از این ۶ سند فقط متن (غیر دقیق) اولین سند بدون ارایه «تصویر دستخط همراه با اصلاحات امام خمینی» چند سال پیش در برخی سایتها منتشر شده است ولی متن و تصویر ۵ سند دیگر و همچنین تصویر سند اول برای نخستینبار است که منتشر میشوند.
در فاصله ۲۲ دیماه سال ۵۷ که نهاد شورای انقلاب اسلامی رسما و براساس ماموریتهای بسیار مهمی که امام خمینی تعیین کرده بود، تشکیل شد تا زمان پایان کار شورا در ۲۹ تیرماه ۱۳۵۹ که قوه مقننه کشور با تشکیل مجلس شورای اسلامی رسما مستقر شد، این نهاد سهمی ممتاز در تعیین و تشکیل ساختارها و مهمترین اقدامات نظام نوتاسیس جمهوری اسلامی داشته و همچنین اعضای این نهاد در اکثر رخدادها و تلاطمهای سیاسی و اجتماعی آن دوران دارای مواضع و نقشهای (مثبت یا منفی) موثر بوده است.
به گزارش جماران، از این رو مطالعه هر یک از اسناد مربوط به این نهاد در کشف فضای فرهنگی و سیاسی آن روز جامعه ایران و فهم چرایی بسیاری از وقایع آن دوران که منشا تحولات بعدی - و در مواردی حتی تا به امروز - شده مفید است.
از این ۶ سند فقط متن (غیر دقیق) اولین سند بدون ارایه «تصویر دستخط همراه با اصلاحات امام خمینی» چند سال پیش در برخی سایتها منتشر شده است ولی متن و تصویر ۵ سند دیگر و همچنین تصویر سند اول برای نخستینبار است که منتشر میشوند. این ۶ سند عبارتند از:
۱- اساسنامه شورای انقلاب با اصلاحات امام خمینی
۲- نامه هیات ۵ نفره منتخب امام برای معرفی اعضای شورای انقلاب
۳- یادداشت شهید مطهری در معرفی پیشنهادی ۱۲ نفر برای تصدی مسوولیت در دولت موقت انقلاب
۴- میثاقنامه اعضای شورای انقلاب در خرداد سال ۵۹
۵- پاسخ امام خمینی به پیام تلفنی آقای منتظری درباره عضویت ایشان در شورای انقلاب
۶– یادداشت کوتاه امام خمینی در تاکید بر عضویت آقای داریوش فروهر در شورای انقلاب
در فاصله ۲۲ دیماه سال ۵۷ که نهاد شورای انقلاب اسلامی رسما و براساس ماموریتهای بسیار مهمی که امام خمینی تعیین کرده بود، تشکیل شد تا زمان پایان کار شورا در ۲۹ تیرماه ۱۳۵۹ که قوه مقننه کشور با تشکیل مجلس شورای اسلامی رسما مستقر شد، این نهاد سهمی ممتاز در تعیین و تشکیل ساختارها و مهمترین اقدامات نظام نوتاسیس جمهوری اسلامی داشته و همچنین اعضای این نهاد در اکثر رخدادها و تلاطمهای سیاسی و اجتماعی آن دوران دارای مواضع و نقشهای (مثبت یا منفی) موثر بوده است.
از این رو مطالعه هر یک از اسناد مربوط به این نهاد در کشف فضای فرهنگی و سیاسی آن روز جامعه ایران و فهم چرایی بسیاری از وقایع آن دوران که منشا تحولات بعدی - و در مواردی حتی تا به امروز - شده مفید است. (امیدوارم فرصت تدوین چکیدهای مستند در معرفی اجمالی نهاد شورای انقلاب، اسامی کامل اعضا، مهمترین ماموریتها و اقدامات و مراحل چهارگانه تغییرات ترکیب اعضای آن را بیابم و به عنوان ضمیمه این نوشتار یا جداگانه، به زودی تقدیم خوانندگان کنم). اطلاعات عمومی جامعه درباره نهاد شورای انقلاب بسیار اندک و منابع و اسناد منتشر شده نیز کمتر از آن است.
مهمترین دلیل آن رعایت مسائل امنیتی بوده است، چراکه فراهمسازی مقدمات تشکیل شورای انقلاب و برگزاری نخستین جلسات آن در زمان حضور شاه و ساواک در ایران بود. بعد از پیروزی انقلاب نیز با توجه به شرایط ملتهب آن روزها و نگرانی از اقدامات تروریستی دشمنان انقلاب که نمونه آن در ترور رییس شورای انقلاب (شهید مطهری) در ۱۱ اردیبهشت سال ۵۸ به وقوع پیوست، تداوم مخفی ماندن اطلاعات مربوط به اعضا و زمان و مکان و برنامههای آن را ضروری میکرد.
هرچند که به تدریج در مصاحبههای برخی اعضای شورا مطالبی پراکنده درباره آن بازگو شد، اما هیچگاه به صورت کامل و رسمی اعلام نشد و به سبب همین فقدان منابع کافی یا عدم انتشار اسناد دست اول شاهد بیان نقلهای متفاوت و وجود اشتباهات متعدد درباره ایده تشکیل شورای انقلاب و ترکیب اعضای آن حتی در دایرهالمعارفها و دانشنامههای معروف نیز هستیم؛ چرا که آنچه درباره تاریخچه شورای انقلاب، ترکیب و تکمیل و تغییر اعضای آن بیان شده عموما مبتنی بر اظهارات شفاهی و خاطرات جداگانه افرادی است که سالها پس از پایان کار شورا - آنهم غالبا در ضمن مطالبی دیگر - بیان شده است.
ضمن اینکه حوادثی که در سه سال ۵۸، ۵۹ و ۶۰ پدید آمد و منجر به خارج شدن حدود نیمی از اعضای اولیه شورای انقلاب از گردونه حاکمیت نظام جمهوری اسلامی شد طبعا موجب تفاوت فاحش دیدگاه آنان در سالهای بعد نسبت به زمان حضور در شورا شده که این تفاوت را در بیانهای دوگانه و حتی متضاد برخی از ایشان در برهههای مختلف میتوان مشاهده کرد.
مقایسه و برهم نهادن این نقلها و ارزیابی وزن و وزان گویندهها و گفتارها و راستیآزمایی آنها با اندک اسناد مکتوب باقیمانده در آرشیو مراکز معتبر، نیازمند پژوهشهای علمی جداگانه است. بنابراین، انتشار هر سند مکتوب (یا صوتی و تصویری معتبر) که در زمان دایر بودن شورای انقلاب تنظیم شده باشد دارای اهمیت مضاعف، خصوصا در تصحیح اشتباهات موجود در نقلهای «خاطراتمحور» است. خوشبختانه اسنادی که در این نوشتار منتشر شدهاند از این خصوصیت برخوردار بوده و حایز اهمیتند.