موضوع نوع مواجهه و راهکارهای پیشنهادی برای نقشآفرینی ایران در فضای بینالملل با محوریت جنگ ایران و اسرائیل و حل مسئله فلسطین در جریانهای مختلف متفاوت بوده است و حتی نوع نگاه به آغاز این دوره از جنگ فلسطین و اسرائیل هم میان تشکلهای سیاسی مختلف و چهرههای سیاسی و حتی دیپلماتها با رویکرد مختلف حائز مواردی بوده که تمایزات و تفاوتها را نشان میدهد
هممیهن نوشت: «فلسطین و حمایت از مردم غزه» بهعنوان محور بسیاری از بحثها در محافل سیاسی اصولگرایی و اصلاحطلبی طی روزهای اخیر بوده است؛ در روزهای آغازین جنگ ۷ اکتبر به نظر میرسید برخی از چهرههای سیاسی بهویژه در جبهه اصولگرایی به دنبال تلقین دودستگی میان اصلاحطلبان اصولگرایان با تاکید بر بیتوجهی جریان اصلاحطلب به موضوع فلسطین بودند؛ چنانچه غلامعلی حدادعادل یکبار هم مدعی شد که اصلاحطلبان دومخردادی در مجلس ششم بیتوجه به مسئله فلسطین بوده و مانع از انتشار بیانیهها میشدند؛ موضوعی که البته بررسی و خلاف آن به اثبات رسید و با گذشت زمان بر همه روشن شد که عملاً همه گروهها و تشکلهای فعال در کشور از نهضت آزادی و اصلاحطلبان و میانهروها تا اصولگرایان و تندروهای هر دو جریان در موضوع فلسطین و مظلومیت مردم آن اتفاقنظر نسبی دارند تا جاییکه در گفتگوهای بعدی همتشکلیهای حدادعادل در شورای ائتلاف بر این موضوع تاکید مکرر کردند که در مسئله فلسطین، جریانها و تشکلهای سیاسی داخل کشور همسو هستند.
البته که موضوع نوع مواجهه و راهکارهای پیشنهادی برای نقشآفرینی ایران در فضای بینالملل با محوریت جنگ ایران و اسرائیل و حل مسئله فلسطین در جریانهای مختلف متفاوت بوده است و حتی نوع نگاه به آغاز این دوره از جنگ فلسطین و اسرائیل هم میان تشکلهای سیاسی مختلف و چهرههای سیاسی و حتی دیپلماتها با رویکرد مختلف حائز مواردی بوده که تمایزات و تفاوتها را نشان میدهد، اما طی این مدت جلسات بسیاری برای حمایت از مردم فلسطین از سوی هر دو جریان سیاسی برگزار شده است که در عین نشان دادن همین تمایزات و تفاوتها بر مظلومیت مردم فلسطین تاکید داشته است. در این بین یکی از جریانهایی که در فضای سیاسی کشور بیشتر با نگاه رادیکال و رویکرد بنیادگرایانه شناخته میشود؛ طیف محمدتقی مصباحیزدی است که جمع قابلتوجهی از آنها در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی که توسط مصباحیزدی تاسیس شد؛ حضور دارند.
به جلسه «طوفانالاقصی گذار به نظم نوین منطقهای و جهانی» که در آن محمود رجبی، رئیس مؤسسه امام خمینی و مسعود اسداللهی، استاد دانشگاه سخنرانی کردند؛ میپردازیم.
موضوع قابل توجه این است که این سخنرانان با خوانش ویژه خود از اتفاقات و نوع نگاه خاصی که داشتهاند به شرح علل رخداد و رویکردهای پیشنهادی برای نقشآفرینی ایران در حوادث پیش رو پرداختهاند که البته بخشی از آن چندان متفاوت از جریانهای میانهروتر و حتی اصلاحطلبان نبود؛ چنانچه آنها همنظر با محمدجواد ظریف بودهاند که گفته است: «ورود ایران و حزبالله به جنگ، آرزوی اسرائیل است».
