امام خمینی (ره) یکی از حلقههای سلسله با صلابت مرجعیت شیعی است که جدای از شخصیت سیاسی و رهبری انقلاب، در کسوت یکی از مراجع بزرگ و عالیقدر شیعه، رسالت و مسئولیت این مقام منیع و جایگاه دینی رفیع را با دقت، جدیت و اهتمامی فوقالعاده عهدهدار بوده است.
امام به هیچ فردی اجازه اجتهادی ندادند و از کسی نیز این اجازه را دریافت نکردند، امام خمینی (ره) از مرحوم شیخ عباس قمی، مرحوم دهکردی و … اجازه روایی داشتند و به چندین نفر نیز این اجازه را دادهاند. بیشتر عناوین استفاده شده در اجازهنامهها ثقه الاسلام است.
به گزارش مبلغ: امام خمینی (ره) تنها برای دو نفر از حجت الاسلام والمسلمین و دامت برکاته استفاده کردهاند. بیش از ۲۰ نفر از وکلای امام تاکنون مصاحبه گرفته شده از مجموع یکهزار و ۲۲۷ نفر تنها ۷۹ نفر از وکلای امام زنده هستند و تعداد ۲۱ نفر نیز به شهادت رسیدهاند. ۱۴ نفر از این وکلا نیز از غیر روحانیون هستند. آخرین وکالت امام خمینی (ره) نیز ۲۰ روز پیش از وفاتشان و با عنوان «شخص موسوی» به یکی از علمای عربستان بوده است.
امام خمینی (ره) یکی از حلقههای سلسله با صلابت مرجعیت شیعی است که جدای از شخصیت سیاسی و رهبری انقلاب، در کسوت یکی از مراجع بزرگ و عالیقدر شیعه، رسالت و مسئولیت این مقام منیع و جایگاه دینی رفیع را با دقت، جدیت و اهتمامی فوقالعاده عهدهدار بوده است.
مرجعیت، عنوان و مقام عامی است که از یک سو، وظیفه خطیر فقاهت و استنباط احکام الهی را بر دوش مرجع گذاشته و از سوی دیگر، رسیدگی جدی به زندگی اجتماعی شیعیان را، متوجه او میسازد. عملاً در دو قرن گذشته، مراجع تقلید شیعه، درگیر مسائل سیاسی ـ اجتماعی پیروان اهلبیت بوده و سازمانی قدرتمند، در دل دولتها و حکومتها داشتهاند و با در اختیار داشتن وجوه شرعی مختلف، به تکفل امور شیعیان پرداختهاند.
این امر خود نیاز به تعیین وکلای شرعی و صاحبان اجازه داشته، که حضرت امام برای بیش از ۱۲۰۰ نفر اجازه صادر کردهاند و وکلای خود را موظف به دقت و مواظبت در دریافت و مصرف وجوهات کردهاند.
به منظور پژوهش در سیره عملی امام خمینی (ره) و تکریم وکلا و صاحبان اجازات شرعی از جانب ایشان، «همایش نکوداشت وکلای شرعی امام خمینی»؛ با پیام آیتالله جعفر سبحانی و آیتالله حسین نوری همدانی و سخنرانی اساتید سیدحسن خمینی، سیدکاظم نورمفیدی، رضا مختاری، غلامعلی درّی نجف آبادی و علی کمساری، در جمع شماری از وکلای در قید حیات و شخصیتهای حوزوی، در مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) قم برگزار شد. در این همایش مسأله وکالت در عصر ائمه (ع) و ویژگیها و صفات وکلای امام خمینی (ره) از سوی اساتید مدعو تبیین شد. آنچه در ادامه میخوانید، گزارش تفصیلی از این همایش است.
پیام آیتالله جعفر سبحانی: بسم الله الرحمن الرحیم؛ وکالت یک پدیده اجتماعی است چهبسا إنسان قادر به انجام کاری نیست، ناچار است وکیل بگیرد که از جانب او کار را انجام دهد ولذا فقهاء آن را چنین تعریف میکنند: الوکاله «استنابه فی التصرف».
