bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۱۰۴۰۰
سقوط اسد و تشنج در قلب خاورمیانه

نبرد پنهان در خاک سوریه؛ کدام ائتلاف پیروز میدان رقابت خواهد شد؟

نبرد پنهان در خاک سوریه؛ کدام ائتلاف پیروز میدان رقابت خواهد شد؟

سقوط بشار اسد در سوریه زلزله‌ای ژئوپلیتیکی ایجاد کرده که رقابت قدرت‌های خارجی و بازیگران داخلی را تشدید کرده است. نیروهای آمریکا، ترکیه و اسرائیل حملات خود را در مناطق مختلف افزایش داده‌اند، در حالی که ایران و روسیه به‌عنوان حامیان اصلی اسد، عقب‌نشینی کرده‌اند. هیئت تحریر الشام کنترل دمشق را به دست گرفته و محور قدرت منطقه‌ای در حال تغییر است. بی‌ثباتی سوریه، تنش‌ها و درگیری‌های جدیدی در منطقه ایجاد کرده است.

تاریخ انتشار: ۰۰:۴۰ - ۲۹ آذر ۱۴۰۳

نبرد پنهان در خاک سوریه؛ کدام ائتلاف پیروز میدان رقابت خواهد شد؟فرارو– لیز اسلای، روزنامه نگار برجسته و خبرنگار ارشد حوزه خاورمیانه روزنامه واشنگتن پست

به گزارش فرارو به نقل از روزنامه واشنگتن پست، با سقوط نظام بشار اسد در سوریه، رقابتی شدید برای به‌دست گرفتن کنترل قلب خاورمیانه آغاز شده؛ رقابتی که می‌تواند صلح و ثبات مورد انتظار مردم سوریه را به تعویق انداخته و و تنش‌ها را در منطقه پرآشوب خاورمیانه تشدید کند. در نخستین هفته پس از فرار بشار اسد که اکنون به مسکو پناه برده، سه قدرت خارجی به اهدافی در این کشور حمله کردند: ایالات متحده علیه بقایای داعش در شرق سوریه، ترکیه علیه نیروهای کرد در شمال شرق و اسرائیل علیه تأسیسات نظامی دمشق در نقاط مختلف.

زلزله ژئوپلیتیکی در دمشق؛ آیا خاورمیانه در آستانه نظمی تازه است؟

در حالی که روسیه و ایران به عنوان حامیان اصلی اسد و بزرگ‌ترین بازندگان تحولات دمشق، شتاب‌زده نیروهای خود را در سوریه جابه‌جا می‌کنند، تهران خبر از خروج چهار هزار نیروی ایرانی از این کشور داده است. هم‌زمان، مسکو نیز پایگاه‌های پراکنده‌اش را جمع کرده و به پایگاه هوایی حمیمیم در سواحل مدیترانه منتقل می‌کند؛ اقدامی که مشخص نیست با هدف خروج کامل انجام می‌شود یا صرفاً تغییری موقت است.

اهمیت استراتژیک سوریه به‌عنوان تقاطع ادیان، ایدئولوژی‌ها و موقعیت جغرافیایی—هم‌مرز با پنج کشور خاورمیانه‌ای—سبب شده تا بی‌ثباتی بیشتر تقویت شود؛ به‌ویژه اکنون که ائتلاف‌های سیاسی و نظامی در حال بازآرایی هستند و شورشیان اسلام‌گرا به رهبری هیئت تحریر الشام کنترل دمشق را به دست گرفته‌اند.

طی پنج دهه، خاندان اسد سوریه را به‌عنوان یک دیکتاتوری ضدغربی اما سکولار اداره کرد؛ حکومتی که ابتدا با اتحاد جماهیر شوروی و سپس با روسیه و ایران انقلابی شیعه متحد بود. اما تصرف قدرت توسط جنگجویان سنی مسلمان در هفته گذشته—که برخی از آن‌ها الهام‌گرفته از القاعده هستند—ساختار نفوذ منطقه را به‌شکل بنیادین تغییر داده است. اکنون، محور شرقی-غربی که تهران را از مسیر عراق و سوریه به بیروت وصل می‌کرد، از هم گسسته و جای خود را به کریدور قدرت جدیدی داده که شمال را از طریق سوریه به جنوب، تا اردن و کشورهای عربی سنی در خلیج فارس پیوند می‌دهد.

فیراس مقصد، پژوهشگر ارشد مؤسسه خاورمیانه، این تحولات را «زلزله ژئوپلیتیکی بزرگ در قلب خاورمیانه» توصیف می‌کند و آن را تغییری بنیادی می‌داند. او می‌گوید: «سقوط اسد، شکست بزرگی برای ایران بود؛ اما ایران صبر استراتژیک دارد و اکنون چند گام عقب نشسته تا تصمیم بگیرد چگونه با این شرایط روبه‌رو شود.»