اگرچه فحوای کلام آنها بیش از آنکه به آتشبس ختم شود به آن میرسد که جنگ تا نابودی اسرائیل ادامه پیدا کند؛ موضوعی که با تحلیلهای صاحبنظران بهویژه در سایر جریانها در بازه زمانی فعلی متفاوت است و شاید همین هم بیانگر تفاوت نوع نگاه آنهاست. در ادامه متن سخنرانیها در این جلسه میآید.
همانطور که در روایات آمده و در فلسفه نزول قرآن هست، مدام پابهپای تحولات و حوادث جهان حرکت میکند و هر جریانی که برای امت اسلامی پیش میآید، آیات قرآن منطبق بر آنها میشود و راهگشاست. وقتی هم که انسان در حوادث و جریانات میگردد و آیاتی که به نظرش میرسد متناسب با آن جریانات است، مییابد، انسان احساس میکند الان این آیه نازل شده است.
این آیات شریفه «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ» و «الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا ۗ وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ» را که انسان نگاه میکند، گویا برای این دوران نازل شده است.
کسانی که مورد ظلم قرار گرفتهاند، قرآن کریم میفرماید حق مسلم آنهاست و خدا این اجازه را داده که با ظالم برای رفع ظلم از خودشان و بهدست آوردن حق خودشان به ستیز برخیزند، بعد هم میفرماید که خداوند اینها را یاری میکند. خدا اگر بخواهد، اینها را در هر شرایطی که باشند پیروز خواهد کرد و بر نصرت آنها تواناست. در این دو آیه بر سه صفت از صفات الهی که زمینهساز پیروزی مظلومین است، تاکید شده است. اینکه میفرماید «ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ»، قدرت خدا را با تاکید بیان میکند، حتماً خدا بر پیروز کردن آنها تواناست.
در آیه بعد هم دو صفت دیگر را میآورد: «وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ» باز هم با تاکید آنجا میفرماید که اگر اراده خدا بر پیروزی اینهاست، خدا قوی و شکستناپذیر است و دشمن ضعیف است. در بحث پیروزی اینها هم در آیه اول میفرماید خدا بر یاری اینها تواناست، در آیه دوم فراتر رفته و میفرماید خدا حتماً و قطعاً به یاری آنها آمده و آنها را پیروز خواهد کرد.
پس این حرکت طوفانالاقصی، حرکت مطلوب فرهنگ دینی ما و خواست خداست. به عبارتی خدا پیشتیبان این حرکت است و هم وعده قطعی پیروزی را میدهد؛ بنابراین اگر ما به لحاظ فرهنگ دینی بخواهیم وظیفهمان را دریابیم و در این بین جبهه مقاومت هم بهعنوان یک جمع مسلمان چنین خواستهای داشته باشد و براساس این شرایط و سنت الهی به مسئله نگاه اندازد که آینده چه خواهد بود؛ همین میشود که باید چنین اقدامی صورت گیرد و پیروزی قطعی است. اینکه رهبر عزیز ما فرمود این جبهه قطعاً پیروز خواهد شد، مفاد آیات فراوانی است از جمله این آیه که بیشتر ناظر به این جریان است.
درباره حرکتی که با عنوان «طوفانالاقصی» از آن سخن میگوییم؛ اولین عقیدهام این است که در فرایند این اتفاقات، تنها راه همین بود. امری که دایر بود بین مرگ تدریجی با ذلت و خفت یا شهادت و پیروزی و زندگی با عزت. رژیم صهیونیستی مدام نیروهای مظلوم فلسطینی را تحت انواع شکنجهها قرار میداد و بعد هم برخی از آنها به شهادت میرسیدند و به هر بهانه این مسیر ادامه پیدا میکرد، برخی زندانی و برخی کشته میشدند.