روی این اساس آیات قرانی حاکی از آن است که وکالت در امم پیشین نیز وجود داشته است. مثلاً اصحاب کهف آنگاه که بیدار شدند احساس گرسنگی کردند، یکی از انها خطاب به دیگران کرد و گفت: (فَابْعَثُوا أَحَدَکُمْ بِوَرِقِکُمْ هَذِهِ إِلَی الْمَدِینَهِ). همچنین حضرت یوسف به برادران خود گفت: (اِذْهَبُوا بِقَمِیصِی هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَی وَجْهِ أَبِی).
پدیده وکالت در زندگی امامان بالاخص از دوران امام کاظم (علیهالسلام) تا حضرت مهدی (علیهالسلام) کاملاً چشم گیر است و ما نام برخی از وکلای آنان را یادآور میشویم:
۱. وکلای امام کاظم (علیهالسلام): عبداللّه بن جُندب، یونس بن یعقوب.
۲. وکلای حضرت رضا (علیهالسلام): صفوان بن یحیی، و یونس بن عبداللّه.
۳. وکلای امام جواد (علیهالسلام): ذکریا بن آدم قمی و علی بن مهزیار.
۴. وکلای امامهادی (علیهالسلام): أیوب بن نوح وأبو علی بن راشد.
۵. وکلای امام حسن عسکری (علیهالسلام): أحمد بن إسحاق اشعری قمی، إبراهیم بن مهزیار.
وکلای ناحیه مقدسه: چهار نفر که همگی معروفند و برخی از آنها وکیل حضرت عسکری نیز بودند.
این پدیده اجتماعی در میان مراجع نیز حاکم بود، مراجع پیشین انجام کارهایی را به افراد مورد وثوق میسپردند تا امور دینی به صورت کامل انجام گیرد.
وکلای حضرت امام خمینی (قدس سره) بر دو نوعند: گروهی وکیلاند و گروهی مجاز. ایشان در مورد اعطاء وکالت یا اجازه اخذ وجوه کمال احتیاط را داشت تا دو نفر کسی را توثیق نکنند اقدام نمیکرد. اکنون گروهی از این افراد در گذشتهاند و گروهی در قید حیات هستند. این نشست برای احیاء این بخش از زندگی استاد محترم است که بسیار مغتنم میباشد.
احیاء آثار امام به صورت گسترده، احیاء فکر و اندیشه راه و رسم اوست. خوشبختانه در این موضوع کارهای خوبی انجام گرفته است فقط یک موضوع باقی مانده و آن آثار ادبی ایشان است که بخشی از آنها در موالید ائمه سروده شده و قسمتی دارای روح عرفانی و الهی است، این دیوان ایشان در دست نیست، گویا، در حال حیات ایشان در قم مورد دستبرد قرار گرفته است.
ما این نشست را بر پدید آورندگان و شرکت کنندگان محترم تبریک گفته و موفقیت همگان را از خداوند متعال خواهانیم.
پیام آیتالله نوری همدانی: بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلَاهُ وَ السَّلَامُ عَلَی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ المصطفی مُحَمَّد وَ عَلَی أهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ سیَّما بَقیَّهَ اللهِ فِی الأرَضینَ.
با سلام و تحیت به آن مجمع محترم که بعنوان جلسه تکریم از وکلای شرعی امام راحل و عظیم الشأن (رحمت الله علیه) در حال برگزاری است.
موضوع وکالت از اصولی است که مرسوم بوده است و در امتهای قبل نیز رایج بوده و کُتب مختلفی در این باب به رشته تحریر درآمده است؛ و در دوران ائمه معصومین (علیهمالسلام) خصوصاً بعد از امام صادق (علیهالسلام) شخصیتهایی همانند: عبدالله بن جندب، یونس بن یعقوب، صفوان بن یحیی، ذکریا بن آدم، علی بن مهزیار، و تا احمد بن اسحاق اشعری قمی، و در عصر غیبت نواب چهارگانه امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با این عنوان بودهاند و این موضوع در میان مراجع تقلید نیز برقرار بوده و هست و امام عزیز نیز با حساسیت و دقت بالا این امر مهم را نسبت به افرادی که شناخت داشت و یا به واسطه معرفی حداقل ۲ نفر مورد وثوق انجام میدادند.
