جنینی که اکنون در یکی از بیمارستانهای اصفهان زیست میکند و یکی از چهارقلوهاست. خبر خوب اینکه مادری چند روز پیش در اصفهان ۴ قلو به دنیا آورد. یک مادر جوان دهه هفتادی که حالا ۵ فرزند دارد.
هیچ چیز به اندازه مادر شدن برای یک زن لذت بخش نیست. اینکه در وجود خود جنینی را پرورش دهد و برای در آغوش کشیدنش لحظه شماری کند.
به گزارش همشهری آنلاین، اما گاهی روزگار بدقلقی کرده و اتفاقات جورباجور دست به دست هم می دهند تا این خوشی را از او بگیرند. شرایطی فراهم می شود که مادر به جای خوشحال بودن اضطراب وجودش را بگیرد.
ترس از وضعیت بد مالی، از چند قلو بودن بچه ها، مستاجری و ... ده ها علت دیگر. همین دلواپسی ها او را تحت فشار قرار میدهد تا به سقط جنین فکر کند.
مثلا جنینی که اکنون در یکی از بیمارستانهای اصفهان زیست میکند و یکی از چهارقلوهاست. خبر خوب اینکه مادری چند روز پیش در اصفهان ۴ قلو به دنیا آورد. یک مادر جوان دهه هفتادی که حالا ۵ فرزند دارد.
«مائده خان احمدی» دلیل منصرف شدن از سقط جنین را حمایت گروه جهادی حسنا می داند که از ماه های اول تا لحظه زایمان همراهی اش کردند و به او دلگرمی دادند.
لبخند از روی لبهایش محو نمی شود. ۴ نوزادی که به جمع خانواده ۳ نفره اش اضافه شده اند. پیش از این مهدیار ۵/۳ ساله را داشت. دلش می خواست فرزند دیگری داشته باشد تا همبازی او شود. اما به جای یکی، ۴ خواهر و برادر آمدند.
فرشته های کوچک را نگاه می کند. حال خوبی دارد و خدا را شکر می کند که به سلامت دنیا آمده ند. در دل قدردان عزیزانی است که در ماههای بارداری کنارش بودند و به زبان می آورد.
با لهجه شیرین اصفهانی سر حرف را باز می کند و به چند ماه پیش برمی گردد. زمانی که برای سونوگرافی به بیمارستان رفته بود: «وقتی سونوگرافی کردم. دکتر گفت این هم بچه، نه شدن دوتا، صبر کن بیشتر هستن. ۳ تا، نه خانم. مبارک باشد. ۴ قلو هستن.» از شنیدن «بچه های شما ۴ قلو هستند.» حس خوبی نداشت. شوهرش کارگر روزمزد بود و درآمدشان نمی توانست جوابگوی ۴ نوزاد باشد. به خصوص که فرزند دیگری هم داشت.
هر چه بیشتر می گذشت، دغدغه های فکری او هم بیشتر شد. تنها راهش را سقط میدانست، اگرچه ته دلش راضی به این امر نبود. به متخصص زنان مراجعه کرد. باقی ماجرا را از زبان خودش میخوانیم: «دکتر به من گفت می توانم دو تا از بچه ها را سقط کنم و دو تای دیگر را نگهدارم. دکتر دیگری رفتم او هم گفت ممکن است بچه هایت نارس به دنیا بیایند یا عقب مانده ذهنی شوند. بهتر است سقط کنی.»
هر کدام از دکتر ها حرفی می زدند و مائده بیشتر به هم می ریخت. اینکه ۲ پزشک متخصص او را تشویق به سقط جنین می کردند، بیشتر ترغیبش می کرد دست به این کار نامطلوب بزند. برای همین تصمیمش برای از بین بردن بچه ها جدی شد. به بیمارستان رفت تا بار دیگر با پزشک حرف بزند. در سالن انتظار نشسته بود ناخواسته سرحرف را با خانم کنار دستی خود باز کرد. زن راهنمایی اش کرد که حتما با مجموعه جهادی «حسنا» تماس بگیرد.
مائده تعریف می کند: «آن خانم خیلی از گروه حسنا تعریف کرد و گفت که مشاوران آنجا به من کمک می دهند تا بچه هایم در شرایط خوب به دنیا بیایند. به حرفش گوش کردم و تماس گرفتم. من را به خانم جعفرآبادی معرفی کردند. کسی که در این ۹ ماه مثل یک خواهر در کنارم بود. از هیچ کاری مضایقه نکرد. مرتب برایم بسته ارزاق می فرستاد. هر بار آشفته می شدم به او زنگ می زدم. من را آرام می کرد.»
ماه ها از پی هم می گذشت و مائده به هفته های پایانی بارداری خود نزدیک می شد. وضعیت جسمی اش خیلی مساعد نبود. به دلیل پایین آمدن پلاکت خونش به بیمارستان معرفی شد.
او تعریف می کند: «حالم بد بود. دکتر سمیه خان جانی پزشک متخصصم بود. همواره مراقبم بود تا اتفاقی برای من یا نوزادانم نیفتد. خیلی برایم زحمت کشید. اما بالاخره روز پنجشنبه فارغ شدم. ۲ دختر، ۲ پسر. الناز، آینار، محمد و علی پسرها در دستگاه هستند. هر روز از سمیرم به بیمارستان می آیم تا به بچه ها شیر بدهم.»