آنها میخواستند منطقه فلسطین زندان وسیعی باشد و مردمش همواره با خفت و خواری زندگی کنند و در نهایت هم با نابودی آن، رژیم صهیونیستی، آنجا را نقطه آغاز برای هدف اصلی خود قرار دهد، بنابراین به میزانی که برای رژیم صهیونیستی امکانپذیر بود، برای مردم فلسطین مرگ با ذلت و تدریجی را در پی گرفته است. آیا این امت باید با این وضعیت زندگی میکردند و یا مرگ با عزت در پیشگاه خدا و ملتها را در پی میگرفتند؟
بنابراین باید این حرکت رخ میداد، اما این حرکت خوشبختانه با امداد الهی بهگونهای رخ داد که شبهمعجزه بود. اینکه یک جمع محدود در برابر یک رژیمی که شش کشور عربی را شکست داد و قسمتهایی از زمینهای آنها را اشغال کرد، تا عمق ۴۰ کیلومتری پیشروی کند، اسیر بگیرند و کشته بر آنها وارد کنند، این طبیعی نیست.
اگر امام فرمودند که «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، میتوان گفت این حرکت طوفانالاقصی را خدا پدید آورد. این حرکت عادی و معمولی نیست. اگر قبل از تحققش به ما میگفتند، میگفتیم اینها طرحهای ایدهآل است، مگر چنین چیزی ممکن خواهد بود؟ ولی این امر خواست الهی بود که شکست مفتضحانه یک رژیم متکبر، مستبد و ظالم رقم زده شود و این شکست در جهان منعکس شود.
یکی از نکات مهم این حرکت این است که ما اگر میخواستیم بنشینیم برنامهریزی کنیم و کاری کنیم که ملتهای جهان هویت رژیم صهیونیستی، مظلومیت ملت فلسطین و اقتدار این ملت را به دنیا منعکس کنیم، با چه امکاناتی میتوانستیم این کار را بکنیم؟ البته اینها آثار فرعی است. اما این امور فراهم شد و البته به شکل مطالبهگرانه به میدان آمدند. یک زمانی اطلاعرسانی میشود و مطلع میشوند، اما یک موقع در متن دشمنان این ملت، ملت خود آنها به صحنه میآیند و بعد پرچمهای جمهوری اسلامی و حزبالله میآید. این یکی از پیامدهای طوفانالاقصی است که ما نمیتوانستیم این هوشیاری را ایجاد کنیم.
این حرکت بنابراین اولاً یک وظیفه الهی بود، ثانیاً تنها راه بود و ثالثاً بهترین موقعیت برای رخداد چنین چیزی به منظور هوشیاری ملتها بود. یک موقعی مثل جنگ تحمیلی است و یک قلدری به پشتوانه اربابانش حمله میکند و با ما در حال جنگ است، اما یک موقع ملت را از سرزمینش اخراج کرده و به این هم قانع نیستند که اینها در گوشهای از سرزمینشان زندگی کنند. بعد هم در مقام دفاع برمیآیند و باز بالاترین جنایتها که فطرت هر انسانی را به درد میآورد، انجام میشود. این جریان رخ داد، دشمن هم به خیال خودش برای جبران شکست بالاترین جنایت ممکن را انجام داد و در سطح جهانی آن پیامدها را داشت و انشاءلله این پیامدها موجب سقوط زودتر این رژیم خواهد شد.
این حرکت که رخ داد، اولین نکته این بود که امت اسلامی هوشیار شد. سران امتها مرعوب هستند، اما برای امتها خطر وجود رژیم صهیونیستی ملموس شد که یک خطر جدی است که اگر این رژیم باقی بماند، تهدیدی برای همه آنها خواهد بود. کشور و گروه خاصی هم نیست، کل امت اسلامی با چنین دشمن عنود و بدون پایبندی بههیچیک از موازین دینی، بشری، فطری و عقلی روبهرو است. این هوشیاری برای امت اسلام و هوشیاری برای جهان بود. جهان هم متوجه شد چه رژیم خونخواری در صحنه بینالملل وجود دارد.
این هم حرکتی بود که در جهان، منطق عقلانی و منطق فطری بشری از آن دفاع میکرد، اما مدتی بود که این منطق عقلی دچار ضعف شده بود، به تعبیر ما خمول فطرت رخ داده بود و این فطرتها از مرحله آگاهانه خارج شده بودند. این حرکت باعث شد که فطرتها و عقلانیت در بین ملتهای جهان زنده شود. این تلاشی که دشمن در خصوص امت اسلامی با جنگ ترکیبی شروع کرده بود و تا حدی هم موفق شده بود که ملت اسلامی از جمله جوانهای ما را به حالت بیتفاوتی و بیقیدی دربیاورد. بر همین اساس این «طوفانالاقصی» به آن هم آسیب زد و افرادی که بر این بیقیدی میدمیدند، هیچ جوابی مقابل آن نداشتند.