لازم دانستم که ضمن تکریم از همه کسانی که در خدمت امام بودهاند و تا آخر عمر نیز بر همان اعتقاد باقی مانده و انحرافی در افکارشان نسبت به خط و اندیشه امام صورت نگرفته مطالبی را از این فقیه بزرگ عرض نمایم. عالمی که جامع صفات و خصوصیات ممتاز بودهاست؛ در قلم وبیان، در علم و عمل، عرفان و اخلاق، سیاست و دیانت سرآمد عصر بود. بر این اساس با در نظر گرفتن آنچه را که خود در طی این سالیان طولانی چه در درس و بحث که توفیق حضور داشتهام و چه در جریان مبارزات علیه حکومت مستبد پهلوی و چه بعد از انقلاب، خود درک کردهام و در آن شخصیت بزرگ یافتهام مصداق بیان حضرت امیرالمومنین علی (علیهالسلام) عرض کنم.
«عِبادَ اللّهِ، اِنَّ مِنْ اَحَبِّ عِبادِ اللّهِ اِلَیْهِ عَبْداً أعانَهُ اللّهُ عَلی نَفْسِهِ»؛ محبوبترین بنده خدا کسی است که خداوند او را در تسلط بر نفسش یاری نمیاد.
«فَهُوَ مِنَ الْیَقینِ عَلی مِثْلِ ضَوْءِ الشَّمْسِ»؛ و یقینی به روشنی آفتاب دارد که روشنائی بخش قلوب مؤمنین شد؛ و امام هم یقینی به همین معنا داشت.
«و قَدْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلّهِ سُبْحانَهُ فی اَرْفَعِ الاُمُورِ»؛ و در وجود خود خدا را بالاترین حد قرار داده است.
«مِصْباحُ ظُلُمات»؛ او چراغی روشنائی بخش در تاریکیها بود؛ و امام با چنین عنوانی چراغ راه آزادگان عالم گردید.
«کَشّافُ عَشَوات»؛ و در امور مشتبهه کاشف بوده است؛ و باز امام بود که توانست شبهات را پاسخ دهد
«مِفْتاحُ مُبْهَمات»؛ کلید تمام مبهمات
«دَفّاعُ مُعْضِلات»؛ و دفع کننده همه مشکلات
«دَلیلُ فَلَوات»؛ و راهنمایی بزرگ در بیابان گمراهیها.
امام توانست بسیاری از گمراهان را به راه سعادت راهنمایی کند.
«یَقُولُ فَیُفْهِمُ»؛ کسی که میگوید و میفهماند.
امام توانست حق را در تمام عالم فریاد بزند.
«وَ یَسْکُتُ فَیَسْلَمُ»؛ و در مواقع خاص ساکت میشود و سالم میماند.
«قَدْ اَخْلَصَ لِلّهِ فَاسْتَخْلَصَهُ، فَهُوَ مِنْ مَعادِنِ دینِهِ»؛ علمش را برای خدا خالص کرد و خدا هم او را برای خود انتخاب نمود؛ لذا امام با همین نظر که برگزیده خدا شده بود توانست اثرگذار باشد و دنیا و غرب و شرق را متوجه خود کند؛ و تحول قرن اخیر را ایجاد و ابرقدرتها را بعنوان مستکبر به عالم معرفی نموده و توانست در دل مستضعفان عالم امید ایجاد کند و انقلاب شکوهمند اسلامی را به نتیجه برساند.
