به نظر میرسد اصولگرایان در این انتخابات پیشرو نیز مانند انتخابات سال ۱۳۹۸، خیالشان از بابت حضور اصلاحطلبان راحت است و به همین منظور ابایی برای رقابت با یکدیگر ندارند.
در انتخابات اسفندماه ۱۴۰۲ شاید در نهایت اصولگرایان به یک لیست واحد برسند، اما انتخاب سر لیست تهران از میان محمدرضا باهنر، محمدباقر قالیباف و مرتضی آقاتهرانی دو چندان دشوار است.
به گزارش خبرآنلاین، در حالی که دو طیف اصولگرایان برای انتخابات مجلس دوازدهم با یکدیگر درگیر هستند، نشانههایی از ورود یک رقیب جدی برای این دو نحله راستگرایان دیده میشود؛ البته رقیب نه از جنس اصلاحطلب، بلکه از تار و پود همان اصولگرایان.
به نظر میرسد اصولگرایان در این انتخابات پیشرو نیز مانند انتخابات سال ۱۳۹۸، خیالشان از بابت حضور اصلاحطلبان راحت است و به همین منظور ابایی برای رقابت با یکدیگر ندارند. اگر در آن انتخابات دو لیست طیف قالیباف و جبهه پایداری در نهایت با پا در میانی غلامعلی حداد عادل به لیست واحد تبدیل شد، این بار نیز همان اختلافات در جریان است و حتی شدیدتر؛ اما تفاوتی که با سال ۱۳۹۸ دارد، یک چهره اصولگراست که میتواند این دو طیف را به دردسر بیندازد؛ محمدرضا باهنر دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین.
باهنر شاید با توجه به فضای اختلافی حاکم بر اردوگاه اصولگرایان تشکل متبوعش به تنهایی تاثیر چندانی در معادلات اصولگرایان نداشته باشد، اما وقتی نام او قبل از نام این تشکل بیاید، آن موقع میشود که میتواند تاثیرات زیادی داشته باشد.
انتظاز میرود با وجود اختلافات گسترده در جبهه اصولگرایان، نهایتا به هر شکلی که شده این طیف به یک لیست واحد دست پیدا کند؛ مانند آنچه سال ۱۳۹۸ رخ داد. اما همان لیست واحد نیز تنها تا شنبه بعد از انتخابات دوام آورد و بعد از آن بر سر ریاست مجلس دعواها میان طیف قالیباف و جبهه پایداری آغاز شد.
این بار نیز اگر بنا باشد اجماع و وحدت روی یک فهرست انتخاباتی در تهران صورت بگیرد، احتمالا تا پایان ساعت رایگیری بیشتر دوام نخواهد آورد و دوباره هر یک از گروهها و تشکلهای اصولگرایی به قصد تقسیم و دریافت سهم بیشتر از غنایم، با یکدیگر وارد جدال میشوند. جدالی مانند آنچه در حال حاضر میان این گروهها در جریان است.
طیف قالیباف و جبهه پایداری که در طول این ۳-۴ سال مجلس یازدهم همواره در حال درگیری بودهاند و حالا طیف قالیباف با یک نحله مشابه پایداری یعنی «شریان» درگیری جدیدی پیدا کرده است. درگیری بر سر دو همایشی که این دو جریان برگزار کردهاند؛ همایش مبنا از سوی طیف قالیباف و همایش حمایت از غزه از سوی «شریان».
از سوی دیگر شورای وحدت اصولگرایان نیز که متشکل از جامعه روحانیت مبارز و جبهه پیروان میشود، با طیف قالیباف وارد چالشی جدی شدهاند. برخی پیشبینی میکنند که اصولگرایان در انتخابات پیشرو با سه لیست حاضر شوند؛ یکی از سوی دولتیها و پایداریها؛ دیگری از سوی شورای ائتلاف و طیف قالیباف؛ و در نهایت شورای وحدت.
در شرایطی که شورای وحدت ساز ناسازگاری با طیف قالیباف را کوک نکرده بود، میشد حدس زد که این دو گروه با یکدیگر زیر یک چتر جمع شوند. اما بعد از عدم دعوت از شورای وحدت به همایش مبنا و البته حمله تند منوچهر متکی سخنگوی شورای وحدت به عملکرد مجلس یازدهم و پاسخ رئیس اداره اخبار و از نزدیکان قالیباف به سخنان متکی، مشخص شد که آنچنان وحدتی در کار نخواهد بود؛ لااقل در این شرایط که ممکن است البته با دخالت ریشسفیدها و بزرگان، در نهایت به اجماع برسند.