اگر بنای ظلم و تجاوزگری جزء خمیرمایه و طبیعت ثانوی شخصی شود، حتی حقایقی را که یقین دارد انکار میکند، اما ملتها چنین نیستند و امت اسلامی دیگر برایش چنین حرفی قابل پذیرش نیست و فهمیده است که باید به هوش باشد.
این اثر مبارکی است که تلاشی که دشمن سالها داشته است که مردم را به چنین حالی بکشاند و کشورها کاری به کار هم نداشته باشند و کلاه خودشان را بچسبند تا اگر اتفاقی هم بیفتد به شکل فردی انجامش دهند؛ از برکات حرکت طوفانالاقصی بود که این موضوع به هم خورد و از نظر بنده این تدبیر الهی است؛ خداوند متعال جریان حضرت موسی را از آغاز پیش میآورد تا میرسد به کوه طور و آنجاست که به موسی میگوید آن سیری که تو پیش رفتی، اتفاقی نبود؛ اینکه خودت جایی تصمیمی گرفته باشی نیست و خداوند برای تو برنامهریزی کرده است.
اینها برنامههای خدا در مقاطع مختلف است که برای نابودی رژیم صهیونیستی، برای زمینهسازی آن تمدن نوین اسلامی که حضرت آقا میفرمایند و برای زمینهسازی ظهور امام زمان طراحی کرده است و ما باید ببینیم وظیفه ما در این بین چیست و چه نقشی میتوانیم بازی کنیم. یکی از شهدا بودند که هر جا آقا سخنی میفرمود، او این سوال را میپرسید که «وظیفه ما چیست؟» وقتی حضرت آقا از نابودی رژیم صهیونیستی در چند دهه بعد گفتند ایشان باردیگر پرسیدند «ما چه کنیم که رژیم صهیونیستی نابود شود؟» ما میشنیدیم و میگفتیم، انشاءلله چنین میشود.
اما وظیفه ملت آگاه و مردم مسلمان بیان چنین جملهای نیست، ما باید در هر زمینه پیگیر وظیفهمان باشیم. پس اگر امت اسلامی اینگونه عمل کند ولو بخش خاصی از آن چنین عمل کند، با توجه به اینکه خداوند وعده پیروزی را داده است، موجب میشود که ما در این حرکتی که خداوند تدبیر کرده و برکاتی که بر این حرکت بار شده است، عاملی باشیم برای سرعت بخشیدن به سیر افول رژیم صهیونیستی و تحقق وعده الهی و سخنان مقام معظم رهبری.
نکته دیگری که به آن میخواهم اشاره کنم، حقانیت اسلام بود که در این حرکت برای جهانیان روشن شد؛ عملکرد جبهه مقاومت در هر جایی چه شیعه و چه سنی عملکردی است مطابق با عقل و فطرت بشری. تجاوزگری، ظلم و تعدی در این جریانها نیست اگرچه دشمن و صهیونیستها خیلی تلاش کردند که بگویند آنها هم کودکان را فلان کردند، اما ملتهای دنیا فهمیدند که این منطق که منطق اسلام ناب محمدی است، هر جا که باشد برای انسان کرامت و حق قائل است و رعایت میکند. اینگونه نیست که مانند مستکبران و ظالمان و صهیونیستها هیچ چیز برایشان حائزاهمیت نباشد؛ مگر رسیدن به هدف خودشان.
