به نظر میرسد شناسایی دروغگو کار راحتی است نه؟ در برخی موارد بله، ولی در باقی موارد تفکیک اضطراب طبیعی از اضطراب ناشی از دروغ سخت است.
دروغ ویژگی ذاتی انسان است و همه ما این کار را میکنیم. فقط برخیمان بهتر عمل میکنیم و برخیمان گیر میفتیم.
به گزارش راهنماتو، به همین نحو، برخی در شناسایی دروغ و دروغگو مهارت بیشتری دارند و برخی دیگر به راحتی، حتی با دروغهای آشکار، فریب میخورند.
در این مقاله با ما همراه باشید تا ببینیم گروه اول از روی چه نشانههایی سریع دروغگو را شناسایی میکنند.
بسیاری از مردم موقع دروغگویی عصبی میشوند. آنها به شدت مضطرب میشوند. اما هر فردی اضطراب را به شکلی متفاوت بروز میدهد. مثلا برخی زیادی وول میخورند. برخی با انگشتانشان ضرب میگیرند، وزنشان را روی دو تا پا جابهجا میکنند یا با شیئی ور میروند.
عرق شدید، به خصوص روی پیشانی یا کف دستان، میتواند نشانهای از عصبی شدن فرد دروغگو باشد. آنها همچنین ممکن است سرخ شوند. یک مشاهدهگر دقیق میتواند بسیار سریع همه این علائم را در فرد شناسایی کند و بفهمد اوضاع از چه قرار است.
دروغگوهای بیتجربه از تماس چشمی پرهیز میکنند. آنها آنقدر با دروغشان معذباند که بیشتر از چند ثانیه به چشم طرف مقابل نگاه نمیکنند. اما برخی دروغگوها عمدا تماس چشمی برقرار میکنند. آنها این کار را میکنند که متقاعد شوید دارند راست میگویند؛ درعینحال میخواهند شما را در حین دروغ گفتن ارزیابی کنند تا بفهمند چقدر باورشان کردهاید؛ بنابراین مشاهدهکنندگان دقیق باید با سرنخها، مثل مورد بعدی، به هر دو نشانه دقت کنند.
دروغگوها اغلب داستانهای نامنسجم تعریف میکنند. آنها جزئیات، تاریخها یا رویدادها را تغییر میدهند تا با داستان فعلیشان جور درآید و دروغشان آشکار نشود.
برای همین است که بازپرسان بارها و بارها از مظنونین سوال میپرسند تا ببینند داستان همواره همان است یا تغییر میکند. آنها پرسشهایی مشابه را در طی ساعتهای مختلف بارها و بارها میپرسند.
عدم انسجام داستان دروغگوها به مرور زمان که این داستانها را تعریف میکنند واضحتر میشود. افراد حواسجمع که خیلی دقیق مشاهده میکنند، میتوانند با مقایسه داستانها با هم خیلی سریع متوجه ایرادات بشوند.
شخصی که دروغ میگوید برای آنکه دروغش آشکار نشود گاهی پاسخهای نامفهوم و نامشخصی میدهد که فاقد جزئیات دقیقاند. این استراتژی مفید است. این کار باعث میشود راستیآزمایان به سختی بیفتند، زیرا فرد خیلی راحت میتواند ادعا کند چیزی یادش نیست.
از طرف دیگر، اشخاص ممکن است جزئیات دقیق و زیادی درباره یک داستان ارائه دهند تا آن را باورپذیرتر کنند. آنها ممکن است به ساعت دقیق مثل ۷:۳۴ دقیقه اشاره یا مکانها را با جزئیات ریز و دقیق توصیف یا خیلی دقیق به پوشش افراد اشاره کنند.
مردم اغلب وقایع و اشیاء را با جزئیات ریز به خاطر نمیآورند. برای همین است که ما نمیتوانیم شاهدات عینی موثق و دقیقی باشیم؛ بنابراین اضافه کردن جزئیات زیاد یا کمگویی، به خصوص اگر شخص را میشناسید و میدانید که معمولا چگونه رفتار میکنند و حرف میزنند، میتواند نشانههای دروغ را آشکار کند.
بسیاری از دروغگوها نیز احساس میکنند باید رفتارشان را بیش از حد توضیح دهند و توجیه کنند. این کار تلاشی است برای منطقی جلوه دادن فریبکاریشان. آنها توضیحات طولانی برای رفتارشان میدهند تا منطقی جلوه کنند. اگر مشاهدهگری دقیق باشید خیلی سریع متوجه میشوید.
کودکان وقتی میخواهند کاری که انجام دادهاند را توجیه کنند از این روش استفاده میکنند.
استرس اثرات بسیار جالبی روی بدن ما دارد. تارهای صوتی در حین دروغ گفتن به دلیل استرس سفت میشوند که باعث تغییر در تن صدا میشود. صدای افراد در این حالت بلندتر یا پایینتر از تن معمولشان میشود.