امروز همه ما در مقابل امام (رحمت الله علیه) و انقلاب او مسئولیت داریم تکیهگاه امام مردم بوده است و توانست با آمادهکردن مردم این نهضت را به ثمر برساند. براین اساس باید فکر و اندیشه امام در جامعه زنده بماند و بدانیم این انقلاب و کار امام کهنه نخواهد شد بلکه هر روز جدیدتر خواهد بود؛ و باید توجه کرد راه امام باید ادامه پیدا کند و از این انقلاب که میراث گرانبهای امام است محافظت کرد و باید اندیشههای بلند امام را به دنیا معرفی نمود امروز بعد از گذشت سالیانی از انقلاب همچنان آثار و افکار امام به معنای حقیقی خود معرفی نشده است وظیفه اول رسانهها از جمله صدا و سیما است که افکار امام که هنوز افکار نو و کاربردی است معرفی کند و به این رسالت خود عمل نماید.
عدّهای یا از جهالت یا از لجاجت یا از عناد میخواهند کار امام را تضعیف نمایند و عدهای هم در پی انتقام هستند، اما بنده امروز هشدار میدهم که آن عده بدانند حوزه علمیه جای این نیست که بخواهند به بهانههای مختلف این حرکت بزرگ را زیر سؤال ببرند و تضعیف نمایند، حوزههای علمیه نیز رسالت بزرگ در ترویج افکار امام عزیز دارند.
موضوع ولایت فقیه که توسط این فقیه بزرگ به عرصه عمل رسید مورد توجه باشد و عبارت امام در صحیفه نور که به اعتقاد بنده باید کتاب بالینی باشد توجه نمود و این انقلاب عظیم که توسط امام راحل بنیانگذاری شد و به ثمر رسید و امید همه مستضعفان شد و مایه نگرانی همه مستکبران بوده حفظ نمود و این مسیر تا به امروز نیز توسط رهبر معظم انقلاب با همان عظمت در حال پیشروی میباشد را تقویت کرد.
لازم میدانم در پایان از همه عزیزان برگزارکنندهی این همایش تقدیر و تشکر نمایم و بار دیگر به روح بلند استاد بزرگوارم که دلی به وسعت دریا و ارادهای به استواری کوه داشت عرض ادب نمایم. توفیق همگان را از خداوند متعال خواهانم.
استاد سیدحسن خمینی: یاران امام (ره) در حوزه وکالت بسیار هستند، اما یکسری صفات و ویژگیهایی در میان آنها وجود دارد به خصوص کسانی که در روزهای نخستین و سخت مبارزه، به امام (ره) ملحق شدند. اولین این صفات که شاید مهمترین آنها بوده، «از خودگذشتگی» است. حال چه از خودگذشتگی در برابر مطامع دنیوی و چه از خودگذشتگی بعضاً در حوزه عناوین و اعتبارات.
امام (ره) در قم شهریه میدادند و ساواک شهریه امام را قطع کردند به این معنا که اجازه شهریه دادند برای امام وجود نداشت، مرحوم ابوی ما آنجا میگویند که شهریه ارتباط مرجع با بدنه حوزه است و فقط به این مبلغی که داده میشود اکتفا نکنید لذا در بیت امام تصمیم گرفته میشود که به اسم شخص دیگری این شهریه پرداخت شود و باید به سراغ کسی بروند که شأنیت شهریه دادن دارد و بپذیرد که به اسم، امام شهریه دهد.
آیتالله شیخ حسن صانعی میگفت که ما خدمت میرزا احمد آقا آشتیانی رفتیم و گفتیم که شهریه امام را میخواهیم به اسم شما پرداخت کنیم. ایشان گفت که اجازه دهید، استخاره کنم و فردا برای دریافت پاسخ بیایید. فردا که رفتیم ایشان گفت که من موافقم، ولی یک شرط دارم، امام باید به من وکالت دهم که من اجازه داشته باشم از طرف ایشان تصرف در مال کنم. در نهایت مرحوم میرزا احمد آقا آشتیانی قبول کرد که به اسم امام شهریه دهد و در قم سالها شهریهای که پرداخت میشد، ظاهراً به اسم مرحوم میزرااحمد بود، اما همه میدانستند که شهریههای امام است.