ما در ۸ سال دفاع مقدس هم این را نشان دادیم و اینها هم در چارچوب موازین عمل کردند و خداوند به عزیزان ما در جبهه مقاومت الهام کرد که فیلمبرداری انجام دهند و آن را در فضای مجازی بگذارند تا مردم بفهمند که اینگونه نیست که اسیری را که گرفتهاند؛ ولو دشمن سرسخت آنها رفتار غیرانسانی با آنها انجام گیرد. وقتی فردی اسیرشان است با آنها مواجهه انسانی میکنند. این تبلیغ اصل اسلام است و در برابر تبلیغ آنها که داعش را راه انداختند تا بگویند اسلام این است قرار میگیرد. آنها تلاش کردند، اسلامستیزی و اسلامهراسی در جوامع شکل گیرد.
عدهای هستند که در عین مظلومیت و در عین حال که سرزمینشان اشغال شده است و جوانان و زنان و کودکان آنها را در زندان قرار میدهند بهرغم همه اینها، وقتی از همین دشمن کسی که اسیر میکنند در برابرش رفتار براساس اصول اسلامی و ارزش انسانی انجام میدهند. البته وظیفه ما این است که بیشتر تلاش کنیم که در صحنه بینالملل مظلومیت و این رفتار انسانی و اسلامی انعکاس بیشتری پیدا کند.
جناب حجتالاسلام والمسلمین آقاتهرانی از اجلاس بینالمجالس گزارش دادند که فضای آنجا همه علیه صهیونیستها بود به جز یک نفر که صحبت کرد و بقیه فریاد زدند که چه میگویی و فضا بهگونهای شده است که دو طرف دیده میشود و استکبار و صهیونیسم مشخص است؛ بنابراین این حادثه را مقدمه، فرایند و مقطعی میدانیم که حضرت آقا فرمودند که پیچ تاریخی است که مسیرش را به سمت تمدن نوین اسلامی میگرداند و اینها هم خانههایی از آن جدول هستند؛ و مقطعی از آن فرایند هستند و آن وعدهای که در آیات و روایات آمده است انشاءلله محقق خواهد شد و فرمایش مقام معظم رهبری که این پیروزی حتماً محقق میشود انشاءلله به زودی اتفاق میافتد.
باید در درگاه الهی بابت این پیروزی شکر نعمت کنیم و دعا کنیم که این پیروزی محقق شود. توصیه علامه مصباحیزدی هم دعای بسیار است. در دیداری که با جناب سیدحسن نصرالله داشتیم تعریف کردند آن زمان که ما دو گروگان را گرفتیم صهیونیستها بسیار حملات هوایی را انجام دادند تا جایی که به نیروها میگفتیم خود را در سنگر حفظ کنند. از دریا ناوهایشان را زدیم و او معتقد بود هیچ جبههای فقط با تهاجم از هوا پیروز نمیشد؛ انشاءلله اینجا هم همین است.
تا جایی که ما فهمیدیم آنها هلیکوپترهای بیصدا و نور برای پیاده کردن نیروهایشان پشت نیروهای ما استفاده کنند در نهایت یکی از فرماندهان خط مقدم آمد و روزه بود و خوابید و در خواب حضرت فاطمه و حضرت زینب را دید که گفتند همه چیز تمام شده و پس از آن معجزهای اتفاق افتاد و یکی از نیروها اتفاقی به محل وظیفه خود بازگشت و چند شلیک هوایی بیدلیل انجام داده بود و همین به هلیکوپتر مذکور اصابت و باعث سرنگونیاش شده بود؛ بعدها به نقل از سیدحسن نصرالله، امیر قطر پیگیر تسلیحات جدید حزبالله شده است و آتشبس با اصرار صهیونیستها و از ترس دستیابی به تکنولوژی جدید حزبالله اتفاق افتاد. پس الان هم با دعا و امید به توفیقات الهی باید در این مسیر قرار بگیریم.
جنگهای نامتقارن با گروههای کوچک شکل میگیرند. کشتارهای زیادی از مردم و چریکها روی داد، ولی برنده جنگ، همین گروهها بودند. آمریکا در ویتنام انواع و اقسام جنایات را مرتکب شد و این حملات را بیرحمانه علیه مردم ویتنام صورت داد، ولی نتیجه این جنگ، همان صحنه تاریخی بود که ویتنامیها به پشت دیواره سفارتهای آمریکا رسیدند و هلیکوپتر آمریکایی دیپلماتهای خود را به شکل عجیبی نجات داد و برخی به هلیکوپتر آمریکا آویزان شدند.
