کنار هم قرار دادن تلاشهای قطر و مصر برای آزادی گروگانها در غزه و گفتگوی کوتاه رونالدو و محمد بن سلمان در ریاض نشان میدهد که عربستان برخلاف مواضعش در جهان، چندان هم رویکردی تاثیر گذاری ندارد. زمانی که جنگ بین حماس و اسرائیل آغاز شد، «سعودیهای جدید» یا همان نسل تازه رهبران ریاض بسیار شبیه به «سعودیهای قدیم» عمل میکنند؛ به بیانی دیگر، تحرکاتی در ریاض وجود دارد، اما هیچ گام عملی برداشته نمیشود. ناظران با استناد به این حقیقت میگویند، چنین موضعی گیری عجیب است، زیرا محمد بن سلمان و مشاورانش تغییرات مهم و مثبتی را در عربستان دنبال کرده اند.
با گذشت بیش از دو هفته از حمله حماس به اسرائیل، ریاض کماکان موضعی منفعلانه دارد و همین گزاره موجب شده تا گمانه زنیها در باب چرایی سکوت بن سلمان و پادشاهی افزایش پیدا کند. از همین رو فرضیههایی در باب چرایی انفعال پادشاهی مطرح و مورد واکاوی قرار گرفته است.
به گزارش اقتصادنیوز، ۲۳ اکتبر، همان زمان که جهان متوجه شد که قطر و مصر موفق به آزادی دو گروگان اسرائیلی شدند، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان در اینستاگرام تصویر دیدارش با کریستیانو رونالدو را گذاشت؛ همان ستاره فوتبال پرتغالی که با ولیعهد درباره آینده ورزشهای الکترونیکی - یعنی بازیهای ویدیویی رقابتی - ملاقات کرد، آن هم در شرایطی که سعودیها اعلام کردند میزبان اولین جام جهانی این ورزش خواهند بود.
کنار هم قرار دادن تلاشهای قطر و مصر برای آزادی گروگانها در غزه و گفتگوی کوتاه رونالدو و محمد بن سلمان در ریاض نشان میدهد که عربستان برخلاف مواضعش در جهان، چندان هم رویکردی تاثیر گذاری ندارد. زمانی که جنگ بین حماس و اسرائیل آغاز شد، «سعودیهای جدید» یا همان نسل تازه رهبران ریاض بسیار شبیه به «سعودیهای قدیم» عمل میکنند؛ به بیانی دیگر، تحرکاتی در ریاض وجود دارد، اما هیچ گام عملی برداشته نمیشود. ناظران با استناد به این حقیقت میگویند، چنین موضعی گیری عجیب است، زیرا محمد بن سلمان و مشاورانش تغییرات مهم و مثبتی را در عربستان دنبال کرده اند.
وقتی صحبت از سیاست خارجی و مدیریت بحران به میان میآید، سعودیها منفعل به نظر میرسند، یکی از مقام ارشد پیشین دولت ایالات متحده درباره چرایی چنین رویکردی به فارین پالسی گفت که سعودیها در تنگنا قرار دارند، آنها همچنان برای داشتن امنیت به ایالات متحده وابسته هستند؛ همان بازیگری که حمله به نوار غزه توسط اسرائیل را تسهیل کرده است. از همین رو سعودیها خودشان را صرفا مشغول بیانیهها و جلسات میکنند ۷ اکتبر، تنها چند ساعت پس از حمله حماس به اسرائیل، رخدادی که به سرعت با حملات تلافی جویانه اسرائیل به غزه همراه شد، وزارت امور خارجه عربستان خواستار «توقف فوری تنش بین دو طرف» شد. از آن زمان، سعودیها مجموعهای از بیانیهها را منتشر کردهاند که لحنی تند دارند، اما به برقراری ثبات در منطقه کمکی نمیکنند.
