیم با توافق نامههای دو جانبه برای استفاده از پول دو طرف و یا توافقهای چند جانبه مثل ایران و روسیه و چین مبادلات ارزی ایجاد کنیم و با ارز کشورهای دیگر مبادله کنیم این شیوه کمک میکند تا تبعات تحریم را از اقتصاد دور و آثار تحریم را بر کشور کم کنیم.
با توجه به تجربه سایر کشورها در مورد حذف دلار آیا این امکان وجود دارد که بتوانیم دلار را از اقتصادمان حذف کنیم؟
اگر ما یک کشور باشیم که بخواهیم دلار را حذف کنیم تا حدی موفق میشویم اما اگر کشورهایی که با هم تجارت داریم با ما همکاری کنند و یکپارچه عمل کنیم درصد موفقیت بیشتر خواهد بود. ما پیمان پول آسیایی داریم. پیمان تسویه آسیایی پیمانی قدیمی است و اخیراً رؤسای بانکهای مرکزی ۹ کشور آسیایی به ایران آمدند و اجلاسی را داشتند. این پیمان مجدداً میخواهد زنده و احیا شود و مبادلات این کشورها بین خودشان باشد. بدون دلار و یورو و بدون سایر ارزهای جهان. در این صورت مطمئناً کمک میکند تا تجارتمان را افزایش بدهیم و هم وابستگیهای خودمان را به دلار آمریکا کاهش بدهیم اما به این معنی نیست که به زودی شاهد قطع کامل استفاده از دلار در مبادلات تجاریمان خواهیم بود.
آیا این نگرانی وجود ندارد که هر ارزی مثل یوآن یا روبل نیز همین وضعیت امروز دلار را برای ما ایجاد کند؟
وقتی مبادلات را متنوع کردهاید دیگر تلهای وجود ندارد. تله وقتی است که یک ارز میشود ارز مسلط. از ۱۹۴۴ در کنفرانس «برتون وودز» که بنیان پایه دلار برای ارزهای جهانی مطرح شد دلار آمریکا بر جهان سلطه پیدا کرد. این سلطه ابتدا با سلطه بر اروپا آغاز شد و از طریق اروپا بر جهان سلطه پیدا کرد و آمریکا از طریق سلطه دلار حق آقایی جذب میکند یعنی چون اسکناس چاپ میکند و به دنیا میدهد معادل آن هزاران میلیارد دلار، قدرت خرید جهان را میمکد. این یک استثمار جهانی از طرف آمریکا با سلطه دلار است که باید به آن تن بدهیم و بپذیریم و تسلیم شویم. به نظر من چین و روسیه کار خوبی کردهاند و مبادلات بین خودشان را با ارزهای دو جانبه قرار دادهاند و سعی کردهاند بخش مهمی از تجارتشان را از وابستگی به دلار خارج کنند ما هم باید همین کار را بکنیم.
پیشبینی شما از تورم امسال چیست؟
دولت هدفگذاری کرده که ما تا پایان سال به ۳۵ درصد نزدیک شویم.
آیا به این عدد میرسیم؟
احتمالاش قوی است.
پس چه مشکلی وجود دارد که هنوز تورم بالای ۴۰ درصد است؟
عمده مسأله انتظارات تورمی است و وضعیت انتظاراتی مردم است که به اخبار سیاسی، اخبار مربوط به مذاکرات ایران و غرب و به موضوع آزادی چند زندانی بر میگردد مسائلی که امروز اقتصادی مینامند؛ روانی است نه واقعی. اگر دولت بتواند نسبت به ذهنیتی که در داخل وجود دارد؛ اعتمادانگیزی کند میتواند موفق ظاهر شود و میتواند با چند حرکت اعتماد را مجدداً احیا کند. اگر چنین کند شدت تورمی که با آن روبرو هستیم از بین میرود و کاهش پیدا میکند.
با توجه به میزان مشارکت در انتخابات اخیر آیا دولت سرمایه اجتماعی لازم برای جذب اعتماد را دارد؟
الان ندارد ولی این انتظار وجود دارد که تا ماههای نزدیک به انتخابات این اتفاق بیفتد.
چه اتفاقاتی میتواند منجر به التهاب مجدد جامعه شود؟
جامعه در حالت آتش زیر خاکستر نیست و این آتش خاموش شده است. امروز مردم در شرایط صبر و انتظار هستند و توقع اتفاقات مثبت را از دولت دارند.
با توجه به این نکات با اشاره به تسهیل روابط با کشورهایی نظیر عربستان میتوان گفت به سیاست خارجی و روابط حسنه نیاز داریم و اقتصاد ما همچنان به توافق و تفاهم با سایر کشورها نیاز دارد حتی برخی از کارشناسان عقیده دارند شعار گره نخوردن سفرهها به دیپلماسی خارجی شکست خورده است.
روابط ایران و عربستان از دیرباز خوب بود. حادثهای اتفاق افتاد و این رابطه برای 7 سال متوقف شد. به حمدالله ابتکار چین موجب شد روابط بین ایران و عربستان از نو شکل بگیرد. گشایش روابط بر افکار عمومی تأثیر روانی مثبت میگذارد. هر چه روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ما با دیگر کشورها افزایش پیدا کند، تاثیر بهتر و بیشتری بر اقتصاد میگذارد. تجارت بین ایران و عربستان به راحتی شکل میگیرد چون قبلاً هم وجود داشت در این صورت بخش مهمی از صادرات ما میتواند به عربستان باشد. عربستان کشوری با آمار بالای واردات است و به طور عمده بر صادرات نفت و پتروشیمی و… تأکید میکند. این کمک بزرگی خواهد بود تا به این وسیله فشارهای تحریمی را کاهش بدهیم و وضعیت داخلی اقتصاد را بهبود ببخشیم.
فکر میکنید جراحی اقتصادی دولت آقای رئیسی که از ابتدای راه دولت در مورد آن صحبت شد تا امروز چقدر موفق بوده است؟ به ویژه که بخش اعظم التهابات اجتماعی اخیر اقتصادی بود.
اقدامی که دولت در اصلاح قیمت ارز ترجیحی کرد ضرورت داشت و صاحبنظران اقتصادی به اتفاق قبول داشتند که این کار باید انجام بشود. رئیس جمهور در جلسات مشورتی که گذاشته و از جریانات اقتصادی دعوت کرده بود اصل این اصلاح را قبول داشتند ولی شیوهاش مورد مناقشه بود، ما هم پیشنهاد کردیم که این کار را آرام و دقیق انجام بدهند اما به حرف ما گوش داده نشد و به یکباره ارز ترجیحی را حذف کردند. حذف ارز ترجیحی به اقتصاد شوک وارد کرد و نتایجی داشت اما امروز شاهد این شوک نیستیم و مردم آرام شدهاند. تورم امروز اقتصادی نیست بلکه روانی است؛ چون قیمت ارز به ثبات رسیده و رشد نقدینگی نسبت به گذشته از شتاب افتاده است. استقراض دولت از بانک مرکزی به شدت پایین آمده و استقراض بانکها از بانک مرکزی مدیریت شده است.
امروز مغز متفکر اقتصادی دولت و چهره برتر اقتصادی دولت از دیدگاه شما چه کسی است؟
اینطور نیست که چهره خاصی مغز متفکر این دولت باشد. اقتصاد ایران اکنون به صورت دسته جمعی اداره میشود.