شوروی نیز پس از جنگ با افغانستان پس از ده سال شکستخورده از افغانستان خارج شد و برخی از کارشناسان علت فروپاشی شوروی را شکست این حکومت در افغانستان میدانند. مسئله دیگر، جنگ اسرائیل علیه لبنان در سال ۱۹۸۲ بود که پس از شکست مطلق لبنان، جریان مقاومت شکل گرفت و جنگهای چریکی آغاز شد و باعث شد که اسرائیل شکستخورده از لبنان خارج شود.
در جنگهای نامتقارن گروههای چریکی هیچگاه با ضربه فنی برنده نمیشود. اگر سخنرانی اخیر سیدحسن نصرالله را ببینیم، متوجه میشویم که ایشان گفتند، جنگهای نامتقارن جنگ پیروزی برد با امتیاز است. در بازه طولانی همیشه عملیاتهای مختلف انجام میدهند تا به پیروزی نهایی برسند.
جنگ فرسایشی برای هر ارتشی یک سم مهلک است، ولی برای گروههای مقاومت و چریکی کاملاً یک موهبت است. عملیات حماس، باید در دانشکدههای نظامی ما مورد مطالعه دقیق قرار گیرد. این گروه دو سال کار میکردند، ولی هیچکسی خبردار نشد. این عملیات یک غافلگیری محض بود، زیرا هیچگاه اسرائیل غافلگیر نشده بود. نوع تاکتیکهای حماس برای حمله به استحکامات باید در دانشگاههای ما مورد مطالعه قرار گیرد و هم در مراکز علمی ما تدریس شود. این مسئله برای ما هم فرصت است و هم تهدید.
ما نمیتوانیم با جنگ کلاسیک با آمریکا مبارزه کنیم. جنگ نیابتی یک واژه توهینآمیز است، زیرا گروههای مقاومت برای خودشان میجنگند. ما از این جریان مقاومت حمایت میکنیم، زیرا برای آرمانهای اسلامی و انسانی این حمایت را دنبال میکنیم. همچنین گروههای کرد تجزیهطلب و جیشالظلم که در پاکستان مستقر است و دیگر گروههای تروریستی نیز ممکن است همینها را علیه ما انجام دهند که باید کاملاً مراقب آنها باشیم.
در جنگ ۳۳ روزه، اسرائیل مناطق شیعهنشین را با بمبهای ضداستحکامات بمباران میکرد. در ضاحیه ۲۲۰ برج بالای ده طبقه با خاک یکسان شد و حجم ویرانگر وحشتناکی بود. شیعیان جنوب لبنان آواره شدند. بخشی از آنها به سوریه رفتند و بخشی به مناطق مسیحینشین رفتند و در مدارس و اماکن ورزشی پناه گرفتند.
تلویزیونهای ضدحزبالله به میان همین مردم میرفتند و میگفتند که نظر شما درباره حزبالله چیست که این جنگ را به راه انداخت؟ بلااستثنا همه شیعیان میگفتند که «همه اینها فدای سر سید». حمایت قلبی و ایمانی و عشقی که مردم به جریان مقاومت دارند رمز موفقیت گروههای مقاومت است. این تلفات نباید موجب یأس شود، زیرا با اینکه این مسئله دردناک است، ولی قطعاً پیروزی نهایی با گروههای مقاومت است وگرنه این جنایات در حالت طبیعی هم رخ میدهد.
جریان مقاومت با اتکال به خدا و مشی مردمی شکل گرفت. اشغالگری مایه همه این ماجرا است. رفع این مسئله کاملاً مبتنی بر رفع اشغالگری است. ملت تحت اشغال به دنبال رفع اشغال است. حتی آنها اگر ما را هم نابود کنند این مسئله از بین نمیرود. از روزی که عملیات طوفانالاقصی شروع شد تا ساعتها سکوت محض رسانهای در اسرائیل شکل گرفت، ولی وقتی اخبار این جریان میرسید هیچکسی باورش نمیشد. اسرائیلیها دائماً میخواستند بگویند که ما از یک گروه شکست نخوردیم، بلکه با ایران درگیر شدیم.