آنها ممکن است نوسانات آوایی را نیز نشان دهند که در این حالت یا خیلی یکنواخت یا رباتیک حرف میزنند تا به نظر آرامتر و منجسمتر بیایند.
حالات مخلوط چهره، حالات غیرارادی و سریعی هستند که میتوانند احساسات واقعی شما را لو دهند. یک اخم لحظهای، یک لحظه عصبانیت، یک لحظه بالا رفتن ابروها میتوانند معنیدار باشند. همه این موارد به رغم تلاشهای فرد برای خنثی نشان دادن حالت چهرهاش رخ میدهند.
شما میتوانید در تمام طول روز چهرهتان را بیاحساس و خنثی نگه دارید، اما اگر دروغگوی باتجربهای نباشید، احساسات خودشان را به سطح چهره میرسانند. شاید بهتر است وقتی دارید به کسی دروغ میگویید صورتتان را پشت روزنامه پنهان کنید.
اما کار بعدی را نکنید:
برخی دروغگوها در تلاش برای انحراف اذهان در وقت بازجویی در حالت تدافعی ظاهر میشوند. آنها با خشونت پاسخ میدهند، از پرسشها طفره میروند یا تلاش میکنند که تمرکز را از روی فریبشان بردارند.
مثلا از همسرتان میپرسید: «دیشب کجا بودی؟»
او پاسخ میدهد: «چرا همیشه از من سوال و جواب میکنی؟ شد یکبار به من اعتماد کنی؟»
خیلی بد است، نه؟
احساسات ناهمخوان یکی دیگر از نشانههای دروغگویی است که مشاهدهگران دقیق خیلی خوب متوجه آن میشوند. اما معنایش چیست؟ وقتی شخصی دروغ میگوید بروز عاطفی و احساسیاش همیشه با موقعیت جور نیست. مثلا، ممکن است در هنگام توضیح قسمت جدی یا غمگین ماجرا بخندد، یا در هنگام صحبت کردن درباره موضوعی که بار عاطفی شدیدی داشته، خیلی خنثی و بیاحساس به نظر برسد.
اینها نشانههایی از عدم صداقتاند.
یکی از نشانهها خوب دیگری که مشاهدهگران دقیق به آن توجه نشان میدهند، مکثهای طولانی در هنگام پاسخگویی است. معنایش این است که فرد مشغول ساختن داستانی در ذهن است تا از افشای حقیقت اجتناب کند.
این کار وقت خریدن برای پیدا کردن داستانی باورپذیرتر است. این را به وضوح در سیاستمداران میتوان دید، آنها خونسرد و منسجم به نظر میرسند و بسیاریشان قبل از پاسخ به مطبوعات مکثهای عمیق و طولانی دارند.
حرکتهای ناخودآگاهی که معمولا با هدف مرتب کردن ظاهر به کار میرود: صاف کردن موها، دست زدن به صورت، صاف کردن لباس و .. یکی از نشانههای واضح عصبی بودن است. این رفتارها تلاشهای برای خودآرامسازی در هنگام دروغگویی هستند.
تغییر در تنفس یکی از نشانههای معمول آشکار در موقعیتهای پرفشار است که فرد حس میکند در خطر است. استرس ناشی از دروغ روی الگوی تنفس فرد اثر میگذارد. آنها خیلی سریعتر، آهستهتر یا نامنظمتر نفس میکشند که ناشی از بالا بودن سطح اضطراب است.
مشاهدهگران دقیق صدای آه، دم عمیق و بازدم بلند را میفهمند. این صداها تلاش فرد برای مدیریت اضطراب در هنگام دروغگویی را نشان میدهند.
متوجه شدهاید که دروغگوها از برخی عبارات و صفات مثل «صادقانه بگم»، «روراست بگم» یا «باور کن» برای تأکید کردن روی صداقت و اطمینان بخشیدن به مخاطب درباره میزان راستگوییشان استفاده میکنند؟
درضمن، درحالیکه مردم ممکن است خیلی طبیعی از «آااام» و «عه» برای پر کردن فاصله بین جملات استفاده کنند، دروغگوها به کرات از آنها استفاده میکنند تا وقت برای ساختن روایت جعلی داشته باشند.
به جان خودم قسم میخورم، قول میدهم... دروغگوها از این عبارات برای تأکید بر صداقتشان استفاده میکنند.
به نظر میرسد شناسایی دروغگو کار راحتی است نه؟ در برخی موارد بله، ولی در باقی موارد تفکیک اضطراب طبیعی از اضطراب ناشی از دروغ سخت است. باید باهوش باشید، به موقعیت در حالت کلی نگاه کنید و رفتارها معمول فرد را نیز در نظر داشته باشید.