کردها: از هیئت تحریر الشام کمتر می‌ترسیم تا ترکیه

بزرگ‌ترین خطر فوری درگیری در مناطق کردنشین شمال‌شرق و شرق سوریه شکل گرفته؛ جایی که ۹۰۰ نیروی آمریکایی همراه با یگان‌های کرد مستقرند. این ائتلاف عمدتاً برای مقابله با داعش تشکیل شده است. ترکیه که دهه‌ها با شورش کردها در داخل مرزهای خود درگیر بوده، مدت‌هاست با منطقه خودمختار کردها در سوریه مخالفت دارد. حالا قدرت گرفتن شورشیان سنی مورد حمایت آنکارا، احتمال دور تازه‌ای از درگیری میان اعراب و کردها را بالا برده و ممکن است ترکیه را عمیق‌تر در سوریه درگیر کند و حتی پای نیروهای آمریکایی را هم بیشتر وسط بکشد.

این منطقه هم‌زمان کانون تلاش‌های داعش برای بازگروه‌بندی است و همین موضوع خطر درگیری‌های بیشتر را افزایش می‌دهد. چارلز لیستر، پژوهشگر ارشد مؤسسه خاورمیانه، در یک نشست هشدار داد که این شرایط می‌تواند حضور آمریکا را در شمال‌شرق سوریه غیرقابل‌دوام سازد. برزان عیسی، روزنامه‌نگار کرد مستقر در این منطقه می‌گوید: «اگر کردها با تهدید جدی در مناطق مرکزی خود در شمال کشور روبه‌رو شوند، احتمالاً نیروهایشان را از بسیاری از مناطق عمدتاً عرب‌نشین که اکنون تحت کنترل دارند، عقب می‌کشند.» او همچنین افزود: «ما از ترکیه بیشتر از هیئت تحریر الشام  می‌ترسیم.» هرگونه عقب‌نشینی کردها می‌تواند برخی پایگاه‌های آمریکایی را آسیب‌پذیر کرده و پرسش‌هایی را درباره آینده مأموریت ضد داعش آمریکا به‌ وجود آورد.

همسایگان عرب در دوراهی: قدرت گرفتن ایران یا  اسلام‌گرایان؟

هم‌زمان، حملات اسرائیل به زیرساخت‌ها و تسلیحات نظامی سوریه ریسک رویارویی شورشیان تازه‌به‌قدرت‌رسیده را افزایش می‌دهد. به گفته مایکل هوروویتز، تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه، گروه‌های شورشی تاکنون اسرائیل را تهدیدی مستقیم تلقی نمی‌کردند؛ اما پیشروی نیروهای اسرائیلی به داخل و فراتر از منطقه حائل غیرنظامی در سوریه، سوءظن درباره نیات تل‌آویو را بالا برده است. اسرائیل این حملات را دفاعی می‌نامد و می‌گوید هدفش جلوگیری از پیدایش یک تهدید نظامی متعارف در دمشق است. با این حال، هوروویتز معتقد است که چنین رویکردی از روز نخست، «سوریه جدید را به دشمنی بالقوه تبدیل می‌کند.» علاوه بر این، این حملات توانایی نظامی حاکمان جدید در دمشق برای مقابله با چالش‌های دیگر را تضعیف می‌کند.

همسایگان عرب سوریه که تا همین اواخر در پی عادی‌سازی روابط با اسد بودند، اکنون با احتیاط تحولات دمشق را زیر نظر دارند. آنها در سال‌های نخستین قیام سوریه، شتاب‌زده از گروه‌های مختلف ارتش آزاد حمایت کردند؛ رویکردی که به شکاف‌های داخلی انجامید و تلاش‌های اولیه شورشیان را تضعیف کرد. نگرانی اصلی‌شان اما گسترش نفوذ ایران بود، و در نهایت با اسد آشتی کردند به امید اینکه او را از تهران دور کنند.

فواز جرجس، استاد روابط بین‌الملل در مدرسه اقتصاد لندن، می‌گوید فروپاشی محور ایران برای کشورهای عربی اطمینان‌بخش است، اما در عین حال آن‌ها از قدرت گرفتن اسلام‌گرایان و گسترش دموکراسی هم نگران‌اند. او هشدار می‌دهد که اگر نظم جدید دمشق برای این دولت‌ها خوشایند نباشد، ممکن است تلاش کنند با حمایت از عوامل محلی، مسیر آینده سوریه را تحت تأثیر قرار دهند.

سوریه همچنان صحنه رویارویی ایدئولوژی‌ها و ادیان گوناگونی است؛ از جهادی‌ها تا اسلام‌گرایان میانه‌رو، سکولارها و دموکرات‌ها، به‌همراه اقلیت‌های مسیحی و علوی قابل‌توجه. فواز جرجس، استاد روابط بین‌الملل در مدرسه اقتصاد لندن، هشدار می‌دهد که هر یک از این گروه‌ها انتظارات متفاوتی دارند و به‌ آسانی در برابر مداخله خارجی آسیب‌پذیرند. او می‌گوید: «این دینامیک‌های داخلی می‌تواند به کشورهای همسایه مجال دهد تا با دخالت در امور سوریه، مشکلات را تشدید کنند. سوریه مدت‌ها میدان جنگ نیابتی بوده و بعید است این وضعیت تغییر کند.» جرجس تأکید می‌کند که چالش ساختن «سوریه جدید» از دل ویرانه‌های فعلی به‌قدری عظیم است که «ریسک‌ها و عدم‌قطعیت‌ها هرگونه امکان یا وعده‌ای را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند» و شرایط فعلی «به نفع یک انتقال آرام و صلح‌آمیز نیست.»

bato-adv
bato-adv
bato-adv