آنها میخواستند پای آمریکا را به جنگ با ایران باز کنند. نتانیاهو بهشدت به دنبال درگیر کردن نظامی آمریکا با ایران است. اسرائیل با این راهبرد به دنبال ایجاد یک جنگ علیه ایران است. ضدایرانیترین صهیونیست اسرائیل، شخص نتانیاهو است و در این شرایط است که مقاومت میتواند چنین حملهای انجام دهد. مقاومت برای اولین بار وارد خاک قطعشده ۱۹۴۸ شد و به همه ثابت کرد که میتوان اینکار را دوباره تکرار کرد.
وقتی اسرائیل ضربه خورد در حال فروپاشی بود و برای اولین بار بود که رئیسجمهور آمریکا در تاریخ اسرائیل در حال جنگ وارد این منطقه شد و از آنها اعلام حمایت کرد. مابقی سران نیز به این منطقه آمدند و به آنها تجهیزات میدهند. آمریکا در شورای امنیت سه قطعنامه آتشبس را وتو کرده و آبروی خود را با این کار برد، زیرا نشان داد که بحثهای حقوق بشری آنها دروغ است. این مسئله یک هزینه سنگین است. بسیاری از مجریان بیبیسی عربی در این روزها استعفا دادند، چون دیگر توان تحمل این سانسورهای عجیب و غریب را ندارند، زیرا به سرعت با حمایت از یک جریان انسانی اخراج میشوند.
ولی فضای مجازی این سکوت را شکست. همین مسئله باعث شد که ۱۰۰ هزار نفر در لندن اعتراض کنند و امروزه به دنبال یک اعتراض یکمیلیون نفری هستند. نخستوزیر انگلیس به دنبال جرمتراشی علیه معترضین است. امروز اسرائیل در سه روز بیش از هزار و سیصد معلول را روی دستش دید؛ گروه مقاومت ضربه زد و برگشت، زیرا توان ماندگاری ندارد و مرحله دوم نیز که مرحله پدافند است، آغاز شد که در حال حاضر در این مرحله هستیم.
امروز این مسئله وجود دارد که چرا حماس جنگ را شروع کرد. این کلمه جنگ یک خباثت است، زیرا جنگی تمام نشده بود که حماس آن را شروع کند. این حمله یک عملیات در جریان مقاومت بود. مگر صلحی برقرار شده بود که جنگ را کسی شروع کرده باشد. برخلاف صحنههایی که دیده میشود اکثر شهدا، غیرنظامی هستند و رزمندگان حماس تلفات بسیاری به اسرائیل تحمیل کردند که سانسور شد.
دو روز پیش خبرنگار اسرائیلی از یک سردخانه در اسرائیل گزارش تهیه کرد که اسرائیل هنوز به خانوادههای آنها اعلام نکرده است، زیرا اگر بگوید اوضاع جامعه به هم میریزد و پس از این افشا، روزنامهنگار بازداشت شد. جنگ نامتقارن با هیچ خطر کمی موفق نمیشود و پیروزی نهایی تنها با تحمل این حملات بهدست میآید. مقام معظم رهبری به خوبی این مسئله را بیان کردند که همه میدانند، سیاست ما حمایت از گروههای مقاومت است، ولی این عملیات توسط خود فلسطینیها طراحی و اقدام شده و زمان آن را نیز خودشان انتخاب کردند و کسی مطلع نبود. سیدحسن نصرالله هم بیان کرد که هیچ کسی از این حمله مطلع نبود.
الان مشخص شد که بخش سیاسی حماس نیز از این حمله مطلع نبود. این عملیات با حضور ۱۲۰۰ نفر انجام شد که کاملاً میدانستند شاید زنده برنگردند و کاملاً این عملیات به شکل مخفی انجام شد. حضرت آقا نیز در این زمینه پاسخ رژیم صهیونیستی را دادند که ما در طراحی و اقدام در هیچ گروه مقاومتی به این شکل نقش نداریم، زیرا آنها کار خودشان را انجام میدهند.