او را از سر گذر برای کارگری در زمینهای کشاورزی بردم، ولی وقتی به باغ انگور یکی از بستگانم در اطراف روستای برقی رسیدیم چنین ادعا کرد که نمیتواند کار کند! و در میان حرف هایش به من ناسزا گفت که عصبانی شدم وبا سنگ به سرش زدم.
جوان ۳۵ سالهای که پس از ارتکاب جنایت در چهار دیواری مخروبه باغ انگور، خود را به بیمارستان روانپزشکی معرفی کرده بود درحالی راز قتل مرد ۶۰ ساله را بر ملا کرد که احتمال میرود ماجراهای عجیبی در این پرونده جنایی رقم بخورد!
هفدهم مهر گذشته، خانواده مرد تبعه خارجی با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان رضوی از گم شدن وی ابراز نگرانی کردند. آنها مدعی بودند مرد ۶۰ ساله شانزدهم مهر طبق معمول برای کارگری به سرگذر در بولوار رسالت رفته، اما دیگر به خانه بازنگشته است!
در پی اعلام این گزارش و با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) پروندهای در این رابطه تشکیل شد و در دایره فقدانی ها، مورد رسیدگی قرارگرفت، اما هرچه کنکاشهای کارآگاهان در دهلیزهای تاریک این پرونده عمیقتر میشد، روزنههایی از جنایت نیز سوسو میزد تا جایی که دیگر تحقیقات نامحسوس به سرنخهایی از یک کلاف پیچیده گره خورد و فرضیه قتل «سنگ علی» قوت گرفت.
این گونه بود که پرونده مذکور با دستور و نظارت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) به دایره قتل عمد انتقال یافت و بررسیهای تخصصی کارآگاهان بر فرضیه جنایت متمرکز شد.
کارآگاهان در ادامه فعالیتهای اطلاعاتی افسران دایره فقدانیها به باز بینی دوربینهای ترافیکی و مداربستهای پرداختند که در مسیر تردد هر روزه «سنگ علی» قرار داشتند، اما هیچ اثری از وی دیده نشد تا این که پس از چند روز تحقیقات میدانی وشبانه روزی بالاخره تصویری از مرد تبعه خارجی در اطراف تجمع کارگران سرگذری در بولوار رسالت نمایان شد.
همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان به ردزنی و نقطه یابی مسیر تردد وی ادامه دهند. طولی نکشید که تصویر دیگری از یک جوان ۳۵ ساله به دست آمد که درکنار مرد تبعه خارجی حرکت میکرد به طوری که گویی او را برای کارگری اجیر کرده است.
با جمع بندی این اطلاعات و سرنخهای موجود، گروهی کارآزموده از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ، ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمدآگاهی) وارد عمل شدند و با بهره گیری از فناوریهای نوین پلیسی به هویت جوان ۳۵ ساله پی بردند. رصدهای اطلاعاتی برای شناسایی محل سکونت این جوان روز چهارشنبه گذشته به نتیجه رسید و کارآگاهان پس از جست وجوهای زیاد متوجه شدند که وی توسط نزدیکانش در بیمارستان روانپزشکی ابن سینای مشهد بستری شده است.
در همین حال کارآگاهان به سراغ برادر وی رفتند و ازمیان جملات وی به رازی از یک جنایت پی بردند که جوان ۳۵ ساله قبل از بستری در مرکز درمانی از آن سخن گفته بود. به همین خاطر کارآگاهان وارد عملیات اطلاعاتی نامحسوس شدند و خیلی زود به اخباری دست یافتند که حکایت از رفت و آمدهای «حمید-ک» (جوان ۳۵ ساله) به زمینهای کشاورزی و باغ انگوری در اطراف روستای برقی داشت؛ بنابراین کارآگاهان با پرس وجوهای محلی به مالک باغ انگور رسیدند و با استفاده از شگردهای پلیسی، جسد مرد ۶۰ ساله را درون یک چهاردیواری مخروبه در حالی کشف کردند که فقط دست جسد از زیر سنگها و تکه آجرهای ساختمانی بیرون بود.
گزارش حاکی است به این ترتیب خبر کشف جسد در بی سیمهای پلیس پیچید و ظهر پنج شنبه گذشته، قاضی ویژه قتل عمد عازم انتهای بولوار شهید کشمیری شد و درحالی که دستورات محرمانهای را برای مراقبت ویژه از متهم به قتل در بیمارستان روانپزشکی صادر کرده بود، به تحقیق میدانی در محل کشف جسد پرداخت.
بررسیهای اولیه حاکی ازآن بود که مرد تبعه خارجی با وارد آمدن ضربات سنگ یا جسم سخت به ناحیه سر به قتل رسیده است؛ اما با توجه به فساد نعشی شدید، جسد مرد ۶۰ ساله برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت. درهمین حال قاضی دکتر صادق صفری برای ادامه تحقیقات به طرف بیمارستان ابن سینای مشهد حرکت کرد ومتهم به قتل را زیررگبار سوالات فنی قرار داد، متهم که با مشاهده قاضی ویژه قتل عمد، هراسان و نگران شده بود با دستپاچگی خاصی ادعا میکرد هنوز قرص هایش را نخورده است! و فریاد میزد قرص هایم را بدهید! این درحالی بود که کادردرمانی هنوز برای تمارضهای وی تردیدهای بسیاری داشتند! و هیچ داروی خاصی برای او تجویز نکرده بودند!
مرد ۳۵ ساله هنگامی که متوجه شد مقام قضایی نیز بیماری روانی او را باورپذیر نمیداند، ابتدا تلاش کرد تا وانمود کند که مرد ۶۰ ساله را نمیشناسد و هیچ گاه اورا ندیده است، اما وقتی تصاویر دوربین مداربسته در مقابل دیدگانش قرار گرفت به صراحت گفت: او را از سر گذر برای کارگری در زمینهای کشاورزی بردم، ولی وقتی به باغ انگور یکی از بستگانم در اطراف روستای برقی رسیدیم چنین ادعا کرد که نمیتواند کار کند! و در میان حرف هایش به من ناسزا گفت که عصبانی شدم وبا سنگ به سرش زدم.
بر اساس گزارش، در حالی که تحقیقات کارآگاهان در دهلیزهای وحشتناک این پرونده جنایی با راهنماییهای قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد ادامه دارد سرنخهایی از ماجراهای عجیب دیگر نیز به دست آمد که پیگیریهای تخصصی دراین باره وارد مرحله جدیدی شده است.
منبع: خراسان