مرحوم میرزا احمد آقا آشتیانی به دلیل پرداخت شهریههای امام بسیار تحت فشار بودند، اما ایشان این اقدام را قبول کردند و تا پایان پای عهد خود ماندند چرا که وکلای امام هدفی بزرگتر را میدیدند و از خود گذشتگی داشتند و این رمز پیروزی انقلاب است. اگر خواستید روزی در کتابها بنویسید یا جایی بیان کنید که چرا این انقلاب پیروز شد، به خاطر این بود که کسانی در کنار رهبر این انقلاب بودند، خودشان را ندیدند و در دایره منیت گرفتار نشدند.
دومین صفت وکلای امام «شجاعت» بود. وقتی امام به نجف رفتند، در روزهای آخر فوتشان ابوی ما به ما گفتند که اگر من فوت شدم، افرادی که در نجف و در آن روزهای غربت محض، دور امام را گرفتند و ایشان را تنها نگذاشتند را رها نکن. در این زمینه با بزرگی و عظمت یاد کنیم از مرحوم آقای خاتمی، کریمی، راستی، دعایی، محتشمی پور و بسیاری از دوستان دیگر.
این افراد آن روز «شجاع» بودند، چون میدانستند که راه برگشتشان به ایران بسته است و باید از هر آنچه دارند، بگذرند. آن زمان معلوم نبود این مبارزه به کجا میرسد، اما یاران امام با شجاعت در کنار ایشان ماندند. این شجاعتها و نترسیدنها ویژگی بزرگی است برای کسانی که به نیت سُفرهای افتاده نیامدند بلکه در روزهای سخت مبارزه آمدند.
یکی دیگر از ویژگیها، ایمان شاگردان به «علمیّت» امام است. امام در حوزههای علمیه جایگاه علمی خودشان را به عنوان یک اصل مسلم تثبیت کرده بود. مرحوم آیتالله منتظری در کتاب «محاضرات فی الأصول» که آخرین کتابی است که از ایشان چاپ شده، مقدمهای دارد و میگوید که من، مرحوم شهید بهشتی و مرحوم شهید مطهری درس اصول امام میرفتیم، مرحوم آقای مطهری میگفت که سخنان این انسان، فراتر از روزگار ماست و اعصار باید بگذرد تا علمیت و نکات و عمق نظر ایشان معلوم شود.
مرحوم آقای شیخ عبدالکریم حائری، موسس حوزه علمیه قم و همراهانی که با ایشان آمدند و مرحوم آیتالله گلپایگانی که یکی از مفاخر روزگار خودشان و اعصار بعد هستند و خواهند بود، این بزرگان آمدند و حوزهای را براساس علم ساختند، حوزه علمیه قم امروز اگر کانون علوم اسلامی است، بی تردید پایههای آن در روزگار گذشته گذاشته شد.
این علمیت امام بود که شاگردان امام را به امام مومن کرده بود. وقتی درس امام میرفتند، یک نفر از شاگردان به ذهنشان نمیرسید که جلسهای است که استفاده نمیشود. انصافاً هم امروز مردانه اگر کسی بخواهد در اصول و فقه وارد عرصه شود، بر این موضوع شهادت میدهد.
یکی دیگر از ویژگیها شاگردان وکلای امام، ایمان به «تقوای امام» بود. آنها، امام را بازیگر نمیدانستند و هر کدام از یک زاویه به این نتیجه رسیده بودند. مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی همیشه میگفتند که من مرید امام شدم، چون امام در اندورنشان همان فرشی بود که در بیرونی بود و در حقیقت «ریاکاری» نمیکردند. ایمان به اینکه این مرد اگر حرفی میزند، فقط برای خدا میزند، امر بسیار در همراهی یاران موثر با امام بود. اگر شما احساس کنید سر بی صاحبی را نمیتراشید و اگر گام برمی دارید برای دنیای شخص دیگری این گامها را بر نمیدارید، سبب دوری افراد از شما و ناکامی در مسیرتان میشود.