تنها دغدغه امروز مائده، کار همسرش است که درآمد چشمگیری ندارد و دیگر اینکه برای نگهداری از فرزندان نیاز به یک پرستار دارد. البته نداشتن وسیله نقلیه هم معضلی که مائده امیدوارست به زودی برطرف شود. او می گوید: «خانم جعفرآبادی اقدامات لازم را انجام داده تا با همکاری بهزیستی پرستاری برای کمک به من در نظر گرفته شود.»
مجموعه حسنا یک مجموعه مردمی است که توسط افراد تحصیل کرده و جهادگر اداره می شود. این مرکز با هدف خدمت به مردم در بحران کرونا شکل گرفت. اما با افزایش سقط جنین به دلیل مشکلات مالی رویکرد خود را به این سمت تغییر داد. مرکز جهادی حسنا گام بلندی برای حمایت از فرزند آوری برداشته و کار خود را رسما از شهریور سال ۱۳۹۹ شروع کرده است.
این مجموعه تاکنون توانسته ۴۰۰ نوزاد را از مرگ حتمی نجات دهد. «نرگس جعفرآبادی» یکی از اعضاء این مجموعه است و درباره عملکرد مرکز حسنا توضیح می دهد: «در این مجموعه ۴۰ نیروی متخصص در زمینه های مختلف علمی به صورت جهادی فعالیت می کنند. کارشان هم کمک کردن به مادر بارداری است که می خواهد سقط جنین کند. آنها با مشاوره دادن به مادر او را از این کار منصرف می کنند و سپس درصدد رفع مشکلات او برمی آیند.»
به گفته جعفرآبادی گاهی پدرها تمایل به نگهداشتن بچه ندارند که در این صورت راضی کردن خانواده برای منصرف شدن از سقط جنین سخت تر می شود. او ادامه می دهد: «با مادری مواجه شدیم که برای پنجمین بار باردار شده بود و ۴ دختر داشت. مادر همسر تلاش زیادی کرد تا جنین سقط شود. مرد مردد بود و میگفت اگر بچه به دنیا بیاید سرپرستی اش را به خانواده دیگری می دهم. ما هم با او کنار آمدیم تا سر لج نیفتد. وقتی دختر پنجمش به دنیا آمد می گفت همه دنیا یک طرف، فاطمه یک طرف.»
به گفته جعفرآبادی، سقط جنین در مطب های زیرزمینی و به صورت غیر قانونی انجام می شود. این کار گاها مرگ مادر یا نابارور شدن او را در بردارد. این مشاور ادامه می دهد: «کمک به فرزندآوری مهمترین هدف مجموعه ماست و برای رسیدن به آن از جان مایه می گذاریم.»
مجموعه جهادی حسنا برای پیشبرد کارها با همه مراکز بهداشت در جای جای ایران در ارتباط است. همچنین رایزنی های لازم را با برخی پزشک ها، مراکز رادیولوژی و سونوگرافی برقرار کرده و از آنها خواسته تا مادرانی که برای سقط جنین تصمیم گرفته اند را به آنجا معرفی کنند.
جعفرآبادی می گوید: «افرادی که به عنوان معین یا مشاور فعالیت می کنند، در همان وهله اول با مادر تماس گرفته و ارتباط برقرار می کنند. معیار کار آنها براساس اعتماد است. آنها بعد از علت یابی سعی می کنند، به مادر اطمینان خاطر دهند که در کنار او خواهند بود و برای رفع مشکلاتش اقدام می کنند. مشاوران حسنا آسیب شناسی می کنند بدون اینکه کنکاشی در زندگی مادر کنند.»
البته گروه جهادی حسنا فقط کارش مشاوره نیست. تهیه مواد غذایی مقوی برای مادر باردار، اهدای پوشاک، لوازم التحریر و دیگر ملزومات زندگی برای خانواده آنها از دیگر کارهایی است که این مجموعه مردمی انجام می دهد.
جعفرآبادی ادامه می دهد: «گاها پیش آمده پدر خانواده اعتیاد دارد او را به کمپ ترک اعتیاد معرفی می کنیم. یا بداخلاق است از مشاوره کمک می گیریم. اگر شغل خوبی ندارد او را به جاهایی که شرایط بهتری دارد معرفی می کنیم. برای مستاجرها پیش پرداخت اجاره مهیا می کنیم که البته در تامین آن خیرین دست مان را می گیرند. یا هزینه درمان مادر جور می کنیم.»
اغلب مادرانی که به سقط جنین فکر می کنند مشکل مالی ندارند، بعضی شان دختران جوانی هستند که در دوران عقد باردار شده اند. به دلیل تصور ذهنی عوام دوست ندارند بچه شان متولد شود.
جعفرآبادی می گوید: «مامان عروس ها بیشتر از نظر روحی نیاز به حمایت دارند. به آنها مشاوره می دهیم که اگر سقط کنند ممکن است دیگر بچه دار نشوند. برای آنها جهیزیه تهیه می کنیم. سیسمونی می گیریم.»