نظافت کردن گاهی به غلبه بر این اضطراب و پرت شدن حواس فرد از افکار ناخوشایند کمک میکند، به همین دلیل بیشتر اوقات خود را با این کار مشغول میکند.
عشق یا نفرت شما به نظافت کردن چیزی بیشتر از یک ویژگی شخصیتی است. شما میتوانید با دقت در وضعیت آشپزخانه یا کمد لباس هایتان، به چیزهای زیادی دربارهی خودتان پی ببرید. این امر در مورد دیگران هم صدق میکند. اگر میخواهید کسی که تازه با او آشنا شده اید را بهتر بشناسید، کافی است سری به خانه اش بزنید.
در نگاه اول خانه یا اتاق شان ممکن است بی نقص به نظر برسد: همه جا مرتب، تمیز و باسلیقه است. اما اگر کشو یا کمدی را باز کنید، ممکن است با وسایل شکسته و کهنه و لباسهای مچاله شده مواجه شوید.
برای همهی ما مهم است که هر چیزی چه ظاهری داشته باشد و از بیرون چطور به نظر برسد، اما اهمیت این امر برای کسانی که تیپ شخصیتی نمایشی دارند بیشتر است. آنها شیفتهی این هستند که بهترین وجوه شخصیت شان را نشان دهند و بسیاری از کارها را در اصل برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران انجام میدهند. برای این افراد پنهان کردن وسایل کهنه و بلااستفاده راحتتر از دور ریختن آنها یا مرتب کردن شان است. در اغلب موارد، برای این افراد بیشتر این مهم است که محل زندگی شان جذاب به نظر برسد تا اینکه آن را واقعاً تمیز کنند.
بعضی افراد سالها در خانهای زندگی میکنند که هر گوشه اش نیاز به تعمیر و بازسازی دارد و وسایل خود را به جای کمد در جعبه نگه میدارند تا پولی صرف تعمیرات و خرید وسایل جدید نکنند. آنها اغلب با محل زندگی شان مانند یک جای موقت برخورد میکنند: مثلاً قصد دارند به جای دیگری نقل مکان کنند، وام بگیرند یا صرفاً منتظرند زندگی شان به نحوی تغییر کند.
اما آدمها گاهی میتوانند دههها در این جای «موقت» زندگی کنند. از منظر روانشناختی، این افراد در آینده زندگی میکنند و یک خوش بینی غیر واقع بینانه به زندگی دارند. آنها با وضعیت فعلی خود مثل یک رنج و غذاب موقت برخورد میکنند که تنها باید تحملش کنند. از سویی دیگر، این افراد اغلب برنامهی مشخصی ندارد. آنها به این شکل زندگی عادت کرده اند و دائماً امیدوارند یک کمک بیرونی وضع شان را تغییر دهد.
بخشی از خانه تان که به کار خود اختصاص میدهید، مثل یک میز کار، از جهت روانشناختی بسیار جالب توجه است. بعضی افراد همهی وسایل کارشان را مرتب و دسته بندی میکنند و در جای مخصوصی میگذارند. اما بعضی همه چیز را در هم نگه میدارند که فضای زیادی را اشغال میکند و گرد و خاک رویشان را میگیرد. این امر میتواند نشان دهندی اعتماد به نفس بالا و عدم بلوغ عاطفی باشد.
حتی اگر میز کارتان شلوغ باشد، باز هم میتوانید رویش کار کنید و به راحتی چیزهایی که میخواهید را پیدا کنید. این لزوماً چیز بدی نیست. در اغلب موارد، شلوغی میز کار نشان دهندهی داشتن یک شخصیت خلاق و مبتکر است.
اگر معمولاً کاری جز تایپ کردن روی میز کارتان انجام میدهید (مثل انجام کارهای هنری، نوشتن، ساخت یک چیز و غیره)، احتمالش زیاد است که میز کارتان خیلی مرتب و تمیز نباشد. اما از سویی دیگر، این احتمال وجود دارد که اغلب ایدههای غیر معمول و خلاقانهای داشته باشید.
کمتر کسی هست که بگوید شیفتهی نظافت کردن است. اما بعضی افراد آنچنان از این کار بیزارند که شکل ترسناکی پیدا میکند: آنها زباله هایشان را مدتها در بالکن نگه میدارند یا تا زمانی که دیگر هیچ ظرف تمیزی برایشان باقی نمانده باشد، ظرفی نمیشویند.
پشت گوش انداختن مشکلی است که بسیاری از افراد با آن درگیرند. این مسأله در امور روزمرهی ما زیاد رخ میدهد. انجام اندک و پیوستهی یک کار عاقلانهتر از انجام یکبارهی حجم زیادی از کار به نظر میرسد. اما آدمها اغلب برای خود بهانه میآورند، مثل اینکه: «من اساساً آدم تنبلی هستم»، «وقت ندارم» یا «فردا انجامش میدهم». اگر متوجه شده اید که گاهی کارهایتان را پشت گوش میاندازید، سعی کنید با انجام کارهای کوچک شروع کنید. ظرفها را بلافاصله بعد از غذا خوردن بشویید، یا زبالهها را هر روز بیرون بگذارید – این کار باعث شکل گیری عادت سالم انجام به موقع کارها در شما میشود. شما برای بخشهای مهمتر زندگی خود به این عادت نیاز دارید، مثل شغل تان یا روابط تان با دیگران.