اولین فردی هم در این زمینه هزینه داد، حضرت امام بود که به تمام زندگی خود در قم پشت پا زد و به ترکیه تبعید شد و سختیهای بسیاری را متحمل شدند. امام تمام اعتبار خود را در میان میدان گذاشت. آقای صانعی میگفت که روزی خدمت امام رسیدم و امام گفت که وقتی مرا از قم تبعید کردند، یک حسرت بیشتر نداشتم و آن اینکه شاگردانی تربیت کرده بودم و نزدیک آخر خط بود که این شاگردان به اوج برسند، اما ارتباط من با آنها قطع شد. کسانی به امام ایمان آوردند که واقعا خودباور، خداباور، نترس، شجاع بودند.
ویژگی دیگر وکلا و شاگردان امام «عزت» بود. به تعبیر مقام معظم رهبری، «فلز وجودی بعضیها با بقیه متفاوت است.» انسانها کم و زیاد گرفتار ظلم میشوند، برخی ظلم را میپذیرند و در خود توجیه گر این ظلم میشوند، اما طیفی هستند که ظلم را نمیپذیرند و تن به انظلام نمیدهند. آنچه بسیار خطرناک است، ظلم نیست بلکه پذیرش درونی ظلم است. یاران امام در مقابل رژیم شاه تن به ظلم ندادند و دست از مبارزه نکشیدند و مستحکم بر جای خود ایستادند.
استاد سیدکاظم نورمفیدی: امام شخصیتی است که باید از ابعاد مختلف برای امت اسلامی روشن شود که هنوز ما این کار را نکردهایم. شخصیت امام جامع الاطراف است و نمیشود از یک بعد به امام نگاه کنیم و ان شاء الله خداوند توفیق بدهد تا زنده هستیم و علما زنده هستند روز به روز این شخصیت روشنتر شود.
مبحث وکالت موضوع بسیار مهمی است. وکالت اهل بیت (ع) و وکالتهایی که اهل بیت (ع) دادند، به عنوان یک امر طبیعی و معمولی نبود. در زمانی مردم از بهرهمندی از خاندان پیغمبر محروم شدند و این تلخترین و غمبارترین حادثه تاریخ اسلام است. در آن دورهها شرایط به گونهای بود که یاران اهل بیت (ع) به کمترین میزان رسید و هر چه زمان جلوتر رفت، شرایط بدتر شد. در دورهای، بنی عباس با شعار «اَلرّضا مِنْ آلِ مُحمّد» روی کار آمدند، ولی ظلمهای بسیاری کردند. اما ائمه (ع) در چنین شرایط سختی دست روی دست نگذاشتند و انزوایی که خلفای جور برای خاندان پیغمبر (ص) میخواستند را نپذیرفتند.
مراجعه به سیره، روش و روایات اهل بیت (ع) نشان میدهد در عین اینکه دشمن برای خاندان پیغمبر انزوا میخواست، اما ائمه (ع) از هر جهت که میشد، وارد میدان شدند. به نظر من ائمه ما دولت در دولت تشکیل دادند. برای اینکه بر اساس مسلمات قرآن نمیتوانستند با ظلم حاکمان کنار بیایند. قرآن به ما یاد میدهد که اصلا کفر به طاغوت جزء اولیه ایمان به خدا است. پس به نظر من تشکیل دولت در دولت از ضروریاتی بوده که ائمه تأمین کردهاند؛ برای من یک امر قطعی و مسلم است.
بعد از دوران امام صادق (ع) برای اداره شیعیان، نیاز به وکلا احساس شد و تلاش بر این بود که وکلا، پیروان این مکتب را هدایت و راهنمایی کنند. وکلا مسئولیتهای بسیاری از جمله نشر معارف، جمع آوری اموال، رسیدگی به مردم و ... را برعهده داشتند. در زمان غیبت کبری بزرگان، مراجع و فقها، همان رویهای را که ائمه اطهار (ع) داشتند، ادامه دادند منتها فراز و نشیبهایی داشتند. شاید برای برخی از بزرگان و فقها فرصت زیادی فراهم نشد و در محدودههای کمتری بود و بالعکس؛ به عنوان مثال مرحوم آیتالله خویی از فرصت بهترین استفاده را کردند و توانستند برخی از نمایندگان را به اروپا و بعضی از کشورهای اسلامی بفرستند و همان نماینده و وکیلی که ایشان در مصر داشتند، باعث شد که شیخ محمود شلتوت آن فتوای عجیب را صادر کند.