نقطهای قابل تامل در رویکرد عربستان به جنگ اسرائیل و حماس وجود داشت. یک روز قبل برگزاری نشست سازمان همکاری کشورهای اسلامی، شاهزاده ترکی بن فیصل - سفیر سابق ریاض در لندن و واشنگتن –در موسسه سیاست عمومی بیکر دانشگاه رایس در هیوستون سخنرانی کرد. ترکی در طول سخنرانی اش نه تنها اسرائیل و غرب را به خاطر خونریزی در غزه، بلکه حماس را نیز به خاطر حمله به اسرائیل هدف قرار داد. او مدعی شد که در این درگیری «هیچ قهرمانی» وجود ندارد. درست است که ترکی اکنون شهروند عادی است و دیگر یک مقام دولتی به شمار نمیرود، اما فردی است که در افکارعمومی چهرهای به شمار میرود که موضعگیریهای مقامات رسمی علاقهمند به اتخاذ آن هستند، اما به دلایل مختلف از آشکار شدن آن اجتناب میورزند را بیان میشود.
آن چه که انفعال عربستان را عجیبتر میکند آن است که سعودیها در مورد ایران تا چه اندازه محتاط بوده اند. بازخوانی روایت (ادعایی) سعودیها از تماس محمد بن سلمان با ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران درباره جنگ اسرائیل و حماس را میتوان به عنوان انتقاد ضمنی از تهران قلمداد کرد. حماس، یکی از اعضای محور مقاومت است و از متحدان ایران. همین گروه به تازگی استراتژی منطقهای ولیعهد را کاملا از میان برده است. موفقیت چشم انداز ۲۰۳۰ محمد بن سلمان - نقشه راه بلندپروازانه کشور برای رشد و فرصتهای سرمایه گذاری جدید، مشارکت جهانی بیشتر و کیفیت زندگی بهتر برای شهروندان - تا حدی به ثبات و یکپارچگی بیشتر اقتصادهای منطقهای منوط است. توافق ماه مارس عربستان و ایران که روابط دیپلماتیک دو کشور را احیا کرد، قرار بود تنش در منطقه را کاهش دهد. با این حال به ادعای گروهی، آنچه امروز رخ داده، ناشی از ضعف ریاض است. ولیعهد حقیقتا نمیخواهد در درگیری غزه به گونهای عمل کند تا تهران را تحریک نماید.
امروز واشنگتن بیش از هر زمان دیگر برای ایجاد ثبات در منطقه و پایان دادن به جنگ غزه به حمایت ریاض نیاز دارد. اما به نظر میرسد سعودیها نمیتوانند یا نمیخواهند کمک کنند. اگرچه محمد بن سلمان برای حراست از امنیت کشورش به واشنگتن وابسته است، اما در شرایط کنونی روابط آمریکا و عربستان برای او آسیبپذیر است. ولیعهد ممکن است قدرت خود را تثبیت کرده باشد، اما باید در این مسیر احتیاز هم کند. فلسطین همچنان موضوع نمادین در عربستان است و همکاری نزدیک با دولت بایدن برای رهبر این کشور در حال حاضر دشوار خواهد بود، زیرا حمایت از اسرائیل احتمالا تاثیری منفی بر عربستان خواهد گذاشت.
از منظر محمد بن سلمان بهتر آن است که در مناقشه غزه با واشنگتن و اسرائیل همکاری نداشته باشد. سعودیها میتوانند در انتقاد از حماس صریحتر باشند، پناهگاه امنی برای فلسطینیهایی که نیاز به مراقبتهای پزشکی دارند ارائه دهند و از دفاتر خوب خود با اسرائیل برای شکلدهی به واکنش اسرائیل استفاده کنند. با این حال، ولیعهد ظاهرا به این نتیجه رسیده که بهتر است به این شکل روی مین بازی نکند. پس صدور بیانیه، انتقاد از جامعه بین المللی، تماس با همتایان و معاشرت با ستارههای فوتبال استراتژی بهتری است.