خانهی بعضی آدمها طوری است که انگار از آن صرفاً به عنوان جایی برای خواب استفاده میکنند. ممکن است خانه شان تمیز باشد، اسباب و اثاثیهی خیلی کمی داشته باشد و تقریباً هیچ ظرفی در آن نباشد. آنها گاهی حتی گاز، یخچال یا دیگر وسایل ضروری را ندارند. این دست خانهها میان دانشجوها یا شاغلین پرمشغلهای که زمان خیلی کمی را در خانه سپری میکنند، رایج است.
با این حال، هر چه سن شخص بالاتر میرود، به راحتی و نظم بیشتری در زندگی نیاز پیدا میکند. اگر خانهی کسی خالی به نظر میرسد، اما زمان زیادی را در آن سپری میکند، این مسأله ممکن است نشان دهندهی وجود مشکلات روانشناختی باشد. یکی از آنها عدم بلوغ عاطفی است: آن فرد بزرگسال هنوز منتظر است که کسی از راه برسد و محل زندگی اش را برایش راحت و دلپذیر کند. مثلاً فکر میکند که شریک زندگیای پیدا خواهد کرد که این کار را برایش انجام خواهد داد.
آشپزخانه باید تمیزترین نقطهی خانه باشد، چون در آنجا غذا درست میکنیم و از مواد غذایی نگهداری میکنیم. لکههای روغن، باقیماندهی غذاها، لکههای چای و قهوه روی لیوانها – همهی اینها تنها باعث بدمنظره شدن آشپزخانه نمیشود، بلکه میتواند برای سلامت ما خطرناک هم باشد. حتی کسانی که از نظافت کردن خوش شان نمیآید هم سعی میکنند آشپزخانه را تمیز نگه دارند تا سالم و سلامت بمانند. با این حال، بعضی افراد مشکلی با کثیفی آشپزخانه ندارند؛ و گاهی مشکل صرفاً تنبلی نیست. تحقیقات ثابت کرده نظافت نکردن خانه یکی از نشانههای افسردگی است. در این حالت، فرد انرژی تمیز نگه داشتن خانهی خود را ندارد، آن را کار مهمی نمیداند و به احتمال زیاد، به اندازهی کافی برای خود ارزش قائل نیست – او فکر نمیکند که لیاقت زندگی در یک محیط تمیز را دارد. از سویی دیگر، پژوهشها نشان داده نظافت کردن به طور مرتب، روحیه را بهبود میبخشد و با علائم افسردگی مقابله میکند.
در تبلیغات شامپو معمولاً حمام را جایی نشان میدهند که میتوان همهی مشکلات خود را فراموش کرد و برای مدتی آرامش گرفت؛ و همینطور هم هست: یک حمام داغ یا یک دوش آب سرد تأثیر زیادی بر حس و حال ما دارد. رایحههای مختلفی هم هستند که میتوانند خواب را از سرمان بپرانند.
با یک نگاه به حمام یک شخص میتوان فهمید که صاحب خانه تا چه حد به خود اهمیت میدهد. تمیزی حمام نشان میدهد که به طور مرتب از آن استفاده میشود. انواع و اقسام شامپوها، لوسیونهای بدن و شویندههای صورت – همهی اینها نشان میدهد که آن شخص به خودش میرسد. اگر تنها چیزی که در حمام یک شخص دیدید یک شامپو، یک لیف و یک صابون بود، معنایش این نیست که او افسرده است. بلکه صرفاً نشان میدهد که او تحت فشار قرار دارد و فرصت چندانی برای رسیدگی به ظاهرش ندارد.
برای بعضی افراد دور ریختن وسایل مورد علاقه شان دشوار است. احتمالاً چنین خانههایی را دیده اید: یک دست ظرف دارند که هیچوقت از آن استفاده نمیکنند، اسباب و و اثاثیهی کهنه شان را در انباری نگه میدارند، یک دوچرخهی قدیمی دارند که مدتها است از آن استفاده نکرده اند و دیگر وسایل بلااستفاده.
این رفتار در بهترین حالت، نشان دهندهی یک شخصیت محافظه کار است: این افراد از تغییر کردن خوش شان نمیآید و سعی میکنند از تغییر دوری کنند. بدترین حالت، زمانی است که شخص دوست دارد دائماً وسایل بلااستفاده به خانه اش ببرد. این کار نشانهی رفتار وسواسی و روان رنجوری است. این افراد نمیتوانند در برابر میل خود به انبار کردن وسایل مقاومت کنند.
هیچ ایرادی در میل به زندگی در یک محیط تمیز نیست، با این حال، اگر کسی توجه بیش از اندازهای به این موضوع داشته باشد، ممکن است نشانهی وجود مشکلاتی باشد. این افراد معمولاً چندان از مهمان داشتن خوش شان نمیآید، چون ممکن است به چیزی صدمه بزند یا چیزی را جا به جا کند که نظم بی عیب و نقص خانه شان را برهم بزند.
این رفتار ممکن است نشان دهندهی عادت به تمرکز روی چیزهای کوچک یا میل به کمال گرایی باشد. اگر خانهای به خاطر ترس از میکروب و کثیفی دائماً تمیز باشد، یعنی آن شخص با اضطراب دست و پنجه نرم میکند. نظافت کردن گاهی به غلبه بر این اضطراب و پرت شدن حواس فرد از افکار ناخوشایند کمک میکند، به همین دلیل بیشتر اوقات خود را با این کار مشغول میکند.
با این حال، پژوهشهای زیادی هم نشان داده نظافت خانه به طور مرتب و انجام دیگر کارهای سادهی روزانه میتواند تمرکز را بهبود ببخشد و ما را مسئولیت پذیرتر، شادتر و بااعتماد به نفستر کند.
منبع:روزیاتو