اگر در سال ۱۳۹۸ دعوای طیف قالیباف و جبهه پایداری بابت انتخاب سر لیست تهران از میان محمدباقر قالیباف و مرتضی آقاتهرانی بود، احتمالا امسال این دعوا سهگانه خواهد بود و علاوه بر این دو، محمدرضا باهنر نیز داعیه سرلیستی خواهد داشت.
به لحاظ تجربه در مجلس و توان اداره جلسات و آشنایی با مقررات و ضوابط اجرایی پارلمان باهنر حداقل یک سر و گردن از قالیباف بالاتر است. چرا که قالیباف در این سه چهار ساله نشان داد که در برخی شرایط اداره مجلس از دستش در میرود و از طرفی نیز تسلط کافی برای ریاست مجلس و کنترل اتفاقات بیرون از صحن مجلس را ندارد. اما باهنر ۱۲ سال نایب رئیس مجلس بود و بر کارهای دیوانی مجلس تسلط کافی دارد. درباره آقاتهرانی نیز باید گفت که قالیباف هم یک سر و گردن از او بالاتر است.
اما با این وجود در سیاست و لااقل در چیدمان مهرههای سیاسی در اصولگرایان، این مسائل آنچنان تعیین کننده نیست و بیشتر قدرت لابی در سطوح گوناگون و همچنین قدرت سازماندهی افکار عمومی بدنه اجتماعیشان تعیین کننده اتفاقات است. مانند همین فهرست واحد اصولگرایی که گرچه در سال ۱۳۹۸ منجر به تصاحب هر سی صندلی تهران و اکثریت نزدیک به مطلق کل صندلیهای مجلس شد، اما پس از ورود به مجلس طعنهها و کنایهها نسبت به شیوههای لیستبندی در اصولگرایان از دستور کار جاماندگان و حاضرین مجلس خارج نشد.
در انتخابات ۱۴۰۲، اصولگرایان احتمالا خیالشان از بابت رقیبی بیرون از خیمهگاه خودشان راحت خواهد بود و ژنرالهای اصلاحطلبان به هر دلیلی در انتخابات حضور نخواهند داشت. به همین دلیل تمرکز بیشتر بر همان خیمهگاه خودشان دارند. بر همین اساس اصولگرایان فعلا قصد دارند تا با برگزاری همایشها و تجمعاتی مقبولیت خود را به رخ سایر گروههای این اردوگاه بکشانند.
اما نباید فراموش کرد که این بار در تهران لااقل رسیدن به یک فهرست مشترک مشکل خواهد بود و انتخاب سر لیست تهران از میان افراد دارای پتانسیل یعنی محمدباقر قالیباف، مرتضی آقاتهرانی و محمدرضا باهنر دو چندان دشوار است.
مگر اینکه امدادهای غیبی برای اصولگرایان برسد و مثلا باهنر به فکر نامزد شدن از حوزه انتخابیه کرمان بیفتد و آقاتهرانی و قالیباف نیز بر توافقی مانند آنچه در سال ۱۳۹۸ انجام شد، موافقت کنند و در عوض صندلی باهنر در هیات رئیسه تضمین شود.
البته که تمام اینها تحلیلهایی است که بر اساس تحولات رخ داده در اردوگاه اصولگرایان، بیان میشود؛ ممکن است با یک موضعگیری و اظهارنظر همه اصولگرایان با دل خوش به وحدت برسند یا در سه لیست مجزا با هم رقابت کنند؛ اما آنچه تقریبا قطعی است، به چالش کشیده شدن سر لیستی اصولگرایان در تهران توسط محمدرضا باهنر است؛ چهرهای که لابیگر و با نفوذ است و در لایههای مختلف حاکمیت مقبولیت قابل توجهی دارد.
واقعیت جاری دیگری که تا الان میتوان آن را قطعی دانست، منازعه برای تعیین سهم هر گروه از اصولگرایان در لیستهای انتخاباتی سراسر کشور است؛ تحولات آینده نشان میدهد که لیست انتخاباتی اصولگرایان سهامی خاص است یا سهامی عام!