تلاشهای امام در مسیر ائمه اطهار (ع) بود. مهمترین کار را حضرت امام (ره) انجام دادند یعنی آنچه را که در دل، روح و فکر ائمه اطهار (ع) بود و شرایط اجازه بروز آن را نداد، در زمان حضرت امام خمینی (ره) به منصه ظهور رسید و وکلای ایشان توانستند در این مسیر چشم انداز روشنی را ایجاد کنند.
استاد رضا مختاری: مهمترین نوع وکالت شرعی در تاریخ تشیع به اجازه نقل حدیث باز میگردد که درطول دوران حضور ائمه معصومین (ع) همواره جاری بوده است. این قبیل از اجازات شرعی همچنان در دوره غیبت کبری حضرت، ولی عصر (عج) ادامه یافته و در تاریخ اسناد بسیاری در این خصوص برجای ماندهاست.
در گذشته حلقه وصل مردم و مراجع وکلای شرعی مراجع در روستاها و شهرها بودند و مردم بخاطر مشکلات تردد و کمبود وسایل امکان حضور مستمر و مستقیم با مراجع را نداشتند. اعتبار و اعتماد مردم به وکلای شرعی همیشه در بین مردم مسلمان در ایران و سایر سرزمینهای اسلامی زبانزد بودهاست. وکلا نیز تلاش میکردند با فعالیت علمی اعتبار کسب کنند و همه اعتبارشان از ناحیه موکل نبوده است.
دروس زیادی از اجازات امام (ره) میتوانیم بگیریم که یکی از آن است که امام در اجازات، حدود در الفاظ و القاب را رعایت کردهاند.
بعد از دوران انقلاب اسلامی به خاطر عدم ماندگاری مبلغان و روحانیون در شهرها و روستاها، مسئله وکالت شرعی نسبت به گذشته ضعیفتر شدهاست و مردم تا میآیند به شخصی اعتماد کنند فرد به جای دیگری میرود.
استاد غلامعلی دری نجف آبادی: رابطه انسانها از بدو خلقت، یک مساله فطری و غریزی بوده است. این ارتباطات در شکلهای مختلفی بروز و ظهور داشته و تعاملات انسانها با یکدیگر از کانون خانواده گرفته تا کانونهای سیاسی و اجتماعی و روابط گوناگون تجاری و اقتصادی در میان جوامع بشری بوده است. انبیاء نیز از بدو بعثت یکی از اقدامات مهم شان همین برقراری ارتباط با انسانها بوده است لذا ناچار میشوند نمایندگانی را انتخاب کنند که بار سنگین رسالت انبیاء را در نقاط مختلف دنیا احیا و ابلاغ کنند.
وجود وکلای شرعی برای انتقال و نشر ارزشهای دینی در نقاط مختلف دنیا یک ضرورت به خصوص در دورانی بود که خبری از تکنولوژیها و ارتباطات برخط کنونی وجود نداشت. برای شبکه وکالت در طول تاریخ جهان تشیع شواهد و مستندات زیادی وجود دارد و وجود این وکلا یک رویه مشخصی در مذهب جعفری داشته است. وکلای شرعی در طول تاریخ دهها مسوولیت اقتصادی، فرهنگی، حمایتی، علمی و ... را بر اساس اجازات مفوض در اختیار داشتند.
حجتالاسلام علی کمساری: تا امروز یکهزار و ۲۲۷ نفر از وکلای امام را شناسایی کردهایم و برگزاری این همایش با تاخیر موجب شد تا بتوانیم افراد بیشتری را شناسایی کنیم.
امام راحل نخستین اجازه را ۱۰ روز پس از رحلت آیتالله بروجردی صادر کردند. برخی از اجازهنامهها به صورت کتبی بوده است و برخی دیگر در دفتر مخصوص امام خمینی (ره) ثبت شده است.
گروه نخستی که امام، اجازهنامهها را به خودشان میدادند را هنوز به طور کامل شناسایی نکردیم، تقاضا داریم افرادی که اصل اجازه نامههای خود را دارند، مراجعه کنند و ما نیز متعهد میشویم که اصل اجازهنامه را به آنها پس دهیم.
امام به هیچ فردی اجازه اجتهادی ندادند و از کسی نیز این اجازه را دریافت نکردند، امام خمینی (ره) از مرحوم شیخ عباس قمی، مرحوم دهکردی و … اجازه روایی داشتند و به چندین نفر نیز این اجازه را دادهاند.
در اجازات امام چند نکته قابل توجه است، القابی که امام خمینی (ره) در این اجازهنامهها میدادند، بسیار قابل توجه است. در هیچ کدام از این اجازهنامهها لقب بیجا نمیبینی. امام خمینی (ره) هیچ تعریف و تمجید بیجایی از کسی ندارند و در این اجازهنامهها قابل رویت است.
دوره صدور اجازات امام خمینی (ره) حدود ۳۰ سال است. در تمام این ۳۰ سال امام درخواست دعا داشتند، ولی در ۱۰ سال دوم ایشان درخواست نصیحت نیز میکردند.
بیشتر عناوین استفاده شده ثقه الاسلام است. امام خمینی (ره) تنها برای دو نفر از حجت الاسلام والمسلمین و دامت برکاته استفاده کردهاند. بیش از ۲۰ نفر از وکلای امام تاکنون مصاحبه گرفته شده از مجموع یکهزار و ۲۲۷ نفر تنها ۷۹ نفر از وکلای امام زنده هستند و تعداد ۲۱ نفر نیز به شهادت رسیدهاند. ۱۴ نفر از این وکلا نیز از غیر روحانیون هستند. آخرین وکالت امام خمینی (ره) نیز ۲۰ روز پیش از وفاتشان و با عنوان «شخص موسوی» به یکی از علمای عربستان بوده است.
وکلای عزل شده نیز وجود داشتهاند. وکلای امام به ملیت و منطقه جغرافیایی خاصی محدود نمیشدند، ولی هرجایی که گروهی از شیعیان جمع بودند، امام نیز وکیل انتخاب میکردند. صدور اجازه با صدور وکالت بسیار متفاوت است چراکه شخص وکیل دارای اختیارات بیشتری است.
به مناسبت برگزاری همایش وکلا، تاکنون اسناد بسیار تازهای به دست ما رسیده است که بخشی از آنها در نمایشگاه در اختیار عموم قرار خواهد گرفت. همچنین ما در کنار این همایش ۱۰ مقاله علمی تهیه شده که به موضوع وکالت و سیره علما پرداخته شده است. اقدامات پژوهشی بسیاری برای برگزاری این همایش صورت گرفتهاست که امیدواریم اثرات آن را در جامعه شاهد باشیم.
گفتنی است، در ادامه همایش، مراسم رونمایی از زیر سامانه «وکلای شرعی امام خمینی (ره)» انجام شد. پرتال امام خمینی (ره) بعنوان سایت مرجع آثار قلمی و اسنادی حضرت امام محسوب میشود که دائره المعارفی از فیلم، عکس، اسناد و سخنرانیهای امام در مناسبتهای مختلف است. با توجه به اهمیت گردآوری و ساماندهی دستخطهای وکلای شرعی امام خمینی سامانهای در ذیل سرویس پژوهش پرتال امام طراحی و ایجاد شده است که از اطلاعات لازم در باره مشخصات فردی و همچنین تصویر دستخط امام برخوردار است. در این سامانه اسامی ۱۳۱۹ وکیل امام با قابلیت جستجو پیش بینی شده است. اطلاعات لازم هر شخص با توجه به نوع دیتاها به مرور تکمیل خواهد شد.